نردبان بهشت
. #داستان_دو_راهی #قسمت_نهم از کار من در شرکت می گذرد با آن دختر چادری بیشتر آشنا شدم اما فقط از ن
.
#داستان_دو_راهی
#قسمت_دهم
چند ساعت بعد...پایان وقت کاری...
واقعا برایم خیلی عجیبه!
چطور یک دختر چادری با یک دختر مانتویی این برخورد خوب را دارد!
تا این اندازه که پیشنهاد دهد باهم بیرون بروند...
مشغول جمع کردن وسایل هایم شدم تا بروم سمت آن دختر، هنوز هم اسمش را نمیدانستم!
لحظه ای بعد متوجه دستی روی شانه ام شدم...دستش را روی شانه ام گذاشت نگاهم به نگاهش گره خورد با همان لبخند همیشگی به من زل زده بود...گفت:
-آماده ای؟؟؟
لبخندی زدم این لبخند روی لبم را از او یاد گرفته ام...گفتم:
-آماده ام.
-پس بریم.
از شرکت خارج شدیم تاکسی گرفتیم و تا مسیر دربست رفتیم.
بین راه با هم حرف های زیادی زدیم او از من پرسید و من از او...
او از علایق من و من از علایق او...
آستین های مانتوم همچنان بالا بود و موهایم در باد پریشان!
بعد از یک ساعت رسیدیم...
از ماشین پیاده شدم به اطرافم نگاهی انداختم و گفتم:
-اینجااا!!!اینجا کجاست؟؟؟!!!
چشم هایش را بست نفس عمیقی کشید و گفت:
-بعضی وقتا که دلم می گیره میام اینجا!
نگاهی بهش کردم و گفتم:
-آخی...خوشبحالت! إم! تنها میای؟؟
اخم هایش در هم فرو رفت و گفت:
-نه مکان مناسبی برای تنها اومدن نیست...
-اینجا خیلی عجیبه!!!
نگاهی به تیپم کردم و گفتم:
-چقدر چادری!!! جای مناسبی برای من هست؟
لبخند همیشگی روی لبش بود و گفت:
-عزیزم این چه حرفیه!!! دل پاک تو...باعث شده اینجا باشی...#شهدا طلبیدن...
ابروهایم را بالا انداختم و گفتم:
-شهدا؟!
جوابی نداد...راه افتادیم جای عجیبی بود شبیه بهشت زهرا...
رو کردم بهش و گفتم:
-ببخشیدا ولی!!! دلت که میگیره...میای بالا سر این قبرا میشینی؟؟؟!!!
نگاهش با چشم های عسلی اش در مردمک چشم هایم فرو رفت لبخندش هنوز هم بر روی لبش بود...
-اینا...فقط چند تا قبر نیستن، اینجا بهشته...آرامش اینجا رو هیچ جا نداره...#بهشت_زهرا...قطعه شهدا...
#نویسنده_مریم_سرخه_ای
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
نردبان بهشت
. شرح صوت جلسه سیزدهم #آن_سوی_مرگ به صورت پخش شناور.. 🔴 فقط کافی است بر روی قسمت مورد نظر خود کلی
.
شرح صوت جلسه چهاردهم
#آن_سوی_مرگ به صورت پخش شناور..
🔴 فقط کافی است بر روی قسمت مورد نظر خود کلیک کنید👇👇
کتاب آن سوی مرگ | جلسه ۱۴ | روشنگری
🎧 حجت الاسلام مصطفی امینی خواه
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
4_6003765058855766040.mp3
3.07M
📲 فایل صوتی
🎙واعظ: حاج آقا #رفیعی
🔖 ویژگی زندگی حضرتزهرا (س) 🔖
『💕』@kanale_behesht
Meysam Motiee - Del Mitapad In Shabha Ba Yad To Ya Zahra.mp3
3.65M
#شور
◾️#ایام_فاطمیه
🌴 دل میتپد این شبها
🌴 با یاد تو یا زهرا
🎙 با نوای: حاج میثم مطیعی
#پیشنهاد_دانلود
『💕』@kanale_behesht
نردبان بهشت
. 📝 متن کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 🔖 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 📝 قسمت #چهاردهم👇 🍃اوایل ما
.
📝 متن کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔖 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
📝 قسمت #پانزدهم👇
🍀وقتی که مشغول به کار شدم حساب سال داشتم.
