هدایت شده از کاروان دل
#امام_سجاد علیهالسلام
فراز از یک #ترکیب_بند
🔸عطر مناجات🔸
نور حق میدمد از مشرق سجادۀ تو
چه شکوهیست در این زندگی سادۀ تو
می رود از نظرش جنت و مُلک و ملکوت
آنکه از روز نخستین شده دلدادۀ تو
هر کسی معجزۀ عشق تو را باور کرد
میشود بنده ولی بندۀ آزادۀ تو
با کرامات نگاهت دل هر عاشق را
میبرد سمت خدا، روشنی جادۀ تو
آمدی تا به جهان نور یقین برگردد
نور ایمان و سعادت به زمین برگردد
خاک با مقدم تو عطر بهاران دارد
دیدۀ روشن تو رحمت باران دارد
مثل جدّت تو نهادی حجر الاسود را
کعبه از لطف مسیحایی تو جان دارد
هر کسی در دل او نور ولایت جاریست
به کرامات تو و چشم تو ایمان دارد
از نگاه تو که اعجاز و یقین میبارد
چشمهایت چقدر تازه مسلمان دارد
آیه آیه کلمات تو همه روشنیاند
خط به خط مصحف تو جلوۀ قرآن دارد
لحظاتت همه از نور خدا لبریزند
مگر این شوق الهی تو پایان دارد
شب گذشت و سر تو بر روی تربت مانده
در عروجی تو ولی شوق عبادت مانده
با تو هر لحظۀ من بوی خدا میگیرد
عطر تسبیح و مناجات و دعا میگیرد
بچشان بر دل من طعم عبودیت را
سجدههایم به نگاه تو بها میگیرد
تو ولی نعمت و من عبد تو هستم مولا
رحمت واسعهات دست مرا میگیرد
تا بقیعت دل شیدای مرا راهی کن
عشق از گوشۀ چشمان تو پا میگیرد
آنقدر بنده نوازی که دل چون من هم
عاقبت تذکرۀ کربوبلا میگیرد
از تو بر گردن اسلام چه دِینی ماندهست
با فداکاری تو شور حسینی ماندهست...
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
🇮🇷 نوسرودهای تقدیم به ایران اسلامی عزیز
با دردهای تازهای سر در گریبانم
اما پر از عطر امید و بوی بارانم
هربار غمها بیشتر سویم هجوم آورد
دیدم درخشانتر شده آیینۀ جانم
آیینۀ صبر و وقار و مهر و لبخندم
این روزها سرتابهپا، آیینهبندانم
در من درخشیده شکوهی تازه از ایمان
«اینجا چراغی روشن است» آری چراغانم
هر کوچهای اینجا چراغانی شده با عشق
من زندهام از عشق، از این عشق تابانم
تابندهتر شد خاک من با گوهر ایثار
این خاکِ گوهربار ایران است، ایرانم
در دست دارم خاتم سرخ شهادت را
با این نگین، روی زمین، مُلک سلیمانم
خورشیدباران است خاک روشنم هر صبح
هشت آسمان پیداست از خاک خراسانم
در سایهسار بانوی آیینه و آبم
از عطر یاسش پر شده هر صبح ایوانم
از جلوۀ شاهچراغ اینجا چراغان است
من در پناه سایۀ دروازه قرآنم
گاهی غباری هم اگر در آسمان پیداست...
