کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱🌷⊰━━━━─ #جوابِ پرسشِ شماره: ۱۱ ─━━━━⊱🌷⊰━━━━─ 📝 همان طور که گفته شد، لحاظ ه
#ذکر_مقدّمه:
👤ابن هشام در بابِ اوّل کتابِ {مغنی}، ذیل حرفِ {اِذا} می فرماید:
{اِذا علی وجهین: #الاوّل: ان تکون للمفاجاه... #الثّانی: ان تکون لغیر للمفاجاه و الغالب ان تکون ظرفاً للمستقبل مضمّنهً معنی الشّرط و تختصّ بالدّخول علی الجمله الفعلیه...}؛ #یعنی حرف {اِذا}، در مقام استعمال به طور کلّی به دو صورت به کار برده شده است: یکی این که برای مفاجات باشد و دیگری این که برای غیر مفاجات باشد؛
🔸در صورتِ دوّم که {اِذا} غالباً متضمّنِ معنای شرط و به عنوان ظرفِ مستقبل به کار گرفته می شود، اختصاص به دخول بر جمله فعلیّه را دارا می باشد.
🔍با این وجود کلمه 《إِذَا》 در آیه شریفه ظاهراً، از نوع دوّم یعنی آن جایی که متضمّن معنای شرط است، می باشد به همین جهت در سیر ترکیب می بایست به دنبال جمله شرط و جواب شرط باشیم؛ از طرفی دیگر 《واو》 موجود در 《وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا》طبق ظاهرِ آن، حرف عطف بوده لذا هر آن چه که در ترکیبِ کلمه 《جَزُوعًا》در 《إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا》گفته می شود نیز در کلمه 《مَنُوعًا》مطرح می شود؛
🏃♂همچنین نسبت به ترکیب آیه اوّل یعنی 《إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا》گفته می شود: اختلافی در ترکیب این آیه موجود نیست زیرا《إِنَّ》از حروف مشبّهه بالفعل بوده و درصد تاکید اسنادِ میانِ 《الْإِنْسَانَ》 و 《خُلِقَ هَلُوعًا》 می باشد؛《الْإِنْسَانَ》اسم آن و کلامِ《خُلِقَ هَلُوعًا》خبر آن خواهد بود؛ همچنین در《خُلِقَ》، ضمیر مستتری است که اوّلاً نایب فاعل بوده است و ثانیاً مرجع ضمیر آن،《الْإِنْسَانَ》 است و از سویی کلمه 《هَلُوعًا》بنابر ظاهر آن، حال می باشد و معنایِ لُغَویِ آن را لغت نامه دهخدا چنین می نویسد: {هلوع: ... سخت ناشکیباو ترسنده از بدی . || آزمند. || بخیل بر مال . || طپان و سخت نالان که بر مصیبت صبر نتواند. (منتهی الارب ) ...}؛ 👉👈 #طبق این بیان، معنای آیه، اینگونه می شود: 《قطعاً انسان در حینِ خلقت اش، به صورتِ ناشکیبا و سخت نالان آفریده شده است یعنی بی شکّ وصفِ ناشکیبا و سخت نالان در ذات آدمی موجود است به عبارتی دیگر هر آینه انسان در حالی که سخت نالان و ناشکیبا است، خلق شد》.
