🌸🍃🌸🍃
#حدیث_روز
امام علی (ع) میفرمایند:
اِنَّ مـَنْ صـَرَّحـَتْ لَهُ الْعـِبـَرُ عـَمـّا بـَيـْنَ يـَدَيـْهِ مـِنَ الْمـَثـُلاتِ، حـَجـَزَتـْهُ التَّقـْوى عـَنْ تـَقـَحُّمـِ الشُّبُهاتِ.
هـر كـس از دگـرگونى هاى چند روزه دنيا پند آموزد، پرهيزگارى او را از فرو افتادن در وادى شبهه ها باز مى دارد.
تصنیف غررالحکم، ح 10786
@DastaneRastan
#عبرت
#شبهه
#تقوا
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#سر_2_گوسفند_در_یک_قابلمه_نمیجوشد
برای درک این ضربالمثل باید به سراغ نحوه آشپزی در میان مردم قرقیز رفت که مانند آشپزی مردم دیگر کشورها نیز دارای آداب و رسوم خاصی میباشد.
یکی از محبوبترین غذاهای مردم قرقیز سوپ «شورپا» است این غذا در تمام مراسمها از جمله جشن عروسی، تولد نوزاد و حتی عزاداری طبخ میشود
این غذا در قرقیزستان به صورت متفاوت با دیگر کشورهای منطقه از جمله قزاقستان و مغولستان پخت میشود.
در تهیه این سوپ تمام گوشت یک گوسفند را به همراه سر و پاهایش در یک قابلمه گرد موسوم به «خازان» همراه با آب قرار داده و پس از 4 ساعت جوشیدن هر قسمت از این گوشتها را که به آن «استقان» نامیده می شود را به یک نفر از مهمانان میدهند.
هر قسمت از گوسفند را با توجه به حضور مهمانان تقسیم می کنند به عنوان مثال در استانهای شمالی قرقیزستان سر گوسفند به کوچکترین فرد و در استانهای جنوبی برعکس به بزرگان و افراد محترم تعلق میگیرد.
از جمله رسوم قرقیزها این که 2 سر گوسفند نباید در یک قابلمه پخته شود زیرا برای مردم یک بدیمنی به ارمغان میآورد.
عدم قرار دادن 2 سر در یک قابلمه در حال حاضر یکی از رایج ترین ضرب المثل های قرقیزی تبدیل شده است که به معنی این که 2 مدیر در یک مرکز و با موسسه نمیتواند کار کنند و در صورت چنین اقدامی در این مراکز مشکلاتی به وجود خواهد آمد.
معادل فارسی این ضربالمثل نیز در زبان فارسی نیز هست که گفته میشود «آشپز که 2 تا شد غذا یا شور میشود یا بینمک».
@DastaneRastan
#مدیریت
#رهبری
#حکومت
عیب (۵)
کشاف العیوب!
گویند: بین اعمش و همسرش کدورتی واقع شد. به یکی از دوستانش گفت: بین من و همسرم آشتی ده و سخن بگو تا از من راضی شود.
آن دوست نزد همسر اعمش آمد و گفت: ای زن؛ اعمش مردی است بزرگ، از او بیزار نشوی که کوری چشمش و باریکی ساق پایش و ضعف زانوهایش و بوی بد زیر بغلش و سرخی کف دستش، چیزی نیست!
اعمش گفت: خدا تو را ذلیل کند، آن قدر از عیبهای من شمردی که همسر من بعضی از آنها را نمی دانست!
----------
عجب روایتی:
كانَ بِالمَدينَةِ أقوامٌ لَهُم عُيوبٌ فسَكَتوا عَن عُيوبِ النّاسِ ، فأسكَتَ اللّه ُ عَن عُيوبِهِمُ النّاسَ ، فماتُوا و لا عُيوبَ لَهُم عِندَ النّاسِ ، و كانَ بِالمَدينَةِ أقوامٌ لا عُيوبَ لَهُم فتَكَلَّموا في عُيوبِ النّاسِ ، فأظهَرَ اللّه ُ لَهُم عُيوبا لَم يَزالوا يُعرَفونَ بِها إلى أن ماتوا .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
در مدينه مردمانى بودند كه عيبهايى داشتند، اما زبان از عيب جويى مردم فرو بستند. پس خداوند زبان مردم را از عيبجويى آنان فرو بست. در نتيجه، آن عدّه مُردند و مردم از عيبهاى آنان آگاه نشدند. در همين شهر مردمانى هم بودند كه عيبى نداشتند، امّا درباره عيبهاى مردم سخن مى گفتند. پس خداوند در آنان عيبهايى آشكار ساخت كه تا وقتى مُردند به آن عيبها معروف بودند.
#عیب
#عیب_جویی
#عیب_پوشی
عیب (۶)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
«مَنْ سَتَرَ عَلَی مُؤْمِنٍ عَوْرَةً یَخَافُهَا سَتَرَ اللَّهُ عَلَیْهِ سَبْعِینَ عَوْرَةً مِنْ عَوْرَاتِهِ الَّتِی یَخَافُهَا فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة؛
هر کس عیب مؤمنی را آن عیبی که از آشکارشدنش ترسناک است بپوشاند خداوند هفتاد عیب از همان قبیل عیبها از او در دنیا و آخرت بپوشاند.»
داستان :
حاتم اصم (غیر از حاتم طایی است) اهل خراسان بود. روزی شخصی برای پرسش علمی نزد او آمد. در حین سؤال باد معده از او خارج شد. حاتم به او گفت: سؤالاتت را با صدای بلندتر بیان کن که گوش من سنگین است. آن شخص خیالش راحت شد که آبروی خود را نزد حاتم از دست نداده است. از آن روز به بعد تا آخر عمر، حاتم خود را به کری زد و به حاتم اصم معروف شد. بعد از مرگش خواب دیدند که خداوند به او فرموده بود: حاتم! یک شنیده را ناشنیده گرفتی من هم تمام دیده ها و شنیده های اعمالت را نادیده و ناشنیده می گیرم و تمام گناهانت را می بخشم.
انه كانت امرأة تسأله عن شئ فخرج منها ريح بصوت فخجلت فقال لها: إرفعي صوتك حتى اسمع وأرى من نفسه انه اصم، فسرت المرأة وزال خجلها فغلب عليه هذا الاسم.
(الکنی و القاب شیخ عباس قمی
ج ۲ ص ۴۰)
#عیب_پوشی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
.....وَ اِذا صَلَّيْتَ فَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّع»
و وقتى نماز مىخوانى فرض كن (در آستانه مرگ هستى) آخرين نمازت را مىخوانى.
#نماز حضور قلب
🌹باسلام محضر شما
🪴صبح همه دوستان عزیز به خیر و شادی
خدا رو شکر که این سعادت نصیب ما شد که "امروز" را به بینیم. کم نیستند کسانی که خواب دیشبشان به خواب مرگ پیوسته شد، ولی ما هنوز نفس می کشیم و میتوانیم تابش خورشید و وزش نسیم و جریان آب و طیران پرنده رو به بینیم و هنوز فرصت داریم که شاد باشیم و مهر بورزیم و کار کنیم. امروز بر همه شما فرخنده باد.
غزلی از حافظ را ، برای شما می فرستم، با این امید که به عظمت بی پایان "حادثه صبح" توجه بفرمایید.
دراحوال مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی ره نوشته اند که : ایشان شب ها که به نماز شب برمی خاست درقنوت نماز شبش این بیت حافظ را می خواند:
▪️زآن پیشتر که عالَمِ فانی شَوَد خراب
▪️ما را ز جامِ باده گلگون خراب کن!
🔹شما به بینید حافظی که دراین غزل ازمی وشراب سخن می گوید. وقتی که این شعرنابش بدست یک عارف متهجدی مثل مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی ره می افتد چه نقشی پیدا می کند وچه آتشی دردامن او می زند وچگونه اورا برمی انگیزد که درنمازهای شبانه خود این بیت را یاد کند وحال کند ونیرو بگیرد وآن را پاره ای ازدعاهای شبانه ووِرْدِ سحرگاه خودش قراربدهد. من هروقت که این عزل را می خوانم ویا می شنوم یاد آن بزرگ می افتم واحوال اورا درآن نیمه شب ها پیش خودم تجسم می کنم که چه حالی براو می رفته است وچگونه اورا به سرِ شوق وذوق وخوف می اندازد .به قول حافظ که گفت:
▪️در نمازم خَمِ اَبرویِ تو با یاد آمد
▪️حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
🔹حالتی براو می رفته است که محراب هم به فریاد می آمده و لذا این شعر را می خوانده وازخداوند طلب می کرد که پیش ازاینکه این جهان خراب شود واین بدن ویران شود، ما را درراه عشق خود وطاعت خود ویران کند .یعنی تسلیم کند. یعنی ما را ویران کندتا دوباره بدست خود آباد کند.
امیدوارم وقت شما با خواندن این عزل نیکو خوش شده باشد.
▪️تیز دَوَم تیز دوم تا به سَواران بِرسم
▪️نیست شَوَم نیست شوم تا برِ جانان برسم
▪️خَوش شدهام خوش شدهام پاره آتش شدهام
▪️خانه بسوزم بروم تا به بیابان برسم
▪️هیچ طبیبی نَدَهد بیمرضی حب و دوا
▪️من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
اینک کل غزل حافظ را تقدیم وجود نازنین شما کنم تااز باده آسمانی آن آسمانی شوید.
۱-صُبح است! ساقیا، قَدَحی پُر شَراب کن!
دَورِ فَلک دُرنگ ندارد، شتاب کن!
۲-زآن پیشتر که عالَمِ فانی شَوَد خراب
ما را ز جامِ باده گلگون خراب کن!
۳-خورشید مَیْ، ز مشرقِ ساغَر، طلوع کرد
گر برگِ عیش میطلبی، ترکِ خواب کن!
۴-روزی که چرخ از گِلِ ما کوزهها کُند
زِنهار! کاسه سرِ ما پُر شراب کن!
۵-ما مردِ زُهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جامِ باده صافی خِطاب کن!
۶-کارِ صَواب باده پرستی است، حافظا!
برخیز و عَزمِ جَزم به کارِ صَواب کن!
◾️بیان ابیات
(۱) هنگام صبح است، ساقی جامی از شراب پر کن؛ گردش آسمان متوقف نمیشود، عجله کن.همراه با گردش آسمان عمر ما هم میگذرد، پس ساقی تو هم مثل گردش آسمان که لحظهای توقف ندارد درنگ مکن.
(۲) پیشتر از آنکه عالم فناپذیر خراب شود؛ با جام شراب گلرنگ ما را مست و بیخود کن – تا از خرابی جهان غافل بمانیم.
(۳) شراب مثل خورشیدی از مشرق پیاله طلوع کرد؛ اگر توشهای برای عیش میخواهی از خواب برخیز.
خورشید می یعنی شرابی که مثل خورشید درخشان است.مشرق ساغر یعنی ساغری درخشان، مانند مشرق که جایگاه طلوع خورشید است، به این مناسبت که نور شراب از ساغر پرتوافشانی میکند.
هنوز سخن از صبح و برآمدن آفتاب است؛ میگوید: برخیز و با باده صبوحی برای تمام روز لذّت و شادی ذخیره کن.
(۴) روزی که روزگار از گِل وجود ما کوزهها بسازد؛ مراقب باش که کاسهٔ سر ما را پر از شراب کنی.تصوّر شاعر این است که وقتی جسمش به خاک بدل شد کوزهگران آن خاک را گِل میکنند و از آن کوزه میسازند. پس میگوید روزی که کوزهگران چنان کوزهای از گل ما ساختند از آن کوزه در کاسهٔ سر ما شراب بریز.کاسه سر را، هم میتوان به معنی جمجمه استخوانی سر گرفت که شبیه کاسه است، و هم، چون در بیت سخن از کوزهسازی روزگار از گل وجود ماست، به معنی کاسهای گرفت که از خاک سر شاعر ساخته شده باشد.
(۵) ما اهل تقوی و توبه و سخنان گزافه نیستیم؛ با ما با جام باده صافی معامله کن.
(۶) حافظ کار دُرست بادهپرستی است؛ برخیز و عزم و اراده خود را متوجّه کار درست کن – به بادهپرستی بپرداز.
#نماز_شب
#مناجات
#لذت
عیب ( ۷)
راه های شناخت عیوب خویش از بیان فیض کاشانی
۱-در محضر شخصی که به عیبهای نفس بیناست و از بلاهای پنهانی (نفس) آگاه است بنشیند و او را بر نفس خود حاکم قرار دهد و از دستوری که برای مجاهدۀ با نفس میدهد پیروی کند، ولی در زمان ما چنین شخصی کمیاب است.
۲-دوستی راستگو، بینا و دیندار بجوید و او را بر نفس خود مراقب قرار دهد تا به احوال و افعال او توجّه کند، و او را از کارها و اخلاق و عیبهای ظاهری و باطنی اش که نمی پسندد آگاه سازد.
و افسوس که کم هستند دوستانی که گفتار خلاف حقیقت را ترک کنند و عیب را بگویند یا ترک حسد کنند و بیش از اندازۀ لازم نگویند.
۳-عیبهای نفس خود را از زبان دشمنانش بفهمد، زیرا چشمی که با نارضایتی و خشم مینگرد بدیها را آشکار میکند. شاید انسان از دشمن کینه توزی که عیبهایش را بازگو میکند بیشتر سود ببرد تا دوستی که حقیقت را نمی گوید و او را میستاید و عیبهایش را از او پنهان میدارد. امّا طبیعت آدمی بر حسب فطرت دشمن را تکذیب میکند و گفتارش را بر حسد حمل مینماید ولی انسان بینا از گفتۀ دشمنانش بی بهره نمی ماند.
#انتقاد_پذیری
#عیب
#خود_شناسی
#دوست
#دشمن
عیب (۸)
چقدر برعکس شده!
در مجموعه ورام بن ابی فراس نقل است:
كَانَ بَعْضُهُمْ اِعْتَزَلَ عَنِ اَلنَّاسِ فَقِيلَ لَهُ لِمَ لاَ تُخَالِطُ اَلنَّاسَ فَقَالَ مَا أَصْنَعُ بِقَوْمٍ يُخْفُونِّي عُيُوبِي.
بعضى از بزرگان از دوستان و اطرافیان خود كناره مىگرفتند،مىگفتند: چرا با اینان معاشرت نمىكنيد؟
مىگفتند:چگونه با افرادی معاشرت كنيم كه عيبهاى ما را مىپوشانند.
امروز كار بر عكس شده،مردم زمان ما،هر كس عيبشان را بگويد بدترين مخلوقات در نزد آنهاست(البته فرموده اند: عیب را هدیه دهید برخی سرزنش میکنند)،و شايد اين مطلب حاكى از سستى ايمان باشد.براستى اخلاق بد چون عقربها و مارهاى گزندهاى هستند كه اگر كسى بگويد زير لباستان عقربى است بايد از او ممنون باشيم،و خوشحال باشيم و وضع عقرب را بررسى كنيم كه چگونه او را از پا درآوريم.البتّه صدمه عقرب كشنده بر جسم يك روز يا كمتر از يك روز است!امّا صدمۀ اخلاق ناروا بر بنياد دل است و ترس از آنكه براى هميشه پس از مرگ و يا هزاران سال باشد! و با اين همه ما از آن كه ما را هشدار داده است خوشحال نمىشويم و در صدد از بين بردن آن برنمىآييم،بلكه براى كسى كه ما را نصيحت كرده است،مقابل به مثل مىكنيم،و مىگوييم،تو نيز چنين و چنان مىكنى،و بجاى استفاده از نصيحت او به دشمنى با او برمىخيزيم.
#دوست
#عیب
#عیب_جویی
#عیب_پوشی
عیب ( ۹)
آیینه باش یعنی چه‼️
💠قال رسول الله (ص) : الْمُومِنُ مِرآةُ الْمُومِنِ
1- آینه عیب وایراد و آلودگی ها را نشان می دهد . مؤمن هم باید عیب برادرش را بگوید و ترس وخجالت مانع نشود.
۲- آینه در کنار عیبها زیبایی ها را هم نشان می دهد. مؤمن هم باید در کنار نقاط منفی نقاط مثبت را هم مطرح کند.
۳- آینه عیب را او برو می گوید مؤمن هم نباید غیبت کند بلکه به خود شخص بگوید
۴- آینه عیب را بی سر و صدا می گوید مؤمن هم باید آرام بدون اینکه دادو فریاد و آبروریزی کند برادرانه عیب برادرش را مطرح کند.
۵- آینه عیب را بزرگ نمی کند به همان اندازه که هست نشان می دهد مؤمن هم باید انصاف داشته باشد عیب برادرش را بزرگ نکند.
۶- آینه بخاطر صاف بودنش عیب را می گوید مؤمن هم باید روی صفا و صمیمت نه کینه انتقاد کند.
۷- برای آینه همه ی مردم یکسان هستند برای او تفاوتی ندارد شهری و روستایی یا سواد و بی سواد صاحب مقام و ثروت و … مؤمن هم نباید تحت تأثیر شخصیت افراد قرار گیرد بلکه باید بخاطر خداوند انتقاد کند.
۸- اگر آینه را بشکنند هر قطعه ای از آینه های شکسته کارش خودش را می کند دست بردار نیست مؤمن هم هر چه تحت فشار قرار گیرد ساکت نمی شود وانتقاد خود را می کند.
۹- اگر روی آینه گرد و غبار بنشیند دیگر عیب را نشان نمی دهدو مؤمن هم اگر خودش آلوده باشد حرفش اثر نمی کند.
۱۰- ما از مقابل آینه راضی بر می گردیم هیچوقت از آینه ناراحت وعصبانی نمی شویم .لذت می بریم که عیب ما را گفت و جلو رسوایی ما را گرفت مؤمن هم وقتی عیب ما را گفت نباید از او رنجیده شویم
11:آیینه عیب ما را در خود نگه نمی دارد، همین که از برابر آن کنار برویم، عیب ما از صفحه آن پاک می شود. مومن نیز باید روبرو عیب را تذکر دهد و چون از او جدا شدیم، عیب ما را در دل خود نگه ندارد.
صورت نبست در دل ما کینه کسی
آیینه هر چه دید فراموش میکند
#ایمان
#مومن
#عیب
#عیب_جویی
#عیب_پوشی
#انتقاد
بیخوابی!
روایت دارد حضرت فاطمه (عليها السّلام)برسول خدا(صلّى اللّه عليه و آله)از بيخوابى شكوه كرد
حضرت فرمودش دختر جانم بگو:
يَا مُشْبِعَ اَلْبُطُونِ اَلْجَائِعَةِ وَ يَا كَاسِيَ اَلْجُسُومِ اَلْعَارِيَةِ وَ يَا سَاكِنَ اَلْعُرُوقِ اَلضَّارِبَةِ وَ يَا مُنَوِّمَ اَلْعُيُونِ اَلسَّاهِرَةِ سَكِّنْ عُرُوقِيَ اَلضَّارِبَةَ وَ أْذَنْ لِعَيْنِي نَوْماً عَاجِلاً.
فرمود:آن را گفت و بيخوابيش رفت.
بحار الانوار ج ۷۶ صص ۱۹۷
#ذکر
#دعا
#خواب