🌸🍃🌸🍃
روزی، مردی به مهمانی «سلیمان دارایی» رفت. سلیمان هرچه در خانه داشت جلوی او گذاشت، كمی نان خشك بود و مقداری نمك و كوزه ای آب. او با روی خوش از مهمان خود پذیرایی می كرد و زیر لب شعر می خواند كه: « چشمِ تر و نانِ خشك و روی تازه! »
مرد مهمان چشمش كه به نان افتاد گفت: « ای كاش كمی پنیر هم بود تا با این نان می خوردیم. » سلیمان بلند شد و به بازار رفت. قبای خود را در دكانی گرو گذاشت و به جای آن كمی پنیر گرفت و آورد.
مهمان نان و پنیر را خورد و گفت: « خدا را شكر، من آدم قانعی هستم، روزی من همین بود كه خوردم. راضی هستم به رضای خدا. »
سلیمان گفت: « اگر به آنچه خدا داده بود راضی بودی، قبای من در بازار به گرو نمی رفت.»
#جوامع_الحکایات
#محمد_عوفی
@DastaneRastan
#مهمان
#مهمانوازی
#قناعت
🌸🍃🌸🍃
#برکتمهمان
زنی بود که مهمان دوست نداشت...!!
روزی همسر او به نزد حضرت محمد(صل الله علیه و آله وسلم)میرود و بازگو میکند که همسر من مهمان دوست ندارد...!!!
حضرت محمد به مرد میگوید:
برو و به همسرت بگو من فردا مهمان شما هستم...
فردای آنرور حضرت محمد مهمان آن زن و مرد میشود...
هنگام رفتن از آن خانه زن میبیند که پشت عبای حضرت محمد(صلیالله) پر از مار و عقرب است.
زن فریاد میزند یا محمد(صلیالله)
عبای خود را بیرون بیاورید...
حضرت محمد(صلیالله)می فرمایند "...
اینها قضا و بلای خانه شما است که من می برم...
پس مهمان حبیب خداست و از روزی اهل خانه کم نمیشود و قضا و بلای اهل خانه را با خود می برد...
#داستانهایبحارالانوار
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#داستان
#داستان_پیامبر صلی الله علیه وآله (بیانات)
#مهمانوازی
✓ یکی از عوامل دفع #بلا و #مصیبت برای ما #مهمان و مهمانوازی است
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh