eitaa logo
نردبان بهشت
1.3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
81 فایل
دعاها و.. تنظیم شده برا مدیرانی که بخوان گروهی دعایی روختم کنن🌺 کپی با ذکر ۳ صلوات😊
مشاهده در ایتا
دانلود
تا حالا از خوب بودن خسته شدی؟؟ از اینکه در حق بقیه خوبی و‌محبت میکنی اما اونا قدردان نیستن و... تا حالا شده حس کنی چقد در حق خودت ظلم کردی و ظلم کردن؟ فقط بخاطر خوب بودن! که نتیجش میشه اینکه بقیه تا وقتی بهت نیاز دارن میان سمتت... شده ایا؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سیاست‌مدارای دنیا برای فهم حکمرانی باید جلوی سید علی خامنه‌ای زانو بزنن و شاگردی کنن.
. نماز هر شب ماه رجب نمازی بسیار ساده برای همه شب های ماه (هر شب دو رکعت) ✴️🌿رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در ماه رجب ،در هر شب دو رکعت نماز بخواند،👇 در هر رکعت از آن 🌸 یک بار سوره حمد 🌸سه بار سوره کافرون 🌸 یک بار سوره توحید، 🍀 و پس از سلام هر نماز، دو دست خود را به آسمان بلند کرده و بگوید: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ، وَ هُوَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ، وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ، وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَ آلِهِ» آن گاه دو دست خود را بر روی خود بکشد، خداوند سبحان دعای او را مستجاب نموده، و ثواب شصت حج و شصت عمره را به وی اعطا می کند التماس دعا 🤲 『💕』@kanale_behesht
امیرالمومنین، یارانشونو که، مے‌دیدند، لذت مے بردند... 🙂 شده، امام زمانت، نگاهت بکنه و لذت ببره....؟؟؟؟؟ کجاے کاریم!؟🍂 💠 💠 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نردبان بهشت
. #شیطان_شناسی 19 💥گفتیم که شیطون اصلا دوس نداره ما ادما لذت ببریم برای همین مدام‌مارو‌ به سمته لذت
. 20 بچه ها شیطون از لذت بردن ما ادما متنفره.. حقم داره...کی از لذت بردنه کسی که ازش بدش میاد خوشش میاد؟😄 و از طرفی ما ادما شدیدا لذت طلب هستیم و شیطون نمیتونه کاری کنه لذت نبریم ولی خب میتونه یکاری کنه که خیلی کم لذت ببریم🤕💔 ببین... شیطون مدام فکر میکنه چیکار کنه که تو کمتر لذت ببری چون زیاد لذت بردنت واقعا عصابشو بهم میریزه😤 مثلا اگه بخواد یکاری کنه از زندگی مشترکت کمتر لذت ببری بهت میگه برو روابط حرام داشته باش برو فلان فیلم رو ببین به فلان چیز فکر کن و... و لعنتی جوریم حرف میزنه که تو فک کنی داری سود میکنی جوری حرف میزنه که تو فکر کنی کسایی که اینکارو نمیکنن دارن کمتر لذت میبرن... میبینی؟ 😒ملعون خیلی خوب کارشو بلده...نمیگه گناه باطنش کثیفه...نمیگه به جسم و روحت ضربه میزنه...نمیگه ایندتو خراب میکنه فقط میگه برو انجامش بده تا لذت ببری ولی خب حتی یه مرغ پخته هم میفهمه اگه اون عمل یه لذته درست و حسابی داشت که شیطون هیچوقت نمیگفت برو سمتش...اصلا همینکه دشمن خونیت داره میگه برو سمتش نشون میده چقدر اون لذت کثیف و داغونه بد میگم؟ ✅کلا این نکته رو یادت باشه: شیطون میگه گناه کن چون میخواد کم لذت ببری خدا میگه گناه نکن چون نمیییییخواد کم لذت ببری متوجه نشدی یبار دیگه بخونش🙄😅 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
-از اینڪه‌به‌سمت‌خدا‌ آهستہ‌حرڪت‌میڪنے،نترس!❗️ ازاین‌بترس‌ ڪه‌براے‌ترڪ‌گناه هیچ‌ڪارےنڪرده‌باشے حتےتوبه!!
نردبان بهشت
. #داستان_دو_راهی #قسمت_پنجاه_و_یکم مشکیه... سریع تر بازش کردم چشمام گرد شد نگاه عمیقی بهش انداختم
. صبح ساعت 9 از خواب بلند شدم. دیشب با حرف زدم قرار شد برم پیشش گفت باهام کار داره و برام یه سوپرایز داره. از روی تخت بلند شدم بعد از شستن دست و صورتم و خوردن صبحانه مختصری آماده شدم. چادرم از دیشب تا حالا کنار دستم روی تخت بود دوستش داشتم. شالم را روی سرم انداختم موهایم را داخل دادم. تای چادر را بهم ریختم و روی سرم گذاشتمش. بلد نبودم موهایم بیرون آمد! شالم را می کشید. -ای بابا!! چرا اینطوری میشه! رو سر روشنک که خیلی قشنگه. به زور چادرم را سرم کردم و از اتاق بیرون رفتم. مادرم با دیدن من لبخندی روی لب هایش آمد و گفت: -چقدر زیبا شدی دخترم. شبیه یک مروارید داخل صدف. نگاهی به مادر انداختم و بعد بغلش کردم. -ممنونم مامان جونم . -کجا میری؟ -دیشب خواب بودی نتونستم بهت بگم دارم میرم پیش روشنک. -برو عزیزم به سلامت. بوسه ای به پیشانیش زدم و از خانه بیرون رفتم. جمع کردن چادر برایم یکم سخت بود. تا خونه ی روشنک اینا را با تاکسی طی کردم. سر کوچه شان رسیدم کرایه را حساب کردم چادرم را به سختی جمع کردم کمی خاکی شده بود. نفس عمیقی کشیدم و راه افتادم. زیر لب زمزمه می کردم -وای وای وای!! چرا این انقدر میکشهههه. هوووف. خدایا . موهامم که بیرون. وای وای وای. در حال صحبت با خودم بودم. سرم رو بالا آوردم. که به همون پسر برخورد کردم. یواش طوری که نفهمم داشت میخندید. اشتباه نکنم داشت به من می خندید. اخم کردم و جلوتر رفتم. سرش را پایین انداخت و گفت: -سلام... لبخندش را جمع کرد و خیلی جدی شد. با تسبیحی که توی دستش بود لب هایش برای گفتن ذکری به هم میخورد. سرم را پایین انداختم و گفتم: -سلام. -بفرمایید داخل. شرمنده یاعلی. از کنارم رد شد و رفت. به رفتنش نگاهی انداختم . از این جور آدم ها خوشم نمی اومد که انقدر خشک رفتار میکنن. زیر لب زمزمه کردم. -ایش!!!😒 ولی انقدر بلند گفتم شنید. در باز بود و من هم سریع رفتم داخل خانه. پله هارا طی کردم و جلوی در رسیدم صدا زدم: -روشنک؟؟؟ که صدای منو شنید. از جای دور خانه شان طوری که صدایش به من برسد داد زد: -إ نفیسه اومدی بیا داخل! کفش هایم را در آوردم و وارد خانه شان شدم. مادرش جلو آمد و سلام و علیک گرمی با من کرد: -سلام جان دخترم خوش اومدی. لبخندی زدم و گفتم: -ممنونم... روشنک از اتاق بیرون اومد.از جلوی در اتاق تا رسیدن به من شروع کرد به خندیدن. بلند بلند می خندید... من_برا چی میخندیییی... مادر روشنک_روشنک جان زشته مامان!!! نزدیک من آمد لبخندش را جمع کرد صدایش را صاف کرد و گفت: -سلام😐 ولی دوباره زد زیر خنده😂...نمیتونست جلوی خندشو بگیره. 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - زندان گرفته - حسین طاهری.mp3
4.25M
🚩 (ع) ☘ زندان گرفته ☘ حتی صدای مرد زندانبان گرفته 🎙با نوای: @kanale_behesht ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