باران که میآید پر از عطر بهارانم
عطر بهاری تازه در راه است، میدانی؟
عطر بهاری تازه در راه است، میدانم
چشمانتظار رؤیت ماهم در این شبها
کی میدمد خورشید از شرق شبستانم؟
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
غریبی، بیقراری، عصر جمعه
دو قطره اشک جاری، عصر جمعه
تو میدانی چه آورده به روزم
همین چشمانتظاری عصر جمعه
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
زیارت آل یاسین.mp3
8.32M
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ
☑️ @karavanedel
هدایت شده از کاروان دل
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#قصیدهواره
🔸کریم السجایا🔸
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
سلامٌ علی آل خیر البرایا
سلام خدا و سلام رسولش
به ماهی که همتا ندارد به دنیا
اگر در فضائل... جمیل الثنایا
اگر در خصائل... کریم السجایا
به صورت حمید است و محمود و احمد
به سیرت علی است و عالی و اعلی
به هنگامۀ کارزار است حیدر
به هنگام ذکر و مناجات، زهرا
حسین است در علم و حلم و سیادت
شده عین عباس ساقی و سقا
که ساقی عشق است و مرد شهادت
که سقای آب حیات است و یحیی
خوشا آن اذانی که باران فیضش
کند خاک دلمُرده را باز اِحیا
فدای نمازی که وقت قیامش
سراسر شود دشت چشم تماشا
فدای قنوتی که پرواز داده
به افلاک دلهای دردآشنا را
فدای سجودی که با اشتیاقش
به خاک حرم سجده آورده طوبی
فدای سلامی که گفتهست پاسخ
به صد شوق آن را نبی البرایا
خوشا آن جوانی که در خلق و خویش
شود سورۀ حُسن یوسف سراپا
برای پدر چیست زیباتر از این؟
جوانش شود سرو خوش قد و بالا
برای حسین است از این چه خوشتر؟
که هر جا سخن گفت با ماه لیلا،
به غیر از سَمِعتُ به غیر از اَطَعتُ
نیاورد آن ماه حرفی به لبها
ببینید در این بیابان، چه ماهی
مهیا شده تا زند دل به دریا
که دریادل است و به لب دارد اینک:
ألَسنا علی الحق؟ ألَسنا؟ ألَسنا؟
چه سخت است از او چنین دل بریدن
مگر تاب میآوَرَد قلب بابا
بپرسید از چشم یعقوب، مردم!
از این هست جانکاهتر؟ هست آیا؟
نگاه حسین است حرزی به جانش
به لبهای زینب خدایا خدایا
به بازی گرفته چنان مرگ را او
که شد مست از آن رزم، شمشیر حتی
گرفتهست در دست خود ذوالفقاری
که برخاسته بانگ لا سیف الا...
چه شوریست در سر، چه شوقیست در دل
شگفتا از این جانفشانی شگفتا
شهادت شده مست چشمان مستش
که مشتاقتر پر گشودهست حالا
برای تماشای صبح نگاهش
دل قدسیان است غرق تمنا
ملائک همه صف به صف در طوافش
بهشت است دلتنگ آن ماهسیما
ببین کیست آغوش وا کرده سویش؟
ببین کیست کوثر به دست آمد اینجا؟
به بعثت رسیده مگر مصطفایی؟
و یا رفته تا آسمانها مسیحا؟
ذبیح است سوی منا پر گشوده؟
و یا این بیابان شده طور سینا؟
رسیدهست دیگر زمان عروجش
شنیدهست از سوی حق «ارجعی» را
زبان لال مانده به توصیف ذاتش
همان ذات ممسوس در ذات یکتا
سلامٌ علی اهل بیت النبوه
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از کاروان دل
بعد از تو روزها شده بیرنگ مرتضی
بیرنگ، بیقرار و بدآهنگ مرتضی
پرواز ناگهانیات ای همسفر... چه زود...
جامانده این پرستوی دلتنگ مرتضی
دیروز بود رفتی و احساس میکنم
من دورم ماندهام دو سه فرسنگ مرتضی
خون تو رنگ داده به هفت آسمان شهر
حتی طلوعها شده خونرنگ مرتضی
هر روز در محاصرۀ اشک و حسرتم
پس کی تمام میشود این جنگ مرتضی؟
سنگ صبور این همه تنهایی من است
هر عصر پنجشنبه همین سنگ مرتضی
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#امام_عصر علیهالسلام
#مثنوی
🔸شاید تو دلتنگی که...🔸
امروز دلتنگم، نمیدانم چرا! شاید...
