#حکایت_خوبان
#ملاقات با امام عصر(عج)
❇️ آیت الله شبیری زنجانی:
🔹️ مرحوم #آخوند_همدانی میگفت: از #آخوند_ملا_حسینقلی پرسیدند که شما حضرت ولیعصر علیه السلام را زیارت کردهاید یا نه؟
در پاسخ گفت تاکنون خیر...
زمانی به من گفتند حضرت، در #مسجد_سهله در حجره #آقا_سید_علی_شوشتری است، من در مسجد کوفه بودم دواندوان خودم را به مسجد سهله رساندم، بهطرف حجره آقا سید علی رفتم، مقداری مانده بود که داخل حجره شوم آقا سیدعلی گفت جلو نیا!... و من توقف کردم.
🔹️ همهمهای میشنیدم، بعد از مدتی آقا سید علی گفت بیا، رفتم کسی را ندیدم ولی آقا سید علی بمن #وعده داد.
📘 حکایات نورانی، ص۲۷
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#حکایت_خوبان
❇️ #تواضع_آیت_الله_العظمی_صافی(ره)
🔹روزی از روزها، چند نفر از جوانان دانشجوی متدیّن از کرج آمده و به اتاق حقیر - که توفیق داشتم سالها بهعنوان مسئول استفتائات و اجازات دفتر آیت الله العظمی #صافی_گلپایگانی، در خدمت معظم له باشم- وارد شدند.
🔹️ اوراقی حدود ۱۵۰ برگ به همراه داشتند و میگفتند که اینها حدود ۱۹۰ #شبهه از طرف #وهابیت است که در کرج منتشر شده و هیچ کسی جواب نداده است که بعداً متوجه شدم این سؤالات، متن کتابی بنام «أسئلة قادت شباب الشیعة الی الحق» است که توسط وهابیها نوشته شده بود.
🔹️ حقیر گفتم چون استفتائات از داخل و خارج کشور بسیار زیاد است و معظمله خودشان مقید هستند که آنها را ملاحظه کنند، بعید است فرصت رؤیت و پاسخ به این سؤالات را داشته باشند.
🔹️ با اصرار زیاد آنها، قبول کردم که آن اوراق را عصر که حسبالمعمول خدمت آقا شرفیاب میشدم تقدیم کنم.
🔹عصر که مشرّف شدم و به آقا این قضیه را عرض کردم. فرمودند: حالا بگذارید تا نگاهی کنم.
آن شب گذشت. فردا صبح که برای درس تشریف آوردند، سررسیدی در دستشان بود و قضیه این سؤالات را سر درس مطرح نمودند.
🔹️ آقا فرمودند چون دیدم این شبهات بیپاسخ مانده است، از دیشب بعد از #نماز_عشا شروع به پاسخ دادن به اینها کردم و وقت و ساعت را با شنیدن صدای اذان صبح متوجه شدم!
🔹️ بعد از درس، سررسید را به حقیر دادند تا کارهای آن انجام شود. دیدم در آن شب، به سی و سه سؤال از آن اوراق، جوابهای مستدلّ و تحقیقی داده بودند. حتی بعضی جاها در متن، دستشان خط خورده بود و حاشیه زده بودند که #اینجا_داشت_خوابم_میبرد.
⬅️ چند روز دیگر هم بقیّه سؤالات را سریع و دقیق پاسخ دادند و پس از انجام کارهای شکلی، کتاب با عنوان «صراط مستقیم» چاپ شد.
✅ببینید یک عالم و فقیه غیور حتی در کهولت سن و عمر بیش از ۹۰ سالگی، چگونه با #غیرت_دینی و #نشاط_علمی، این چنین شب تا صبح را بیدار میماند و برای خدا انجام وظیفه مینماید. این، برای همه ما، روحانی و غیر روحانی، درس است.
📚 محضرِ آفتاب، نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره) /محسن اکبری شاهرودی
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
❤️❤️❤️❤️❤️
"#نقش علما در حفظ دین مردم"
❇️ الإمامُ الهاديُّ عليه السلام:
لَولا مَن يَبقى بَعدَ غَيبَةِ قائمِنا (عليه السلام) مِنَ #العُلَماءِ الدّاعينَ إلَيهِ ، و الدالّينَ عَلَيهِ ، و الذابّينَ عَن دينِهِ بِحُجَجِ اللّهِ ، و المُنقِذينَ لِضُعَفاءِ عِبادِ اللّهِ مِن شِباكِ إبليسَ و مَرَدَتِهِ ، و مِن فِخاخِ النَّواصِبِ لَما بَقِيَ أحَدٌ إلاّ ارتَدَّ عَن دينِ اللّهِ، و لکنهم الذين يمسکون ازمة قلوب ضعفآء الشيعة، کما يمسک صاحب السفينة سکانها ، اولئک هم الأفضلون عند الله عزو جل.
◼️ ترجمه:
بعد از غیبت قائم ما اگر کسانی از #علماء باقی نمانند که مردم را به سوی آن حضرت بخوانند، و به ایشان #راهنمایی کنند و از دین او با دلائل الهی #دفاع کنند و ضعفاء بندگان خدا را از دام های شیطان و فاسقان و کمین گاه های دشمنان اهل بیت #نجات دهند، هیچ کس نمی ماند مگر آن که از دین خدا باز می گردد. لیکن این علماء هستند که سررشته قلوب ضعفاء شیعه را با جدیت نگاه می دارند همانگونه که ناخدای کشتی سکان آن را در چنگ می گیرد. تنها اینان نزد خداوند برترین اند.»
📚 بحار الانوار، چاپ بیروت، ج 2، ص 6.
#حکایت_خوبان
#جرعه_معرفت
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#حکایت_خوبان
❇️ آیت الله #ملاعلی_معصومی (آخوند همدانی):
🔹️ برادر؛ از نظر #خدا افتادن سخت است، مثل اینکه فرزندت وقتی خیلی از فرمانت سرپیچی میکند دیگر کاری به او نداری و او را به حال خودش وامیگذاری...
و بهاصطلاح از نظرت می افتد.
🔹️ اگر بخواهی خانهای بخری قبلاً میروی و آن را میبینی؛ پس چرا منزل #قبر را نمیروی ببینی؟
لازم است عالم و جاهل در مجلس موعظه حضور یابند؛ جاهل بهمنظور فراگرفتن و عالم برای یادآوری و #تذکر.
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#حکایت_خوبان
☘️ چشم بصیرت در اثر گریه بر اباعبدالله(ع) ☘️
🔹️ آیت الله کشمیری(ره):
🔹️چشم بصیرت انسان بر اثر چند عمل باز میگردد؛ یکی از آنها بکاء بر امام حسین(ع) است.
میفرمودند: من با مرحوم #حاج_هادی_ابهری بودم؛ او دیدش وسیع بود و بصیرت زیادی داشت و خیلی از امور آینده را با قّوۀ بصیرتی درک میکرد!
🔹️این عنایتی که به او شده بود به خاطر گریه های زیادی که بر امام حسین(ع) داشت، بوده است.
📚 ناگفته های کشمیری، ص۱۷
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#حکایت_خوبان
☘️ قضیه کنار رفتن آیت الله نجم آبادی(ره) از مرجعیت ☘️
🔹️آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری(ره):
🔹️از بعضی از موثقین شنیدم که بعد از مرحوم #شیخ_انصاری فضلای درجه اول، جلسهای برای تعیین مرجع تشکیل دادند؛ در آن جلسه بیشتر آراء متوجه مرحوم آقا حسن #نجمآبادی بود، مرحوم آقا حسن خواهش میکند که #میرزای_شیرازی این مسئولیت را قبول نماید!
🔹️ میرزا میگوید مرا معاف بدارید؛ چون گذشته از آنکه رساله ندارم، فتوا در مسائل ندارم؛ با این ادله ای که دست ما هست جواب مردم را چه بگویم؟ و جواب خدا را چه بگویم؟
بالاخره به اصرار زیاد و تأیید سایر حاضرین، به ایشان محوّل میشود و مرحوم آقا حسن نجم آبادی کنار میرود.
🔹️حاجی نوری در دارالسلام نقل میکند که یکی از اهل مکاشفه گفت جنازهی آقا حسن را که به #وادی_السلام نجف آوردند من دیدم که وادی السلام پر از #نور شد! آقا حسن به طوری کنار رفت که اهل علم هم او را نمیشناسند...
🔹️ عمده اعتقاد به مبدأ و معاد است؛ در نظر مؤمن شناسایی مردم ارزش ندارد و خدا باید او را بهخوبی بشناسد و إن الدار الآخرة لهی الحیوان؛
دنیا جز بازیچه ای بیش نیست، حیات و زندگی حقیقی در سرای دیگر است.
📚 سرّ دلبران؛ ص۱۱۴
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#حکایت_خوبان
🔺شوق طلبگی!
▫️حجت الاسلام نائینی:
🔹️توفیق داشتم گاهی وقتها بعد از درس خدمت مرحوم آیت الله #میرزاجواد_تبریزی میرسیدم و سوالاتی را در محضر ایشان مطرح میکردم. گاهی ایشان از خاطرات دوران تحصیل در نجف اشرف سخن میگفتند و میفرمودند:
🔹️ما وقتی در #نجف بودیم، توفیق داشتیم صبحها به درس استاد الفقهاء سید خوئی (رحمه الله) حاضر شویم و خدا میداند، نمیدانستم که برای ظهر غذا داشتیم یا خیر؟
🔹️با ذوق و شوق در درس حاضر میشدیم و فقط فکر و ذکرمان استفاده کردن از محضر #استاد و تلاش جهت نشر آن بود.
🔹️به اینکه وضع خوراکمان چطور باشد، اصلا فکر نمیکردیم! لکن عنایت ولی عصر (سلام الله علیه) به #طلاب در آن زمان مشهود بود و هیچ گاه پیش نیامد که مشکل حل نشود. فشار در زندگی بود و مشکلات طلاب را احاطه میکرد، لکن حل میشد.
📚سیره آیت الله میرزا جواد تبریزی، ص۱۷۴
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#حکایت_خوبان
❇️ اخلاص فوق العاده در شیخ عباس قمی (ره)
🔹️ محدث قمی برای فرزند بزرگش نقل کرده است که وقتی کتاب #منازل_الآخره را تألیف و چاپ کردم و به قم رسید، به دست شیخ عبدالرزاق مسئله گو، که قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه مسئله میگفت افتاد.
🔹️ #پدرم کربلایی محمدرضا از علاقه مندان #شیخ_عبدالرزاق بود و هر روز در مجلس او حاضر میشد. شیخ عبدالرزاق آن روزها منازل الآخره را برای مستمعین میخواند.
🔹️ روزی پدرم به خانه آمد و گفت: «شیخ عباس کاش مثل این مسئله گو میشدی و می توانستی #منبر
بروی و این کتاب را که امروز برای ما خواند بخوانی...
🔹️ چندبار خواستم بگویم آن کتاب از #تألیفات من است اما هربار خودداری کردم و چیزی نگفتم فقط عرض کردم: دعا بفرمایید خداوند توفیقی مرحمت فرماید.
📚حاج شیخ عباس قمی مرد تقوا و فضیلت، ص ۴۸
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#حکایت_خوبان
☘️ورع و احتیاط #آیت_الله_بروجردی(ره)☘️
🔹️ آیت الله #فاضل_لنکرانی رحمه الله نقل میکند: «با مرحوم آیت الله #بروجردی، به محلات برای استفاده از آب معدنی رفتیم. وقتی مردم متوجه ایشان شدند، گوسفندانی را [برایشان] هدیه آوردند. مرحوم بروجردی دستور داد این گوسفندها را بخرید و بین فقرا تقسیم کنید. دستور ایشان را اجرا کردند و گوسفندان را خریدند، کشتند و میان فقرا تقسیم کردند.
