باز یاد تو رقیه کرده ام
دست خالی سوی تو آورده ام
باز امشب یاد تو کرده دلم
روشن از نور تو گشته محفلم
از کرامات تو و احسان تو
یا رقیه گشته ام مهمان تو
نام تو زینت فضای عالم است
ریزه خوار سفره ی تو حاتم است
جود و احسان و کرم زیبنده ات
مهربانی تا ابد شرمنده ات
یا رقیه عالمی حیران توست
ریزه خوار سفره ی احسان توست
دخت مولانا حسینی، بی قرین
شیعیانت را تویی حبل المتین
شیعه تا روز جزا مدیون توست
یاری دین خدا قانون توست
در نایابی تو در بحر شرف
جد تو باشد علی شاه نجف
در کرامت تو شدی زهرا خصال
همچو زینب در جلال و در کمال
رنج ها را تو تحمل کردهای
بر خدایت تو توکل کرده ای
بر تو ای نور خداوندی سلام
لطف تو باشد بر این عالم مدام
ای سه ساله دختر زهرا نشان
صحن و ایوانت بود دارالامان
صحن و ایوانت حریم کبریاست
هرکه آید سوی تو حاجت رواست
از همه مشکل گشایی می کنی
هر دلی را کربلایی می کنی
شیعیان را تو شدی یار و حبیب
ما سراپا درد و تو هستی طبیب
گرد شمع تو چنان پروانه ایم
عمریه ما سائل این خانه ایم
شامل لطف فراوان تو ایم
یا رقیه ما مسلمان تو ایم
ای که هستی یا رقیه هست من
آمدم تا که بگیری دست من
گرچه بد هستم خریدار تو ام
از طفولیت گرفتار توام
گرچه بر درگاه تو بیمایه ام
حب و مهر تو بود سرمایه ام
یا رقیه آمدم بر تو پناه
بر گدای خود نما امشب نگاه
گرچه با دستان خالی آمدم
سوی تو مولی الموالی آمدم
ای سه ساله دختر خون خدا
درد من را از کرم بنما دوا
نور ایمان را بر این مسکن بده
از کرامت درد من تسکین بده
ای که چون زهرا تویی خیر کثیر
یا رقیه از کرم دستم بگیر
من (رضا) هستم غلام کوی تو
کن دعا تا که بگیرم بوی تو
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_رقیه_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_رقیه_س_شهادت
ای که تویی حسین را نور عین
رقیه خاتونی و بنت الحسین
سه ساله و معلم مکتبی
فروغ بخش دیدهی زینبی
تو رهرو عقیده و جهادی
تو رهنمای راه اعتقادی
تو بهترین پدیدهی مکتبی
حسینخو و زینبی مذهبی
به بحر عشق و عاشقی گوهری
سفینة النجات را لنگری
طینت تو پاکتر از گل بُوَد
نور وجود تو توکل بود
بزرگ عالمی! کجا کوچکی
باب حوائجی! اگر کودکی
نور تو ای شهیدۀ راه عشق
سرزده از سپیدهی راه عشق
به زخم جان و دل ما مرهمی
باب مراد همهی عالمی
تو رنگ و بو به زمزمه میدهی
که عطر و بوی فاطمه میدهی
سوخته جانها زشرار غمت
جان همه فدای عمر کمت
گذشته در فراق شبهای تو
ندیده کس خنده به لبهای تو
سهسالهای و پُر زجوش و خروش
رنج چهل ساله کشیدی بدوش
چون تو کسی داغ صبوری ندید
اینهمه رنج و داغ دوری ندید
نشد دلت لحظهای از غم بری
تاکه شدی به رنگ نیلوفری
هیچ کسی نگفت جرمت چه بود
که شد رخت زضرب سیلی کبود
به نُه فلک شرر زده شیونت
کبود شد زتازیانه تنت
شبی که ماندی عقب از قافله