این عمر با من راه میآید؟ نمیآید؟
اصلاً چقدر از راه مانده؟ من کجا هستم؟
کی اختیار لحظههایم رفت از دستم؟
دلخوش به رفتن بودم اما راه گم کردم
این راه روشن را چه شد ناگاه گم کردم
حتی چراغ روشنی هم این طرفها نیست
در ازدحام ابرها، خورشید پیدا نیست
فانوس دل، میخواهد ای خورشید، نور از تو
خیری ندارد باقی این عمر دور از تو
این نامه را با خود نسیم آورده، میخوانی؟
از عاشقی در راه مانده، او که میدانی
میترسم از این روزهای غربت دنیا
میترسم از دیروز، از امروز، از فردا
این لحظهها بی یاد تو دلگیر و دلتنگاند
این نغمهها بی عطر نام تو بدآهنگاند
این روزها شاید تو دلتنگی که اینگونه
یکباره دیگرگون شده دنیای وارونه
من خوب میدانم تو دلتنگی از این دنیا
دلتنگی از روز و شب ما بیتفاوتها
بیتو تمام عمر ما غرق تماشاییم
بار گرانی بر زمین... ما گرم حاشاییم
اصلاً به ما چه فصلی از این داستان مانده
اصلاً به ما چه کودکی بی آب و نان مانده
غرق تماشای خودیم ای دوست! کافی نیست
سرگرم دنیای خودیم ای دوست! کافی نیست
دلتنگی از بیرنگی این شادی و غمها
دلتنگی از دنیای تکراری آدمها
هر صبح جمعه آمد و ما خواب میدیدیم
دریای عشقت بود و... ما مرداب میدیدیم
یک شب بیا بیدار کن ما را که برخیزیم
از عشق خود سرشار کن ما را که برخیزیم
دلها اسیر سوز و سرمای زمستان است
دنیای ما محتاج لبخند بهاران است
گرمای دستان تو را کم دارد این دنیا
لبخند زیبای تو را میخواهد این شبها
میآیی از فصل گل و لبخند میدانم
در روزهای آخر اسفند... میدانم
با تو بهار رفته، از تبعید میآید
میآیی و آن روز با تو عید میآید
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#مناجات
#امام_علی علیهالسلام
فرازی از یک #مثنوی
🔸یا علی و یا عظیم🔸
ای چشم عالم از کرامات تو روشن
ای روشن از مهرت دل ناقابل من
از هر چه غیر از خود رهایم کن، رهاتر
تا با تو باشم از همیشه آشناتر
عمرم فنا شد وای من در دوری از تو
ای وای بر دل، وای از مهجوری از تو
میخواهم از تو هر نَفَس یار تو باشم
چشمی بده تا محو دیدار تو باشم
دل دادی و دل را خودت بردی ز دستم
من هر چه هستم عاشق روی تو هستم
آغوش عفوت هر که را در بر بگیرد
جا دارد از نو زندگی را سر بگیرد
در زندگی باران لطفت بود جاری
هنگام مرگم چشم از من برنداری
در عمرم از تو غیر زیبایی ندیدم!
کی بعد مرگ از رحمت تو ناامیدم؟
چشم مرا روشن کن از نور نگاهت
بگذار باشم تا همیشه در پناهت
راهم بده این بار در حصن حصینت
در سایۀ لطف امیرالمؤمنینت
با عشق مولا دل شده آیینهکاری
تا نور تو باشد در این آیینه جاری
ذکر لب من یا علی و یا عظیم است
من خوب میدانم که مولایم کریم است
از تو چه میخواهم به جز نور ولایت
جز یک نگاه لطف و لبخند رضایت
روشن کن از نور نگاهت چشمِ دل را
سرشار کن از نور این سرچشمه، دل را
جان مرا با یک نگاهت شعلهور کن
از من جدایم کن به خود نزدیکتر کن
تا جان میان شعلۀ طورت بسوزد
بال و پر قلب من از نورت بسوزد
جان مرا غرق تبسم کن الهی
با من چنان موسی تکلم کن الهی
تا با تماشایت چنان مدهوش گردم
هم لب ببندم هم سراپا گوش گردم
تا بشنوم با گوش جان اسرار حق را
با لهجۀ مولا بگویی راز حق را
تا بشنوم با گوش جان سِرّی جلی را
در بند بند خود طنین یا علی را
هر کس که از تو راز پنهانی شنیده
دیگر از این دنیای فانی دل بریده
دنیا برای مرد حق همچون سراب است
دنیای او خاک قدوم بوتراب است
هر نیمهشب دارد دلی از بیم لرزان
دارد دلی لرزانتر از اشک یتیمان
لطفش همیشه میشود چون چشمه جاری
تا سهم مظلومی نباشد بیقراری
قلبش به یاد دردمندان بیشکیب است
لطفش پناه بیپناهانِ غریب است
ای دل بیا ما هم سراغ از خویش گیریم
راه علی را مدتی در پیش گیریم
گاهی سراغ از غربت مولا بگیریم
با اشک، گرد غربت از دلها بگیریم
ای دل، ببین این زندگیها زندگی نیست
راه من و تو، راه و رسم بندگی نیست
این لحظهها فانیست، پس کاری کن ای دل
امشب بیا و آبروداری کن ای دل
همناله شو با مرد شبهای غریبی
امشب بخوان با سوز دل أمَّن یُجیبی
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
نوسرودهای تقدیم به مولای عالم...
