#مناجات_خمس_عشر
#مناجات_المفتقرین
◀️ مناجات یازدهم 🔸 روز دوشنبه
🍃🌺 مُناجاة المُفتقرينْ
⭐️ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
🌐 اِلـهي كَسْري لا يَجْبُرُهُ اِلاّ لُطْفُكَ وَ حَنانُكَ ، وَ فَقْري لايُغْنيهِ اِلاّ عَطْفُكَ وَ اِحْسانُكَ ، وَ رَوْعَتي لا يُسَكِّنُها اَمانُكَ ، وَ ذِلَّتي لا يُعِزُّها اِلاّ سُلْطانُكَ ، وَ اُمْنِيَّتي لا يُبَلِّغُنيها اِلاّ فَضْلُكَ ، وَ خَلَّتي لا يَسُدُّها اِلاّ طَوْلُكَ ، وَ حاجَتي لا يَقْضيها غَيْرُكَ ، وَ كَرْبي لا يُفَرِّجُهُ سِوى رَحْمَتِكَ ، وَ ضُرّي لا يَكْشِفُهُ غَيْرُ رَأفَتِكَ ، وَ غُلَّتي لا يُبَرِّدُها اِلاّ وَصْلُكَ ، وَ لَوْعَتي لا يُطْفيها اِلاّ لِقاؤُكَ ، وَ شَوْقي اِلَيْكَ لا يَبُلُّهُ إلاّ النَّظَرُ اِلى وَجْهِكَ ، وَ قَراري لا يَقِّرُّ دُونَ دُنُوّي مِنْكَ ، وَ لَهْفَتي لا يَرُدُّها اِلاّ رَوْحُكَ ، وَ سُقْمي لا يَشْفيهِ اِلاّ طِبُّكَ ، وَ غَمّي لا يُزيلُهُ اِلاّ قُرْبُكَ ، وَ جُرْحي لا يُبْرِئُهُ اِلاّ صَفْحُكَ ، وَ رَيْنُ قَلْبي لا يَجْلُوهُ اِلاّ عَفْوُكَ ، وَ وَسْواسُ صَدْري لا يُزيحُهُ اِلاّ اَمْرُكَ
🌐 فَيا مُنْتَهى اَمَلِ الاْمِلينَ ، وَ يا غايَةَ سُؤْلِ السّائِلينَ ، وَ يا اَقْصى طَلِبَةِ الطّالِبينَ ، وَ يا اَعْلى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ ، وَ يا وَلِيَّ الصّالِحينَ ، وَ يا اَمانَ الْخائِفينَ ، وَ يا مُجيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّينَ ، وَ يا ذُخْرَ الْمُعْدِمينَ ، وَ يا كَنْزَ الْبائِسينَ ، وَ يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ ، وَ يا قاضِيَ حَوائِجِ الْفُقَراءِ وَ الْمَساكينَ ، وَ يا اَكرَمَ الاَْكْرَمينَ ، وَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، لَكَ تَخَضُّعي وَ سُؤالي ، وَ اِلَيْكَ تَضَرُّعي وَ ابْتِهالي ، اَسْاَلُكَ اَنْ تُنيلَني مِنْ رَوْحِ رِضْوانِكَ ، وَ تُديمَ عَلَيَّ نِعَمَ امْتِنانِكَ ، وَ ها اَنـَا بِبابِ كَرَمِكَ واقِفٌ ، وَ لِنَفَحاتِ بِرِّكَ مُتَعَرِّضٌ ، وَ بِحَبْلِكَ الشَّديدِ مُعْتَصِمٌ ، وَ بِعُرْوَتِكَ الْوُثْقى مُتَمَسِّكٌ ، اِلـهي اِرْحَمْ عَبْدَكَ الذَّليلَ ذَا الّلِسانِ الْكَليلِ وَ الْعَمَلِ الْقَليلِ ، وَ امْنُنْ عَلَيْهِ بِطَوْلِكَ الْجَزيلِ ، وَ اكْنُفْهُ تَحْتَ ظِلِّكَ الظَّليلِ ، يا كَريمُ يا جَميلُ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
#مناجات_یازدهم
@kanale_behesht
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
نردبان بهشت
🦋🌈🦋🌈🦋🌈🦋🌈🦋🌈🌈🦋🌈🦋 #قسمت_دوم ساعت چهار بعد ظهر بود کم کم آفتاب چهره ی خودش را از زمین پنهان می کرد م
🦋🌈🦋🌈🦋🌈🦋🌈🦋🌈🌈🦋🌈🦋
#ادامه_قسمت_دوم
فردا تعطیل بود چون روز عید ولادت پیامبر (ص) صبح خیلی زود از خواب بیدار شدم و کار های خانه را انجام دادم و بعد از خوردن صبحانه به خانه عمویم رفتم در حیاط دیگ بزرگ غذا بر روی آتش گذاشته بود واطرافش را با آجر مانند اجاق درست کرده بودند
داخل اتاق رفتم همه در تکاپو بودند و داشتند همه جا را تمیز می کردند بخصوص اتاق عروس و داماد را آماده کردند
ترنم باران:
من هم به آشپز خانه رفتم جعبه های شیرینی را برداشتم و در سینی چیدم بعد از این کار به حیاط رفتم و کمی جارو کردم تا شب حسابی کار کردم تا وقتی مهمان ها آمدند لباس هایم را عوض کردم و لباسی تازه به تن کردم مثل شب قبل همه شادی خودشان را با شعر های محلی و دست زدن ابراز میکردند
