eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.9هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
ا❁﷽❁ا 👨‍👩‍👧‍👦برای چه سنی مناسبه؟ بزرگسال ⏱چقد وقت می‌بره بخونم؟ حدودا 5 ساعت ❓کیا بخونن؟ تاریخ‌دوستان، حقیقت‌جویان، پاسخ‌گویان به شبهات، دوستداران اهل‌بیت 🎁کتاب رو به کی می‌تونیم هدیه بدیم؟ کسانی که به دنبال حقیقت هستن و می‌خوان پایه‌های اعتقادی درستی داشته باشن،‌آدم‌های بدون تعصب 📙 : مختصر شب‌های پیشاور 🖋 🖍 🛒https://ketabejamkaran.ir/3202 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🔻 مخاطب را همراه خود به سفری در دل تاریخ می‌برد 🔗https://www.ibna.ir/vdcgwt9wuak9xz4.rpra.html 📡 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا به نیت تعجیل در فرج 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 📜با پدرش به سوی کربلا رهسپار شد؛ پدرش سوار بر قاطری، و خودش سوار بر شتر. چیزی نگذشت، در بین راه باران شدیدی آغاز شد و زمین ها گل شد. شترش نتوانست پابه‌پای قاطر حرکت کند، خسته شد و نشست. به حال اضطرار افتاد، متوسل شد به امام عصر؟عج؟ دو نفر را در کنار خود دید، متوجه شد امام زمان؟عج؟ است حضرت کنار شتر رفت و با انگشت مبارکش بر پیشانی شتر خطوطی به صورت مارپیچ کشید. هیچکس غیر از خودش آن دو نفر را ندیده بود. نه پدرش، نه قاطرچی. شتر به راه افتاده بود،‌به طوری که قاطر عقب می‌ماند. از میان سیلاب‌ها شتر به گونه‌ای مارپیچ می گذشت و قاطر نیز عقب شتر. به خشکی که رسیدند مردم تعجب کرده بودند. هچ کس نمی‌توانست از آن سیلاب عبور کند. ♻️برگرفته از: 📘روزنه‌هایی از عالم غیب 🛒http://ketabejamkaran.ir/4328 📗📗📗📗📗 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🔻 : توفیق در ایجاد تعلیق تاکتیکی 🔗https://www.ibna.ir/vdcir5aput1aru2.cbct.html 📡 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 📕📗📘📙 📙📘📗📕 ✅سوال مسابقه: ❓چه کسی در روز غدیر در مدح امیرالمؤمنین شعر سرود؟ 1️⃣دعبل خزاعی 2️⃣فرزدق 3️⃣حسان بن ثابت 4️⃣سید حمیری 📨فقط عدد گزینه صحیح را به شماره 30006313 پیامک کنید. (لطفا فقط یک بار پاسخ خود را ارسال کنید فقط کسانی که یک بار پیام بدهند در قرعه کشی شرکت داده می شوند) ⏳مهلت پاسخ تا چهارشنبه 29 تیر 📙 : مختصر شب‌های پیشاور 🖋 🖍 🛒https://ketabejamkaran.ir/3202 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا به نیت تعجیل در فرج 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 💠عوامل عذاب دهنده انسان هنگام بیرون آمدن از قبر 🚫دورویی 🚫سخن‌چینی 🚫شراب‌خواری 🚫نگاه کردن به نامحرم 🚫شک کردن در فضل علی بن ابی‌طالب علیه السلام 📙 🖋 🛒https://ketabejamkaran.ir/114936 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🗓۲۰ذیحجه؛ ولادت امام کاظم ا🌸🍃🌸 ا🍃🌸 ا🌸 🌷صلوات بر امام کاظم🌷 🌹اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَمِينِ الْمُؤْتَمَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَرِّ الْوَفِيِّ، الطَّاهِرِ الزَّكِيِّ، النُّورِ الْمُبِينِ ، الْمُجْتَهِدِ الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ عَلَى الْأَذىٰ فِيكَ . 🌹اللّٰهُمَّ وَكَما بَلَّغَ عَنْ آبائِهِ مَا اسْتُودِعَ مِنْ أَمْرِكَ وَنَهْيِكَ، وَحَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ، وَكابَدَ أَهْلَ الْعِزَّةِ وَالشِّدَّةِ فِيما كانَ يَلْقىٰ مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ، 🌹 ربِّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَأَكْمَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِمَّنْ أَطاعَكَ وَنَصَحَ لِعِبادِكَ إِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ. 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃 زیارت نیابتی https://atabat.org/fa/forms/4 📗📗📗📗📗 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 📣 به چاپ نهم رسید. 🖋 🛒https://ketabejamkaran.ir/2907 📗📗📗📗📗 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🍉 📚شیخ: صلاح بینىِ خلیفه از کلام آخرش آشکار است که گفت: «کتاب خدا براى ما کافى است .» واعظ: همین کلام دلیل عدم معرفت به قرآن یا تعمّد بر آزار رسول خدا؟ص؟ و مانع شدن از انجام کاری است که با خیال‌هاى آنها مخالف بوده است؛ زیرا اگر به قرآن معرفت کامل داشتند، مى‌دانستند قرآن به‌تنهایى برای امور کافی نیست؛ چرا که قرآن، یگانه کتاب محکمى است که موجز و مجمل به بیان کلّیات احکام پرداخته است و جزئیات آن موکول به بیانِ بیان‌کننده‌اى است؛ زیرا مطالب آن ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، عامّ و خاص و مطلق و مقید، است. قرآن مى‌فرماید : «وَلَوْرَدُّوهُ اِلَى الرَّسُولِ وَ اِلى اُولى الاَّمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ؛ اگر به رسول و صاحبان امر مراجعه مى‌کردند، آنان که اهل بصیرت هستند، کار را مى‌دانستند و در آن صلاح‌اندیشى مى‌کردند .» به همین دلیل، پیامبر؟ص؟ به استناد علماى خودتان فرموده است: اِّنِی تارِکٌ فِیکُمُ الثَّقََلیْنِ کِتابَ الِله وَ عِتْرَتِى اَهْل بَیِْتى لَنْ یَفْتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَىَّ الْحَوضَ اِن تَمَسَّکْتُمْ بِهِما فَقَدْ نَجَوْتُمْ وَ لَنْ تَضِلُّوا اَبَداً؛ من دو چیز بزرگ را در میان شما مى‌گذارم: کتاب خدا و اهل بیتم را که هرگز از هم جدا نمى‌شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند... 📙 : مختصر شب‌های پیشاور 🖋 🖍 🛒https://ketabejamkaran.ir/3202 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا به نیت تعجیل در فرج 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 📙 🖋 📚ماجرای مینا دختر شانزده‌ ساله ای است که با پدرو مادربزرگ و نامادریش زندگی می‌کند و ساکن محله‌های پائین شهر اصفهان است. او دلش می‌خواد مثل آدم های پولدارا زندگی کند. مینا وضعیت مناسبی ندارد، در پارتی‌ها شرکت می‌کند و از خوردن مشروبات الکلی ابایی ندارد. او در یک مغازه عطرفروشی کار می‌کند روزی متوجه می شود که صاحب مغازه که به او قول ازدواج داده قاچاقچی مواد مخدر است و در مغازه اش مواد مخدر ردوبدل می کند، او محل اختفای هروئین ها را پیدا می کند، یک بسته هروئین برمی‌دارد تا بفروشد و پول زیادی به دست بیاورد. صاحب مغازه و قاچاقچی‌ها تعقیبش می کنند که هروئین ها را بگیرند. مینا فرار می‌کند به مسجد می رود ، در مسجد اطلاعیه اردویی را می‌بیند. مقصد اردو مشهد است و مینا تا به حال به مشهد نرفته است، برای فرار از دست قاچاقچی ها به مشهد می رود و ادامه ماجرا …. 🛒https://ketabejamkaran.ir/123115 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا❁﷽❁ا 🔰 از طریق قصه‌ها 🔻بچه‌ها را از طریق خواندن نوشته‌های خوب و نوشتن داستان به اندیشیدن وادارید. اول داستان خوب در اختیارشان قرار دهید تا بخوانند. بعد داستان را همراه او تحلیل کنید و بعد از او بخواهید درس‌های داستان را بگوید، سپس از بچه‌ها بخواهید هرکدام یک قصه بنویسند. من الان قصه موش و شتر را برای شما می‌گویم. 📜موش کوچکی مهار شتر را به دست گرفته بود و او را به جلو می‌کشید و به خود می‌بالید که این منم که شتر را به جلو می‌کشم. شتر در پی موش می‌رفت و به اندیشه غرورآمیز او پی برده بود. با خود گفت فعلاً سرخوشی کن تا به موقع تو را به خودت بشناسانم! در راه به رودخانه بزرگی رسیدند که موش توانایی عبور از آن را نداشت. شتر به موش گفت برای چه ایستاده‌ای؟ مردانه گام بردار و به جلو برو! آخر تو جلودار من هستی! موش گفت این آب خیلی عمیق است. می‌ترسم غرق شوم. شتر پای خود را درون آب فرو کرد و گفت اینکه تا زانوی من است. از برای چه تو می‌ترسی؟ موش گفت، زانوی من کجا و زانوی تو کجا؟! شتر گفت گستاخی نکن بار دگر، تا نسوزد جسم و جانت زین شرر! موش گفت توبه کردم، مرا از این آب عبور ده. گفت بیا بر روی کوهان من سوار شو. من صدها چون تو را می توانم از این آب بگذرانم. 📌بعد خود مولانا در این داستان نتیجه می‌گیرد که نباید غرور داشته باشیم. 🎙خانم دکتر طوبی کرمانی. 📙📙📙📙📙 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 🔰شهدا را یاد کنیم، حتی با ذکر یک صلوات. شهیده 📙 🖋 🛒https://ketabejamkaran.ir/123988 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا به نیت تعجیل در فرج 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🗓 شهادت 🍉 ولولۀ جمعیت بلند شد. تیغۀ شمشیرها می‌درخشید. میثم برای آخرین بار دستی به تنۀ زبر نخل کشید. خولی که نگران بود میثم خنجر او را برباید، قدمی عقب رفت و بعد میثم را هل داد به طرف گودال زیر نخل. - آن بیچاره که اسیر دستان شماست، چرا... - خفه! چه کسی بود؟ مرد سیاهی که بُرجُدی قرمز بر تن داشت و خط‌های راه‌راه سفید آن در سیاهی گم شده بود، عقب رفت و پشت چند مرد قایم شد. میان هیاهوی جمعیت دست و پای میثم را قطع کردند و به دستور پسر حریث تن او را برای عبرت بالای نخل بستند تا همه ببینند. از فراز نخل تمام میدان دیده می‌شد. پر از جمعیتی بود که هر لحظه بیشتر می‌شدند. از هر گوشه عده‌ای وارد می‌شدند. بسیاری را می‌شناخت. مردم قبیله بنی‌اسد هم آمده بودند. کسانی که یک عمر میان آنها زیسته بود. به دنبال ماجده بود. اما او را نمی دید. چشم تنگ کرد. پیرزن خمیده‌ای را دید که در آن سوی میدان به دیواری دست ستون کرده بود. خوب نمی دیدش، ولی احساسش می‌گفت که خودش باید باشد. فکر کرد. - دیدی. با آنکه عمر تو به صد نزدیک است، من زودتر به دیدار مولایم می‌شتابم. 📙 🖋 🛒http://ketabejamkaran.ir/6592 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 📙 🖋 📚زندگی داستانی رئیس ساده زیست و پرتلاش آموزش و پرورش قم شهید علی بیطرفان است. این کتاب با نثری روان و زبانی شیرین از زبان فرزند شهید به معرفی شهید می‎پردازد. در این کتاب مهدی فرزند شهید علی بیطرفان خاطراتش از پدر را روایت می‌کند. 🛒https://ketabejamkaran.ir/123126 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 📃بخوانید: مختصری از زندگی‌نامه نویسنده کتاب های 📙 🛒https://ketabejamkaran.ir/3245 📙 🛒https://ketabejamkaran.ir/658 📙 🛒http://ketabejamkaran.ir/114929 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran