📜 #برگےازخاطرات_افلاڪیان
هميشه #پارچه سياه كوچکی
بالای جيب لباس سبز پاسداری اش دوخته شده بود؛ دقيقا روي قلبش...
روی پارچه حک شده بود "#السلام_عليك_يافاطمة_الزهرا"
همه میدانستند #حاج_محسن ارادت دور از تصوری به #حضرت_زهرا دارد... هر وقت پارچه سياه كم رنگ ميشد از تبليغات، پارچه نو ميگرفت و به لباسش مي دوخت....
كل #محرم را در اوج گرمای جنوب با پيراهن مشكی ميگذراند.
در گردان تخريب هم هميشه توی عزاداری و خواندن دعا پيشقدم بود.
حاج محسن بين عزاداري ها بارها و بارها دم "#يازهرا(س)" ميداد و هميشه عزاداري ها رو با ذكر #حضرت_زهرا(سلام الله عليها) به پايان مي برد.
پ.ن:
#معبرهای ما فرق میکند
با معبرهای شما!!
نوع ِ#سیم_خاردارهایش ... #مین_هایش ...
#فرمـــانده!
تخریبچی هایت را بفرست ...
اینجـا، گرفتار ِمعبر ِ#نفسیم ...
#گناه احاطه کرده تمام خاکریزهایمان را ..
#فرمانده_ی_گردان_تخریب
#شهید_محسن_دین_شعاری 🌷
#گردان_تخریب
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
شـادی روح شهدا #صلوات
#ثواب_نشر_مطالب_هدیه_به_امام_زمان_عج
◾️هر سال #محرم که میشد، با بچههای محل تکیهای برپا میکردیم، تو پارکینگ خونه شهید ولایتی.✨
◾️یک سال به خاطر یه سری از مشکلات نمیخواستیم تکیه رو برپا کنیم. تو جمع رفقا، حسین میگفت هر طور شده باید این سیاهیها نصب بشه، باید این روضهها برقرار باشه.☝️
◾️حسینی که از جون و دل مایه میگذاشت در خونه ارباب و نمیخواست هیچ جوره کم بزاره، وقتی دید کسی همراهیش نمیکنه اومد در خونه ما؛ گفت من دلم نمیاد که امسال تکیه نباشه☝️، سیاهیها و پرچم رو ازم گرفت و رفت..
◾️اون شب خودش تکیه رو برپا کرده بود؛ تنهای تنها. از قرار معلوم شب رو هم تو تکیه خوابیده بود. صبح روز بعد سراسیمه و البته با خوشحالی زنگ خونمون رو زد.😍
بهش گفتم چی شده حسین جان!؟
◾️گفت: دیشب که پرچم ها و سیاهیها رو نصب کردم تو همون تکیه خوابم برد😴. تو خواب دیدم #امام_حسین(ع) اومده تو پارکینگ خونمون و به من گفت احسنت👌🌺! چه تکیه قشنگی زدی و دستی به سیاهیها کشید و بهم خسته نباشید گفت.☺️🌸
◾️وقتی حسین این جملات رو میگفت، اشک تو چشمای قشنگش حلقه زده بود😢، میدیدم که چقدر خوشحاله از اینکه کارش مورد قبول ارباب واقع شده بود.
🔻عکس مربوط به عزاداری عاشورای سال ۹۷🕊💔
#شهید_مدافع_وطن
حسین ولایتیفر 🌱
#شهادت_امام_محمد_باقر (ع)
#السلام_علیک_یا_محمد_بن_علی_ایهاالباقر
دم بہ دم در فراٺ چشمانٺ
ماتم #ڪربلا مجسم بود
چشم تو لحظہ اے نمےآسود
همہ ی عمر تو #محرم بود
#آجر_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 #پادکست ویژه #محرم
♨️تفاوت یاران امام زمان با یاران امام حسین چیست؟
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤 حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان
خدایا🙏
نزدیک #محرم است
مال مان
جان مان
زندگیمان فداےحسین
خدایا🙏
دراین ساعات آخرذیحجه
مارابخشش،ازگناهان
مابگذرکه بادلی
پاک ونورانےواردمحرم شویم
آمین🙏
🏴 شب دوم #محرم: ورود کاروان حسینی به کربلا
امام(ع) پس از بیست و چند روز خروج از مکه و طی مسیر، در نزديكی شهر کوفه به وسيله «حر بن يزيد رياحی» و سپاهيانش كه مأمور راه بستن بر كاروان ایشان بودند متوقف شد.