بعد از ساعتی عروس داماد آمدند همه به کوچه رفتیم و از کوچه تا اتاق عروس داماد همراهی کردیم تا در جایگاه مخصوص خود نشستند
جشن شادی تا پاسی از شب ادامه پیدا کرد
بعد از آن داماد به پشت بام می رود با با پرتاب میوه های پائیزی به سمت پائین مراسم را تمام کند
این یک رسم است که مردم از دست داماد میوه می گیرند
بعد از این که عروس و داماد به خانه ی جدیدشان رفتند ما هم به خانه برگشتیم
نویسنده ترنم باران🌈💚
#ادامه_دارد
کپی 🚫🚫🚫🚫
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
#مناجات_خمس_عشر
#مناجات_العارفین
◀️ مناجات دوازدهم 🔸 روز سه شنبه
🍃🌺 مُناجاة العارفين
⭐️ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
🌐 اِلـهي قَصُرَتِ الاَْلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنائِكَ كَما يَليقُ بِجَلالِكَ ، وَ عَجَزَتِ الْعُقُولُ عَنْ اِدْراكِ كُنْهِ جَمالِكَ ، وَ انْحَسَرَتِ الاَْبْصارُ دُونَ النَّظَرِ اِلى سُبُحاتِ وَجْهِكَ ، وَ لَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَريقاً اِلى مَعْرِفَتِكَ اِلاّ بِالْعَجْزِ عَنْ مَعْرِفَتِكَ ، اِلـهي فَاجْعَلْنا مِنَ الَّذينَ تَرَسَّخَتْ اَشْجارُ الشَّوْقِ اِلَيْكَ في حَدائِقِ صُدُورِهِمْ ، وَ اَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِكَ بِمَجامِعِ قُلُوبِهِمْ ، فَهُمْ اِلى اَوْكارِ الاَْفْكارِ يَأْوُونَ ، وَ في رِياضِ الْقُرْبِ وَ الْمُكاشَفَةِ يَرْتَعُونَ ، وَ مِنْ حِياضِ الَْمحَبَّةِ بِكَاْسِ الْمُلاطَفَةِ يَكْرَعُونَ ، وَ شَرايِـعَ الْمُصافاتِ يَرِدُونَ ، قَدْ كُشِفَ الْغِطاءُ عَنْ اَبْصارِهِمْ ، وَ انْجَلَتْ ظُلْمَةُ الرَّيْبِ عَنْ عَقائِدِهِمْ وَ ضَمائِرِهِمْ ، وَ انْتَفَتْ مُخالَجَةُ الشَّكِّ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَ سَرائِرِهِمْ
🌐 وَ انْشَرَحَتْ بِتَحْقيقِ الْمَعْرِفَةِ صُدُورُهُمْ ، وَ عَلَتْ لِسَبْقِ السَّعادَةِ فِي الزَّهادَةِ هِمَمُهُمْ ، وَ عَذُبَ في مَعينِ الْمُعامَلَةِ شِرْبُهُمْ ، وَ طابَ في مَجْلِسِ الاُْنْسِ سِرُّهُمْ ، وَ اَمِنَ في مَوْطِنِ الَْمخافَةِ سِرْبُهُمْ ، وَ اطْمَأنَّتْ بِالرُّجُوعِ اِلى رَبِّ الاَْرْبابِ اَنْفُسُهُمْ ، وَ تَيَقَّنَتْ بِالْفَوْزِ وَ الْفَلاحِ اَرْواحُهُمْ ، وَ قَرَّتْ بِالنَّظَرِ اِلى مَحْبُوبِهِمْ اَعْيُنُهُمْ ، وَ اسْتَقَرَّ بِإدْراكِ السُّؤْلِ وَ نَيْلِ الْمَأْمُولِ قَرارُهُمْ ، وَ رَبِحَتْ في بَيْعِ الدُّنْيا بِالاْخِرَةِ تِجارَتُهُمْ
🌐 اِلـهي ما أَلَذَّ خَواطِرَ الاِْلْهامِ بِذِكْرِكَ عَلَى الْقُلُوبِ ، وَ ما اَحْلَى الْمَسيرَ اِلَيْكَ بِالاَْوْهامِ في مَسالِكِ الْغُيُوبِ ، وَ ما اَطْيَبَ طَعْمَ حُبِّكَ ، وَ ما اَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِكَ ، فَاَعِذْنا مِنْ طَرْدِكَ وَ اِبْعادِكَ ، وَ اجْعَلْنا مِنْ اَخَصِّ عارِفيكَ ، وَ اَصْلَحِ عِبادِكَ ، وَ اَصْدَقِ طائِعيكَ ، وَ اَخْلَصِ عُبّادِكَ ، يا عَظيمُ يا جَليلُ ، يا كَريمُ يا مُنيلُ ، بِرَحْمَتِكَ وَ مَنِّكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
#مناجات_دوازدهم
@kanale_behesht
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#اخلاق 1
به نام خدا
سلام بچه ها خوبین؟💕
گاهی وقتا یه سری اتفاقات میوفته ک برا ما تلخه،و همش ب خودمون میگیم چرا این اتفاق باید برا من بیوفته...☹️
ولی واقعیت اینه ک تو زندگی هرکسی یه سری مشکلات و اتفاقات تلخ وجود داره...ما فقط ب ظاهر زندگی آدما نگا میکنیم.