📚رجوع کنید: مغنی الادیب، ص۴۰ و ۴۱، نشر: مرکز مدیریّت، الطبعه الرابعه.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
🔍 #نکته اوّل: #مقدّمه: 📝قبل از این که به کشف مراد امام (علیه السلام) از تعبیر {عبد} برآییم، ابتداء
❓ 《عبد》 بر چند نوع اطلاق مى شود؟
🔊 پاسخِ سوالِ مذکور را از صاحبان قلم می شنویم؛👇
🔴👤صاحبِ {مفردات الفاظ القُرآن}، ج١، ص٥٤٢ فرموداند: 《العَبْدُ يقال على أربعة أضرب: #الأوّل: عَبْدٌ بحكم الشّرع، وهو الإنسان الذي يصحّ بيعه وابتياعه، نحو:عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى شَيْءٍ[النحل/ 75]؛ #الثاني: عَبْدٌ بالإيجاد، وذلك ليس إلّا لله، وإيّاه قصد بقوله: إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً[مريم/ 93]؛ و #الثالث: عَبْدٌ بالعِبَادَةِ والخدمة، والناس في هذا ضربان: ۱)عبد لله مخلص، وهو المقصود بقوله: وَاذْكُرْ عَبْدَنا أَيُّوبَ[ص/ 41]؛ ۲) وعَبْدٌ للدّنيا وأعراضها، وهو المعتكف على خدمتها ومراعاتها، وإيّاه قصد النّبي عليه الصلاة والسلام بقوله: «تعس عَبْدُ الدّرهمِ، تعس عَبْدُالدّينار».》؛
☝️ #یعنی: در مجموع تعبیر 《عبد》 بر چهار قسم، اطلاق می گردد:
🔸١) 《عبد》 در حكم شرع: و آن انسانى است كه فروختن و خريد آن صحيح است مانند: عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى شَيْءٍ[النحل/ 75].
🔸٢) 《عبد》در خلق كردن: و اين صفت فقط مختصّ به الله تعالى است مانند: إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً: ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺭﺣﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ در حالى كه ايجاد شده ى او است[مريم/ 93]. يعنى در اين جا {عبد} اشاره به {مُوجَد} دارد در نتیجه صفتِ {ايجاد و خلق}، تنها مختصّ به الله تعالى است؛ 👈 {مُوجَد: ايجاد شده} اشاره به اين مطلب دارد كه هر آن چه در آسمان و زمين هستند آفريده ى الله تعالى مى باشند و در روز قيامت هر آنچه در آسمان ها و زمين است به سوى الله مى آيند در حالى كه {عبد} هستند يعنى تنها مخلوق الله تعالى بوده اند و فقط الله تعالى آن ها را ايجاد كرده و به وجود آورده است.
👥 《عبد》در عبادت و خدمت كه بر دو قسم است:
🔸٣) 《عبد》 كه فقط براى الله تعالى است و مخلَص مى باشد مانند: وَاذْكُرْ عَبْدَنا أَيُّوبَ[ص/ 41].
🔸٤) 《عبد》 كه فقط براى دنيا و هدف هاى دنيا است و آن كسى است كه ملزم مى باشد به خدمت به دنيا و مراعات آن؛ مانند بيان نبيّ (صلّى الله عليه و آله و سلّم) که فرمود: «تَعَسَ عَبْدُ الدّرهمِ، تَعَسَ عَبْدُ الدّينار».
🔴👤صاحبِ كتاب {لسان العرب}، ج٣، ص٢٧١ در این باره فرموده اند: 《قَالَ: وَ لَا يُقَالُ عَبَدَ يَعْبُدُ عِبادة إِلا لِمَنْ يَعْبُد اللَّهَ، وَ مَنْ عَبَدَ دُونَهُ إِلهاً فَهُوَ مِنَ الْخَاسِرِينَ. قَالَ: وأَما عَبْدٌ خَدَمَ مَوْلَاهُ فَلَا يُقَالُ عَبَدَه》؛ #یعنی تنها به كسى كه الله تعالى را عبادت مى كند مى توان الفاظ 《عَبَدَ يَعْبُدُ عِبَادَةً》را به كاربرد و هر كس غير الله تعالى، الهى را عبادت كند از زيان كاران و گمراهان مى باشد؛ و أمّا به عبدى كه به مولايِ خویش خدمت مى كند نمى گويند: 《عَبَدَه: مولايش را عبادت كرد》.
👆👈و حتّى جناب ابو هريرة در رابطه با كلمه ى 《عبد》و《أمة》مى گويد: 《أَبي هُرَيْرَةَ: لَا يَقُل أَحدكم لِمَمْلُوكِهِ عَبْدي و أَمَتي وَلْيَقُلْ فتايَ وَفَتَاتِي.》؛ #یعنی هيچكس از شما نبايد به مملوكِ خویش بگويد: 《عبدي》 و 《أمتي》بلكه بايد بگويد: 《فتاي》و《فتاتي》.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝 #مقرّر: هیئت تحریریّه بحث جنجالی
📝لینک گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