یعنی همه ساله اضافه درآمدهای خودم را مشخص میکردم و یک پنجم آن را به عنوان خمس پرداخت میکردم.
🔰با اینکه روحانیان خوبی در محل داشتیم اما یکی از دوستان گفت: یک پیرمرد روحانی در محل ما هست خمس را ایشان بده و رسیدش را بگیر.
☘ در زمینه خمس خیلی احتیاط می کردم. مراقب بودم که چیزی از قلم نیفتد.
♦️من از اواسط دهه ۷۰ مقلد رهبر مقام معظم انقلاب شدم، یادم هست آن سال خمس من به ۲۰ هزار تومان رسید.
🌿 وقتی خمس را پرداخت کردم به آن پیرمرد تاکید کردم که رسید دفتر رهبری را برایم بیاورد.
هفته بعد وقتی رسید همه را آورد.
🍃 با تعجب دیدم که رسید دفتر آیت الله ...است!
گفتم:این رسید چیه! اشتباه شده من به شما تاکید کردم مقلد رهبری هستم.
🔆 او هم گفت فرقی ندارد! با عصبانیت برخورد کردم و گفتم باید رسید دفتر رهبری را برایم بیاورید من به شما تاکید کردم که خمس من میخواهم به دفتر ایشان برسد.
🌿هفته بعد یک رسید بدون مهر برایم آورد که نفهمیدم صحیح است یا نه.
از آن سال بعد هم خمسم رامستقیم به حساب اعلام شده توسط دفتر رهبری واریز میکردم.
🔴یکی دو سال بعد خبر دار شدم پیر مرد روحانی از دنیا رفت بعدها متوجه شدم که این شخص خمس چند نفر دیگر را همینجور جابجا کرده.
♦️همین پیرمرد را دیدم اوضاع آشفته حالی داشت، در زمینه حق الناس به خیلی ها بدهکار و گرفتار بود.
❗️برخی آدم های عادی وضعیت بهتری از این شخص داشتند.
♨️ پیرمرد پیش من آمد و تقاضا کرد حلالش کنم؟ انقدر اوضاع او مشکل داشت با رضایت من چیزی تغییر نمی کرد.
♻️من هم قبول نکردم. در اینجا بود که جوان پشت میز به من گفت: این هایی که می بینی این کسانی که از شما حلالیت میطلبند یا شما از آنها حلالیت می طلبی کسانی هستند که از دنیا رفته اند .حساب آنها که هنوز در دنیا هستند مانده تا زمانی که آنها هم در بر زخ وارد شوند.
🔰دوباره در زمینه حق الناس با من صحبت کرد و گفت:
وای به حال افرادی که سالها عبادت کرده اند اما حق الناس را رعایت نکردند.
♻️ این را هم بدانیم اگر کسی در زمینه حق الناس به شما بدهکار بود و او را در دنیا ببخشید
۱۰ برابر آن در نامه عمل ثبت میشود اما اگر به برزخ کشیده شود همان مقدار خواهد بود.
♨️ اما یکی از مواردی که مردم نسبت به آن دقت کمتری دارند حق الله است می گویند دست خداست و ان شاالله خداوند میگذرد.
❎ حق الناس هم که مشخص است، اما در مورد حق النفس یعنی حق بدن ً حساسیتی بین مردم دیده نمی شود!
❗️ گویی حق بدن را هم خدا بخشیده
اما در آن لحظات وانفسا موردی را در پرونده ام دیدم که مربوط به حق و در حق النفس میشد.
💠در روزگار جوانی با رفقا و بچههای محل برای تفریح به باغ های اطراف شهر رفتیم، کسی که ما را دعوت کرده بود قلیان را آماده کرد و با یک بسته سیگار به سمت ما آمد. از سیگار نفرت داشتم آن روز با وجود کراهت برای اینکه انگشتنما نشوم سیگار را از دست آن آقا گرفتم و شروع به کشیدن کردم.
❎ حالم بد شد سرفه کردم انگار تنگی نفس داشتم بعد از آن دیگر هیچ وقت سراغ قلیان و سیگار نرفتم.
♨️این صحنه را به من نشان دادند و گفتند تو که میدانستی سیگار ضرر دارد چرا همان یک بار را کشیدی؟؟ تو حق النفس را رعایت نکردی و باید جواب بدهی!
💥 انسان های مذهبی و خوبی را میدیدم که به حق النفس اهمیت نداده بودند و آنها به خاطر سیگار قلیان به بیماری و مرگ دچار شده بودند و در آن شرایط به خاطر ضرر زدن به بدن گرفتار بودند...
ادامه دارد...
📌کپی مطالب با ذکر صلوات به نیت تعجیل در فرج و سلامتی ناشر و عوامل کتاب ازاد وحلال میباشد
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
نردبان بهشت
. #داستان_دو_راهی #قسمت_دهم چند ساعت بعد...پایان وقت کاری... واقعا برایم خیلی عجیبه! چطور یک دختر
.
#داستان_دو_راهی
#قسمت_یازدهم
قطعه شهدا...
راه افتادیم، از بین قبر ها عبور می کردیم...
بالای سر چند مزار ایستادیم و فاتحه خواندیم برایم عجیب بود وقتی از او پرسیدم که چرا برای این قبر ها فاتحه می خواند...جوابم را با لبخند داد...
مگر این همه شهید را می شناسد؟؟؟
مسیر را طی می کردیم و سر قبر هر شهیدی برایم خاطره ای می گفت...
رسیدیم بالای قبر یک شهید روی سنگ مزارش نوشته بود شهید احمدعلی نیری...
آنجا نشست...من هم نشستم!
روی سنگ مزارش را با گلاب خیس کرد دستی روی سنگ مزارش کشید و چشم هایش پر از اشک شد...
رو بهش گفتم:
-ببخشید...ایشون با شما نسبتی داشتن؟؟؟
با چشم های عسلی رنگش که در اشک قرمز شده بود نگاهم کرد لبخند همیشگی را زد و گفت:
-من با خودش نه...ولی چادرم با خونش نسبت داره...
ابروهایم را بالا دادم و گفتم:
-یعنی چی؟؟؟
-من هر وقت دلم میگیره با این #شهید درد و دل می کنم...
-دردو دل میکنی؟؟؟وا!!! با یه مرده؟؟؟؟!!!
-شهدا مرده نیستن...شهدا زنده اند...
حرف هایش برایم عجیب بود...اما از دل پاکش میدانستم که اهل دروغ نیست...
-یعنی چی شهدا زنده اند؟
-آیه قرآن اومده شهید زندست...اینجا مثل یه زیارتگاه میمونه...شهدا هم کسایی هستن که داخل این زیارتگاهن...اونا حرف های ما رو میشنون اونا ما رو میبینن...اونا کمکمون میکنن...
-مگه میشه!!!!
-امتحان کن...
برای اولین بار دستم را روی سنگ قبر شهیدی کشیدم و برای آنی اشک در چشم هایم حلقه زد...
به خودم آمدم من چم شده...برای کی دارم گریه میکنم!!!! شهدا؟!
نمیدانم چرا...ولی دلم شکست...
از اون شهید خواستم کمکم کنه...یه راهی بهم نشون بده...دستمو بگیره...
رو کردم به آن دختر چادری و گفتم:
-ببخشید...اسم شما چیه؟؟؟
لبخندی زدو گفت:
-روشنک صدام کن.
-روشنک؟؟چه اسم قشنگی داری...
-ممنون عزیزم...
نفس عمیقی کشیدم و گفتم:
-روشنک جان...من اصلا به این جور چیز ها اعتقادی ندارم.اما به قول تو امتحان میکنم البته...فکر نکنم جوابی بده!
-عزیز دلم این چه حرفیه مطمئن باش جوابتو میده...شهید احمد علی نیری...کسی بود که همیشه به همه کمک می کرد حتی بعد از شهادتشم هنوز که هنوز وقتی کسی مشکلی داره به کمک این شهید میاد و حاجتشو میگیره...
-امیدوارم جواب بده!
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
نردبان بهشت
. مبحث #شناخت_حضرت_زهرا #جلسه اول...😊 ⤵️⤵️⤵️
ساعت ۳ ادامه مبحث شناخت حضرت زهرا رو میزارم 😊
به مناسبت ایام فاطمیه تو نمازهای واجبمون سوره کوثر و سوره قدر رو تلاوت کنیم
نردبان بهشت
. مبحث #شناخت_حضرت_زهرا #جلسه اول...😊 ⤵️⤵️⤵️
.
مبحث #شناخت_حضرت_زهرا
#جلسه دوم...😊
⤵️⤵️
⁉️ چرا انصار تشکیل جلسه دادن در سقیفه ؟
💢انصار که میدونستن پیامبر (ص) در غدیر خم ،
حضرت علی (ع) رو جانشین خودش معرفی کرد✅
نمیدونستن؟👆🤔
خب
انصار تشکیل جلسه داد
پس چرا رقیب خلافت نصیبش شد؟
⁉️ علت موفقیت حزب مخالف ( مهاجرین ) چه بود ؟
1⃣ جلوگیری از اعزام سپاه اسامه
🍂طبق دستور پیامبر قرار بود سپاهی به فرماندهی اسامه 19 ساله به مرز شام فرستاده بشن ، ابوبکر و عمر مانع حرکت سپاه شدن
منفعتش برای اونها این بود که : هنگام رحلت پیامبرمیتونستن تو مدینه باشن و از وجود سران قبایل استفاده کنن و بیعت بگیرن ازشون
2⃣ شیوخیت
🍂یه سنت جاهلیی بود در عربستان ، اینکه کسی که قراره فرماندهی قومی رو بعهده بگیره باید از 40 سال سنش بیشتر باشه .
از همین حربه افکار وآراء بسوی عمر و ابوبکر جلب شد
3⃣ نا آگاهی از حقیقت دین اسلام
🍂یه سری سران قبایل تازه مسلمون شده بودن و آشنایی زیادی با اسلام نداشتن ، همچنان باورهای غلط جاهلیت درشون وجود داشت
4⃣ بهره گیری از فرصت ها
🍂از بیماری رسول اکرم (ص) استفاده کردن و ابوبکر رو بجای پیامبر به امام جماعت نماز فرستادن
بعد رحلت پیامبر ابوبکر به مسجد رفت و نمازخوندن
همین کارها ، باعث جا انداختن ابوبکر بعنوان خلیفه بعد پیامبر تاثیر گذار بود
5⃣ نا آشنایی تازه مسلمونها با جایگاه و موقعیت حضرت علی (ع)
🍂تازه مسلمونها شناختی از حضرت علی (ع) نداشتن و حضرت رو بعنوان کسی که سران رو بقتل رسونده میشناختن و کینه وانتقام داشتن نسبت به حضرت
با این توصیفات و شرایط ،
آیا پیامبر (ص) نمیدنستن که چنین دسیسه هایی بر سر خلافت بعداز ایشون ، پیش خواهد اومد؟ ⁉️
اگر میدونستن چه فکری و راهکاری برای بعد رحلتش اندیشید ؟⁉️
💯قطعا پیامبر (ص) ، اطلاع داشتن از حوادث بعد رحلت ،
با توجه به علمی که خداوند از گذشته و آینده در اختیارشون قرار داده
وقتی جبرئیل خبر نزدیک بودن زمان رحلت پیامبر رو به ایشون اطلاع داد، حضرت به فرمان خداوند میبایست دو فریضه رو به جای میاوردن
❇️ انجام مناسک حج
❇️ معرفی جانشین پس از خود
پيامبر(ص) در ذيقعده سال دهم هجري عازم حج شد.
هدفشان علاوه بر تعليم دادن احکام حج ➕لغو امتيازاتي بود که قريش به سبب کليدداري و پرده داري کعبه براي خود کسب کرده بود.
يکي از امتيازات قريش بر ديگر حاجيان، اين بود که از عرفات بار نمي بستند، بلکه از مزدلفه کوچ مي کردند و اين را براي خود فخر مي شمردند.
قرآن کريم اين امتياز را با نزول اين آيه از بين برد:
🌸ثم افيضوا من حيث افاض الناسُ...🌸
🍃از جايي کوچ کنيد که مردم کوچ مي کنند...🍃
پيامبر(ص) که خود از قريش بود، در برابر ديدگان مردم از عرفات کوچ کرد و با اين شيوه
⚡️ اولاً شعار برابري و مساوات بين انسان ها را عملاً اجرا کرد.
⚡️ ثانياً آن حضرت ثابت کرد که قريشي بودن( آنچه ابوبکر با استناد به آن به خلافت رسيد)، اعتباري براي برتري جويي از ديگر قبايل نيست.
⭐️دومین فریضه ی مهم ، معرفی جانشینی حضرت علی (ع) بود ، در محلی بنام غدیر خم
🔷اقدامات دیگه پیامبر (ص)
📍 اعزام سپاه اسامه
پیامبر از این کار دو هدف داشت ،
👈اول اینکه بعد پخش شدن خبر رحلتشون ، جنگ نشه و جامعه اسلامی ثبات داشته باشه
👈دوم اینکه : سپاه رو به اسامه که 19 ساله بود سپرد تا رسم جاهلیت(چهل سالگی شیوخ ) رو بهم بزنه و نتونن بخاطر سن حضرت علی ،از خلافت منعشون کنن
📍 سکونت در منزل عایشه
در منزل عایشه بهتر میتونستن فتنه ها رو زیر نظر 👀داشته باشن و در صدد خنثی کردنش بربیان
📍هشدارهای پیش از رحلت
از کارشکنان خواست که سپاه اسامه رو همراهی کنن و در مسجد از فضایل علی (ع)گفت تا تثبیت کند👍 خلافت علی (ع) رو
در منزل هم که ابوبکر وبعی یاران به ملاقاتشون اومدن ، تقاضای کاغذ و قلم کردن تا مطلبی رو بنویسن که عمر نذاشت و گفت هذیان میگه😠
⁉️ آیا مخالفان سقیفه ( حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) و یارانشون ) ساکت موندن ؟ و اعتراضی نکردن ؟
طبیعتا مخالفان سکوت نکردن و اعتراض خودشونو به گوش خلیفه و مردم رسوندن✅
دفاع که نکردن و گوش ندادن به حرف حضرت فاطمه
هیچ
برعکس
آزار و بی احترامی کردن به حضرت
بعد از وفات رسول خدا ، اهانتها و برخوردهای ناشایسته ای به حضرت فاطمه (س) روا داشتن
☄خانه ی حضرت زهرا (س) رو آتیش زدن
☄ضرب وشتم حضرت فاطمه (س)
☄محروم کردن حضرت ازفدک و صدقات خیبر و ارث پدری
☄تحقیر حضرت
☄اهانت حضرت در مسجد
نردبان بهشت
. شرح صوت جلسه چهاردهم #آن_سوی_مرگ به صورت پخش شناور.. 🔴 فقط کافی است بر روی قسمت مورد نظر خود کل
.
شرح صوت جلسه پانزدهم
#آن_سوی_مرگ به صورت پخش شناور..
🔴 فقط کافی است بر روی قسمت مورد نظر خود کلیک کنید👇👇
کتاب آن سوی مرگ | جلسه ۱۵ | روشنگری
🎧 حجت الاسلام مصطفی امینی خواه
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
نردبان بهشت
. شرح صوت جلسه پانزدهم #آن_سوی_مرگ به صورت پخش شناور.. 🔴 فقط کافی است بر روی قسمت مورد نظر خود کل
.
قسمتی از شرح صوت قسمت ۱۵ آن سوی مرگ
هر شب این سوره ها خونده بشه👇
هر کی میخواد بعد مرگ جاش خوب باش سوره واقعه رو هر شب بخونه
امام زمان رو موقع مردن میخواد ببینه سوره اسرا شب جمعه و سوره مسبحات (حدید حشر صف تغابن جمعه اعلی)
『💕』@kanale_behesht
#ارسالی_از_اعضا
Iran_Hamedana:
عرض سلام وارادت به همه هم گروههای عزیزم، ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام فاطمیه ؛ پیشاپیش یلداتون مبارک....خاهشی که این بنده حقیر از شما دارم لطفا سفره شب یلداتونو به تصویر نکشید تو استوری یا وضعیت ،خیلی از پدر مادر ها به دیدن این تصاویر شرمنده خانواده ها وفرزندان خود میشوند که نمیتوانند همه چیز مثل شما تهیه کنند یا برعکس، بچه هم که بی پولی و نداشتن سرش نمیشه و ته دلش آرزو میکنه که ای کاش.. ماهم میتونستیم چنین سفره ای داشته باشیم. همدردی با فقرا شیوه علویست وباید از حضرت علی ع بیاموزیم ...اجرکم عندالله ومن الله توفیق. التماس دعای فرج.
.
نردبان بهشت
. 📝 متن کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 🔖 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 📝 قسمت #پانزدهم👇 🍀وقتی که
.
📝 متن کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔖 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
📝 قسمت #شانزدهم👇
🍃در مورد تشکیل خانواده شاید احتیاجی به تذکری نباشد، چون در دین ما ازدواج، سنت پیامبر اسلام معرفی شده و تکامل نیمی از دین انسان مشروط به ازدواج و تشکیل خانواده است.
🌸 وقتی هم که فرزندی متولد شود خیرات و برکات بر اهل خانه نازل می شود.
اما باید این را هم اشاره کرد که در دنیا خیلی از مشکلات و به خصوص تشکیل خانواده همراه با سختی و گرفتاری است.
❤️خداوند در آیه ۴ سوره بلد میفرماید: به درستی که ما انسان را در سختی و رنج آفریده ایم.
🌟 اما در آن سوی هستی مشاهده کردم که هر بار انسان در کنار خانواده و همسر خود قرار می گیرد خیرات و برکات الهی بر او نازل می گردد.
🌹 و برای همین است که پیامبر فرمودند: در پیشگاه خداوند تعالی نشستن مرد در کنار همسر خود از اعتکاف در مسجد من محبوب تر است .
🍀از طرفی بسیاری از خیرات انسان توسط فرزند برای او ارسال می شود، شاید هیچ باقیات صالحاتی بهتر از فرزند صالح برای انسان نباشد.
♦️از نوجوانی یاد گرفته بودم که هر کار خوبی انجام می دهم یا اگر صدقه می دهم ثواب آن را به روح تمام کسانی که به گردن من حق دارند
🔰از آدم تا خاتم و تمام اموات شیعه و پدران و مادران ما هدیه کنم.
🌿 به همین خاطر آن سوی هستی پدر بزرگم را همراه با جمعی که در کنارش بودند مشاهده کردم.
💥 آنها مرتب از من تشکر میکردند و میگفتند: ما به وجود اولادی مثل تو افتخار میکنیم. خیرات و برکاتی که از سوی تو برای ما ارسال شده بسیار مهم و کارگشا بود.
💫 ما همیشه برای تو دعا می کنیم تا خداوند بر توفیقات تو بیفزاید.
💠در میان بستگان ما خیلی از افراد در فامیل ازدواج می کنند، من هم با دختر دایی خودم ازدواج کردم.
🌷 از طرفی بسیار اهل صله رحم هستم بیشتر مواقع به دنبال حل مشکلات فامیل هستم و به همه سر میزنم و برکت این مطلب را هم در زندگی خود دیده ام.
🔆 دعای خیلی از اهل فامیل همواره مشکل گشای گرفتاریهای من بوده.
✔️ حتی به من نشان دادند که در برخی از گرفتاری ها و مشکلات مردم و حوادث سختی که شاید منجر به مرگ میشد با دعای فامیل و والدین برطرف شده...
🌺 چرا که امام صادق می فرماید: صله ارحام اخلاق را نیکو، دست را با سخاوت، دل و جان را پاک، و روزی را زیاد میکند و مرگ را به تاخیر میاندازد.
🌿 خیلی سخت بود. حساب و کتاب خیلی دقیق ادامه داشت .ثانیه به ثانیه را حساب میکردند .
زمانهایی که در محل کار حضور داشتم را بررسی میکردند که به بیت المال خسارت زده ام یا نه...
🙏 خدا رو شکر این مراحل به خوبی گذشت. زمان هایی را که در مسجد و هیئت حضور داشتم محاسبه کردند و گفتند دو سال از عمرت را اینگونه گذراندی که جزو عمرت حساب نمی کنیم.
می توانیم به راحتی از این دوسال بگذریم .
♦️در آنجا برخی دوستان همکاران و آشنایان را میدیدم، بدن مثالی آنهایی را در آنجا می دیدم که هنوز در دنیا بودند!
🍀 میتوانستم مشکلات روحی و اخلاقی آنها را ببینم، عجیب بود که برخی از دوستان همکارم را دیدم که به عنوان شهید و بدون حساب و بررسی اعمال به سوی بهشت برزخی میرفتند.
🌸 چهره خیلی از آنها را به خاطر سپردم.به جوانی که پشت میز بود گفت:
برای بسیاری از همکاران و دوستان از شهادت را نوشتهاند به شرطی که خودشان با اعمال اشتباه توفیق شهادت را از بین نبرند.
💠 به جوان پشت میز گفتم: چه کار کنم که من هم توفیق شهادت داشته باشم ؟
🔴او هم اشاره کرد و گفت: در زمان غیبت امام عصر عجل الله ،رهبری شیعه با #ولی_فقیه است.
پرچم اسلام به دست اوست.
🍃همان لحظه تصویری از ایشان را دیدم!
ادامه دارد..
📌کپی مطالب با ذکر صلوات به نیت تعجیل در فرج و سلامتی ناشر و عوامل کتاب ازاد وحلال میباشد
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💭کانال نردبان بهشت 👇
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b