بعضی اتفاقات تلخ رو میشه جلوشو گرفت مثلا تصادف...اگه درست رانندگی کنیم احتمال تصادف خیلی کمتر میشه...ولی یه سری مشکلات مثه مامان بابای بداخلاق...خب ما نمیتونیم اخلاق اونا رو عوض کنیم🙁
اگه نمیتونیم شرایط رو تغییر بدیم نباید با خدا و مردم دعوا بگیریم...نباید با خودمون بجنگیم..
اگه واقعا نمیشه یه سری شرایط رو تغییر داد باید سعی کنیم با اون شرایط کنار بیایم...😐
❓ میدونید ریشه بد اخلاقی چیه؟؟؟
ریشه بد اخلاقی غرور و نفس خود ماست.😯
آدم بداخلاق هم خودش عذاب میکشه هم اطرافیانش☹️
هرطوری ک ما با بقیه رفتار کنیم خدا همونطوری با ما رفتار میکنه
اونایی هم ک خوش اخلاق هستن ولی نماز نمیخونن درداقع با نماز نخوندنشون با خدا بداخلاق هستن!!😨
ببینید بچه ها خدا ب این نماز ما نیازی نداره..این ما هستیم ک با نماز خوندن رشد میکنیم..این ما هستیم ک ب آرامش میرسم😌
دیدین بعضیا منتظرن یه حرفی بزنی سریع بهشون بر بخوره😏
هرچی بگی این بهش برمیخوره...این بخاطر خودخواهی و خودبینی طرفه..
تا خودخواهی و من من کردنا از بین نره ریشه خشم از بین نمیره.
ما نباید وقتی یکی از ما انتقاد میکنه بهمون بر بخوره...ما باید ایرادهای خودمونو برطرف کنیم و خودمونو بسازیم...
اگه کسی انتقاد میکنه با لبخند جواب بدیم..نه اینکه سریع بپریم ب طرف و بگیم ب تو چه دلم میخواد😟
شیطون شش هزار سال عبادت کرد و آخرش زمین خورد...چرا؟؟؟؟
بخاطر غرورش😨
آدمای مغرور بخدا نمیرسن،چون غرورشون مانع رسیدنشون ب خدا میشه..😥
لا اله الاالله👈یعنی خودتو کنار بذار
همه اینو شنیدیم ک خدا میگه من با کسایی هستم ک دلشون شکسته...دل شکسته پیش خدا خیلی عزیزه..💔
میدونید چرا؟؟؟
چون دیگه غرور نداره...😔
در آخر یه سخن از پیامبر(ص) بگم😊
انسان خوش اخلاق عاقبت ب خیر می شود و ب بهشت میرود😌...ولی انسان بد اخلاق توبه اش قبول نمیشود و ب جهنم می رود😢
❤️به امید ظهور آقا امام زمان که صد البته وقتش نزدیکه❤️
@dadashreza
نردبان بهشت
🦋🌈🦋🌈🦋🌈🦋🌈🦋🌈🌈🦋🌈🦋 #ادامه_قسمت_دوم فردا تعطیل بود چون روز عید ولادت پیامبر (ص) صبح خیلی زود از خواب
🦋🌈🦋🌈🦋🌈🦋🌈🌈🌈🦋🌈🦋🌈🦋🌈
#قسمت_سوم
تازه از مدرسه به خانه آمده بودم هنوز زمان زیادی نگذشته بود تا فرصت کنم لباس هایم را عوض کنم با هیجان داشتم به مراسم فردا شب فکر می کردم.
خب این مراسم فقط سالی یکبار اتفاق می افتد و باید سعی کنم همه چیز را آماده بگذارم داخل اتاق رفتم وسایل را کمی جابجا کردم.
کرسی را به سمت وسط اتاق بردم تا جایش تغییر کند چند پارچه ی رنگی از داخل کمد برداشتم و روی کرسی انداختم ، داخل انباری رفتم چراغ نفتی قدیمی را از روی طاقچه برداشتم و دورنش را پر از نفت کردم و روی کرسی قرار دادم از داخل ویترین شیشه ای ظرف بزرگی را برای میوه برداشتم تقریبا همان اندازه ی ظرف کناری بود فقط کمی بزرگتر
تا عصر مشغول کارهای خانه بودم نزدیک غروب رفتم مغازه پایین چند کیلو تخمه آفتاب گردان خریدم و به سمت خانه برگشتم
نزدیک خانه که رسیدم دوستم زهرا را دیدم سلام کردم و از مراسم شب برایش گفتم
زهرا هم گفتم ظرف های آجیل را آماده کرده و فقط روشن کردن آتش زیر کرسی مانده است.
بعد خدا حافظی از زهرا داخل اتاق رفتم و لباس هایم را عوض کردم تا آماده شوم می دانستم بعد از نماز مغرب و عشا فامیل هایمان می آیند مادربزرگم که زودتر از همه می آید
بعد از نیم ساعت در خانه به صدا آمد در را که باز کردم پدر و برادرم داخل خانه آمدند بعد از شستن سر صورتشان لباس هایشان راعوض کردند به مادرم کمک کردند تا باقی مانده ی کار ها را انجام دهند.
بعد از اینکه همه ی فامیل ها به خانه ی ما آمدند همگی دور کرسی نشستیم ، مادر بزرگم بالای اتاق نشست.
همه با هم صحبت می کردند و احوال پرسی می کردند نگاهم به میوه های داخل ظرف افتاد انار های قرمز درشت در کنارش نارنگی و سیب چقدر ساده و دل انگیز است.
در کاسه های گل دار پر از نخودچی و کشمش بود یه مشت برداشتم و با اشتها خوردم مزه شور و شیرین آن را دوست داشتم.
مادربزگم شروع به صحبت کرد او از قصه ی ننه سرما و ورود او به زمستان می گفت که با کوله باری از برف می آید در حالی که صورتش از برف پوشیده شده و لباس پشمی بزرگی به تن کرده و در پشت سرش هو هوی باد سرد شنیده می شود...
مادربزرگم همین طور ادامه می داد ما هم با دقت به قصه گوش می کردیم این داستان ها برای آماده شدن مان در سرمای زمستان شدید است.
ساعت از نیم شب گذشت خواب به چشم همه آمد خاله ها و دایی هایم خداحافظی کردند و من مادرم رختخواب پهن کردیم و من غرق در قصه ننه سرما آماده ی خواب شدم چون فردا صبح باید به مدرسه می رفتم
#ادامه_دارد
نویسنده ترنم باران 💚🌈
@dather_110
کپی رمان ممنوع 🚫🚫🚫🚫
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
⚠️ #تلنگرانه
کارگردان دنیا خداست! مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست...
سالم است یا بیمار ...
مهم اینست که محبوبترین کارگردان عالم نقشی به ما داده! نباید از سخت بودن نقش گله مند بود...
چرا که سخت بودن نقش: نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر هست ...
امیدوارم خوش بدرخشیم !
🌸🌿قراره هر صبح🌿🌸
🔅هرصبح سه مرتبه بگو :
🌴صَلَّی اللّهُ عَلیکَ یا اَباعَبدِاللّه 🌴
(درود خدا بر تو یا ابا عبدالله)
تا ثواب زیارت سیدالشهداء از راه دور
برات ثبت بشه ان شاءالله💕
@kanale_behesht
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
#مناجات_خمس_عشر
#مناجات_الذاکرین
◀️ مناجات سیزدهم 🔸 روز چهارشنبه
🍃🌺 مُناجاة الذّاكرينَ
⭐️ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
🌐 اِلـهي لَوْلاَ الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ اَمْرِكَ لَنَزَّهْتُكَ مِنْ ذِكْري اِيّاكَ عَلى اَنَّ ذِكْري لَكَ بِقَدْري لا بِقَدْرِكَ ، وَ ما عَسى اَنْ يَبْلُغَ مِقْداري حَتّى اُجْعَلَ مَحَلاًّ لِتَقْديسِكَ ، وَ مِنْ اَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَيْنا جَرَيانُ ذِكْرِكَ عَلى اَلْسِنَتِنا ، وَ اِذْنُكَ لَنا بِدُعائِكَ وَ تَنْزيهِكَ وَ تَسْبيحِكَ
🌐 اِلـهي فَاَلْهِمْنا ذِكْرَكَ فِي الْخَلاءِ وَ الْمَلاءِ وَ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ ، وَ الاِْعْلانِ وَ الاِْسْرارِ ، وَ فِي السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ ، وَ آنِسْنا بِالذِّكْرِ الْخَفِيِّ ، وَ اسْتَعْمِلْنا بِالْعَمَلِ الزَّكِيِّ ، وَ السَّعْيِ الْمَرْضِيِّ ، وَ جازِنا بِالْميزانِ الْوَفِيِّ ، اِلـهي بِكَ هامَتِ الْقُلُوبُ الْوالِهَةُ ، وَ عَلى مَعْرِفَتِكَ جُمِعَتِ الْعُقُولُ الْمُتَبايِنَةُ ، فَلا تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ اِلاّ بِذِكْراكَ ، وَ لا تَسْكُنُ النُّفُوسُ اِلاّ عِنْدَ رُؤْياكَ
🌐 اَنْتَ الْمُسَبَّحُ في كُلِّ مَكان ، وَ الْمَعْبُودُ في كُلِّ زَمان ، وَ الْمَوْجُودُ في كُلِّ اَوان ، وَ الْمَدْعُوُّ بِكُلِّ لِسان ، وَ الْمُعَظَّمُ في كُلِّ جَنان ، وَ اَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّة بِغَيْرِ ذِكْرِكَ ، وَ مِنْ كُلِّ راحَة بِغَيْرِ اُنْسِكَ ، وَ مِنْ كُلِّ سُرُور بِغَيْرِ قُرْبِكَ ، وَ مِنْ كُلِّ شُغْل بِغَيْرِ طاعَتِكَ
🌐 اِلـهي اَنْتَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ «يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اذْكُرُوا اللهَ ذِكْراً كَثيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ اَصيلاً» وَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ «فَاذْكُرُوني اَذْكُرْكُمْ» فَاَمَرْتَنا بِذِكْرِكَ ، وَ وَعَدْ تَنا عَلَيْهِ اَنْ تَذْكُرَنا تَشْريفاً لَنا وَ تَفْخيماً وَ اِعْظاماً ، وَ ها نَحْنُ ذاكِرُوكَ كَما اَمَرْتَنا ، فَاَنْجِزْ لَنا ما وَعَدْتَنا ، يا ذاكِرَ الذّاكِرينَ وَ يا اَرْحَمَ الرّحِمينَ .
#مناجات_سیزدهم
@kanale_behesht
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
hadaf-shoma-az-din-dari-panahian.mp3
4.47M
📲 فایل صوتے
🎙واعظ: حاج آقا #پناهیان
🔖 هدف شما از دینداری چیه؟ 🔖
『💕』@kanale_behesht
نردبان بهشت
🦋🌈🦋🌈🦋🌈🦋🌈🌈🌈🦋🌈🦋🌈🦋🌈 #قسمت_سوم تازه از مدرسه به خانه آمده بودم هنوز زمان زیادی نگذشته بود تا فرصت کنم
🦋🌈🦋
#قسمت_چهارم
چشمانم را بازکردم نگاهم به شیشه ی مه گرفته ی اتاق افتاد افتاد بلند شدم دستی بر شیشه کشیدم کمی مه شیشه را پاک کردم نگاهم به حیاط افتاد
،حیاط پر از برف شده بود فوری به حیاط دویدم صدای مادرم آمد که گفت: سرما میخوری لباس بپوش! از اشتیاق زیاد نتوانستم جلوی خودم را بگیرم شروع به برف بازی کردم غرق بازی شده بودم که مادرم صدایم کرد گفت: برف سنگینی باریده باید زودتر راه بیفتی تا سر وقت به مدرسه برسی
داخل اتاق رفتم لقمه نانی گرفتم و شروع به خوردن کردم لباس هایم را پوشیدم کیف قهوهای رنگ را برداشتم و به حیاط رفتم مادرم گفت: امروز نمی توانی کفش بپوشی بیا این پوتین های پلاستیکی را بپوش تا راحت تر بروی.
پوتین های قرمز رنگ پلاستیکی را نگاه کردم به یاد روز هایی افتادم که هفت یا هشت سال بیشتر نداشتم وقتی برف می آمد میخواستم به مدرسه بروم این ها را می پوشیدم البته آن ها روز ها برایم خیلی بزرگ بود.
چشمانم را از پوتین برداشتم و به راه افتادم بعد از خداحافظی در خانه را بستم بر خلاف همیشه که در خانه ها باز بود در روزهای برفی نمی توانستیم در خانه را باز بگذاریم چون سگ به داخل خانه ها می آمد.
به راه افتادم طولی نکشید که پایم نا زانو داخل برف رفت سعی کردم پایم را از برف ها بیرون بکشم اما خب فقط پایم بیرون آمد بدترشد پوتین داخل برف گیر کرده بود دستانم را در چاله ایجاد شده فرو بردم تا پوتین را بیرون بیاورم در حالی که از شدت سرما به خود می لزیدم دستانم سرخ شده بود و پایم کامل بی حس بود پوتین های پر از برف را خالی کردم و پوشیدم و بلند شدم سعی کردم ادامه ی راه را با دقت بیشتری بروم آرام آرام خودم را به گوشی دیوار رساندم دستان سرخم را با ها کردن کمی گرم کردم و داخل جیب پالتو گذاشتم تا از سرما در امان باشد.
در کوچه هیچ کس نبود برعکس روزهایی که کوچه های روستا شلوغ بود امروز به دلیل سرما ی زیاد حتی کشاورزان هم نمی توانستند به دشت بروند راهی را که روز های قبل در عرض چند دقیقه می رفتم امروز یک ربعی طول کشید.
وارد حیاط مدرسه شدم کسی را در حیاط ندیدم برف مانند تور عروس حیاط مدرسه رایکدست پوشانده بود داخل راهرو رفتم کف راهرو تکه موکتی پهن کرده بودند تا گل کف کفش ها گرفته شود معلم و مدیر در دفتر نشسته بودند و مشغول صحبت و نوشیدن چای بودند.
صدای بچه هافضای کلاس را پر کرده بود بچه ها حسابی مشغول بودند من که از شدت سرما تمام بدنم یخ کرده بود خودم را به بخاری نفتی کنار پنجره رساندم دستان را از جیب پالتو در آوردم و روبروی بخاری گرفتم احساس سوزش شدید در دستانم احساس می کردم بعد از چند دقیقه معلم وارد کلاس شدهمه ی بچه ها به احترام ایشان از جا بلند شدند ،کلاس غرق سکوت شد خانم معلم گفت: برف خیلی زیادی باریده تا ظهر مجبورید در کلاس بمانید اما به دلیل یکنخوات نشدن کلاس ده دقیقه آخر زنگ را بازی می کنیم بچه ها خیلی خوش حال شدند خب این اولین باری بود که خانم معلم این پیشنهاد را داده بود بعد از صحبتش گفت:کتاب های فارسی را باز کنید درس رنج هایی کشید ام که مپرس را بیاورید...
زینب از روی درس شروع به خواندن کرد زینب دختر لاغر و ریز اندامی بود که خیلی صدای آرامی داشت اما خانم معلم علاقه زیادی به او داشت چون بسیار پر تلاش و درس خوان بود
زینب شروع به خواندن کرد به نام خدا ، درس نهم، *رنج هایی کشیده ام که مپرس* همه کلاس گوش جان سپرده بودند به روخوانی زینب نیم ساعتی گذشت تا رون خوانی درس تمام شد و بعد از حل تمرین های درس خانم گفت: برای امروز کافی است
بازی به این صورت بود که هر کسی یک اسم بگوید و فرد بعدی یک اسم دیگر همراه با کلمه ی قبلی را تکرار کند
بازی خیلی جذابی بود تا زنگ تفریح ادامه پیدا کرد
وقتی زنگ خورد معلم از کلاس بیرون رفت بچه ها در نیمکت های رنگ رو رفته کلاس نشسته بودند و شروع به خوردن تغذیه هایشان کردند
بعد از اتمام زنگ تفریح معلم دوباره به کلاس بازگشت نوبت زنگ ریاضی رسید خب این درس نیازمند تمرکز فروان هست همه با دقت به درس گوش دادیم و تمرین حل کردیم
تا ظهر کلاس ها یکی پس از دیگری گذشت نور خورشید بی حال بر حیاط مدرسه تابیده بود انگار خورشید هیچ رمقی برای تابیدن نداشت زنگ خانه که زده شد هوا کمی گرم شده بود و کوچه ها نیز شلوغ شده بود.
#ادامه_دارد
نویسنده ترنم باران 🌈💚
@dather_110
کپی رمان ممنوع 🚫🚫🚫
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
نردبان بهشت
#اخلاق 1 به نام خدا سلام بچه ها خوبین؟💕 گاهی وقتا یه سری اتفاقات میوفته ک برا ما تلخه،و همش ب خودم
#اخلاق 2
به نام خدا
سلام دوستان خوبم💕
بچه ها یکی از راه های رسیدن ب خوش اخلاقی اینه ک ناامید نباشیم...
ببینید ما اگه بد اخلاقیم نباید بگیم من همینم..من درست بشو نیستم...😒من همیشه همینطوری اخلاقم گند بوده...
بابا و مامانم بداخلاقن خب منم شدم این..😕
بچه ها تموم بدی های دنیا ب ما درس میدن👌
همیشه خوب ها معلم نیستن...بدها هم میتونن معلم ما باشن.
ب قول خدابیامرز سعدی ک میگه👈ادب از که آموختی...
از بی ادبان😉
کسی ک بداخلاقه همیشه خودش عذاب میکشه،اطرافیانشم عذاب میکشن😔
خب وقتی ما میبینیم این آدم بخاطر اخلاق بدش خودش داره اذیت میشه و بقیه هم دوسش ندارن ما باید سعی کنیم ک اینجوری نباشیم...😐
نباید انتظار داشته باشیم ک یهویی عوض بشیم خب تغییر زمان میبره...
ما باید تلاش خودمونو بکنیم..نباید زود کم بیاریم.
💟ما استعدادهای زیادی داریم ولی تا احساس خطر نکنیم توانایی هامون ظهور نمیکنه..نباید زود کم بیاریم..
