eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
66.6هزار عکس
10هزار ویدیو
167 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️بیشترین تکرار رهبر انقلاب از ویژگی‌های فرد اصلح در طول ۲۸ سال گذشته 🔹۳۳ مرتبه : مدیریت اجرایی قوی 🔹۳۰ مرتبه : شیوه تبلیغات صحیح 🔹۲۸ مرتبه : پایبند به مبانی 🔹۲۱ مرتبه : خستگی ناپذیر و جهادی 🔹۲۰ مرتبه : صمیمی و خدمتگزار مردم 🔹۱۹ مرتبه : استکبار ستیز و شجاع 🔹۱۸ مرتبه : دارای ایمان و تقوا و توکل 🔹۱۶ مرتبه : پرهیز از بداخلاقی انتخاباتی 🔹۱۵ مرتبه : شناخت نیاز و درد جامعه 🔹۱۱ مرتبه : دارای تدبیر بصیرت و برنامه 🔹۱۱ مرتبه : مبارزه با بی عدالتی 🔹۱۱ مرتبه : آرمان ها و پیشرفت کشور 🔹۱۰ مرتبه : ساده زیست و غیر اشرافی 🔹۷ مرتبه : التزام به قانون 🔹۶ مرتبه : نگاه به داخل و اقتصاد مقاومتی 🔹 ۵ مرتبه : دوری از فساد ، امانت دار 🔹۵ مرتبه : توجه به نظرات و توانایی مردم 🔹۲ مرتبه : صادق و روراست.
56.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا جلیلی؟ اگر برای رای دادن به سعید جلیلی تردید دارید حتما این فیلم را با دقت ببینید و اگر میخواهید برای سعید جلیلی تبلیغ کنید، بازهم این فیلم را ببینید چون جواب بسیاری از شبهات مختلف است و دست شما را برای پاسخ به مخالفان باز میکند.
⚪️ فرهنگ اصطلاحات جبهه: ترکش پلو = عدس پلو برادر عبدا… = برای صدا زدن رزمنده ای که اسمش را نمی دانستند. تجدیدی = مجروح شدن و به شهادت نرسیدن ایستگاه بدنسازی = ایستگاه صلواتی اوشین پلو = برنج سفید بدون مخلفات ایران تایر = پوتین های بسیجی ایران گونی = شلوار و اورکت بسیجی ساخت وطن حلوا خور = کسی که هرگز شهید نمی شود و از همه عملیات ها سالم باز می گردد پا لگدکن = نماز شب خوان بی ترمز = بسیجی،عاشق خاکریز اول(حکایت از شجاعت و به کام خطر رفتن) برادران مزدور = نیروهای عراقی و دشمن آدمکش گردان = امدادگر! کنایه از ناشی بودن نیروهای امدادرسان خصوصا در شرایط عملیاتی بوی چلو کباب = بوی شب عملیات ترکش اواخواهری = ترکش فوق العاده ریز و ناچیز که بدن را گویی ناز می داد و اصابت آن اسباب خجالت بود! ترکش حسین جانی = ترکش بزرگ که کمتر از توپ مستقیم نبود و به هرجای شخص که می خورد تیکه بزرگه گوشش بود! ...و شهادت بر اثر اصابت آن چون و چرا نداشت {{چون شهادت در اذهان عموم بیش از همه در امام حسین ظهور دارد و ترکشی را که منجر به شهادت می شد را "حسین جانی" می گفتند— خلاصه یعنی ترکش شهید کن. ترکش با معرفت = ترکشی که زوزه کشان می آمد و از بالای سر رد می شد و راه خودش را ادامه می داد و به کسی آسیب نمی رساند. الاغ هوایی = کنایه از هواپیمای نظامی باری C_ 130 که معمولا برای حمل بار از آنها استفاده می شد. پل صراط = پل های چوبی،فلزی، و سیمانی در مناطق عملیاتی اسلحه بی فشنگ = آفتابه دستشویی! اسلحه ای که گفته می شد رزمندگان در تاریکی شب بارها با آن از دشمن اسیر گرفتند. آهنگران گردان = نیروی خوش صدا آجر = پنیر مونده و خشک شده آچار همه کاره = چفیه (پارچه ای که ازآن به جای باند زخم،سفره،حوله و… استفاده می شد) دکمه تقوا = دکمه بالایی پیراهن اهل دل = طعنه به فرد شکمو 😊شادی های حلالتون روز افزون…
دلش از کنایه ها خون بود شنیدیم: هرکی بره جنگ تلویزیون میدن! با حقوق بالا ...! این حرفها که به گوشش می‌رسید لبخندی تلخ می‌نشست روی صورتش قلبش می سوخت... همان جا که چند عملیات پیش ترکشی جا خوش کرده بود....
