eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پاسخ (ع) به تهدید حمله نظامی توسط ! 📜 و یاد کردی که نزد تو برای مقابله با من و یاران من، جز نیست! با این تعبیر، بعد از گریه انداختن، مرا به خنده آوری! چه زمانی را چنین یافتی که ستیز را واگذارند (و عقب‌نشینی کنند) و با شمشیر ترسان شوند؟ پس (به قول شاعر): «اندکی صبوری کن تا حَمَل (مبارزی بوده) به بیاید.» پس به همین زودی کسانی را که به می‌خوانی، تو را می‌جویند و آنچه بعید می‌شمری، به تو نزدیک خواهد شد و من شتابان در لشکری پُرسوار از و و آنان که با نیکی کردن، پیرو آنها هستند، به‌سوی تو خواهم آمد. سپاهی که سپاهیانش به هم فشرده‌اند و غبارشان فضا را لبریز می‌کند و جامه‌هایی از لباس‌های مرگ () پوشیده‌اند که دوستداشتنی‌ترین ملاقات در نظر آن‌ها، ملاقات با پروردگارشان است و آن‌ها را نسلی از و همراهی می‌کنند. همان‌ها که موضع‌های پیکان تیر و لبه شمشیرشان را در بدن برادرت و دایی و جد و خاندانت به‌خوبی می‌شناسی: «و آن از ستمگران دور نیست». ❤️ 🔥 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🗓13 دی‌ماه | 📚 📖 نویسنده مطرح حوزه ادبیات پایداری با کتاب به سراغ یک جهانی رفته است و از مهربانی برای کودکان گفته است. پدر که همه بچه‌های دنیا را دوست داشته و سعی می‌کرده تا همه خوشحال باشند و برای این هدف همراه بچه‌ها شده تا به آن‌ها یاد بدهد چطور با آدم‌های بد کنند تا شادی سهم همه کودکان جهان بشود. 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/116814 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🥀 در حوادث عاشورا (س) عهده‌دار وظایف خطیر و سختی بود. 😔گاه در جبهه بود، گاه در کسوت و و گاه و در عزیزان خود... ‼️اما در کنار همه این‌ها رسالتی سخت‌تر و حتی مهم‌‎تر بر دوش (س) بود... ♻️توی پست امشبمون از این رسالت که نجات جان و حفظ نسل پاک (ص) به دست (س) بود، خواهیم گفت. ⏳حدود ساعت 8 شب، منتظر باشید...⏳ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
👴🏻من پدربزرگ نداشتم و هیچ‌وقت نتوانستم نوه مردی مسن و جاافتاده باشم. من هیچ‌وقت نتوانستم دست پیر و پُرچروک پدربزرگم را بگیرم و او را از خانه بیرون ببرم و بگردیم و خوش باشیم؛ چه برسد به اینکه شجاع باشم و در لحظه‌های پرتب‌وتاب به ثمر نشستن انقلاب اسلامی همراه او کنم. بار دیگر این حسرت را در من بیدار کرد که چقدر پدربزرگ‌داشتن می‌توانست برایم تجربه لذت‌بخش و هیجان‌انگیزی باشد. آدمی به‌خاطر کمبودهایش در چیزهایی که می‌بیند و می‌خواند و می‌شنود به دنبال جبران آن‌هاست حتی اگر مال خودش نباشد. آدمی که یکی از آن‌ها من باشم نیز به دنبال جبران پدربزرگ‌نداشتن هستم و در به دنبال پدربزرگ‌هایی شکل پدربزرگ خودم می‌گردم. 📘 این انتخاب خوبی بود برای خواندن، احساس کردن و یادآوری جای خالی پدربزرگ‌هایی که من ندارم، شما ندارید و شاید بقیه هم ندارند. به همین دلایلی که در چندخط قبل خواندید، یک ستاره دیگر به می‌دهم برای انتخاب شخصیت‌هایی که نوشت و به آن‌ها پرداخت. او شخصیت‌های اصلی و فرعی زیادی وارد داستانش نکرده و سعی کرده همان‌هایی را هم که در چنته دارد، خوب بپرورد و در ذهن جا بیندازد. حالا که کتاب را تمام کرده‌ام در ذهنم دارم تصور می‌کنم روزی را که پدربزرگم هست و به درِ خانه‌مان تق‌تق می‌زند و با لبخند پا به حیاط‌مان می‌گذارد، از کنار درخت نارنج‌مان رد می‌شود و به من که می‌رسد می‌گوید: «آقاگرگهاومده دنبال حبة انگور.». ⬇️⬇️⬇️