eitaa logo
کشکول تبلیغ
2 دنبال‌کننده
406 عکس
165 ویدیو
128 فایل
اینجا محتواهای مختلف تبلیغی با قابلیت جستجوی موضوعی دسته بندی شده و خیلی سریع میتونید به مطالب ناب مورد نظرتون برسید ارتباط با ادمین👇🏻 @admin_kashkol
مشاهده در ایتا
دانلود
https://www.aparat.com/v/5fCwD 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 1️⃣آثار در بیان استاد 2️⃣تقوا و و 3️⃣تقوا و و از و و 4️⃣معنای تقوای الهی 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 کشکول تبلیغ https://eitaa.com/kashkole_tabligh
وقت نماز!! روزی دایی مرحوم آیت‌الله حق‌شناس، او را برای خریدنِ کباب به یکی از کباب‌فروشی‌های نام و نشان‌دار می‌فرستد. آن روز ظهر، دایی در تهیّه‌ی ناهار عجله داشت. بنابراین، آقای حق‌شناس به سرعت به جلوی آن کباب‌فروشی می‌رود تا هرچه سریع‌تر کباب بگیرد و به مغازه‌ی دایی برساند؛ امّا آن روز آن کباب‌فروشی، بیشتر از روزهای دیگر شلوغ بود. در انتهای صف می‌ایستد و پس از ده پانزده نفر، نوبت به او می‌رسد. در این هنگام، صدای اذان بلند می‌شود. حالا دیگر وقت نماز شده بود. به کباب‌فروش می‌گوید: «الان نوبتم شده است؛ ولی اجازه بده نوبتم محفوظ بماند و من بروم نمازم را بخوانم و برگردم.» کباب‌فروش لجبازی می‌کند و می‌گوید: «نه خیر! نمی‌شود، یا همین الان کبابت را می‌خری و می‌بری یا این‌که اگر بروی، دوباره باید در انتهای صف بایستی.» با این جواب، بدون هیچ اعتراضی به سوی مسجد به راه می‌افتد. نمازها را اقامه می‌کند و دوباره برمی‌گردد در انتهای صف می‌ایستد. کباب‌فروش روی دنده‌ی لج افتاده بود. گاهی نگاهش به این مشتریِ نوجوان و به انتهای صف بازگشته‌اش می‌افتاد، ولی خود را به بی‌خیالی می‌زد. پس از چندین نفر، نوبتش می‌شود. کباب‌ها را می‌خرد و به سرعت خودش را به مغازه‌ی دایی می‌رساند. یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود. خان دایی وقتی این تأخیر را به جهت رفتن به مسجد می‌بیند، با عصبانیت یک سیلی به گوش آقای حق‌شناس می‌خواباند. آقای حق‌شناس با گونه‌ی سرخ شده می‌گوید: «دایی جان! اگر می‌خواهید باز هم می‌توانید بزنید؛ ولی من تقصیری ندارم. من مکلّف هستم در وقت‌های نماز، هر کاری دارم رها کنم و بروم نماز را بخوانم.» (نماز ۶)
مگر برای چه می جنگیم!!! آن حضرت(علی علیه السلام )روزى در جنگ صفين كه آتش جنگ روشن بود و زبانه ميكشيد تماشاى خورشيد ميكرد! ابن عباس عرض كرد: يا امير المؤمنين چرا تماشاى خورشيد ميفرمائيد؟! فرمود: براى اينكه بدانم كى وقت زوال خورشيد مى‌شود تا نماز بخوانم! ابن عباس عرض كرد: آقا مگر اكنون كه ما سرگرم پيكاريم وقت نماز است على عليه السّلام فرمود: مگر براى چى ميجنگيم همانا ما براى نماز پيكار ميكنيم. كَانَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَوْماً فِي حَرْبِ صِفِّينَ مُشْتَغِلاً بِالْحَرْبِ وَ اَلْقِتَالِ وَ هُوَ مَعَ ذَلِكَ بَيْنَ اَلصَّفَّيْنِ يُرَاقِبُ اَلشَّمْسَ فَقَالَ لَهُ اِبْنُ عَبَّاسٍ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَا هَذَا اَلْفِعْلُ قَالَ أَنْظُرُ إِلَى اَلزَّوَالِ حَتَّى نُصَلِّيَ فَقَالَ لَهُ اِبْنُ عَبَّاسٍ وَ هَلْ هَذَا وَقْتُ صَلاَةٍ إِنَّ عِنْدَنَا لَشُغُلاً بِالْقِتَالِ عَنِ اَلصَّلاَةِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى مَا نُقَاتِلُهُمْ إِنَّمَا نُقَاتِلُهُمْ عَلَى اَلصَّلاَةِ. ارشاد القلوب ج ۲ ص ۲۱۷ روایت داستانی (نماز ۷)
یکی از رفقای شهید حججی: یه بار اومد پیشم گفت: جایی کار سراغ نداری؟ گفتم: اتفاقا این قنادی که کار میکنم نیرو میخواد. نپرسید حقوقش چقده، بیمه میکنه یا نه، یا حتی ساعت کاریش به چه شکله؛ اولین سوالش این بود: موقع نماز میزاره برم نماز بخونم؟ حقوق کمتر گرفت اما موقع نماز به مسجد میرفت... 📙 کتاب حجت خدا (نماز ۸ )
بارها به مردم گفته ام.... 🔶آقای سید محمد رضوی کشمیری می فرمودند: مکرر به اتفاق مرحوم پدرم خدمت آیت الله العظمی سید احمد خوانساری می رسیدیم. 🔶یک بار صحبت و سخن، کمی طول کشید، ایشان با لحنی ملایم و مهربان به پدرم فرمودند: 🔶من بارها به مردم گفته ام که نمازشان را، اول وقت بخوانند، اگر اجازه بفرمایید من برای نماز آماده شوم و عالِمِ بی عمل نباشم! تصویر آیت الله العظمی سید احمد خوانساری رضوان الله تعالی علیه. (نماز ۱۰)
جریمه= یک روز روزه!! یكي از دوستان نزديك شهيد رجائي چنين مي‌گويد: روزي حدود ظهر نزد شهيد بزرگوار رجائي بودم صداي اذان شنيده شد، در حالي كه ايشان از جايشان حركتي كرده، مي‌خواستند خود را براي اقامه‌ي نماز آماده كنند، يكي از خدمتگزاران وارد اتاق شد و گفت: غذا آماده است، سرد مي‌شود، اگر اجازه مي‌فرماييد بياورم، شهيد رجائي فرمودند: ‌خير بعد از نماز. وقتي كه خدمتگزار از اتاق خارج شد،‌ايشان با چهره‌اي متبسم و دلي آرام خطاب به من فرمودند: عهد كرده‌ام هيچ وقت قبل از نماز ناهار نخورم اگر زماني ناهار را قبل از نماز بخورم. يك روز روزه مي‌گيرم. (نماز ۱۳) روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
ما که نمی خواهیم مچ گیری کنیم! ✍خاطره‌ای از احسان طبری نقل شده که در مناظره‌ای با شهید بهشتی در خواندن آیه‌ای از قرآن اشتباه می‌کند و شهید بهشتی در یک کاغذ صحیحِ آیه را می‌نویسد و به طبری می‌دهد و او هم اصلاح می‌کند. طبری بعد از مناظره به بهشتی می‌گوید: اگر تو یکی از جملات مارکس یا انگلس را اشتباه می‌گفتی، من همان جلسه وصلش می‌کردم به بی‌سوادی شماها!(ولی شما اشتباه مرا اینگونه آبرومندانه اصلاح کردی) بهشتی جواب می‌دهد ما برای رسیدن به حق و حقیقت مناظره می‌کنیم نه اثبات درستی خودمان و مچ‌گیری از شما. روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
*چرا به این ماه مبارک، رمضان می‌گن؟* آیت‌الله فاطمی‌نیا (رحمت‌الله‌علیه) می‌گن در هر کلمه‌ای که حروف *ر م ض* به کار رفته باشه، معنای حرارت از اون استفاده می‌شه. حالا رابطه ماه رمضان و معنای حرارت چیه؟ یکی از احادیث شریفه این معنا رو بیان می‌کنه: *«ماه رمضان، رمضان نامیده شد چرا که گناهان را می‌سوزاند و آن را از بین می‌برد.»*
همسر شهید نواب صفوی: بعد از افطار به آقا گفتم: دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم حتی نان خشک فقط لبخندی زد این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم سحر برخاست آبی نوشید گفتم: دیدید سحری چیزی نبود افطار هم چیزی نداریم باز آقا لبخندی زد بعد از نماز صبح هم گفتم بعد از نماز ظهر هم گفتم تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریم اذان مغرب را گفتند آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمود: امشب افطارى نداریم؟ گفتم: پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم نداریم، نیست! آقا لبخند تلخی زد و فرمود: یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟! خندیدم و گفتم: صد البته که هست رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم بشقاب و قاشق آوردم و پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا هنوز لیوان پر نکرده بود كه در زدند طبقه پائین پسرعموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند آقا فرمود: تعارف کن بیایند بالا همه آمدند سلام و تحیت و نشستند آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند من هم گفتم: بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست، رفتم و آوردم آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند در همین هنگام باز صدای در آمد به آقا یوسف همان پسرعموی آقا گفتم برو در را باز کن این دفعه حتماً از مشهدند الحمدلله آب در لوله‌ها هست فراوان مرحوم نواب چیزی نگفت یوسف رفت در را باز کرد وقتی كه برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمده است گفتم: اینها چیه؟! گفت: همسایه بغلی بود ظاهراً امشب افطاری داشته‌اند و به علتی مهمانی آنان به هم خورده است آقا نگاهى به من کرد خندید و رفت من شرمنده و شرمسار غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم ميل کردند و رفتند آقا به من فرمود: یک شب سحر و افطار بنا بر حکمتی تأخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟! وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؟! از آن سر و صدا خبری نیست بعد فرمود: مشکل خیلی‌ها همین است نه سکوتشان منصفانه است و نه سر و صدایشان وقتِ نداشتن، داد می‌زنند وقتِ داشتن، بخل و غفلت دارند.
🔘داستان کوتاه مرد تاجری در شهر کوفه ورشکست شد و مقدار زیادی بدهکار گردید، به طوری که از ترس طلبکاران در خانه اش پنهان شد، و از خانه بیرون نیامد، تا اینکه شبی از ماندن در خانه دلتنگ گردید. بنابر این نیمه شب از خانه خارج شد و برای مناجات به مسجد رفت، و مشغول نماز و راز و نیاز به درگاه خداوند بی نیاز شد و در «دعاهایش از ارحم الّراحمین خواست که فرجی بفرستد و قرض هایش را ادا فرماید، و صدای ضجه و یا الرحمن الراحمین اش تمام فضای مسجد را پُر کرده بود». در همان زمان بازرگان ثروتمندی در خانه اش خوابیده بود، در خواب به او گفتند: «اکنون مردی، خدای ارحم الراحمین را می خواند و از خدای مهربان و بخشنده ادای دین خود را می طلبد، برخیز و قرض او را ادا کن.» بازرگان ثروتمند از خواب بیدار شد، وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و دوباره خوابید، باز در خواب همان ندا را شنید، تا اینکه در مرتبه سوّم برخاست و هزار دینار با خود برداشت و سوار شتر شد، آنگاه مهار شتر را رها کرد و گفت: آن کسی که در خواب به من امر کرد که از خانه خارج شوم، خودش مرا به مرد محتاج خواهد رسانید. شتر کوچه های شهر را یکی پس از دیگری پیمود و در برابر مسجدی توقّف کرد، تاجر پیاده شد و به طرف مسجد رفت، ناگهان متوجّه شد از درون مسجد صدای گریه و زاری می آید و کسی صدا می زند یا ارحم الرّاحمین... داخل مسجد شد، پیش تاجر ورشکسته رفت و گفت: ای بنده خدا، سر بردار، زیرا خدای ارحم الراحمین دعایت را مستجاب کرد. آنگاه هزار دینار پول را به او داد و گفت: «با این قرض هایت را بپرداز و مخارج زن و بچه هایت را تأمین کن و هر وقت این پول تمام شد و باز محتاج شدی، اسم من فلان، و محلّ کارم فلان جا است و خانه ام در فلان محلّه می باشد، به من مراجعه کن؛ تا دوباره به تو پول بدهم.» تاجر ورشکسته گفت: «این پول را از تو می پذیرم، زیرا می دانم عطا و بخشش خدای ارحم الراحمین است، ولی اگر دوباره محتاج شدم پیش تو نمی آیم». بازرگان گفت: «چرا؟ پس به چه کسی مراجعه می کنی؟» تاجر ورشکسته گفت: «به همان کسی که امشب به او عَرْضِ حاجت کردم و او تو را فرستاد تا کارم را درست کنی. بازهم اگر محتاج شوم، از او که مهربانترینِ مهربانان و بخشنده ترینِ بخشنده ها است، ارحم الرّاحمین است کمک و یاری و مساعدت می خواهم که هیچ وقت بنده هایش را از یاد نمی برد. اگر محتاج شوم باز هم به خدایم که به من نزدیک تر است و دعایم را مستجاب می کند روی می آورم و از او می خواهم، و او هم وسائلی مانند شما را برایم می فرستد و کارم را اصلاح می کند». 📗 ، ج 1 ✍ شهید آیت الله دستغیب کانال امام جواد علیه السلام 👇 لطفاً با ذکر صلوات عضو شوید http://eitaa.com/joinchat/2390163461Cfba74f2ff2
💠انواع روزه ✅ واجب 1: روزه ماه رمضان ۲: روزه کفّاره ۳: روزه قضا ۴: روزه نذر، عهد و قسم* ۵: روزهای که به جهت قرارداد اجاره و یا شرط ضمن عقد بر عهده کسی می‌آید ۶: روزه ي روز سوم اعتکاف ۷: روزه جايگزين قربانی در حج تمتع. (*) در مورد روزه ای که بخاطر نذر، عهد، قسم، قرارداد اجاره و شرط ضمن عقد واجب می‌شود در واقع خود روزه واجب نیست، بلکه وفای به عهد، قسم، قرارداد و شرط واجب است. ✅ مستحب 1: سه روز از هر ماه، (بهترين روش آن، اين است كه اوّلين پنجشنبه ماه و آخرين پنجشنبه ماه و اوّلين چهارشنبه از دهه دوم ماه باشد). ۲: ايام البيض( سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه). ۳: هر پنجشنبه و جمعه.۴: روز غدير(هجدهم ذى الحجه). ۵: روز ولادت پيامبر(هفدهم ربيع الاول). ۶: روز مبعث پيامبر (بيست و هفتم رجب) ۷: روز دحو الارض (بيست و پنجم ذى قعده). ۸: روز عرفه (برای کسی که روزه گرفتن موجب ضعف او در خواندن دعاها نشود.)۹: روز مباهله (بيست و چهار ذى الحجه) ۱۰: اول ماه ذى حجه تا روز نهم. ۱۱: ماه رجب و شعبان؛ تمام يا بعضی از آن، اگرچه از هر كدام يك روز باشد ۱۲: روز نوروز ۱۳: روز اول و سوم محرّم. ✅ مکروه ۱: روزه ی روزعاشورا ۲: روزه ی مستحبی ميهمان بدون اجازه ميزبان ۳: روزه ی مستحبی فرزند بدون اجازه پدر ۴:روزه ی روزعرفه برای کسی که او را از دعا باز دارد. ۵: روزى كه انسان شك دارد روز عرفه است يا عيد قربان. ✅ حرام ۱: روزه‌ي عيد فطر (اول ماه شوال) ۲: روزه روز قربان (دهم ماه ذى‌الحجه).۳: روزه ايام تشريق برای کسی که در منا است (يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ذى حجه) ۴: روزه يوم‌الشک (روزی که نمی‌داند آخر شعبان است يا اول رمضان) به نيت ماه رمضان ۵: روزه سکوت ۶: روزه وصال (اعم است از اينكه يك روز و شب را تا سحر، نيّت كرده روزه بگيرد يا دو روز و يك شب را ) ۷: بنابر احتیاط روزه مستحبی زن بدون اذن در جایی که با حق شوهر منافات داشته و یا شوهر نهی کرده باشد ۸: روزه مريض و هر کس که روزه برای او ضرر دارد ۹: روزه مسافر، به‌جز مواردی که استثنا شده است. ۱۰: روزه گرفتن براى وفاى به نذر معصيتى كه كرده است. 💎کانال استاد امیر صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈• @amirsalehi110
📚 تمام خواندن نماز مسافر 🆔 @leader_ahkam 🍃🍂🍃🍂🍃 🍁💎کانال استاد امیر صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/amirsalehi110