حج نرفته‌ها به دیدار خدا رفتند..! هر دو قرار بود در سال ۱۳۶۶ به حج بیت‌الله‌ الحرام مشرف بشوند اما هر دو از آن حج صرف‌نظر کردند و در همان روزِ عیدِ قربانی که قرار بود در کنار خانه خدا حاضر باشند شهد شیرین شهادت را نوشیدند و به خود خدا رسیدند ...
👆📷 بهار ۱۳۶۰ -- مریوان، روستای ساوجی، میله مرزی 💢 ایستاده از راست: محمود آشتیانی، شهید سیدرسول عبادت، احمد صفایی، یزدانی، ناشناس 💢 نشسته از راست: نیشابوری، جواد اکبری، و ؛ فرمانده سپاه مریوان ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🌷 شهید سید رسول عبادت، فرمانده گردان ۱۱۲ لشکر ۲۸ کردستان فرمانده مومن و شجاع ارتش جمهوری اسلامی ایران 🌱 متولد شیراز : سال ۱۳۲۴ ه.ش
⭕️امروز مهران فردا تهران !! در ۲۹ خرداد ماه ۱۳۶۷ ارتش عراق در اقدامی مشترک با منافقین، به مهران حمله و این شهر را به اشغال خود درآوردند. پس از آن نیروهای منافقین با برخورداری از حمایت یگان‌های دشمن، طی عملیات «چلچراغ» با شعار «امروز مهران، فردا تهران» وارد شهر شدند. اما در همان ساعات اولیه اشغال شهر، نیرو‌های مردمی عشایر، بسیج و لشکر۱۱ امیرالمؤمنین(ع) در منطقه حاضر شده و نیرو‌های منافقین را در تنگه کنچانچم و سه‌راهی مهران- دهلران- ترشابه متوقف کردند. در ادامه با اضافه شدن شمار قوای خودی، در روز یکم تیر ۶۷ متجاوزان تا پشت مرز‌های بین‌المللی عقب رانده شدند. 📸عکس: لحظه ورود منافقین و سقوط مهران
🌷 29 خرداد 1365 - شهادت سید حسین دستواره ( از فرماندهان رشید لشگر 27 محمدرسول الله(ص) ▫️شهادت: منطقه مهران. مزار: بهشت‌زهرا (س) قطعه 26 ردیف 90 شماره 50
🔷 ۲۹ خرداد سالروز شهادت یا رحلت روشنفکر مظلوم اسلام، دکتر علی شریعتی گرامی باد. ♦️شهید آوینی: «روشنفکران این مرز و بوم، اگر صداقت داشته باشند و شجاعتی که با آن به غرب و شرق و عُجب و کبر ملازم با روشنفکری پشت کنند، آنگاه همچون مرحوم جلال آل احمد و شهید دکتر شریعتی و بسیاری از اقرانشان که هنوز در قید حیات هستند، خواهند توانست هویت تاریخی خویش را بازیابند و از عهده انجام وظیفه ای که درخور آنهاست برآیند.»  🔸منبع: کتاب «حلزون‌های خانه به دوش»، مقاله «روشنفکران و معاصر بودن»
| 🗓 چهارشنبه ۳۰ خرداد (۱۲ ذی الحجه) 📿 صد مرتبه «یا حَیُّ یا قَیّومْ»