پای تو شد زخار پر آبله
تو شعله بر دیدهی تر میزدی
نالهی ای پدر پدر میزدی
تو دیدهای جمال نورانیاش
تو دیدهای شکسته پیشانیاش
تو شستهای به اشک غم نای او
تو دادهای بوسه به لبهای او
به وصف تو ای گل مینو سرشت
عشق به روی برگ گلها نوشت
کجا کسی به غیر تو جان خود
نثار کرده بهر مهمان خود
«وفائیام» ملول وخسته دلم
به یاد نالهات شکسته دلم
✍ #سیدهاشم_وفایی
6_144231738331586212.mp3
10.41M
🏴 #حضرت_رقیه_سلام_الله
🎤•| #حاج_سیدمهدی_حسینی |•
زجر اگه دختر داشت با تو اینجوری رفتار نمیکرد
زجر اگه دختر داشت تو رو این همه گرفتار نمیکرد
زجر اگه دختر داشت تو رو با سیلی بیدار نمیکرد
دختر داشت میفهمید
گل سر چیه
موی بلند تر چیه
بهونه چیه
آینه و شونه چیه
النگو چیه
شونه نشه مو چیه
شونه نداری
خرابه میخوابی مگه خونه نداری
موهات سپیده
دستای کوچیک تو رو نیزه بریده
نفس نداری
دل خوش از حرمله و شبث نداری
زجر اگه دختر داشت واسه اشک تو لبخند نمیزد
زجر اگه دختر داشت تو رو تو قافله یک بند نمیزد
دختر داشت میفهمید
بابایی چیه
شبا لالایی چیه
خرابه چیه
بچه که خوابه چیه
اسیری چیه
دندون شیری چیه
تبت زیاده
مثل بابات زخم روی لبت زیاده
تن تو آب رفت
بابا میدونی دخترت بزم شراب رفت
زجر اگه دختر داشت تو رو تو صحرا دنبال نمیکرد
زجر اگه دختر داشت باباتو راهی گودال نمیکرد
زجر اگه دختر داشت چادر تو رو لگد مال نمیکرد
دختر داشت میفهمید
دل پر چیه
خاک رو چادر چیه
قد خم چیه
لباس در هم چیه
دلت شکسته
روسریتو سر میکنی با دست بسته
رد شدن از روت
درست شبیه فاطمه شکسته پهلوت
پاهات ترک خورد
همه میگن رقیه تو کوچه کتک خورد
رقیه جانم رقیه جان رقیه جان رقیه جانم
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
6_144231738331561778.mp3
9.53M
🏴 #حضرت_رقیه_سلام_الله
🎤•| #حاج_محمدرضابذری |•
نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه
من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه
نبین الآن گرسنمه عالم روزی خورمه
دختر شامی من ملک مراقب چادرمه
دستی به جز اباالفضل سه سال آزگاره
رخصت شونه کردن موی منو نداره
اما آتیش خیمه دور دید چشم عمومو
غروب روز عاشورا اگر سوزونده مومو
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین میخوابم رو زمین رو پر قو بوده سرم
هنوز تو گوشمه صدا لالایی برادرم
نبین زبونم میگیره اون روزا رو میدیدی کاش
شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت
یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم
اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم
اما الان یه ماهه رو نیزه ها نشستن
وقتی که میزدن منو چشماشونو میبستن
کجا بودی غم این قافله نداشت
کجا بودی پاهام آبله نداشت
روی دستام جای سلسله نداشت
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین گوشم پاره شده بدون گوشواره نبود
یادش به خیر ام البنین گوشوارمو خریده بود
چشمام سیاهی میره و چند روزه دشوار میبینم
تو روبروم نشستی و اما تو رو تار میبینم
یه شب میون صحرا افتادم از رو ناقه ام
از قافله جا مونده بودم زجر اومد سراغم
بسه دیگه نیمخواهم یادم بیفته اون شب
منم برم داره صدام میزنه عمه زینب
برو دختر خوش باشی روز و شبات
برو دختر بازی کن با رفقات
نگه داره باباتو خدا برات
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم
سلام علیکم بزرگواران مادحین عزیز این نوحه بالا رو میتونید به صورت مرثیه بدون سینه زنی زمان حال رقیه سلام الله علیها خانم هست بخونید
❣﷽❣
🔷🔷#دودمه_حضرت_رقیه_س
💠🎆💠🎆💠🎆
قرص ماهِ من بیا بروی دامانم نشین
حال و روزم را ببین
صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین
حال و روزم را ببین
شیب الخضیب من پدر پرت کو؟
ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟
🌿💐🌿💐🌿💐
مثل سقا من علمدار قیام زینبم
ماه شام زینبم
دختر سلطانم و قائم مقام زینبم
ماه شام زینبم
🥀💠🥀💠🥀
دست از سرم بردار من بابا ندارم
شکسته پر و بالم
دیگر برای ضربه هایت جا ندارم
شکسته پر و بالم
💥🌟💥🌟💥🌟
بایداین دشمن بداند کیستم کیستم
ثانی زهرا منم
شام را ویران نسازم من رقیه نیستم
ثانی زهرا منم
🎆🌻🎆🌻🎆
عمه از دست زمین خوردن من پیر شده
به کجایی بابا
این سه ساله دگر از بودن خود سیر شده
به کجایی بابا
❣⚜❣⚜❣⚜
موقع رفتن شده ای با خبر از حال من
عمه زینب الوداع
با گلوی پاره بابا آمده دنبال من
عمه زینب الوداع
🍁🍂🍁🍂🍁🍂
بابا بنگر روی بهم ریخته ام را
منم وارث زهرا
وا کن گره موی بهم ریخته ام را
منم وارث زهرا
📿🔮📿🔮📿🔮
عمه بابا آمده برخیز تا کاری کنیم
آبرو داری کنیم
با لباس پاره باید میهمانداری کنیم
آبرو داری کنیم
🍁⚜🍁⚜🍁
من اگر گریه کنم عرش خدا می لرزد
نوه زهرایم
پای این سر بخدا جان بدهم می ارزد
نوه زهرایم
مثل عباس جگر دارم و بی پروایم
نوه زهرایم
خیزرانم بزنید جای لب بابایم
نوه زهرایم
⭕️❌⭕️❌⭕️❌
دیده بگشا و ببین دارد تماشا دخترت
من به قربان سرت
بس که سیلی خورده ام هستم شبیه مادرت
من به قربان سرت
♨️💢♨️💢♨️💢
در کنار این طبق میمیرد امشب دخترت
من به قربان سرت
بس که سیلی خورده ام هستم شبیه مادرت
من به قربان سرت
🏁🖤🏁🖤🏁🖤
عمه بابا آمده آبی بزن روی مرا
شانه کن موی مرا
پیش چشمش بازکن چشمان بی سوی مرا
شانه کن موی مرا
🌷💕🌷💕🌷💕
صلوات در هنگام نشر حذف نشه لطفا👇👇👇
💢هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💢
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
متن روضه رقیه خاتون💔
مرغ اسیر هم وطنش فرق میکند
هم اینکه نوع پر زدنش فرق میکند
شیرینِ زبان تو شده لکنت زبان پدر
طرز تکلم و سخنش فرق میکند
وقتی که بی هوا به کسی ضربه میزند
حتما کبودی بدنش فرق میکند