🔹️ سپس مقداری از #گوشت آن را کباب کردند و برای ایشان آوردند، ولی ایشان فقط #نان و ماست و خیار خوردند و از کباب استفاده نکردند. به ایشان عرض کردند: سهم فقرا را داده ایم و این هم سهم شماست، چرا میل نمی کنید؟ آیت الله بروجردی فرمود: من از کبابی که #فقیران بوی آن را استشمام کرده باشند، نمی خورم. به این ترتیب، کباب را هم به فقرا دادیم.
📚 قصص و خواطر، ص ۸۹
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#حکایت_خوبان
☘️ خدمت آیت الله شیخ عبدالکریم(ره) به استادشان سید محمد فشارکی(ره) ☘️
🔹️ آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری(ره):
🔹️ مرحوم والد، آیتالله شیخ عبدالکریم #حائری یزدی(ره) میفرمود:
من در ناخوشی سیّد استاد (یعنی #سید_محمد_فشارکی) برای پرستاری ایشان شبها نزدش میخوابیدم، و چون فرزندان ایشان کوچک بودند خود متکفل لگن بردن و آوردن بودم، تا ایشان فوت شدند و تا موقعی که در #نجف اشرف بودم خدمت خانه ایشان را بر عهده داشتم و از بیرون نان و گوشت و لوازم برای اهل منزل میخریدم و میآوردم.
🔹️ در همان مواقع، ایشان را خواب دیدم که در دالان منزل خود بودند، دستشان را بوسیدم و گفتم آقا نجات در چیست؟
فرمودند در #تزکیه نفس و توجه به بچههای من.
📚 کتاب سرّ دلبران، ص۳۹
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#حکایت_خوبان
❇️ مکرّر در مکرّر تجربه کردم!
🔺️ آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی رضوان الله تعالی علیه:
#توسل به حضرت زهرا صلوات الله علیها و #خدمت به امیرالمومنین صلوات الله علیه و لعن دشمنان اهلبیت علیهم السلام را مکرّر در مکرّر تجربه کردم.
و هر بار نیز به واسطه این عمل، مشکلاتم به طور معجزه آسا برطرف گردید.
📚 ذکر محبوب، ص ۳۸۵
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
#حکایت_خوبان
❇️ تقرب به خدا بدون #توسّل به حضرت زهرا (س) ممکن نیست..
🔹️ مرحوم آیت الله #حاج_آقا_نصرالله شاه آبادی میفرمودند:
#مرحوم_والد ( آیت الله محمد علی شاه آبادی) ارادت خاصی به حضرت زهرا- سلام الله علیها- داشتند، تا حدّی که بردنِ نام حضرت زهرا، با جاری شدن اشک ایشان مساوی بود.
🔹️ حتی در مقام #استخاره، تنها عبارتی که به زبان میآوردند این بود:
«الهی به عصمتِ #زهرا، به نورِ زهرا، به شرفِ زهرا، به حیثیتِ زهرا »و آن وقت اشک از چشمانشان جاری میشد و سپس استخاره میکردند.
🔹️ به عقیده ایشان #سلوک الی الله، بدون ارتباط و #توسل به حضرت زهرا ممکن نیست، لذا میفرمودند:
همان طور که ائمه -علیهم السلام- در مقاماتِ عالیه نیازمند توسّل به مادرشان هستند، ما نیز در مقام سیر الی الله، نیازمندِ توسل به حضرت زهرا(ع)هستیم!
📘 حدیث نصر- یادنامه آیت الله نصرالله شاه آبادی، ص ۱۹۰
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