eitaa logo
کلک خیال / علی هاجری
42 دنبال‌کننده
29 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کلک خیال / علی هاجری
هنرمند مسجدی مرحوم صادق خلج تعریف کرد که: هر وقت یکی از بچه‌های مسجد حجازی شهید می‌شد سریع می‌رفتم سراغ احمد تا ازش پارچه بگیرم. احمد مسئول تبلیغات بود. قواره را می‌گرفت توی دستش، می‌چسباند به سینه و دستش را به حالت کشیدن زه کمان می‌کشید. بعد قیچی می‌انداخت و می‌برید. هر وقت هم می‌گفتم: بابا تو هی اینجوری اندازه می‌گیری، کمه، جا نمیشه بنویسم! بیشتر بده. می‌گفت: بیشتر نمی‌دم، جاش بده. حرفش یک کلام بود و دوتا نمی‌شد. یک روز ظهر توی مسجد بودم که احمد آمد و گفت: صادق این کلید رو بگیر، کلید انباره، هر کار می‌خوای بکنی دیگه خودت میدونی و این انبار. کلید را گذاشت توی دستم و رفت. همان شب ساعت ۹ توی خانه پای اخبار نشسته بودم که مجری گفت : احمد رستگار، فیلمبردار صدا و سیمای خوزستان در حین تهیه گزارش از جبهه‌ها به شهادت رسید. درجا خشکم زد! احمد؟! همین ظهر پیشم بود که.... صبح رفتم مسجد. کلید انداختم و برای اولین بار در تبلیغات را خودم باز کردم. منم به همان اندازه همیشگی از طاقه بریدم و برای شهادت احمد رستگار نوشتم. احمد ذاتا هنرمند بود و همه فن حریف. ساخت سن تئاتر مسجد که خودش هم روی آن بازی می‌کرد، ساخت دکور، ساخت قفسه‌های کتابخانه مسجد، برقکاری و ساخت چراغ‌های رنگی برای جواب درست و غلط مسابقات سوال، تابلو نویسی و... او سال ۶۰ وارد صداسیما شد و ابتدا در قسمت‌ صدابرداری و بعد ساخت دکور مشغول بود. سپس علارغم مخالفت‌های مسئولانش با پیگیری زیاد به عنوان فیلمبردار راهی جبهه‌ها شد تا راوی جنگ باشد. سرانجام در عملیات فاو حین فیلمبرداری با اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید.... پ.ن: تابلوهای در تصویر یادگارهای احمد رستگار هستند که هنوز هم روی ستون‌های مسجد می‌درخشند. ✍️ علی هاجری @kelkkhiyal