رفته بودند پی مجروح‌ها ، برگشته بودند؛ دست خالی! گریه می‌کردند ..! ــ چرا دست خالی؟ می‌گفتند همه شهید شده بودند هرکی تونسته بود خودش رو بکشه عقب ، شهید شده بود! ــ تیر خلاص زده بودن بهشون؟ نه ، از تشنگی .... کتاب: "عطش" راوی: ‌محمد رضاپور مجموعه کتاب‌های روزگاران انتشارات روایت فتح
💠 دمشق - پادگان زبدانی – خرداد یا تیرماه سال ۱۳۶۱ 🌴 اولین حضور نیروهای ایرانی در لبنان و سوریه 🌿 ، قوای محمد رسول الله (ص) در میان سپاهیان و بسیجیان
ابراهیم خلیل(ع) یک اسماعیل به قربانگاه بُرد ندا آمد بازگرد! اما پدران شهداء دسته گلها به مقتل فرستادند گاهی فقط پیکر می‌آمد گاهی اِرباً اِربا می‌آمد و گاهی همان ‌هم دیگر نمی‌آمد... 🕊🕊
روز قیامت اگر بپرسند چه آورده ای...؟ :"جوانم را..." :"دل سوخته ی مادرم را..." 🕊🕊
رفته بودند پی مجروح‌ها ، برگشته بودند؛ دست خالی! گریه می‌کردند ..! ــ چرا دست خالی؟ می‌گفتند همه شهید شده بودند هرکی تونسته بود خودش رو بکشه عقب ، شهید شده بود! ــ تیر خلاص زده بودن بهشون؟ نه ، از تشنگی .... کتاب: "عطش" راوی: ‌محمد رضاپور مجموعه کتاب‌های روزگاران انتشارات روایت فتح 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 شیرزن اهل فراشبند استان فارس: ما این انقلاب را به بهای زر و زیور بدست نیاورده‌ایم بلکه به بهای خون بدست آورده‌ایم و تا آخر پای آن ایستاده‌ایم. 🕊🕊
🔻سال‌هاي 58 و 59 معمولا نهار را در محل کار مي خورديم. قبل از ظهر، يکي از همکاران نهار را از آشپزخانه‌ي سپاه مي‌آورد. بعد از اقامه‌ي نماز سفره را پهن مي کرديم. دور سفره مي نشستيم و نهار مي خورديم. يک روز که طبق معمول سفره را انداختيم، محمد بلند شد. گمان کردم مثل هميشه روزه است. نهار خورديم و مشغول کار شديم. کمي بعد يکي از دوستان با سيني چاي وارد اتاق شد و آن را روي ميز گذاشت. محمد به طرف ميز رفت و استکان چاي را برداشت. با تعجب پرسيدم: « مگر روزه نيستي ؟!»      پاسخ داد: « نه، نيستم.» گفتم : « چرا نهار نخوردي؟ » سکوت کرد.  🔻من هم اصرار کردم. وقتي متوجه شد دست بردار نيستم، گفت: « قانوناً نهار سپاه را افرادي مي خورند که از صبح تا بعد از ظهر يکسره کار مي کنند.» گفتم: « تو هم از صبح در محل کار بودي.» گفت: « بله، بودم .ولي امروز مدتي درگير مسائل شخصي و خانوادگي شدم . بنابراين تمام وقت براي سپاه کار نکردم و نمي توانم نهار سپاه را بخورم!  🌷 ●ولادت : ۱۳۳۳/۳/۳۰ کرمان ●شهادت : ۱۳۵۹/۹/۱۳ مهاباد 🕊🕊