پس از مذاكرات طولاني كه بين امام(ع) و حر صورت گرفت و بعد از آنكه حر گفت "اكنون كه از فرمان عبیدالله ابا داری، راهی برگزين كه نه به كوفه روی و نه به مدينه بازگردی تا من به امير نامه بنويسم"، حضرت(ع) راه قادسيه را انتخاب فرمود.
لشكر ظلمت و كاروان نور چند روز سايه به سايه يكديگر حركت می كردند تا اينكه روز دوم محرم در نزديكي روستای "نينوا"، نامهای از «عبيدالله بن زیاد» به حر رسيد كه در آن نوشته بود: "همان هنگام كه نامه من به تو رسيد، حسين را نگاهدار و بر او تنگ بگير و او را در بياباني بی پناه و بی آب فرود آور".
حر بر امام و اصحاب او سخت گرفت تا آنها را مجبور نمايد در همان مكان بی آب و آبادی كه نامه به دستش رسيده بود اتراق كنند. امام به او فرمود: "وای بر تو! بگذار در آبادی و روستايی فرود آیيم" حر گفت: "نه، به خدا قسم نمی توانم. اين نامه رسان را بر من جاسوس كرده اند و بايد در همينجا بمانی".
«زهير» كه يكي از ياران امام بود گفت: "ای پسر رسول خدا! جنگ با اين جماعت، آسان تر از نبرد با كساني است كه بعداً به آنها ملحق خواهند شد. بگذار با آنها بجنگيم". امام فرمود: "من آغازكننده جنگ نخواهم بود".
آنگاه نام آن سرزمين را پرسيد. گفتند نام اينجا "عقر" است. دوباره پرسيد: آيا نام ديگري ندارد. گفتند: به اينجا نینوا نيز مي گويند. نام ديگری هم دارد كه "كربلا"ست. پس حضرت فرمود: "اللهم اني اعوذ بك من الكرب والبلاء. اينجا مكان رنج و اندوه است".
آنگاه ياران را فرمود: "همين جا فرود آييد كه جدم رسول خدا به من خبر داد كه خون ما بر اين زمين ريخته می شود و در اينجا دفن خواهيم شد". سپس دستور داد كه خيمه ها را رد همان سرزمين بي آب و علف برپا كردند.
ا▪️▪️🔲▪️▪️ا
این زمین داغ به دل میدهد آخر... برویم
در من آشوب شده جانِ برادر برویم
خاک اینجا چقدر بوی جدایی دارد
زینت دوش نبی؛ جانِ پیمبر(ص) برویم
حنجر نازک شش ماهه شبیه است به گل
میشود سخت در آغوش تو پرپر… برویم
کینه دارند به اسمش! به خدا می آید
لشکری تشنه به خونِ علی کبر(ع)… برویم
کمرت میشکند داغ برادر سخت است
به أبالفضل(ع) نگاهی کن و دیگر برویم
نیزه میبارد از این قومِ به ظاهر مؤمن
دست هاشان همه آلوده به خنجر… برویم
سایهٔ روی سرم؛ خیمه نزن! برگردیم!
دل ندارم که نباشد به تنت، سر... برویم
بر زمین میخوری و وای بمیرم! نگذار
قتلگاهت بشود قاتلِ خواهر… برویم
فکر گودال مرا سخت به هم میریزد
نشود غرق «بنیَّ» لبِ مادر!… برویم
کرده تأثیر بر آنها به خدا نانِ حرام
تا که دستی نرود جانبِ معجر… برویم
چه بگویم به گلت؟! چونکه ندارد هرگز
طاقت دوری بابا دلِِ دختر… برویم
گرچه تقدیر بر این است که بی یار و غریب
سمتِ داغی که شد از پیش مقدّر برویم!
ا▪️▪️🔲▪️▪️ا
🏴
بسم رب المهدی
🔸گفتم:
اگر در کربلا بودم، تا پای جان،
در کنار امام حسین (علیه السلام)
می جنگیدم و دفاع می کردم و
جانم را نثارش می ساختم...
حیف که آن روز نبودم...
🔹گفت:
یکحسین(علیه السلام) زنده داریم!
نامش مهدی (عجل اللّٰه) است...
و هنوز تنها و غریب است!
تا کنون برایش چه کرده ای؟
🔸سکوت، سخت بر زبانم سنگینی می کرد!
راست میگوید!
امام حسین (علیه السلام) #امام_زمان کوفیان بود و
امام مهدی (عجل اللّٰه)
#امام_زمان ما...
-------------------------------
ما هم یک حسین (علیه السلام) داریم!
و نیاید آن روزی که
همچون کوفیان راهیِ قتلگاهش کنیم...
#حواسمان_باشد...
#تلنگر
#محرم
#امام_حسین_ع
#امام_زمان_عج
〰〰〰🏴🏴〰〰
YEKNET.IR - vahed 1 - shabe 5 moharram1399 - mojtaba ramazani.mp3
4.2M
🔳 #واحد سوزناک #محرم
🌴نگاه کن عمه جون عمو رفته از حال
🌴دست من رو ول کن شلوغ شد تو گودال
🎤 #مجتبی_رمضانی
شب #نهم_محرم
#حضرتعباس علیهالسلام
طرح از #پرواز
📚موضوع مرتبط:
#حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شهدا_و_امام_حسین_علیه_السلام
📆مناسبت مرتبط
#محرم
امـــــــــــاامـــــــــاافـــســــوســـــ😔
سخنــےازبـزرگان
؛{ما داسـتان کربلا را از روز تاسوعا می دانیم و عـصر عاشورا ختمش می کنیم؛ بعد دیگـر نمی دانیم چه شد! داسـتان کربلا, نه از آغاز تاسوعا و یا محـرم شروع می شود و نه به عصر عاشـورا و اربعین تمام می شـود. این است که از دو طرف قیچی اش کردیـم و آن را از معنی انـداختیم, مثل قلبی که از داخل بدن در بیاوریـم, که دیگر قلب نیسـت. باید قلب را در این سینه و اندام بزرگ بـشری و در تسلسـل عظیم یک دست تاریخ انسان بگذاریـم؛ و آن وقت تپـش پیدا می کند و آن وقـت خون “حسـین”, خون می شـود.}}
بخدا قسـم درد ناک اســت.😭
والله زمانه ی عجیـبی است!💔
برخی مردمـان امام گذشته راعاشـقند، نه امام حاضر را!😔
میدانی چــرا؟!🧐
امام ِگذشته را هرگـونه بخواهند تفسـیرمی کنند،
اما امام ِحاضر را بایـد فرمان ببرند.
وکوفـیان عاشـورا را اینگونه رقم زدند …👌
#محرم🏴
#ما_ملت_امام_حسینیم💔🕊
❖
در این "روز عاشورا"🏴
تو خلوتهای خودتون
هر جایی که "دلتون لرزید"..
یا "گوشه ے چشمتون اشکے"جمع شد.
بگویید که "خداوندا به حق"
"امام حسین" مستجاب کن
"دعای" کسے که با "اشکهایش"
"تو را صدا میزند"..
به عشق امام حسین(ع)♡
برای همه دعا کنیـد🖤
التماس دعا🙏
🖤عاشورای حسینی تسلیت باد🖤
#محرم #عاشورا 🏴
#لبیک_یا_حسین 🏴
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #کلیپ «عزادار حقیقی»
👤 استاد #شجاعی
🔺 این اشک میخواد ما رو به کجا ببره؟ نکنه با بی غیرتی و ذلت برای امام حسین گریه کنیم...!!
🏴 ویژه #محرم
📥 دانلود با کیفیت بالا
باز بغص دوری ات راه گلو را بسته است
#اربعینت باز کن این #مرزهای_بسته را...
#اربعین
#محرم
#صبحتون_حسینـے ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴بوی محرم ...
⚫️امشب ، شب اول محرم
#محرم
تنها دلیل زندگیم اربابم حسین(علیهالسلام)
تنها امید زندگیم اربابم حسین(علیهالسلام)
تنها راه نجاتم اربابم حسین(علیهالسلام)
#محرم
#شهید_هادی_شجاع #وهب_سپاه 🕊🌺
#خصوصیات_اخلاقی_شهید
🌸 #عاشق اهل بیت بود ده #دقیقه قبل از شهادت گفته بود جان زهرا من رو در روز تاسوعا خاکسپاری کنید، ودر شب شهادت حضرت قاسم هشتم محرم 94 به شهادت رسید.
🌸#نماز_اول وقت تو مسجد بود ما هیچ وقت اونو تو منزل نمیدیم خادم مسجد بود نوکری اهل بیت رو با جون و دل میکرد ، همیشه اگر میخواستیم ببینیم باید میرفتیم تو مسجد میدیدیم.😊
🌸همش تکیه کلامش این بود توکل به خدا کن از بنده هاش نخواه حتی ما نمیدونستیم تو سپاه چه مقامی داشت بعدا فهمیدیم تکاور و تک تیرانداز بود.✅
🌸اصلا اهل غیبت با تهمت نبود، عصای دست پدر و مادرش بود نوکری برادر مریضش و میکرد هیچ وقت از ما توقع چیزی رو نداشت.💔
#نقل_از_پدربزرگوار_شهید
#نحوه_شهادت #اصابت_تیربه_پهلو
#محرم94_شب_حضرت_قاسم💔
#دامادی_که_بعد_از_ده_روزپرکشید
#الگوی_خودسازی
#محرم🏴🚩
#امام_حسین علیه السلام🏴
علامہامینےشبتاسوعاوعاشورا
براۍامامزمان"عجالله"
صدقہکنارمیگذاشتند
ومیگفتند:
امشبقلبنازنینحضرتدرفشاراست...💔
#اباعبدالله
#تاسوعا
#عاشورا
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#محرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھدا
اگر میخواهی عاشقِ چیزی شوی،
با عمل و رفتارت عاشق شو! مثلا
اگر میخواهی عاشقِ حسین(ع)شوی؛
هر روز در یک ساعتِ مخصوص بگو:
"صلی الله علیك یا اباعبدالله"
| استاد پناهیان |
#محرم
#ورود_به_ماه_محرم
دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم
سلام ماه حسین جان و گریه های محرم
چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه
شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم
چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب
چه اشک ها که بریزند در عزای محرم
به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال
منم گدای حسین و منم گدای محرم
تمام سال صدای حسین حسین می آید
از آن دلی که شود سخت مبتلای محرم
پیام فاطمه این است: شیعیان حسینم!
سلوک روضه بگیرید پا به پای محرم
سلام روضه ی غربت، سلام حضرت مسلم
چه حیف شد نرسیدی به ابتدای محرم
حسین می رسد و کربلاست مقصدش، اما
امان ز کرب عظیم و غم و بلای محرم
#امیر_عظیمی
#محرم 🏴
دستخط حاج قاسم بعد شهادت رفقای شهیدش
یجوری نوشته انگار این نسل متعلق به آن دوران بود و تمام شد
حاج قاسم عزیزسلام
بچه ها اینجا از چپ و راست از جلو و پشت سر
از بالا و پایین مورد حمله تیرهای شیاطین اند
تا به این شهدای بی همتابرسند
حاجی اینجا مهمات بی سیم آذوقه
یا تموم شده یا شنود میشه یا دستکاری شده
حفظ نیرو برای لشکر مهدی فاطمه عج
سخته
اما لذت این مقاومت را درکلام خود تو میتوان چشید
به یاد شهید حسین یوسف الهی،به یاد شهید تاجیک،به یادسردارشهید احمد کاظمی، به یاد اون شهدایی که در این دشتها و کنار این رودها نماز عشق میخواندند
سردار حالا ما میگیم، به یاد حاج قاسم
هنگامی که در رثای رفقای شهیدش
آنچنان گریه سر میداد
انگار هزار سال جاموندگی دارد
سردار در آستانه محرم قرار داریم
میشه کاری کنی پیش ارباب
برای ما هم بگن به یاد شهید....
آی شهدا..
#محرم
#در_آرزوی_شهادت
اگر گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتماً بر سر مزار این دوقلوهای شهید بروید!
برادران دو قلوی شهیدی که هیچگاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!!
بخوانید قصه مظلومانه برادران دو قلو شهید دفاع مقدس از شیرخوارگاه تا آسمان شهیدان
*ثابت* و *ثاقب* شهابی نشاط
نوجوانهایی که سال ۶۱ امدادگران خستگیناپذیر گردان سلمان بودند. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولینباری بود که آنها پا به جبهه گذاشته بودند. همرزمان این دو شهید میگویند وقتی نامه به خط مقدم میآمد، معمولاً ثابت و ثاقب غیبشان میزد! یکبار یکی از رزمندگان متوجه شد وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکسهایشان را با وجد نگاه میکنند، دوقولوها دست در گردن هم در کنج سنگر، گریه میکنند.
بعدها که موضوع را جویا شدم، فهمیدم آنها بیسرپرست هستند و هر بار دلشان میشکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. عکسهای کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شدهاند را بغل کرده گریه میکنند.
چندی بعد ثاقب در مجتمع نگهداری خودش به دلیل مجروحیت دعوت حق را لبیک گفته و ثابت نیز بعد از چند سال تحمل مجروحیت از استنشاق گازهای شیمیایی به نزد برادر میشتابد و او نیز شهد شهادت را مینوشد.
روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یکدیگر داخل آن زنبیل کوچک قرمز رنگ گذاشته بود و زیر شرشر باران کنار درب ورودی بهزیستی رهایشان کرده بود. حال درد نان بود یا درد جان،کسی نمیدانست.
از آن پس بود که آن زنبیل کوچک شد تنها یادگاری از مادر ندیدهشان.
ثاقب و ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر کجا که اعزام میشدند، در درون ساکشان اعلامیههایی را به همراه داشتند که عکسی از دوران کودکیشان به همراه دست نوشتهای بود که به در ودیوار شهرها میچسبانیدند:
"مادر، پدر! از آن روز که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید سالها میگذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شدهایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم..."
اما هیچگاه روزی فرا نرسید که قاب عکسی باشد و عکسی از ثاقب و ثابت وخانوادهشان در کنار یکدیگر.
آنچه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است.
اگر گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه ۵۰، ردیف ۶۷، شماره ۱۹ وردیف ۶۶ شماره ۱۹، دو برادر شهیدی آرام کنار یکدیگر خفته اند که شبهای جمعه، هیچگاه مادر و پدرشان زائر مزارشان نبود.
#محرم
#امام_حسین
#امام_زمان
🌸🌸🖤🖤🌸🌸🖤🖤