📌نان به نرخ روز
#مغیره بن شعبه از طرف #معاویه، #فرماندارکوفه بود.
او هر روز بر #منبر مسجد، امیرمؤمنان #علی(ع) و #شیعیان را #دشنام میداد.
یک روز مغیره، به صعصعهبنصوحان گفت:
بپرهیز از اینکه #فضائل على(ع) را بیان كنی.
من از تو به #فضائل_علی(ع) آگاهتر هستم ولى #قدرت در دست سلطانی است که اگر از #عثمان #انتقاد کنیم و مدح علی(ع) را بگوییم، ما را مجازات میکند.
📚ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۷، ص۹۰
📚ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۴۲۹.
📌نقش قدرت، ثروت و جایگاه اجتماعی در تغییر عقیده
چون امر #حکومت به دست #معاويه افتاد، به #زیاد بن ابیه که قبلا در حکومت امیرمومنان علی(ع) مسولیت مالی بصره را داشت، نامه اى تهديدآميز نوشت،
پس زياد خطبه ای خواند و گفت:
همانا معاویه پسر زن جگرخوار و جايگاه #نفاق و باقيمانده #احزاب من را در نامه خويش تهديد مى كند و بيم مى دهد، با اينكه ميان من و او دو پسر دختر پيامبر خدا(امام #حسن و امام #حسین) است با نود هزار نفر كه دسته هاى #شمشير خود را زير چانه هاى خود نهاده اند و يك نفر از ايشان تا مردن روىگردان نيست؛
بخدا سوگند كه اگر معاويه به من رسد، البته من را #سرسخت و دست بشمشير خواهد يافت.
پس معاويه، #مغيرة بن شعبه را [نزد وى] فرستاد و او را نزد خويش آورد و سپس او را به ابو سفيان ملحق كرد و #استاندارى #بصره را به او داد.
وی از کسانی گشت که به دستور معاویه قاتل شیعیان گردید.
📚یعقوبی، التاریخ، ج2، ص219.
🏴وقایع روز هجوم به منزل حضرت زهرا(س)
هنگامی که #مهاجمان به سمت در حمله کردند، چون حضرت زهرا(س) مانع ورود آنان بود، #مُغِیرَه، #قُنْفُذ و برخی دیگر همچون عمربن خطاب، با غلاف #شمشیر و #تازیانه حضرت زهرا(س) را میزدند؛
ضربه هایی که اثر آن بر روی #سینه، #کتف و #بازوی آن حضرت باقی ماند.
طبق شواهد تاریخی، در هنگام هجوم، مهاجمان به آن بانوی گرامی، #سیلی، #تازیانه و #کتک هم زدند؛ به گونه ای که بر اثر این ضربه ها، آن حضرت بسیار بیمار و نحیف گردید.
📚طبرسی، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج1، ص278.
📚یحیی بن حسین بن قاسم، تثبیت الامامه، ص29.
📚قیس هلالی، کتاب سُلیم، ج2، ص586.
📚طبری آملی، کامل بهائی، ص314.
📚ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج8، ص23؛
📚ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص358؛
📚شیخ صدوق، الامالی، ص134.
📚طوسی، تلخیص الشافی، ج3، ص156.
📚مسعودی، إثبات الوصية للإمام على بن أبىطالب، ص146؛
📚ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج15، ص578؛
📚همو، میزان الاعتدال، ج1، ص139.