📚برشی از یک کتاب:
برای به سامان رسیدن #نظام_اسلامی، سه مرحله وجود داشت:
مرحله ی اول، #شالوده_ریزی_نظام بود که با این کارها انجام گرفت.
مرحله دوم، #حراست از این نظام بود.
موجود زنده ی رو به رشد و نموّ که
همه ی صاحبان قدرت اگر او را بشناسند، از او احساس خطر می کنند، قهراً دشمن دارد.
اگر پیغمبر نتواند در مقابل دشمن، هوشیارانه حراست کند، این نظام از بین خواهد رفت و همه ی زحماتش بی حاصل خواهد بود.
مرحله سوم، عبارت از #تکمیل و #سازندگی_بناست.
این سه کار در عرض هم انجام می گیرد.
یک گروه اشرافِ متکبّرِ قدرتمندِ متنفّذ با هم بر #مکه حکومت می کردند.
اینها با هم اختلاف داشتند، امّا در مقابل این مولود جدید (اسلام)، با یکدیگر همدست بودند.
پیغمبر می دانست خطرِ عمده از ناحیه ی آنهاست.
#پیغمبر احساس کرد اگر بنشیند تا آنها سراغش بیایند، یقیناََ آنها فرصت خواهند یافت؛ لذا سراغ آنها رفت؛ منتها به طرف مکّه حرکت نکرد.
راه کاروانیِ آنها از نزدیکی مدینه عبور می کرد؛ پیغمبر تعرض خودش را به آنها شروع کرد، که #جنگ_بدر، مهمترینِ این تعرض ها در اوّل کار بود.
علّت اینکه #خدای متعال در #جنگ بدر راه مسلمانان را از درگیری با کاروان به درگیری با #لشکریان مسلح عوض کرد چه بود؟
علّت این بود که #مسلمانان، نزدیک را می دیدند.
و #اراده و #مشيت الهي در تعقيب يك #هدف دور بود.
" وَ يُريدُ اللهُ أن يُحِقَّ الحَقَّ بِكَلِماتِه "
خدا مي خواهد حقّ در صحنه جهان
جا بيفتد،
" لِيُحِقَّ الَحقَّ و يُبطِلَ الباطِلَ و لَو كَرِهَ المُجرِمون "
مي خواهد #باطل كه بايد زائل بشود و #طبيعتش زوال پذير است، يك باره براُفتد.
📚منبع: كتاب انسان 250 ساله، ص 44 الی 46
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313