#فرزندت_کجاست
#محمد_باقر_شهریاری
#فرزند_شهید_مدافع_حرم
#شهید_اکبر_شهریاری
در کنار تصویر بابای شهیدش
#محمد_باقر در زمان #شهادت #پدر سه ماهه بود.
تاریخ شهادت : اول بهمن ماه ۱۳۹۲
محل شهادت : #غوطه_شرقی_دمشق
#سوریه
#کلنا_بفداک_یا_زینب_سلام_الله_علیها
#شهدای_مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#هنیئا_لک_یا_شهید_الله
#روحمان_با_یادشان_شاد_با_ذکر_صلوات
#شهرک_کیانشهر
#کیانشهر
#شهید_محله_ما
#منطقه_۱۵_تهران
#تهران
.
دیگر نمی توانست رزمندگان دیگر را مجبور به ایستادن پشت دوشکا کند، پس خودش که سالها تجربه کار با این اسلحه و زدن بیش از ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تیر را داشت، پشت قبضه قرار گرفت؛ «تا آن لحظه ۵۰۰ تایی نوار گلوله خالی شده بود و ۱۴ هزار تایی مانده بود.. برای این که دستگاه تکان نخورد چند گونی پُر از خاک روی پایهاش گذاشته بودیم اما ناگهان با تیراندازی سنگین آنها خاک زیادی به هوا بلند شد، در دلم ترسی افتاد،
آن زمان ۲۱ سال بیشتر نداشتم و تازه نامزد کرده بودم. به خانواده عروس قول داده بودم که یک ماه بیشتر در منطقه نمیمانم و برای برپا کردن سور و سات عروسی خیلی زود بازمیگردم که در جنگ قصه دیگری برایم رقم خورد.
در احوال ترس و شک بودم که انگار نجوایی توی گوشم پیچید؛ «بیچاره داری کجا می ری، برگرد که کشته میشی، ، برگرد که خانوادهات سرگردان میشوند؛ برگرد!». دو سه قدم عقب آمدم و باز نجوایی در گوشم پیچید: «نامرد! کجا می ری، امروز روز امتحان تو است. چند بار با این دو نجوا چند قدم به عقب و جلو رفتم تا این که مقداری هم پنبه در گوش گذاشتم و با تکه سیم تلفن صحرایی پایم را به پای قبضه بستم تا به حدی شلیک کنم که یا کشته شوم یا آتش دشمن را خاموش کنم.
نزدیک به پنج ساعت بدین منوال می گذرد و ۸۰ نوار گلوله را خالی میکند، طوری که لوله دوشکا که قطعه ای قابل تعویض است، از فرط گرمای شلیک ها به بدنه اش می چسبد و دیگر تعویض نمی شود. بالاخره آتشبار عراق خاموش می شود. از دستگاه کنار می آید اما بعد از چند قدم به زمین می افتد و دقایقی بیهوش می شود. با وجود پنبه در گوش هایش، خون از آن ها جاری میشود.
خاطراترزمنده علی حسن احمدی
#مردان_بی_ادعا
#اسطوره_ها
.
.
-------------------------------------------.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بازگشت پرنیا به آغوش خانواده - کرج
اگر شهادت نصیبم شد و جنازه ام دست دشمنان اسلام افتاد، به هیچ وجه حتی اندکی از پول بیت المال را خرج گرفتن بنده حقیر نکنید.
#شهید_سجاد_طاهری_نیا
#شهید_رجایی : یڪ نان را 35 میلیون نفر میخوریم اما زیر بارِ زور نمیرویم...
امید است ڪه راهشان، راه ما و مسئولین باشد.
موڪب به موڪب
میرسیم از راه
لڪ لبیڪ یا اباعبدالله ...
دیروز شهدا
در شوق زیارت ڪربلا بودند ...
و امروز ما
در انتـظار نیابت از شهدا ...
هر زائر اربعین نایب یک شهید
ِ
گره گشایی دلهاست
ڪار خنــدهی تـو ...
#شهید_حسن_تهرانی_مقدم
#سالروز_ولادت
دستمال کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم عزاداری ایمه ،گریه هاشو با اون پاک میکرد و میگفت که این اشکها و این دستمال روز قیامت برام شهادت میدن
#شهید_عباس_آسمیه
#سیره_شهدا 🌸🍃
📸 عکس یادگاری
برادران باکری و همرزمان
بر سر سفرهی انقلاب ...
#شهید_مهدی_باکری
#شهید_حمید_باکری
#رزمندگان_لشکر۳۱عاشورا
💠
امروز سالروز ولادت مردی ست که درسایه همت وتلاش او دشمن به لانه خزیده
سلام برتو شهیدراه خدا
که باهرغرش موشکهای طراحی شده ی خودویارانت درجبهه مقابل دشمنان خدا حاضر میشوی ومیجنگی ومی بینم روزنابودی رژیم غاصب وسرطانی صهیونیست را که درکنار فاتحان حزب الله سرود فتح میخوانی
آرزوی تو برآورده میشود بزودی این وعده ی خداوندست....خوش به سعادت تان که وعده هاوآرزوها واعمالتان را خداوند تایید نموده
الهی مارا باشهداوازشهدا قرارده
🌷🌷 سردار شهید حسن طهرانی مقدم🌷🌷
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
یک یادگار قدیمی ...
نامهی خواندنی و تکان دهندهی
دختر ۹ ساله به رزمندگان اسلام
💠
با سلام به امام زمان علیه السلام
و درود به امام خمینی
سلام به رزمندگان اسلام
اسم من زهرا میباشد
این هدیه را که نان خشک و بادام است
برای شمــــــا فرستادم
پـدرم می خواست جبهه بیاید
ولی او با موتور زیر ماشین رفت
و کشته شد من ۹ سال دارم و
نصف روز مدرسه و نصف دیگر
قالـی بافی می روم ...
مادرم کار میکند ما ۵ نفر هستیم
پدرم مُرد و بایـــد کار کنیم
و من ۹۲ روز کار کـــردم تا
برای شما رزمندگان توانستم نان بفرستم
از خدا می خواهم که این هدیه را
از یک یتیم قبول کنید و پس ندهید
و مرا کربـــــلا ببرید
آخر من و مادرم خیلی روزه میگیریم
تا خرجی داشته باشیم ....
مادرم، خودم ،احمد و بتول و تقی
برادر کوچک هست سلام می رسانیم
خدا نگهدار شما پاسداران اسلام باشد
۶۲/۱۱/۸
.
🌷شهیدی که بعد از شهادت شناخته شد .
🌸مادر شهید :
نمیدانستم که اکبر مداح اهلبیت، حافظ و قاری قرآن کریم است اما پس از شهادتش فهمیدم.
در واقع من فرزندم را پس از شهادتش شناختم.
.
#شهید #مدافع_حرم #اکبر_شهریاری
متولد #اول_فروردین 1363 در محله #کیانشهر #تهران
شهادت : #اول_بهمن 1392 #سوریه #غوطه_شرقی_دمشق
مزار شهید :
#گلزار_شهدای_ بهشت_زهراء_تهران
قطعه 26 بهشت زهرای تهران
#اولین_شهید_مدافع_حرم_استان_اردبیل
#همسر_شهید :
متولد 1370
ازدواج 1390
یادگار شهید : #محمد_باقر_شهریاری که در زمان شهادت پدر 3 ماهه بود... .
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 .
همسرم مثل #شهدا بود...
#متواضع و #صبور و #فروتن؛ و خیلی #مهربان بود.
روزی یک ساعت #قرآن میخواند.
علاقه اش به شهدا توصیف ناپذیر است کتاب های شهدا رو میخواند و هر سال راهیان نور میرفت
با آنکه مشغله کاریاش زیاد بود و دائم مأموریت میرفت
اما
وقتی از بیرون وارد منزل میشد خیلی صبورانه رفتار میکرد؛
خستگی کارش را پشت در میگذاشت؛
به عنوان زن خانه مرا درک میکرد. .
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
.
اکبر برای #شهادت خیلی تلاش کرد
خالصانه برای سپاه کار کرد
میگفت
حاضرم برای سپاه مجانی کار کنم... .
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 .
#کرامتهای شهید :
بنده خدایی چندین سال بچه دار نمیشد
وقتی اکبر شهید شد
احساس کرد، اکبر وسیلهای است تا او را پیش خدا واسطه قرار دهد تا به خدا نزدیک شود و
نذر کرد
و
بچه دارشد.
میگفت بوسیله اکبر با خدا ارتباط برقرار کردم و حاجتم را گرفتم. .
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
.
کسی بیکار بود
کارش ردیف شد؛
پسرم که 6ماهه بود
مریض شد
از بس دکتر بردم، خسته شدم
وقتی با عکس او حرف میزدم میگفتم
چرا پسرم بیپدر شد؛
آمد سراغ محمد باقر دست روسرش کشید و پسرم خوب شد. . .
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
.
علاقه خاصی به قطعه 26 بهشت زهرا داشت؛ آخر قسمتش هم قطعه 26 شد
تفریح ما یا بهشت زهرا بود
یا شبهای جمعه به زیارت شاه عبدالعظیم(ع) حسنی میرفتیم
دوریاش سخت است؛
بیپدر بودن بچهام ( #محمدباقر ) سخت است؛
اما
وقتی عاشق شهادت بود
برای رضای خدا دلم را راضی کردم.
. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 .
سخن #شهید :
#نماز_اول_وقت ما را به همه جا میرساند .
آرزو دارم تا جوان هستیم امام زمان را ببینیم.... . .