به امید گوشهچشمی در این شب عزیز...
حق دارم اگر محو شکوه تو بمانم
بند آمده از هیبت نام تو زبانم
من آمدهام از تو بگویم، چه بگویم؟
من آمدهام از تو بخوانم، چه بخوانم؟
از شوق تو سرریز شده چشمۀ چشمم
از عشق تو سرشار شده جان و جهانم
آوارهام و آمدهام غرق تَحیُّر
در جستجوی راهم و دنبال نشانم
این خاک مرا میبرد از خود به کجاها؟
این خاک، همین خاک که من زنده از آنم
من اشک شدم تا که بر این خاک بیفتم
اینبار یتیمانه به سوی تو روانم
آیینۀ دل غرق غبار است، نگاهی...
تا گرد و غبار از دل تنگم بتکانم
از بندۀ خود دست نگیری، که بگیرد؟
بیلطف تو آشفتهدلم، دلنگرانم
دلتنگم و دلگیرم و دلخون و دلآشوب
داغی شده این آتش و افتاده به جانم
من ماندهام و حسرت این داغ جگرسوز
رفتند سبکبار همه همنفسانم
هیهات که از چشم تو یک لحظه بیفتم
این غصه شده اشک و بریدهست امانم...
ای کاش که این مرتبه جامانده نباشم
ای عشق! به یاران شهیدم برسانم
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
صحن تو غرق بویِ گل ياس میشود
اينجا حضور فاطمه احساس میشود
#یوسف_رحیمی
☑️ eitaa.com/karavanedel/44
هدایت شده از کاروان دل
#امام_هادی علیهالسلام
#ترکیب_بند
🔸هادی اُمَّت🔸
از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد
و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد
زلال ناب ولایت به جان من نوشاند
سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد
ز خاک چادر زهرا سرشت قلبم را
زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد
سپس کمی نمک روضه در وجودم ریخت
به عطر سیب حسینی مرا معطر کرد
مرا اسیر غزلهای چشمتان میخواست
نگاه روشنتان را کمیتپرور کرد
به من اجازه بده تا که شاعرت باشم
دوباره یک سحر جمعه زائرت باشم
همیشه میوزد از مرقدت نسیم بهشت
پر است صحن و سرای تو از شمیم بهشت
کنار گنبد و گلدستههای تو پیداست
شکوه عرش خدا، شوکت عظیم بهشت
عبور میکند از صحن آسمانی تو
مسیر روشن حق، راه مستقیم بهشت
همین که چشم من آقا به چشم تو افتاد
شدم اسیر نگاهت شدم مقیم بهشت
دوباره شوق زیارت، دوباره شوق حرم...
منم «کبوتر» صحن تو، «یا کریمِ» بهشت
کبوتری شده این دل، شده هوایی تو
شدهست مثل گدایان سامرایی تو
بخوان زیارت پر محتوای «جامعه» را
بخوان که خوب بفهمم بهای «جامعه» را
طنین «اِن ذُکرَ الخیر...» میرسد هر دم
بخوان و شرح بده آیه آیه «جامعه» را
دوباره ذکر لبانم «کلامُکُم نور» است
ببار بر دل من روشنای «جامعه» را
دلی که مشتری جامعهکبیرۀ توست
نمیخرد همه رنگ و ریای جامعه را
بیا بخوان دلم امشب: «وَ فَرَّجَ عَنَّا»
بخوان از عمق وجودت خدای جامعه را
خدا! کدام خدا؟ او که بردمش از یاد!
