eitaa logo
باهم
271 دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
30.6هزار ویدیو
855 فایل
استقلال آزادي جمهوري اسلامي @Gh123 Admin @Arangeh @Malardiha
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ملارد / ارنگه / مارليک / انديشه
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ به (س) و شرح جزییات آن (بخش چهارم) 🔶در و به (ع)، آنان در هجوم خود را عملی ساختند. 💠ادامه حملات در نقلهای دیگر 🔷ابان بن ابی عیاش از سُلیم بن قیس نقل می کند که گفت: نزد عبدالله بن عباس در خانه اش بودم، و گروهی از پیروان علی(ع) با ما بودند، ابن عباس برای ما سخن می گفت. از جمله ماجرای هجوم را برای ما بازگو کرد. او گفت: «ای برادران! بعد از (ص) به درب (س) آمد و بر در کوبید و فریاد زد: ای پسر ابوطالب! در را باز کن! (س) فرمود: «ای ! ما را به تو چه کار؟! ما را در مصیبت مان هم رها نمی کنی؟»؛ گفت: در را باز کن وگرنه آن را بر سر شما به آتش می کشیم. (س) فرمود: «یا عُمَرُ! أَمَا تَتَّقِی اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ تَدْخُلُ عَلَی بَیتِی وَ تَهْجُمُ عَلَی دَارِی؟؛ ای ! از خدا نمی ترسی که به سرایم درآمدی و به خانه ام یورش آوردی؟!». برنگشت، سپس ، و را زد و در آتش گرفت. [کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۶۴] 🔷 هیزم ها را شعله ور می ساخت و خالد بن ولید، مغیره و ابوعبیده بن جراح و قنفذ هم در حال جمع آوری هیزم بودند، و با شعله گرفتن هیزم ها آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد، در حالی که (س) پشت در نشسته بود! در این حال، سعی می کرد در را باز کند، تا به داخل خانه هجوم بیاورند. (س) برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهار چوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد. کم کم به سوی در خانه رسید، در حالی که شعله می کشید و آن بر و (س) می خورد. در آن لحظه ناگهان چنان با به در نیم سوخته زد که باز شد. پیش از آنکه (س) بتواند خود را کنار بکشد، بر آن (س) برخورد کرد و (س) بین در و دیوار قرار گرفت و بر آن حضرت (س) رسید. 🔷در این هنگام (س) بر روی زمین افتاد و آتش همچنان شعله ورتر می شد و در این هنگام وارد خانه شدند. فشار در، بر بدن حضرت(س) به حدی بود که در همان لحظه (ع) در رحم مادر به رسید. حضرت(س) در این هنگام صیحه ای زد و ناله زنان فرمود: «یا أَبَتَاهْ! یا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَکذَا کانَ یفْعَلُ بِحَبِیبَتِک وَ ابْنَتِک؟؛ ای پدرم! ای رسول خدا (ص)! این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت!» سپس ناله زد: «آهِ یا فِضَّةُ! إِلَیک فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ؛ آه ای ! مرا دریاب! به خدا قسم را که در داشتم، !». [بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۴] ابن حجر عسقلانی می نویسد: «إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فاطِمَةَ(س) حَتَّی أسقَطَت بمُحسِن(ع)؛ در این هنگام به (س) زد که (ع) گردید». [لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶] سپس حضرت (س) عاملین این کار را نفرین کرد. سپس از زمین برخاست و خود را به زحمت بلند کرد و از و ، بر دیوار تکیه داد. 🔷 خود می گوید: به طرف در رفتم، او استقامت کرد؛ با بر زدم، به دردش آورد، صدای و گریه اش را شنیدم. نزدیک بود دلم به رحم بیاید و برگردم که به یاد (ع) و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب پس در حالی که او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود با تمام توان به در زدم و ناگهان پشت در افتاد. [بحارالأنوار، ج ۳۰، ص۲۹۴] در این هنگام وارد خانه شده بود و قبل از رسیدن فضه بر هر دو (س) ، که (س) پر از شد. که هنوز آتش کینه اش شعله ور بود، با به و (س) زد. با ، بی محابا بر هر دو پهلوی حضرت(س) می زد. ناگهان را بر (س) زد. با بر بازوی فاطمه (س) زد، تا اینکه؛ بازو و کتف ایشان مانند دستبدی سیاه، شد. [الهدایه الکبری خصیبی، ص۴۰۷] در این حال صدای حضرت(س) به «یا ابتاه!» بلند شد؛ و لا حول و لا قوه الا بالله... ... منبع: اختصاصی حوزه نت @tabyinchannel