☘ ➖زیارت نامه امام موسی کاظم(ع) 🌸اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ولِىَّ اللَّهِ وَابْنَ وَلِيِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، اَلسَّلامُ‏ عَلَيْكَ يا صَفِىَّ اللَّهِ وَابْنَ صَفِيِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَمينَ اللَّهِ وَابْنَ اَمينِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللَّهِ فى‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ، 🌼اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ‏ الْهُدى‏، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلَمَ الدّينِ وَالتُّقى‏، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خازِنَ‏ عِلْمِ النَّبِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خازِنَ عِلْمِ الْمُرْسَلينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نآئِبَ الْأَوْصِيآءِ السَّابِقينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْوَحْىِ الْمُبينِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْعِلْمِ الْيَقينِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْبَةَ عِلْمِ‏ الْمُرْسَلينَ، 🌸اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْأِمامُ الصَّالِحُ مرسل اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْأِمامُ الزَّاهِدُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْأِمامُ الْعابِدُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْأِمامُ السَّيِّدُ الرَّشيدُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمَقْتُولُ الشَّهيدُ، اَلسَّلامُ‏ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَابْنَ وَصِيِّهِ، 🌼اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ مُوسَى‏ بْنَ جَعْفَرٍ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللَّهِ ما حَمَّلَكَ، وَحَفِظْتَ مَا اسْتَوْدَعَكَ، ‏وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللَّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللَّهِ، وَاَقَمْتَ‏ اَحْكامَ اللَّهِ، وَتَلَوْتَ كِتابَ اللَّهِ، ‏َوصَبَرْتَ عَلَى الْأَذى‏ فى‏ جَنْبِ اللَّهِ، وَجاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، حَتّى‏ اَتيكَ الْيَقين 🌸صلوات خاصه امام کاظم(ع)👇 🌼اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَمِينِ الْمُؤْتَمَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَرِّ الْوَفِيِّ الطَّاهِرِ الزَّكِيِ النُّورِ الْمُبِينِ (الْمُنِيرِ) الْمُجْتَهِدِ الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ عَلَى الْأَذَى فِيكَ‏ 🌱اللَّهُمَّ وَ كَمَا بَلَّغَ عَنْ آبَائِهِ مَا اسْتُودِعَ مِنْ أَمْرِكَ وَ نَهْيِكَ وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ وَ كَابَدَ أَهْلَ الْعِزَّةِ وَ الشِّدَّةِ فِيمَا كَانَ يَلْقَى مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ‏ رَبِّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِمَّنْ أَطَاعَكَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ إِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏ 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انقدر‌گِله‌نکن! خدا‌حکمت‌همه‌کارهارو‌میدونه فقط‌مرتب‌بهش‌بگو: ای‌که‌مرا‌خوانده‌ای‌راه‌نشانم‌بده:)🕊 🌿 ♡اللـ℘ـم‌؏ـجل‌‌لولیڪ‌الفـࢪج♡ 『💕』@kanale_behesht
نردبان بهشت
. #شیطان_شناسی 20 بچه ها شیطون از لذت بردن ما ادما متنفره.. حقم داره...کی از لذت بردنه کسی که ازش
. 21 بچه ها یه نکته ی مهمی رو بگم: 🌷ما وقتی یه کاره خوبی میکنیم و حس معنوی میگیریم تموم دغدغه شیطون این میشه که اون ثواب و بهشتی‌که با کاره خوب بدست اوردیم رو از چنگمون دربیاره اصلا چشم نداره ببینه یه ثوابی تو نامه اعمالمونه😒 بخصوص اگه اون‌ثوابه عزاداری باشه🖤 ➕ملعون زورشو میزنه با یه فحش دادن با یه نگاهه حرام با یه غیبت با یه تهمته اونو از چنگت دربیاره جالبه دیشب از هییت میومدیم پیرمرده هنوز از دره هییت بیرون نشده شروع کرده بود به غیبتو فحش دادن...یکی نبود بگه حاجی بزار پنج دقیقه حس و حال معنویت باقی بمونه بعد اینجوری راحت بپرونش😐💔 ✅خلاصه که مواظب باشین اون ثوابی که بدست میارین رو شیطون از چنگتون درنیاره✊ 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
خــــدایا همه از تو می خواهند ، بدهی از دنیا و امیالش ؛ من از تو می خواهم ، بگیری خـــــدایا این همه میل گناه را از من بگیر..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نردبان بهشت
. #داستان_دو_راهی #قسمت_پنجاه_و_دوم صبح ساعت 9 از خواب بلند شدم. دیشب با #روشنک حرف زدم قرار شد بر
. من_روشنک چیزی شده انقدر میخندی... روشنک_وایسا...وایسا😂 تو چرا این شکلی شدی آخه اولا اینکه چادرتو اشتباه سرت کردی دوما این که کشش رو اوردی توی صورتت سوما اینکه موهات اومده بیرون اصلا شالت کج شده یه دقه بیا خودتو توی آیینه ببین... جلوی آیینه رفتم تا چشمم به چهره ی خودم افتاد زدم زیر خنده. من میخندیدم و روشنک میخندید... من_هی خدا...خیلی سخته چادر پوشیدن.اصلا نمیتونم جمعش کنم. نگاه چقدر خاکی شده!!! روشنک که خنده اش تمام شده بود طرف من آمد کنار آیینه ایستاد و به من نگاه کرد و گفت: -نه اصلا سخت نیست یاد می گیری. لبخندی زدم و بعد روشنک گفت: -اینطوری اینجا واینستا بیا بریم اتاقم. سمت اتاقش رفت و منم پشت سرش راه افتادم. -نفیسه میدونم دیر دارم بهت خبر میدم. ولی چه کنم قسمته! یهویی شد. -چی یهویی شد؟! نگاهی به من انداخت و گفت: -ببینم راجع به راهیان نور چیزی شنیدی؟؟ -آره شنیدم چند سال پیش دوران مدرسمون میبردن. -رفتی تا حالا؟؟ -نه ولی تعریفشو شنیدم. -دوست داری بری؟ -قبلا دوست نداشتم ولی با این تفاسیر و شهدایی که شناختم شاید دوست داشته باشم.ببینم اصلا چرا میپرسی؟! -وسایلاتو جمع کن. -ها ! چی؟؟؟! لبخندی زد و گفت: -برادرم اونجا خادمه! دیشب بهش گفتم اگر میتونه یه جوری ما رو ببره. یهو بهم گفت اتفاقا دو نفر جا دارن !!! -وای جدا؟؟؟!!!کی ؟؟؟ -فردا بعد از ظهر راه میفتن. -وای راست میگی!!!چقدر غیر منتظره. لبخندی روی لب های هر دوتامون نشست. روشنک_ببین چقدر زود خدا خریدت... حالام که طلبیده شدی پیش شهدا. گریه ام گرفت. -روشنک واقعا راست میگفتی وقتی بیای توی این فضاها حس های قشنگیو تجربه میکنی...خدایا شکرت... -عزیزم...گریه نکن... اشکامو پاک کردم و روشنک رو بغل کردم: -مرسی بخاطر همه چیز. -از خدا تشکر کن من فقط یه وسیله بودم. لبخندی زدم و گفت: حالام بلند شو بریم ناهار بخوریم و بعد حسابی کار داریم. ناهار رو کنار روشنک و مادرش نوش جان کردیم. بعد هم روشنک وسایل هاشو جمع کرد و هی به من سفارش می کرد چی بیارم چی نیارم. دل تو دلم نبود. دلم میخواست زود تر فردا شه... خلاصه گذشت تا من رفتم خونه و وسایل هامو جمع کردم به خانوادم خبر دادم و اونام موافقت کردن... راه قشنگ عاشقی اند... 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b