هم او که میشنود ربنای جامعه را
هم او که میشنود، او که میدهد پاسخ
دعای خستهدلان را، دعای جامعه را
قسم دهیم خدا را به نام و یاد علی
رها شود دگر از هر بلا، بلاد علی
به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما
ولایت تو مبانی اعتقادی ما
شکوه مکتب شیعه رهین همت توست
کلام و فلسفه و فقه اجتهادی ما
میان چشم تو آیات فتح را دیدیم
بهپاست با مددت نهضت جهادی ما
اگر کم از تو و جود و جلال تو گفتیم
حساب کن همه را پای کمسوادی ما
همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست
به لطف این که تو هستی امامِ هادی ما
تویی تو هادی اُمَّت، تویی اباالمهدی
دعا کن از سفر آید دگر منادی ما
کسی که بی گل رویش در این زمستانها
گرفته رنگ خزان، روزهای شادی ما
کسی که میشنود این جهان ندایش را
صدای روشن او، عطر آشنایش را
بخوان مرا که به عشق تو مبتلا باشم
بخوان مرا که هوایی سامرا باشم
غریب آمدهام از ولایت غربت
مرا به اسم صدا کن، که آشنا باشم
مرا اسیر خودت کن، که این دو روزۀ عمر
ز رنگ و بوی تعلق دگر رها باشم
بیا به خانۀ دل، این دلی که خانۀ توست
بیا که زائر تو... زائر خدا باشم
چه میشود که شب جمعه زائر صحنت...
چه میشود سحر جمعه نینوا باشم
دو قطره اشک شوم در طواف ششگوشه
که خاکبوس دو مشهد، دو کربلا باشم
خوشا هوای رسیدن خوشا هوای حسین
خوشا کسی که رسیده به کربلای حسین
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
از نور ولایتت جهان سرشار است
هر کس که تو را ندید روزش تار است
هر چند که دیر است ولی میفهمند
فردای بدون تو چه حسرتبار است
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#شعر_انتظار
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#غزل
🔸کوچههای کنعانی🔸
بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی
بیا که بیتو نیامد شبی به چشمم خواب
برای تو چه بگویم از این پریشانی؟
چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟
تو حال و روز دلم را نگفته میدانی!
نه دل بدون تو طاقت میآورد دیگر
نه تو اگر که بیایی همیشه میمانی
چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت
چه کرده با دلم این گریههای پنهانی
ببین سراغ تو را هر غروب میگیرم
قدم قدم من از این کوچههای کنعانی
نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد
نسیم آمده با حال و روز بارانی
نسیم آمده با عطر عود و خاکستر
نسیم آمده با نالهای نیستانی
بیا که دختر تو نیست ماندنی بیتو
بیا که کُشت مرا این شب زمستانی!
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از انتشارات پنجدری
منتشر شد
مجموعه شعر فاطمی
به گزینش یوسف رحیمی و حسن بیاتانی
گزیده ای از بهترین اشعار فاطمی شاعران معاصر پارسی
انتشارات پنج دری
184 صفحه
رقعی
قیمت: 20هزار تومان (با بیست درصد تخفیف)
لینک خرید اینترنتی:
https://5daripub.com/%D9%84%D8%A8%D8%AE%D9%86%D8%AF%D8%AA
@panjdari2
هدایت شده از حرم حضرت فاطمه معصومه س
💐 #عکس_نوشت
آرامش و قرار دل ثامن الحجج
ای زینب امام رضا اشفعی لنا
#به_تو_از_دور_سلام
#حرم_مطهر #حضرت_معصومه
#یامعصومه #فاطمه_معصومه
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی آستان مقدس
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جا مانده دلم در وسط کوچۀ اشکت
آتش زده ما را در و دیوار غم تو
📹 شعرخوانی #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
ای چشم! از آن دیدۀ بیدار بخوان
ای اشک! از آن چشمِ گهربار بخوان
یک سالِ تمام، اَینَ مالک خواندی!
آرام مگیر! اَینَ عمّار بخوان
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
🌷 السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ
آتشی داغ تو در سینۀ من روشن کرد
باید از شعلۀ آن تا به ابد شیون کرد
قامت صبر مرا داغ تو در کوچه شکست
ماجرای در و دیوار چهها با من کرد
ماندهام بر دل تو میخ در آتش زده است
یا دل سوختهات خون به دل آهن کرد؟
شمع چشمان کبودت ز غمم سوخت چنان
که غریبی مرا بر همه کس روشن کرد
جامۀ رزم به تن داشت علی، پیش از این
بعد تو پیرهن صبر، دگر بر تن کرد
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
🌷 به یاد عموی شهیدم
شهید نورالله رحیمی
و شهدای عملیات کربلای پنج
رفتند که این نام سرافراز بماند
بر مأذنهها نام «علی» باز بماند
رفتند که در این قفس تنگ، در این شهر
یک پنجرۀ رو به خدا باز بماند
رفتند که در دل، دلِ ما عشق نمیرد
رفتند که زیبایی این راز بماند...
هر کس به دلش شوق خطر هست بیاید
هر کس که ندارد دل پرواز، بماند
گفتند که اعجاز حسین است شهادت
رفتند که این راهِ پُر اعجاز بماند
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مربع_ترکیب
🔸لیلة القدر🔸
این لیلۀ قدر است که در حال شروع است
ماه است و درخشندهتر از صبح طلوع است
دریاست و در شور قیام است و رکوع است
آرامش طوفانی او عین خشوع است
حَوراست و سجادهاش از بال فرشتهست
با هر مَلَکی تحفهای از باغ بهشت است
یا فاطمه کیفَ اَصِفُ حُسنَ ثنائک
تو قدری و روح همه حَلَّت بفنائک
در دست تو سررشتۀ تسبیح ملائک
در خانۀ تو گرم طوافاند یکایک
این خانه همان کعبۀ آمال ملَک بود
گهوارۀ فرزند تو از بال ملَک بود
از درک بشر منزلت توست فراتر
تفسیر کند قدرِ تو را سورۀ کوثر
با شوق بهشت آمده هر بار پیمبر
تا بوسه به دست تو زند، بوسۀ دیگر
لبریز تبسم شده چشمان محمد
با یا اَبتا گفتنت ای جان محمد!
با خندۀ تو خانه شده باغ گل یاس؟
یا عطر بهشت است چنین میشود احساس
از چشم تو افتاده درخشانتر از الماس
دست تو پر از پینه شد از گردش دستاس
بر چادر تو وصله زد امروز قناعت
تا روز قیامت شود اسباب شفاعت
هر گوشهای از خانۀ تو قبلهنما بود
هر روزِ تو تفسیری از آیات خدا بود
دیدیم چراغی که به این خانه روا بود،
خورشید فروزندۀ شام فقرا بود
از دست تو رزقی که رسد رزق طهور است
یک لقمۀ نان نیست فقط، لمعۀ نور است
بارانی و بخشندهتر از ابر بهاری
تا بر لب مولا گلِ لبخند بکاری
نُه سال نیامد به لبت خواهشی آری
نَه طاقت شرمندگیاش را تو نداری
یک خندۀ او را نفروشی به جهانی
نَه، عشق ندارد بهجز این خانه نشانی
با عشق تو ما فاطمیونیم در این راه
بر پرچم ما نقش «علیّاً ولی الله»
صد لاله شده نذر تو و راه تو ای ماه
هر لاله چراغی شد و تابید چو مصباح
در دستِ سلیمانی ما بیرق نور است
این فجر، پر از رایحۀ صبح ظهور است
این عطر بهار است به هر خِطّه وزیده
«از خون جوانان یمن لاله دمیده»
این لشکر صبح است که تا شام رسیده
تا سر بزند از افق غزّه سپیده
آزاد شود قدس، به تکبیر و تَبارَک
جبریل بخواند «وَ رَفَعنا لَکَ ذِكرَک»
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از شعر هیأت
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#قصیده_واره
🔹کریم السجایا🔹
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
سلامٌ علی آل خیر البرایا
سلام خدا و سلام رسولش
به ماهی که همتا ندارد به دنیا
اگر در فضائل... جمیل الثنایا
اگر در خصائل... کریم السجایا
به صورت حمید است و محمود و احمد
به سیرت علی است و عالی و اعلی
به هنگامۀ کارزار است حیدر
به هنگام ذکر و مناجات، زهرا
حسین است در علم و حلم و سیادت
شده عین عباس ساقی و سقا
که ساقی عشق است و مرد شهادت
که سقای آب حیات است و یحیی
خوشا آن اذانی که باران فیضش
کند خاک دلمُرده را باز اِحیا
فدای نمازی که وقت قیامش
سراسر شود دشت چشم تماشا
فدای قنوتی که پرواز داده
به افلاک دلهای دردآشنا را
فدای سجودی که با اشتیاقش
به خاک حرم سجده آورده طوبی
فدای سلامی که گفتهست پاسخ
به صد شوق آن را نبی البرایا
خوشا آن جوانی که در خلق و خویش
شود سورۀ حُسن یوسف سراپا
برای پدر چیست زیباتر از این؟
جوانش شود سرو خوش قد و بالا
برای حسین است از این چه خوشتر؟
که هر جا سخن گفت با ماه لیلا،
به غیر از سَمِعتُ به غیر از اَطَعتُ
نیاورد آن ماه حرفی به لبها
ببینید در این بیابان، چه ماهی
مهیا شده تا زند دل به دریا
که دریادل است و به لب دارد اینک:
ألَسنا علی الحق؟ ألَسنا؟ ألَسنا؟
چه سخت است از او چنین دل بریدن
مگر تاب میآوَرَد قلب بابا
بپرسید از چشم یعقوب، مردم!
از این هست جانکاهتر؟ هست آیا؟
نگاه حسین است حرزی به جانش
به لبهای زینب خدایا خدایا
به بازی گرفته چنان مرگ را او
که شد مست از آن رزم، شمشیر حتی
گرفتهست در دست خود ذوالفقاری
که برخاسته بانگ لا سیف الا...
چه شوریست در سر، چه شوقیست در دل
شگفتا از این جانفشانی شگفتا
شهادت شده مست چشمان مستش
که مشتاقتر پر گشودهست حالا
برای تماشای صبح نگاهش
دل قدسیان است غرق تمنا
ملائک همه صف به صف در طوافش
بهشت است دلتنگ آن ماهسیما
ببین کیست آغوش وا کرده سویش؟
ببین کیست کوثر به دست آمد اینجا؟
به بعثت رسیده مگر مصطفایی؟
و یا رفته تا آسمانها مسیحا؟
ذبیح است سوی منا پر گشوده؟
و یا این بیابان شده طور سینا؟
رسیدهست دیگر زمان عروجش
شنیدهست از سوی حق «ارجعی» را
زبان لال مانده به توصیف ذاتش
همان ذات ممسوس در ذات یکتا
سلامٌ علی اهل بیت النبوه
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
📝 #یوسف_رحیمی
🌐 shereheyat.ir/node/4590
✅ @ShereHeyat
پیچیده شمیم ندبه و عهد و سمات
طوفانزدگان! کجاست کشتی نجات؟
میآید و هر جای جهان خواهد شد
یک صبح پر از عطر سلام و صلوات
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
بعد از تو روزها شده بیرنگ مرتضی
بیرنگ، بیقرار و بدآهنگ مرتضی
پرواز ناگهانیات ای همسفر... چه زود...
جامانده این پرستوی دلتنگ مرتضی
دیروز بود رفتی و احساس میکنم
من دور ماندهام دو سه فرسنگ مرتضی
خون تو رنگ داده به هفت آسمان شهر
حتی طلوعها شده خونرنگ مرتضی
هر روز در محاصرۀ اشک و حسرتم
پس کی تمام میشود این جنگ مرتضی؟
سنگ صبور این همه تنهایی من است
هر عصر پنجشنبه همین سنگ مرتضی
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
#امام_خمینی قدسسره
#غزل
🔸نعمت ولایت🔸
سلوک عشق اگرچه هزار منزل داشت
عزیز ما چه سفرها ز منزل دل داشت
نبود در شب خوف و خطر دمی آرام
به لب ترنم «یا ایها المزمّل» داشت
دمی به ابروی پیوسته خَم نمیآورد
اگر که لشکر طاغوت در مقابل داشت
اگر که سیل عداوت، چو کوه پا برجا
اگر که موج ندامت، صفای ساحل داشت
عزیز بود و شکوه و ملاحتش بیمثل
عجب جمال و جلالی در آن شمایل داشت
مسیح بود و دمش جان تازه میبخشید
که زنده از نفحاتش هزارها دل داشت
گذاشت بر دل ما گرچه داغ هجرش را
مسیر روشن او سالکان واصل داشت
خدا به نائب او بیدریغ بخشیده
شکوه و هیمنهای که «امام راحل» داشت
خدا کند که بفهمیم این سعادت را
حیات طیبه را، نعمت ولایت را
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از جشنواره شعر اشراق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[شعرخوانی]
.
شعرخوانی طلبه شاعر #یوسف_رحیمی
به مناسبت سالروز ارتحال امام خمینی (ره)
.
🔸 کانال شعر اشراق 🔸
https://eitaa.com/joinchat/1669136497C8ec2f6b833