مورچه رو دیدین،وقتی میخواد یه دونه ببره صدبار میوفته ولی ناامید نمیشه..
ما ک دیگه از مورچه کمتر نیستیم 🐜
🔱اگه ب ما بگن بالای این قله گنجه خودمونو با هزار بدبختی هم ک شده بالای قله میرسونیم..خب حالا اگه بدونیم چ گنجی تو خوش اخلاقی و سکوته حتما میریم دنباش🙏❤️
💯ما باید همیشه ب کارامون فکر کنیم🤔
هرگناهی ک میخوایم انجام بدیم بهش فکر کنیم ببینیم واقعا ارزشش رو داره...ببینیم یه شب خوشگذرونی ارزش آتیش جهنم رو داره؟؟؟🔥
🔺اگه کسی بهمون بدی کرد دنبال تلافی نباشیم.
سوءظن ب کسی نداشته باشیم،آخه سوء ظن از گناهان کبیره هست😞
ما باید دید و برداشت هامون رو عوض کنیم و همه چیزو زیبا ببینیم.😍
📚منبع حرفام
سخنرانی های حجت الاسلام فرحزاد
❤️به امید ظهور آقا امام زمان که صدالبته وقتش نزدیکه❤️
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
#ياد_در_گذشتگان
🌸اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
پنج شنبه است و یاد در گذشتگان
پنج شنبه و یادآوری خاطره های به جامانده
پنج شنبه و چشم انتظاری عزیزان سفر کرده
برای شادی روح مسافران آسمانی
هدیه ای به زیبایی #فاتحه و #صلوات بفرستیم
نردبان بهشت
🦋🌈🦋 #قسمت_چهارم چشمانم را بازکردم نگاهم به شیشه ی مه گرفته ی اتاق افتاد افتاد بلند شدم دستی بر
🦋🌈🦋
#ادامه_قسمت_چهارم
از مدرسه بیرون آمدم و به سمت خانه حرکت کردم هنوز چند قدمی از مدرسه دور نشده بودم که دوستم صدایم کرد برگشتم به سمت صدا دیدم زهرا دختر اعظم خانم همسایه دیوار به دیوار مان بود با هم به راه افتادیم ازماجرای صبح برایش تعریف کردم و گفتم : صبح به زمین خورم فکر کنم پایم زخمی شده باشد!
به خانه که رسیدم از زهرا خداحافظی کردم به حیاط نگاهی کردم برف های صبح کمی آب شده بود وارد اتاق شدم مادر مشغول بافتن قالی بود در این چند ماه نصف قالی را بافته بود تا زودتر آماده شود و به مش رحمت بدهد تا خیالش کمی راحت شود
بعد ازناهار درس هایم را خواندم درس فارسی چند کلمه سخت بود که قرار شد با آن جمله بنویسم و بر متن مروری کنم تا نزدیک غروب همه ی درس ها را خواندم ،فصل زمستان هوا خیلی زود تاریک می شود و فرصتی برای بازی در کوچه نیست به خصوص زمانی که برف هم ببارد دیگر نمی شود از خانه بیرون رفت باید کنار کرسی نشست ومشغول خواندن کتاب شد نوشیدن چای در این هوای سرد بسیار لذت بخش است
شب پرده ی سیاه خودش را بر آ سمان کشید پدر و برادرم برای کار به شهر رفته بودند در روستاپاییز و زمستان کشاورزان گندم ها رادرو می کنند و سیب زمینی ها را برداشت میکنند چون کار کشاورزی ندارند و در سرما ی زیاد نمی توانند محصول بکارند به شهر می روند تا با دامداری در گاوداری ها معشیت خود وخانواده را بچرخاند
شب هوا تاریک بود چراغ های روستا چندان نمی توانست روستا را روشن کند صدای زوزه شغال ها از نزدیک شنیده میشد شغال ها برای گرفتن مرغ ها و خروس ها اطراف روستا می چرخیدندو در فرصت مناسب اقدام میکنند چند روز پیش شغال به خانه یکی از همسایه ها آمد و چند تا از مرغ و خروس هایش را شکار کرده بود مامان هم برای در امان نگه داشتن مرغ و خروس ها آنها را در انبار خانه می گذاشت
تا هم مکان گرم داشته باشند و هم شغال به آنها حمله نکند
از روزی که گذشت و در میان برف ها به مدرسه رفته بودم خیلی خسته بودم و بعد از جمع کردن سفره همان جا خوابم برد
#ادامه_دارد
نویسنده ترنم باران 🌈💚
@dather_110
کپی رمان ممنوع 🚫🚫🚫🚫
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
🌼 استغفار ساعات آخر روز پنجشنبه🌼
بسم الله الرحمن الرحیم
🌺🌿اَسْتَغْفِرُ اللّهَ اَلَّذي لآ اِلهَ اِلّا هُوَ الْحىُّ الْقَيُّومُ وَ اَتُوبُ اِلَيهِ، تَوْبَةَ عَبْدٍ خاضِعٍ مِسْكينٍ، لا يَسْتَطيعُ لِنَفْسِهِ صَرْفًا وَ لا عَدْلًا وَ لا نَفْعًا وَ لا ضَرَّا، وَ لا حَيوةً وَ لا مَوْتًا وَ لا نُشُورًا ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ الْاَخْيارِالْاَبْرارِ وَ سَلَّمَ تَسْليمًا
🌸طلب آمرزش میکنم از خدایی که نیست معبودی جز او که زنده و پایدار است و توبه میکنم به سوی او توبه ی بنده ای که فروتن و گدا و بیچاره ای که توانایی ندارد از برای خود جهت کار و دفاع و نه فایده و نه زیان و نه زندگی و نه مردن و نه رستاخیز و رحمت کند خدا بر محمد و خانواده او که پاک و پاکیزه و برگزیده و نیکو هستند و درود بسیار بر آنها دهد
🦋🔶🦋🔶🦋🔶🦋🔶🦋
♥️#نماز_فرزندان_برای_والدین،
🌸نماز فرزندان برای والدین
هرکس این نماز را بخواند چنانچه پدر و مادر او زنده باشند مورد رحمت خداوند رحمان و رحیم قرار می گیرند .
🔰 چنانچه پدر و مادر فوت کرده باشند نماز در شب های جمعه خوانده شود آنان مورد آمرزش خداوند قرار می گیرند.
🔰 این نماز آن جنان موجب شادی پدر و مادر می شود که آزو می کنند زنده شوند و زانو فرزند خویش را ببوسند .
🔰 این نماز انسان را از افسر دگیهای بسیار شدیدی که بر اثر مصیبت های سنگین بوجود می آید آرامش می بخشد .
✔️این نماز دو رکعت است،
1⃣👈در رکعت اول بعد از خواندن سوره حمد ده مرتبه این جمله خوانده می شود🔻
«رَبنا اغْفِرْ لی وَ لِوَلِدَی وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِساب»
«پروردگارا، من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز که حساب برپا می شود بیامرز».
2⃣👈و در رکعت دوم بعد از خواندن سوره حمد باید ده مرتبه این آیه شریفه را خواند: 🔻
«رَّب اغْفِرْ لی وَ لِوَلِدَی وَ لِمَن دَخَلَ بَیْتیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ»
«پروردگارا مرا، و پدر و مادرم و تمام کسانی را که با ایمان وارد خانه من شدند، و جمیع مردان و زنان با ایمان را بیامرز»
0⃣👈و بعد از سلام نماز را تمام کرده ده مرتبه می گوید: 🔻
«رَّب ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانی صغِیراً»،
«پروردگارا همان گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!» [3]
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
#آرشیو
🔺اعمال شب جمعه در یک نگاه 👇
صلوات ..ذکر سبحان الله .استغفار
eitaa.com/kanale_behesht/309
نماز در شب جمعه
eitaa.com/kanale_behesht/380
سوره های مخصوص شب جمعه
eitaa.com/kanale_behesht/388
چگونگی قرائت نماز در شب جمعه
eitaa.com/kanale_behesht/1142
روایت ترک شعر در شب جمعه
eitaa.com/kanale_behesht/1150
دعا در حق مومنین، دعای اللهم من تعباء و تهیاء
eitaa.com/kanale_behesht/1151
متن دعای اللهم یا شاهد کل نجوی ، و یا دائم الفضل علی البریه
eitaa.com/kanale_behesht/1153
متن دعای کمیل
eitaa.com/kanale_behesht/1156
صوتی دعای کمیل
eitaa.com/kanale_behesht/1161
آداب انار خوردن،ذکر ما بین دو رکعت نافله
eitaa.com/kanale_behesht/1164
دعای سحر شب جمعه،ذکر پیش از نماز صبح
eitaa.com/kanale_behesht/1165
🖤 التماس دعا
⚘|❀ @kanale_behesht ❀|⚘
#اعمال_شب_جمعه
#یا_دائم_الفضل_علی_البریه
🌴هفتم :خواندن دعای کمیل
هشتم: بخواند دعاي اَللَّـهُمَّ يا شاهِدَ كُلِّ نَجْوي كه در شب عرفه نيز خوانده مي شود
☀️متن دعای اللهم یا شاهد کل نجوی 👇
https://eitaa.com/kanale_behesht/684
🌿نهم : آنكه #ده_مرتبه بگويد يا دائِمَ الْفَضْلِ عَلي الْبَريِّةِ، يا باسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ، يا صاحِبَ الْمَواهِبِ السَّنِيَّةِ، صَلِّ عَلي مُحَمِّد وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَري سَجِيَّةً، وَ اغْفِرْ لَنا يا ذَاالْعُلي في هذِهِ الْعَشِيَّةِ. و اين ذكر شريف در شب عيد فطر نيزخوانده مي شود.
@kanale_behesht
┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