خیلی مرا زدند ولی بین این همه
این شمر لعنتی زدنش فرق میکند
*گفت: بابا پاهام درد میکنه، همه دخترای عالم وقتی بابا میاد اول میرن خودشونو مرتب میکنن، موهاشونو شونه میکنن، بهترین لباسشونو میپوشن، گفت: بابا موهام سوخته...*
آتش رسید و موی سرم را به باد داد
عاشق همیشه سوختنش فرق میکند
گفتم به عمه روی زمین زیر نیزه ها
بابا چقدر شکل تنش فرق میکند
وقتی تمام دشت پر از بوی او شده
حتماً مساحت کفنش فرق میکند
با تازیانه های سنان راه میروم
حتی شبیه مادرمان راه میروم
*گفت بابا من یه لحظه از عمه جدا نشدم، همش دامن عمه رو گرفته بودم، اما نیمه شب بود، خسته بودم، تشنه بودم، دستام بسته بود.. یه مرتبه از ناقه افتادم... تا زین العابدین فرمود: به من بگید سرِ بریده ی بابام کدوم طرفو نگاه میکنه، گفتن چرا حرکت نمیکنه این نیزه؟ فرمود: حتما یکی از خواهرام افتاده.. من نمیدونم زجر چطور سراغش رفت. همچین که سرو آوردن، گفت: بابا !مگه جدت پیغمبر نفرمود: اگه بچه زمین خورد کمکش کنید، اگه پسربچه زمین خورد کمکش کنید، بگید تو مَردی باید بلند شی اما اگه دختربچه زمین خورد برید زود بغلش کنید نازش کنید. بابا همچین که نشسته بودم.. تا رسید به من گفت: دختر! تویی که کاروانو معطل کردی؟ یه سیلی زد، رو این بوته ها غَلت میخوردم، همچین که برگردوندن نه سمت عمه رفت نه سمت رباب رفت، دیدن اومد لابلای نیزه ها، همه ی سرهای شهدایی که بالای نیزه بود تیغ و شمشیر خورده بود، فقط یه سر بود که عمود خورده بود، اومد جلو گفت: عمو عباس! چشمت روشن، نامحرم سیلی تو گوشم زد...*
#متن_روضه_رقیه_سلام_الله_علیها
❣﷽❣
🔘 #دوبیتی_حضرت_رقیه_س
دل سنگ آب شد از گریه تو گریه مکن
عمه بی تاب شد از گریه تو گریه مکن
*
کودکی را که پدر در سفر است
دائما چشم امیدش به در است
هر صدائی که ز در می آید
به خیالش که پدر می آید
*
ویرانه را بابا چراغان کردی امشب
همچو علی یاد یتیمان کردی امشب
بابا به قربان سرت می میرد امشب دخترت
بابای مظلومم ، بابای مظلومم
*
دختر دردانه منم به کنج ویرانه منم
عمه چه آمد به سرم چرا نیامد پدرم
*
گفت ای جان پدر من به فدای سر تو
ای سر غرق به خون ، گو چه شده پیکر تو
کاش می مرد نمی دید تو را دختر تو
بنشین تا که زنم شانه به موی سر تو
*
من آن شمع سراپا آتشم کز ناله خاموشم
خم نیلی و اندامم کبودو خود سیه پوشم
همیشه طفل کوچک جا در آغوش پدر گیرد
من ویران نشینم رأس پدر باشد در آغوشم
ای داغ غمت لاله ی باغ دل ما
نام تو رقیه جان چراغ دل ما
دل سوختگان غم خود را در یاب
بگذار تو مرهمی به داغ دل ما
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
به نام خدا
#زبان_حال_حضرت_رقیه_س
در اسارت باعمه اش حضرت زینب_س
#سبک: عمه بابایم کجاست،کویتی پور
"" "" "" "" "" "
گشته ام من جان به لب،عمه از دست عدو
عمه من دق می کنم ،از شرار خشم او
می زند او خیرزران بر سر و بازوی من
عمه جان بر ساربان جان من چیزی بگو
جان من بادا فدات/عمه بابایم کجاست ۲
چون غزالِ تشنه من عمه بی جان می شوم
دارم از سوزِ عطش سینه سوزان می شوم
کو عمو عباسِ من اکبر و قاسم کجاست
دارم از دلواپسی من هراسان می شوم
جان من بادا فدات/عمه بابایم کجاست ۲
ساربان سیلی زده بر رخ پر خون من
گشته نیلی عمه جان صورت گلگون من
دل غمین و مضطرم من در این دشت بلا
بر سرنیزه کنون رهسپارست جون من
جان من بادا فدات/عمه بابایم کجاست ۲
عمه از سوز عطش ،زار و محزون گشته ام
زین همه ظلم و جفا ،جان عمه خسته ام
من در این بحربلا جانسپارم گر سزاست
بر فراز نیزه ها ، دل به بابا بسته ام
جان من بادا فدات/عمه بابایم کجاست ۲
پس چرا از هر طرف، بر سر ما می زنند
سینهٔ ما را چرا این جماعت می درند
پس چرا رفتارشان نیست در شأن بشر
تا کجا ما را چنین ، بی محابا می برند
جان من بادا فدات/عمه بابایم کجاست ۲
🖋مسلم فرتوت فاخر
"""""""""""""""""""""""""""""""""
التماس دعا
بانوی والامقامی
جانم جانم رقیه
دختر خیرالانامی
جانم جانم رقیه
پر چادر تو/ ملجأ ما
به خدا که تویی/ مرجع ما
اسم تو زینت/ مجمع ما
الهی که باشه توی صحن شما
مضجع ما
جان رقیه
دختر سلطان رقیه
گوشه نگاهی به این مهمان رقیه
یا رقیه یا رقیه
بی بی جانم رقیه
💔💔💔
مظهر پاکی و عفت
جانم جانم رقیه
ای سراپای تو عزت
جانم جانم رقیه
باب حاجتمه یا رقیه
زنده ام با دَم یا رقیه
مددی فاطمه یا رقیه
میگه ساقی آب میون علقمه
یا رقیه
یا رقیه محشر کبری رقیه
ای مَثَل حضرت زهرا رقیه
یا رقیه یا رقیه
بی بی جانم رقیه
💔💔💔
سوره ی کوثر رقیه
زیبا منظر رقیه
مرجع مریم تو هستی
ایضا هاجر رقیه
دَم تو به خدا/ طوفانه
نفسات آیه ی/ قرآنه
بی بی عشقه به تو/ ایمانه
تاج و تخت شما روی دوش
عمو جانه
دین رقیه چشم تو حق بین رقیه
محشر ما کرده ای تضمین رقیه
یا رقیه یا رقیه
بی بی جانم رقیه
Mohammad Ataei Nia - To Begoo Eshgh (320).mp3
8.18M
تو بگو عشق
من میگم رقیه…
میره قلبم با یه
ذکر سه ساله!
تو بگو دل
سر برات میارم…
دست ازت بردارم دیگه محاله…
محشره رقیه
بهترین اسم دختره رقیه!
خودش یک تنه لشکره رقیه
به ماها میگن نوکر رقیه..
تاج داری بانو
پرچمداری بانو!
تنها دلیل ذوق علمداری بانو
شاهکاری بانو
با وقاری بانو…
ارث از بابا بزرگته کراری بانو!
💔💔💔
بنویس شاه
من حسن میخونم
ای دوا درمونم
(شاه دو دنیا)۲
ای امیره
دست و دلباز من
خاطره سازه من
(جان حسن آقام)۲
ای ته ابهت،
زیبایی تو
آخر ملاحت
شتر جملو
زدی جراحت
عایشه رو
کشوندی به فضاحت
شیر جمل تو،
کلاً عسل تو
در ختم قائله
تنها راه حل تو
حیدر تو حیرت
کی شتر رو پِی کرد
سینه سپر کردی
گفتی أنا قَتَلتُ
حسن، حسن ...
💔💔💔
بگی زیبا
من میگم زیباتر
یه سر و گردن از
یوسفم بالاتر
یا علی اکبر ...
شوکتو بِرم من
چشم و ابرو و صورتو بِرم من
اصالت و نجابتو بِرم من
ترکیب قد و قامتو بِرم من
خوش قد و بالا
لیلایِ لیلا
دو قدم که راه میری
در میره جون بابا
شیر دلاور،
شبه پیمبر
سر میزنی عمو
میگه الله اکبر
علی اکبر علی اکبر
1_1143477568.mp3
3.25M
❣﷽❣
🔹#سینه_زنی_حضرت_رقیه_ع
⚫️#سنگین
🔹#آقای_میرداماد
روضه سر بسته تر بهتره
گریه پیوسته تر بهتره
وقتیکه روضه دختره
روضه خون خسته تر بهتره
ای سادات میبخشید
که روضه سنگینه
چشمای سه ساله
دیگه تار میبینه
لال بشه روضه خونه رقیه
سیلی برده امون رقیه
🔹یا رقیه رقیه رقیه
روضه خون گفتومن زار زدم
هی سرمرو به دیوار زدم
یاد بی بی خودم رو توی
روضه کوچه بزار زدم
ای سادات میبخشید
که روضه مکشوفه
خاکستر میریختن
رو سرش تو کوفه
لال بشه روضه خون رقیه
داره لکنت زبون رقیه
🔹یا رقیه رقیه رقیه
روضه خون عمه قافله
روضه هم روضه فاصله
وای اگه دختری نیمه شب
گم شه با پای پر آبله
ای سادات میبخشید
که این روضه داغه
افتاده سه ساله
با سر از رو ناقه
لال بشه روضه خون رقیه
مرده با تازیونه رقیه
🔹یا رقیه رقیه رقیه
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
6_144231738331561778.mp3
9.53M
🏴 #حضرت_رقیه_سلام_الله
🎤•| #حاج_محمدرضابذری |•
نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه
من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه
نبین الآن گرسنمه عالم روزی خورمه
دختر شامی من ملک مراقب چادرمه
دستی به جز اباالفضل سه سال آزگاره
رخصت شونه کردن موی منو نداره
اما آتیش خیمه دور دید چشم عمومو
غروب روز عاشورا اگر سوزونده مومو
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین میخوابم رو زمین رو پر قو بوده سرم
هنوز تو گوشمه صدا لالایی برادرم
نبین زبونم میگیره اون روزا رو میدیدی کاش
شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت
یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم
اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم
اما الان یه ماهه رو نیزه ها نشستن
وقتی که میزدن منو چشماشونو میبستن
کجا بودی غم این قافله نداشت
کجا بودی پاهام آبله نداشت
روی دستام جای سلسله نداشت
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین گوشم پاره شده بدون گوشواره نبود
یادش به خیر ام البنین گوشوارمو خریده بود
چشمام سیاهی میره و چند روزه دشوار میبینم
تو روبروم نشستی و اما تو رو تار میبینم
یه شب میون صحرا افتادم از رو ناقه ام
از قافله جا مونده بودم زجر اومد سراغم
بسه دیگه نیمخواهم یادم بیفته اون شب
منم برم داره صدام میزنه عمه زینب
برو دختر خوش باشی روز و شبات
برو دختر بازی کن با رفقات
نگه داره باباتو خدا برات
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روضه حضرت رقیه(س) در حضور رهبر انقلاب
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️🔹 امام زمان چجور یاری لازم داره؟
استاد پناهیان
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
#امام_زمان
اَلا خلیفه ی رحمن چرا نمی آیی
ببین رسیده به لب جان چرا نمی آیی
به ذره ذره ی این خاک بی نم دنیا
ببار حضرت باران چرا نمی آیی
تلاوتش شود و یک عمل به قرآن نه
شریک خط خط قرآن چرا نمی آیی
پی دوا همه در زرق و برق دنیایند
نمیرسند به درمان چرا نمی آیی
تو رکن اصلی ایمانی و بدون تو
نمانده رنگ ز ایمان چرا نمی آیی
همه زمینی و ناآسمانی اند همه
مطیع و در بر شیطان چرا نمی آیی
جنود شر و فساد و تباهی و غفلت
دهند یکسره جولان چرا نمی آیی
به زندگی محبان تو خوشی هرگز
شدیم بی سر و سامان چرا نمی آیی
پی تو اشک فشان کو به کو دوان هستیم
بس است غصه ی هجران چرا نمی آیی
بیا که بی تو نفس هم برون نمی آید
غم است غصه فراوان چرا نمی آیی
بیا به حق همان دختری که از ناقه
فتاد بین بیابان چرا نمی آیی
🔷
بیابان بود و سرما بود و تنهایی
دمادم ذکر دختر بود بابایی
تو با صورت زمین خوردی و من هم، آه!
رقیه خورد بی تو چه لگدهایی
2024_01_10_20_23_40.mp3
2.31M
#امام_زمان
خیلی خجالت میکشم
بس که همیشه روسیام
من از خودم خسته شدم چرا به سمتت نمیام؟
دست من و دامن تو
یه فکری کن به حال من
نفس نفس تباهی و تموم میشه مجال من
پناه آوردم به تو / از دست نفس سرکش
میتونی آقا بکنی با یک اشاره رامش
به تو نگم دردمو/ به کی بگم آقاجون
تو مونس درد دلامی همیشه، مهربون
ابـــــــــا صالح/ اغثنی آقام آقام
#زمزمه
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
روضه یا سخنوری کوتاه
مجلس یزید لعنت الله
گفتن از دروازه تا کاخ راه زیادی نبود اما این قدر جمعیت زیاد بود و اهل بیت رو در شهر گردوندن غروب بود کاروان رسیدن به کاخ یزید ملعون
اقبال الاعمال به نقل از امام سجاد علیه السلام نقل می کنه من رو روی شتر بی محمل سوار کرده بودن «و راس الحسین علی عَلَم» سر حسین بالای نیزه دور و بر ما همه با نیزه آماده بودن هر کدام از این زن وبچه گریه می کرد با نیزه آرام می کردن
اما عرضه بداریم یا صاحب الزمان
همه این مصیبت ها رو عمه سادات دید و صبر کرد اما یه جا بود طاقت زینب تمام شد
اونم اون لحظه ای بود که ببینه سر بریده برادر روی تشت طلا داره قرآن تلاوت می کنه
اما اون ملعون دست ببره با چوب خیزران ...
اینجا بود گفتن زینب دستهای بسته شو بالا برد گریبان چاک کرد ...
فاما زینب فاهوت ای جیبها فشقتها ...
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
#حدیث_روز
🛑 امام على عليه السلام: استمرار در عبادت، نشانه دستيابى به خوشبختى است
دَوامُ العِبادَةِ بُرهانُ الظَّفَرِ بِالسَّعادَةِ
غررالحكم حدیث5147
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
Shab03Moharram1403[05](1).mp3
16.69M
#سینه_زنی_واحد
#حاج_میثم_مطیعی
بابام برگشته، اومده مشکل ما رو حل کنه
بابام برگشته، حتماً اومده منو بغل کنه
بابام برگشته
با غصههای آل عبا گریه میکنی
در اوج روضههای عزا گریه میکنی
ما با گناه اشک تو را در میآوریم
از سوز بی وفایی ما گریه میکنی
ای صاحب عزا، تو به این روضههای ما
میآیی و بدون صدا گریه میکنی
گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه
در مشهد امام رضا گریه میکنی
بر کشتهی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سیدالشهدا گریه میکنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه میکنی
بر رأسهای رفته به بالای نیزهها
با خیزران و طشت طلا گریه میکنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصههای آل عبا گریه میکنی