eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
هدیه به ساحت مقدس آقا امام هادی (علیه السلام) 🖤 ماجرا ماجرای یک شجاعه. معلمی که در زمان موفق شد ارتباطش رو با (ع) حفظ کنه و به دستورات خودش عمل کنه. 👌 👤 به شاگرد تازه مسلمانش یه درس بزرگ میده. آشر یه پسر که دور از چشم مادر و قبیله اش شده و آرزو داره که به زیارت (ع) بره، اما برای یه شرط خیلی سخت گذاشته؟⚠️ شرطی که باعث میشه آشر هم عضوی از خانواده یک دست ها بشه🤝 یک دست هایی که شرط متوکل رو قبول کردن برای رسیدن به حریم ❤️‍🩹 👈 ماجرای ابن سکیت و شاگرد وفادارش آشر رو تو جدیدترین اثر بخونید. برای خرید کتاب اینجا رو کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/130016/ @ketabejamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
هدیه به ساحت مقدس آقا امام هادی (علیه السلام) 🖤 ماجرا ماجرای یک شجاعه. معلمی که در زمان موفق شد ارتباطش رو با (ع) حفظ کنه و به دستورات خودش عمل کنه. 👌 👤 به شاگرد تازه مسلمانش یه درس بزرگ میده. آشر یه پسر که دور از چشم مادر و قبیله اش شده و آرزو داره که به زیارت (ع) بره، اما برای یه شرط خیلی سخت گذاشته؟⚠️ شرطی که باعث میشه آشر هم عضوی از خانواده یک دست ها بشه🤝 یک دست هایی که شرط متوکل رو قبول کردن برای رسیدن به حریم ❤️‍🩹 👈 ماجرای ابن سکیت و شاگرد وفادارش آشر رو تو جدیدترین اثر بخونید. برای خرید کتاب اینجا رو کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/130016/ @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🗓سوم رجب: شهادت امام هادی(ع) 📚 📖– نگرانی در چهره شما نیست، خبر دستگیری (ع) شایعه ای بیش نبود؟ سرش را به تأسف تکان می دهد. – علی بن محمد(ع) را در کاخ ایتاخ یافتیم، حتی ابن اورمه داخل دخمه اش در زندان شد. – علی بن محمد(ع) را دیدم، خبر فرمان قتل ایشان را از قول سعيد حاجب به ابوالحسن رساندم. ابوالحسن با خاطری آسوده گفتند از طرف به من آسیبی نمی‌رسد. همه خوشحال می شوند، ابوموسی تحیرش را پنهان نمی‌کند. – راستش این حرف را از قول هرکسی به جز ابوالحسن قبول نمی کردم. من میزان عداوت متوکل به علی بن محمد(ع) را می‌دانم و همین طور خوب می‌دانم محال است صاحب منصبان دارالخلافه چنین فرصتی را از دست بدهند. کینه آنها از کمتراز خلیفه نیست. راستش رهایی و آزادی علی بن محمد(ع) در این شرایط با واقعیت نمی‌خواند. 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/110007 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🍉 با حالتی سرزنش‌کننده گفت: «ما چند وقت است کل عرب را به چوب بسته‌ایم که از و حرف‌هایش دوری کنند، آن‌وقت تو می‌گویی نَفَسش حق است؟ ما او را از به صد دوز و حیله و کلک، کشان‌کشان به آورده‌ایم تا کسی جرئت نکند پیش او برود و از مشکلش بگوید. تا مردم در منزلش و گِرد او تجمع نکنند و از او کمک نخواهند، تا نشود؛ آن‌وقت تو، دبیر مخصوص ما، می‌گویی برویم و دردمان را به ابی‌الحسن بگوییم؟ نکند تو دبیر ابی‌الحسنی؟» سپس دست‌هایش را بالا برد و فریاد زد: «ای خدا، ببین... ببین، مثلا ما هستیم؛ دبیرمان دشمن ما را بیشتر از ما قبول دارد...» _ اگر او را دبیر و مشاور خودت کردی و به او اطمینان داری، باید به نصیحتش گوش کنی. حتماً خیرخواه توست که اینگونه می‌گوید. صدا از ایوان بالای تالار می‌آمد. همه سر برگرداندند. مادر آهسته از پله‌ها در حال پایین آمدن بود؛ باوقار و با لباس‌هایی فاخر. فتح بن خاقان تعظیم کرد. متوکل کمی آرام شد و فریادش خوابید. _چه می‌گویی مادر من؟ چه می‌گویی؟ ما از دشمنمان بخواهیم؟ _بخواه! مگر چه می‌شود؟ خودت بهتر می‌دانی که تو دشمن اویی، او که دشمن تو نیست. و می‌دانی که حتماً کمکت می‌کند... 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/130016 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran