علی (ع) از طرف پیامبر به یمن رفت و بعد از چندی همراه کاروانی با مقداری غنیمت از یمن برگشت و در حجة الوداع به پیغمبر ملحق شد. در همین اثنا یاران و سپاهیانی که با حضرت آمده بودند، شروع کردند به تقسیم غنایم. حضرت (ع) وقتی رسید و دید که همۀ غنایم را تقسیم کرده اند؛ یکی لباسی را برداشته، یکی کفش و دیگری چیز دیگری را، شمشیر را کشید و همه را پس گرفت. به سپاهیان یک مقداری برخورد و برای شکایت پیش پیغمبر آمدند و گفتند: بالاخره ما خودمان یمن رفتیم و این غنائم را آورده ایم، چرا باید علی (ع) این قدر با ما سفت و سخت برخورد کند؟
پیغمبر فرمود: «إِنَّهُ لَخَشِنٌ فِی ذَاتِ اللهِ»؛ علی سختی اش به خاطر خداست
#امیرالمومنین علیه السلام
#لقمه_حرام
#بیت_المال
#عدالت
#تقوا
#مدیریت
#حکومت_اسلامی
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
منذر بن جالوت» در حالی که فرماندار بود، مبلغی را از بیت المال اختلاس کرد و بالا کشید، امیرالمؤمنین (ع) نامه ای تند به او نوشت و احضارش کرد و فرمود: به زندان می اندازمت و تا قِران آخر را باید برگردانی، پول مال بیت المال است.
#امیرالمومنین علیه السلام
#لقمه_حرام
#بیت_المال
#عدالت
#تقوا
#مدیریت
#حکومت_اسلامی
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
شما قضیۀ عقیل را شنیده اید که حضرت با چه شدت و هدَّتی برخورد کرد. حضرت خود می گوید: چهرۀ گرسنۀ بچه های عقیل را دیدم، ولی برای خدا آن برخورد را با عقیل انجام داد
#امیرالمومنین علیه السلام
#لقمه_حرام
#بیت_المال
#عدالت
#تقوا
#مدیریت
#حکومت_اسلامی
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
کسی از اصفهان عسل آورده بود و جزء بیت المال بود. یکی از فرزندان حضرت برایش مهمان آمده بود، آمد یک کاسه از خمرۀ عسل برداشت با اینکه ابورافع خازن بیت المال به او داد و گفت: عیب ندارد از حساب خودم آن را می دهم. و بالاخره وقتی خواستند عسل را تقسیم کنند یک کاسه هم سهم شما می شود. جلوتر از تقسیم مطالبۀ حقش را کرده بود، وقتی امیرالمؤمنین آمد و این وضع را دید به حدی ناراحت شد که از پول خودش داد و گفت: بهترین عسل بازار را بخرید. بعد در آن خمره آن قدر از عسل خریداری شده ریخت که از عسل قبلش نیز بیشتر شد و دائم اشک می ریخت! ابورافع می گوید: آقا هی اشک می ریخت و می فرمود: «اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِوَلَدِی» خدایا! فرزندم را ببخش
#امیرالمومنین علیه السلام
#لقمه_حرام
#بیت_المال
#عدالت
#تقوا
#مدیریت
#حکومت_اسلامی
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
قنبر یک ظرف پول از انبار پول بیت المال آورده در خانۀ علی (ع) و گفت: بالاخره شما رئیس حکومت هستید و حق دارید، چرا این قدر باید سخت بگذرانید؟ امیرالمؤمنین (ع) فرمود: قنبر اگر یک انبان آتش توی خانۀ من می انداختی بهتر از پولی بود که آورده ای! پول را بگیر و برو
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#امیرالمومنین علیه السلام
#لقمه_حرام
#بیت_المال
#عدالت
#تقوا
#مدیریت
#حکومت_اسلامی
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
امام (ع) در نهج البلاغه می گوید: هر کجا جنگ پیچیده تر می شد، پیغمبر مرا جلوی سپاه می فرستاد. در جنگ خندق با «عمر بن عبدود»، در خیبر با «مرحب» و در بدر با «عقبه و شیبه»، در احد با سپاه ابوسفیان جنگید. تعبیر حضرت این است: در دهانۀ آتش جنگ، پیغمبر مرا می فرستاد
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#امیرالمومنین علیه السلام
#پیامبر صلی الله علیه و اله
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
ابن ابی الحدید – عالم معتزلی سنّی – در جلد هفتم شرح نهج البلاغه، می گوید: یک روز من به استادم «سید نعقیب» گفتم: پیغمبر اصحاب زیاد داشته است، اما چرا در میان اصحاب کسی به اندازۀ امیرالمؤمنین از پیامبر تعریف نکرده است؟ بعضی از عزیزان کتاب هایی نوشته اند به نام «پیغمبر در نهج البلاغه» شگفت انگیز است که علی (ع) چه قدر در نهج البلاغه پیامبر را تکریم کرده است، اما چرا؟ زیرا هیچ یک از اصحاب به اندازۀ امیرالمؤمنین پیغمبرشناس نبودند. ابن ابی الحدید می گوید: استادم در جواب پرسش من گفت: «لانَّهُما روحٌ واحدٌ فی جِسْمانِ»؛ زیرا علی و پیغمبر یک روح در دو جسم بودند.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#پیامبر صلی الله علیه و آله
#امیرالمومنین علیه السلام
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
کافی است شما یک دور کتاب «کسایی» را بخوانید. این کتاب هزار سال پیش نوشته شده است. بزرگان اهل سنت مثل «ابن حجر» در مقدمۀ این کتاب می نویسد: «اکْثَرُ اسانِیدِها جادٌ»؛ یعنی اکثر سندهای این کتاب عالی و نیکوست.
کتابی دارد به نام فضائل یا خصائص علی ابن ابیطالب که ترجمۀ فارسی هم شده است. نمی گویم بروید در فضائل امیرالمؤمنین «الغدیر» را بخوانید، گرچه منابع الغدیر اکثراً از کتب اهل سنت است. کتاب این عالم سنی متنی است بِکْسر که همه اش دربارۀ امام علی (ع) است. «مناقب ابن عساکر» و «خصائص نسائی» را ببینید که این منابع چگونه حضرت را معرفی کرده اند
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#امیرالمومنین علیه السلام
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
یک جا دیده نشده است که امیرالمؤمنین (ع) با پیغمبر مخالفت و یا در مقابل رسول خدا اظهار وجود کرده باشد. خودش می فرماید: مثل بچه شتری که دنبال مادرش می رود این گونه من پیرو و سرباز پیغمبر بودم: «أَثَرَ أُمِّه»
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#پیامبر صلی الله علیه و آله
#امیرالمومنین علیه السلام
#اطاعت
#ولایتمداری
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
💠 استغفار ملّی
تأثیر #استغفار در یکی از سختترین میدانهای زندگی یعنی میدان مبارزهی آشکار با دشمن است که در این آیهی شریفه، در سورهی مبارکهی آلعمران میفرماید:
" وَ کَأَیِّن مِن نَبیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفوا وَ مَا استَکانوا وَ اللهُ یُحِبُّ الصّابِرین، وَ ما کانَ قَولَهُم اِلّا اَن قالوا رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا "
یعنی این کسانی که در میدان جنگ [همراه] با پیغمبران مجاهدت میکردند ــ که اینجا ضمناً جهت حرکت پیغمبران هم معلوم میشود؛ تصوّر نشود که پیغمبران در خانهها نشسته بودند، یا مثلاً همیشه در مساجد و معابد و مانند اینها [بودند]؛
نخیر ــ در میدانهای جنگی که پیغمبران میرفتند و با دشمنان مبارزه میکردند، این ربّیّون یا ربّانیّون و خداپرستان و محورهای خداپرستی دعایشان این بود:
" رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا عَلَى القَومِ الکافِرین"؛
یعنی رابطهی #استغفار با جنگ، با ثبات قدم، با نصرت؛ این است دیگر؛ #استغفار این جور است.
اگر انسان به معنای واقعی کلمه از خدای متعال به خاطر خطاها و کوتاهیها و مانند اینها طلب مغفرت کند و معذرتخواهی کند، خدای متعال جواب میدهد دیگر؛ این، صریح آیهی قرآن است.
آن وقت پاسخ خدای متعال به اینهایی که استغفار کردند و به خدای متعال گفتند که ما را نصرت بده، این بود:
"فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَحُسنَ ثَوابِ الآخِرَة؛"
قبل از آخرت، در دنیا پاسخ اینها را داد، به خاطر استغفاری که کرده بودند.
پس درس قرآن شد مدد گرفتن از #استغفار برای پیروزی در میدانهای گوناگون؛ یعنی نگاهمان به #استغفار این نباشد که مثلاً فقط برای گناهان شخصی و برای شستشوی دل خودمان #استغفار کافی است؛ نه، #استغفار در میدانهای ملّی، در میدانهای بزرگ اجتماعی کارکرد دارد، تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ میرساند.
۱۴۰۱/۰۱/۲۳
📔کتاب تشکیلات توحیدی
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#استغفار
#اجتماع_مومنین
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
روضه حضرت زهرا
السّلام علیک یا فاطمة الزهراء، یا بنت رسول الله، یا قرة عین النبی المصطفی.
بنابر نقل هفتاد و پنج روز مثل چنین روزی، ما بین نماز مغرب و عشاء زهرای مرضیه جان به جان آفرین تسلیم کرد. در حالی که قرآن می خواند و زبانش به ذکر و ثناء مشغول بود. مرحوم حاج شیخ عباس تعبیرش این است: بعد از نماز مغرب زهرای مرضیه در چنین روزی به شهادت رسید. لذا اگر روایت اول فاطمیه درست باشد، امشب شب دفن زهرای
خطبه 22 نهج البلاغه در بیان این مصیبت است. وقتی بدن را امشب برداشتند، کجا به خاک سپردند؛ نمی دانم در خانه، مسجد و یا بقیع، اما امیرالؤمنین (ع) تنها آمد عزیزش را در میان خاک نهان کند، خیلی بر آقا سخت گذشت. زهرایی که همه جا یار و همدمش بود، مخصوصاً که می بیند در دفاع از علی به شهادت رسید. در این دفاع بازویش متورم شد. لذا امشب وقتی آمد زهرایش را به خاک بسپارد، صدا زد: یا رسول الله، خودت کمکم کن. خدا! خودت کمکم کن. من چگونه این گُلم را میان خاک بگذارم. «اللَّهُمَّ إِنَّهَا أَمَتُکَ»؛ خدایا! این زهرای توست «وَ بِنْتُ رَسُولِکَ»؛ و دختر پیغمبر توست «اللَّهُمَّ وَ اجْمَعْ بَیْنَهَا وَ بَیْنَ أَبِیهَا»[23] خدایا! امشب مهمان توست، شب اول قبر اوست.
زهرایش را میان خاک گذاشت، یک وقت رو کرد به قبر رسول الله: «السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَةِ فِی جِوَارِکَ»[24] یا رسول الله!
زهرایش را میان خاک گذاشت، یک وقت رو کرد به قبر رسول الله: «السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَةِ فِی جِوَارِکَ»[24] یا رسول الله! بلند شو ببین علی تنها مانده است. «أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ»، فاطمه جان! دیگر خواب ندارم، دیگر حزنم تمام شدنی نیست. «لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِینَ عَلَیْنَا لَجَعَلْتُ الْمُقَام» لذا اگر نبود حرف و سخن و خطر دشمن، دیگر از کنار قبرت نمی رفتم و همین جا می ماندم و مقیم می شدم. یا رسول الله! یادت است که شب عروسی دست زهرا را در دستم گذاشتی فرمودی این امانت من است. یا رسول الله! هنگامی که جان می دادی دوباره این جمله را تأکید کردی علی جان! فاطمه امانت است «یَا رسُولَ الله قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَة»، من امانت را برگرداندم. [25] نماز و قرآن خواند، بعد هم خم شد صورتش را روی خاک قبر زهرا گذاشت. وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ. [26]
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
✓خاکسپاری
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
سخنرانی حجت الاسلام رفیعی؛ تفسیر آيات مورد استناد در خطبه فدکيه حضرت زهرا؛ جلسه پنجم
https://hawzah.net/fa/Lecture/View/76039/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AD%D8%AC%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C%D8%9B_%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1_%D8%A2%D9%8A%D8%A7%D8%AA_%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%AF_%D8%AF%D8%B1_%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87_%D9%81%D8%AF%DA%A9%D9%8A%D9%87_%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA_%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%9B_%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87_%D9%BE%D9%86%D8%AC%D9%85
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#خطبه_فدکیه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#سخنرانی
#استاد_رفیعی
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
عقیدۀ عده ای از آنها بت پرستی بود و خرافات عجیبی در جامعه پیش از اسلام وجود داشت که هنوز متأسفانه در جوامع گاهی دیده می شود که همان ها حاکمیت دارد. به طور مثال آن ها وقتی می خواستند باران ببارد، چوبی را به دنبال گاو می بستند و آن را آتش می زدند و حیوان نعره می زد و فرار می کرد، وقتی حیوان می دوید آتش جرقه می زد؛ آن ها می گفتند این نعره و جرقه را ما به فال نیک می گیریم که باران می آید. کارهای نیکی که انجام می دادند و نوع قربانی ها و نوع برخوردهایشان خرافاتی بود بالاخره از نظر اعتقادی این طور بودند.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#جاهلیت
#خرافات
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
از نظر رسوم و عادت، رفتارهای غلطی در بینشان رایج بود. تعصبات عجیبی داشتند؛ مثلاً می گفتند: بهترین داماد قبر است و وقتی دختر را دفن می کنی این بهتر از آن است که بزرگش کنی و به شوهر بدهی! اینکه بهترین داماد قبر است ضرب المثل بود در میان اعراب جاهلی. نگاهشان به زن کاملاً منفی بود، نه حق رأی برای او قائل بود، نه در آمار آنها را جزء زندگان به شمار می آوردند، نه علم به آنها یاد می دادند و نه تعداد زوجات حد و اندازه داشت.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#خرافات
#تعصبات
#جاهلیت
#زن
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
یکی از ویژگی های جاهلیت به تعبیر قرآن «تعصب» است. «إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیةَ حَمِیةَ الْجَاهِلِیةِ»؛ [5] «حمیة» به معنای تعصب جاهلی است. عرب را بر غیر عرب ترجیح می دادند؛ همشهری را بر غیر همشهری ترجیح می دادند. البته باید بدانیم که عیبی ندارد کسی همسرش را دوست داشته باشد، و یا هم وطنش را دوست داشته باشد. تعصب جاهلی این طور نبود. از امام سجاد (ع) روایت داریم که تعصب این است که کسی آدم های بد شهرش را بر آدم های خوب شهرهای دیگر ترجیح دهد. [6]
به فلانی رأی می دهم چون ملیت و نژادش از ماست این تعصب می شود: یعنی اینکه انسان بی مبنا و بدون دلیل عقلانی از چیزی دفاع کند. مثلاً بگوید چون بابای من این را گفته درست است. در مجمع البیان آمده است که برخی از پدران دست بچه هایشان را می گرفتند و پیش نوح پیغمبر (ع) می آوردند؛ به بچه هایشان می گفتند وصیت می کنم به حرف های این آدمی که می بینید گوش فرا ندهید او آدم خطرناکی است. باید دانست که این تعصب است. «اسعد بن زراره» به مکه آمد تا طواف کند، به او می گفتند: پنبه در میان گوش هایت بگذار تا حرف های پیغمبر را نشنوی! نوح پیغمبر سخن می گفت «جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ »؛ انگشتانشان را می گذاشتند در گوش هایشان که حرف های او را نشنوند، « وَ اسْتَغْشَوْا ثِیابَهُمْ»[7]؛ روی صورتشان پارچه می کشیدند تا نوح را نبینند.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#تعصب
#لجاجت
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
نفی تعصب
در صدر اسلام کسانی را داشتیم که این تعصب را شکستند؛ مثل «زید بن حارثه»، او سالها خدمت پیغمبر خدا بود – غلام حضرت خدیجه بود – روزی بابا و عمویش که مشرک بودند آمدند خدمت پیغمبر و گفتند: یا رسول الله! ما مدتی این بچه را گم کرده بودیم و دنبالش می گشتیم، فکر کردیم که از بین رفته است، حالا که فهمیدیم خدمت شماست، اجازه بدهید او را ببریم. حضرت فرمود: عیب ندارد، اختیار با خودش است. زید با اینکه از هشت سالگی پیش خدیجه کبری و پیغمبر بزرگ شده بود پس از مقداری تأمل عرضه داشت: من از پیغمبر خدا چیزهایی دیده ام که نمی توانم رهایش کنم. پدر زید به او گفت: اگر با ما نیایی اعلام می کنم که بچۀ من نیستی، اعلام نفی ولد می کنم، زید از فرمان پدر سرباز زد و پدر زید اعلام کرد که او از من نیست. پیغمبر هم بلافاصله اعلان کرد، زید غصه نخورد من بابایت[8] هستم. با وجود اینکه قرآن تأکید دارد پیغمبر بابای کسی نیست. زید با پیامبر بود تا اینکه در جنگ موته به شهادت رسید تنها شهید موته زید بن حارثه است.[9]
عروة بن مسعود» که از مشرکین طائف بود، از طائف آمد و مسلمان شد. گفت: بت پرستان اشتباه می کنند، چرا با پیغمبر مخالفت می کنند. اتفاقاً قبیله اش سرش ریختند و آن قدر او را زدند تا شهید شد. رسول خدا فرمود: مثَل عُروَه، مثَل مؤمن آل یاسین است که مردم او را کشتند. [10] وقتی می فرمود «اتبعوا»، مردم! حرف پیغمبر را گوش دهید «وَ جَاء مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یسْعَی قَالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ اتَّبِعُوا مَن لاَّ یسْأَلُکمْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُونَ»[11] مردم ریختند او را زدند و کشتند و به سخنش نیز گوش نکردند.
در تاریخ افرادی داشتیم که تعصب را شکستند، ولی اینها استثناء هستند. پدر و چهار تا برادران «ابان بن سعید» مشرک بودند و در جنگ بدر با پیغمبر جنگیدند که دو تا از برادرانش در این جنگ کشته شدند؛ اما خودش تصمیم گرفت تا راجع به اسلام تحقیق کند، از راهبی هم سؤال کرد، گفت: یک کسی بین ما آمده و می گوید: من پیغمبرم. ویژگی هایش نیز این است. راهب گفت: این هایی که تو می گویی نشان می دهد که همان پیغمبر آخرالزمان است. قرآن می فرماید: یهودی ها پیغمبر را می شناختند، پیغمبر گرامی اسلام همان است که در تورات و انجیل به مردم وعده داده شده بود. ابان آمد و مسلمان شد، پیغمبر هم او را به عنوان استاندار بحرین گماشت. بعد از رحلت پیغمبر، یکی از کسانی که در مقابل سقیفه ایستاد ابان بن سعید بود. او با خلیفۀ اول بیعت نکرد و از امیرالمؤمنین (ع) تا آخر دفاع کرد.[12]
نخستین ویژگی تعصب ناپسند
جامعه جاهلی جامعه ای است که تعصب بی خود دارد. آدمی باید نسبت به دین، حجاب و عفافش تعصب داشته باشد؛ اما تعصب های نادرست و ناروا مثل اینکه بابام مشرک است، بنابراین من هم می خواهم مشرک باشم، برادرم مال فلان قبیله است، من هم می خواهم به قبیله او رأی بدهم، این کار در بینش دینی طبق آیه 26 سوره فتح، حمیّت جاهلی است.
بدحجابی و تعصب
دومین اخلاق جاهلی طبق آیه 33 سورۀ احزاب «تبرج» است «وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَی»، زن ها در دوران جاهلیت روسری را طور خاصی روی سرشان می انداختند، طوری که روسری پشت گوش می رفت و سینه ها و گردن پیدا می شد، لذا حجاب زن ها در جاهلیت به همین میزان بوده است. قرآن اسم این رفتار زنانه را «تبرج جاهلیت» گذاشته است. تبرج به معنای بروز و آرایش است. کتاب خدا می فرماید: زن های پیغمبر! زن های مسلمان! شما مثل زن های دوران جاهلیت بیرون نیایید «لا تَبَرَّجْنَ» جاهای خاص بدنتان را نشان ندهید و خود را در دهن مردها نیندازید، مثل زن های جاهلیت که سینه و گلویشان را مردها می دیدند. اسلام سفارش دارد که «خمار» استفاده کنید. خمار؛ روسری بلندی است که روی سینه، گردن و دست ها را می گیرد. و «جلباب» استفاده کنید؛ جلباب لباس بلندی است که تمام بدن را می پوشاند. حضرت زهرا (س) پیش از اینکه به مسجد بیاید این دو را پوشید. در تاریخ دارد که «لاثَتْ خِمَارَهَا عَلَی رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا»[13] این روسری های کوچک به تعبیر قرآن مال جاهلیت پیش از اسلام است که برای بروز دادن خودشان، زن ها آن را روی سر می انداختند تا زمینۀ فحشا، زنا، گول زدن مردها را فراهم آورند.
تعصب پسندیده
اما تعصب پسندیده؛ دوست داشتن امام و دین پسندیده است. امام صادق (ع) از جایی می گذشت دید مردی روی زمین افتاده و ناله می زند. امام به یکی از اصحاب فرمود: برو ببین چه شده است. او آمد و دید فردی که روی زمین افتاده تشنه و گرسنه است. آمد عرضه داشت: یابن رسول الله! از گرسنگی و تشنگی دارد می نالد، اما من او را می شناسم او یهودی است؛ بیایید برویم. امام صادق (ع) عرضه داشت: «اَ وَ لَمْ یَکُنْ اِنْسانَاً»؛ مگر انسان نیست، یهودی باشد؛ این چه حرفی است که تو می زنی. امام بلافاصله فرمود آب و غذا برایش ببرید. [14] اینجا جای تعصب نیست، اینکه چون یهودی است آب و غذا به او نمی رسانم این درست نیست.
ضله بنی ساعده، مُعَلّی بن خُنَیْس می گوید: گفتم آقا! اینها که شیعه نیستند و اصلاً شما را قبول ندارند. امام فرمودند: من نان می برم چون او زن و بچه دارد. لذا اسلام حسابی را روی انسانیت انسان ها باز کرده است و یک حساب دیگری هم روی مذهب دارد. اما در ابتدا نگاه نمی کند که این یهودی است یا مسلمان چون دارد می میرد و تشنه است باید به آنها آب داد «إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیةَ حَمِیةَ الْجَاهِلِیةِ»[15] و «وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَی».
سوءظن ویژگی دیگر جاهلیت
دربارۀ ظن و گمان جاهلی، قرآن می فرماید: گمان جاهلی نداشته باشید. آیه در حال و هوای «ٱحد» نازل شده است. بعضی ها گمان می برند «یظُنُّونَ بِاللّهِ غَیرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیةِ»[16] ظن جاهلیت، یعنی اینکه انسان نسبت به دیگران بدگمان باشد. در جنگ احد به ظاهر مسلمانان شکست خوردند، ولی چون خدا با آن ها بود پیروز خواهند شد. [17] پیامبر در صلح حدیبیه می فرمود: درست است که نگذاشته اند ما به مکه برویم؛ ولی در آینده می رویم و پیروزی با ماست، اما منافقین گمان بد می ورزیدند. این را گمان جاهلیت می گویند. لذا اسلام می گوید گمان اسلامی این است که تا می توانی کار مردم را حمل بر صحت کن. کسی نباید به پیغمبر گمان بد بورزد، حتی به مردم عادی می فرماید: «ضَعْ أَمْرَ أَخِیکَ عَلَی أَحْسَنِه»[18] تا می توانی کار مردم را حمل بر صحت کن
است. یک انسان چه بچۀ پنج – شش ساله چه مرد هفتاد – هشتاد ساله، چه مسئول باشد و چه رعیت فرق نمی کند دیه اش ثابت است.
حال حضرت زهرا به کسانی که در سقیفه اند می فرماید: شما به حکم جاهلیت برگشتید، می گویید ما از علی (ع) به این دلیل و به فلان توجیه خوشمان نمی آید، پس با یکی دیگر بیعت می کنیم! ما احساس می کردیم فدک یک جای پر درآمدی است و الان هم حکومت نیاز به مال دارد حالا آن را می گیریم. این منطق و حکم جاهلیت است «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ»[21] شما مثل جاهلیت دارید حکم می کنید. خودتان نشستید و دوختید و بریدید که «النُّبُوَّةُ و الامامَةُ لا تَجْتَمِعانِ فی بَیْت واحده»؛ نمی شود پیغمبری و امامت از یک خانواده باشد. نمی شود امیرالمؤمنین خلیفه باشد زیرا سنش کم است، نمی شود فدک مال زهرا باشد زیرا او یک نفر است و جامعه بیشتر است. ما می دانیم مالک تو هستی؛ ولی ما تصمیم گرفتیم آن را بگیریم این حکم جاهلیت است و اسلام آن را اجازه نمی دهد. پیغمبر خدا در جنگ خیبر به چوپان یهودی فرمود: می خواهی مسلمان شوی، مسلمان شو؛ ولی این گوسفندان امانت است، برو آنها را به یهودی صاحب مال بده. درست است که ما در خیبر داریم با یهودی ها می جنگیم؛ اما گوسفندانشان امانت است و آنها را تصاحب نمی کنیم، برو گوسفندان را به صاحب آنها برگردان و بعد بیا. [22] حضرت رسول، کلید خانۀ کعبه را به عثمان بن طلحه برگرداند و فرمود: تو کلیددار خانۀ خدایی، و کلیدداری را در قانون دینی برای او بیان می کند. خدایا! به همۀ ما توفیق شناخت فاطمه و گام برداشتن در مسیرش را عنایت بفرما!
🗓تقویم شیعه؛
☑️ ۱۷ مرداد سالروز وفات زعیم حوزه علمیه، مرحوم آیتاللهالعظمی حاج سیدابوالقاسم خویی "رحمةاللهعلیه"
💠 روضه خانگی
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
● حاج آقا جواد گلپایگانی نقل کردند که مرحوم آقای خویی فرمودند:
ما در نجف اشرف در خانه بسیار کوچکی زندگی میکردیم. خانمم روضه میگرفت و مزاحم مطالعه من بود.
● من به ایشان گفتم: روضهخوانی در منزل مزاحم مطالعه من است، روضه ترک شد، ولی مبتلا به چشمدردی شدم که هر چه به دکتر مراجعه کردم، خوب نشد و دکترها از معالجه آن مأیوس شدند.
● متوسّل شدیم، در عالم خواب به من گفتند: بنا بود شما کور شوید، ولی حالا که متوسّل شدید، با تربت استشفا کنید. با تربت استشفا کردم چشمم خوب شد.
📚جرعهای از دریا؛ ج۲؛ ص۶۸۱
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#عزاداری
#روضه
#ادب
#مکافات_عمل
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh