eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
📙 🖋 📚رمان یک دست‌ها در زمان متوکل عباسی می‌گذرد. روزگاری که شیعیان تحت نظارت شدید امنیتی بودند و مأموران حکومت هرگونه ملاقات با را ممنوع کرده بودند. در این زمانه دانشمندی به نام که از شیعیان و یاران باوفای امام هادی است همراه با جوانی به نام آشر که از دوستانش است، مخفیانه به دیدار امام می روند، آشر جوانی است که پنهان از خانواده، شیعه شده و از دوست‌د‌ارن اهل‌بیت است. آشر آرزو دارد به زیارت مرقد برود اما متوکل که جنایت‌های زیادی در حق شیعیان انجام می‌دهد، شرط زیارت کربلا را قطع عضو گذاشته است. آشر در پی راهی برای زیارت است و ابن سکیت هم با اجازه امام آموزش پسران متوکل را برعهده می‌گیرد تا راحت‌تر بتواند به ملاقات امام هادی بیاید اما سرانجام دردناکی در انتظار ابن سکیت و آشر است . این رمان که به زندگی و زمانه امام هادی در زمان متوکل عباسی می پردازد ، برای مخاطب نوجوان و جوان نوشته شده است و آن ها را با یکی از بخش‌های مهم تاریخ اسلام آشنا می کند. برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/130016 @ketabeJamkaran
هدیه به ساحت مقدس آقا امام هادی (علیه السلام) 🖤 ماجرا ماجرای یک شجاعه. معلمی که در زمان موفق شد ارتباطش رو با (ع) حفظ کنه و به دستورات خودش عمل کنه. 👌 👤 به شاگرد تازه مسلمانش یه درس بزرگ میده. آشر یه پسر که دور از چشم مادر و قبیله اش شده و آرزو داره که به زیارت (ع) بره، اما برای یه شرط خیلی سخت گذاشته؟⚠️ شرطی که باعث میشه آشر هم عضوی از خانواده یک دست ها بشه🤝 یک دست هایی که شرط متوکل رو قبول کردن برای رسیدن به حریم ❤️‍🩹 👈 ماجرای ابن سکیت و شاگرد وفادارش آشر رو تو جدیدترین اثر بخونید. برای خرید کتاب اینجا رو کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/130016/ @ketabejamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
هدیه به ساحت مقدس آقا امام هادی (علیه السلام) 🖤 ماجرا ماجرای یک شجاعه. معلمی که در زمان موفق شد ارتباطش رو با (ع) حفظ کنه و به دستورات خودش عمل کنه. 👌 👤 به شاگرد تازه مسلمانش یه درس بزرگ میده. آشر یه پسر که دور از چشم مادر و قبیله اش شده و آرزو داره که به زیارت (ع) بره، اما برای یه شرط خیلی سخت گذاشته؟⚠️ شرطی که باعث میشه آشر هم عضوی از خانواده یک دست ها بشه🤝 یک دست هایی که شرط متوکل رو قبول کردن برای رسیدن به حریم ❤️‍🩹 👈 ماجرای ابن سکیت و شاگرد وفادارش آشر رو تو جدیدترین اثر بخونید. برای خرید کتاب اینجا رو کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/130016/ @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 👊🏻گاهی اوقات یک دست هم صدا دارد! ⚠️ اولین باری که سفر رفتم، هنوز آمریکایی‌ها توی عراق بودن و مرز پر از سربازانشان بود. حضور آن اشغالگرها برایم غیرقابل تحمل بود. یادم افتاد این سرزمین انگار خالی از و نبوده؛ از آمریکایی‌ها و صدام گرفته تا سال‌ها قبل، خلیفه‌های ستمگر عباسی. در خیال خودم به این فکر کردم اگر به این سربازها بگویند این‌هایی که دارند از مرز رد می‌شوند، هستند؛ چه احساسی پیدا می‌کنند و اگر قدرت داشتند، چطور مانع (ع) می‌شدند؟ یک آن رفتم به گذشته، به قرن‌ها قبل؛ به آن زمانی که خرج (ع)، دادن یک دست بوده است. از خودم پرسیدم تا کجا و چقدر حاضرم علاقه‌ام را به (ع) نشان بدهم؟ آیا حاضر می‌شدم یک دستم را از دست بدهم اما عوضش زیارت بروم؟ 📕 و حالا بیشتر از ده سال بعد، کتاب به دستم رسیده است. کتابی که کم‌حجمی‌اش انگیزه شده تا یک‌روزه تمامش کنم و بدانم جریانش از چه قرار است. کتاب یک‌دست‌ها نوشته مربوط می‌شود به دوران (ع) و خلیفه غاصب وقت، ؛ اما شخصیت اصلی داستان، دانشمندی است که محب امام هادی(ع) و از یاران و شیعیان ایشان است. به حکم مذهبش را پنهان کرده است. دانشمندی که شهرتش باعث می‌شود، خلیفه از او بخواهد که معلم فرزندانش باشد. داستان بیشتر در فضای و خانه این دانشمند که نام دارد، می‌گذرد. خلیفه با اینکه از هیچ سختگیری به امام و شیعیانش دریغ نکرده اما از اینکه تا نزدیک گوشش و در قلب اطرافیانش نفوذ کرده، از مادر خودش تا کنیزک رقصانش، به‌خشم آمده است و به جای پذیرش حقیقت، دستور داده شدت سختگیری‌ها افزایش پیدا کند تا جایی که فرمان (ع) و زائرانش را داده است. ابن‌سکیت شاهد این ماجراهاست و غصه‌هایی که می‌خورد و کمک‌هایی که به شیعیان می‌کند. و سرانجام روزی که مذهبش برای خلیفه آشکار می‌شود و چه زیبا در دفاع از حقیقت سخن می‌گوید و چه زیباتر هزینه این را می‌چشد. 😍 بعداز خواندن این کتاب می‌فهمیم غلط است که می‌گویند ؛ چرا، صدا دارد و دل‌ها را تکان داده است. باز هم پی می‌بریم، ثروتمندترین است؛ چراکه حاضر نیست درقبال تمامی ثروت دنیا دست از محبتش به و بردارد. این را صادق(ع) به ما یادآوری کرده است. 🤔 بعداز خواندن کتاب از خودم می‌پرسم اگر این و اندک‌شیعیان مقاوم طول تاریخ وجود نداشتند و برای حفظ و هزینه‌هایی مثل لای دیوار گذاشته شدن، کتک خوردن بابت گفتن، قطع شدن دست و غیره را به‌خاطر مصلحت اندیشی عقل نمی‌دادند آیا هرگز این اعتقاد از بین رسانه‌های باطل و غالب طول به دست ما می‌رسید؟ که امروز به‌راحتی و پرسروصدا برگزار کنیم و برای بردن نام هیاهو راه بندازیم؟ و آیا من در این نقطه تاریخ حاضر هستم از خودم بگذرم تا اعتقاد شیعه نسل‌به‌نسل و سینه‌به‌سینه منتقل بشود؟ ✅ خواندن کتاب یک‌دست‌ها با حجم کم و داستانی بودنش گزینه مناسبی است برای خواندن در این روزها تا هر کداممان بعداز خواندنش از خودمان بپرسیم: با ادعای شیعه بودنی که داریم و اعتقادی که به این آیه «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَ‌كُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» داریم تا کجا حاضریم پای اعتقاداتمان بایستیم و هزینه بدهیم؟ حاضریم مثل آن پیرزن، نه یک دست که هر دو دستمان را در راه اماممان بدهیم و همچنان خوشحال باشیم؟ هزینه دادن پای (عج) در دنیای امروزی چقدر و چطور است؟ آیا من هم می‌توانم زمانی که «فاذا مُحَّصوا بالبلاء» می‌شوم جزء آن اندک‌دینداران باشم و دینم «لعق علی السنتهم» نباشد؟ می‌توانم وقتی حدیث «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ» را در دفاع از مردم مظلوم می‌خوانم در ازای هزینه دادن بابتش هم مثل آن فرد خطاب به بگویم: شرمنده بودیم که فقط غزه بمباران می‌شد و ما بمباران نمی‌شدیم! حالا خیالمان راحت شد که در این عرصه نیز با مردم غزه پیوند خورده‌ایم. ✍🏻 از: 📚 تهیه کتاب👇 https://ketabejamkaran.ir/130016 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran