eitaa logo
در هر حال کتــاب💕
84 دنبال‌کننده
533 عکس
44 ویدیو
16 فایل
❀|یا ناصرنا یا حافظنا|❀ #در_هر_حال_کتاب 📚 کسے کہ با #کتاب آرامش یابد، هیچ آرامشے را از دست نداده است..🍃 🔵ثبت سفارش: @sefaresh_ketabekhoobam
مشاهده در ایتا
دانلود
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب کتاب «مصطفی و مرتضی» در رابطه با خاطرات شهید مرتضی عطایی منتشر شده است. شهید مرتضی عط
📌 (۱): بچه های آنجا وقتی علاقه و تبحر من را در امر تخریب و تک تیراندازی دیدند، گفتند:" یک یگانی تشکیل شده به نام یگان نیرو مخصوص فاطمیون . توی نیرو مخصوص که باشی، همه چیز رو بهت آموزش می دن و می شی نیرو ویژه." نیرو مخصوص تلفیقی از تمام رشته ها بود. آنجا بعد از آموزش هم تک تیرانداز می شدی، هم تخریب را کامل یاد می گرفتی، هم اصول جنگ شهری را بلد می شدی. حسابی خوشم آمد و تصمیم گرفتم به آن یگان بروم. دی ماه 1393 بود که به نیروی مخصوص رفتم. فرمانده این یگان، " مصطفی صدرزاده " معروف به " سید ابراهیم " بود. 🌱🌹🌱 📌 برشی از کتاب (۲): داد زدم و گفتم:" حاجی مهمات آوُردم." می خواستم به سمت حاج حسین بروم که فریاد زد: "لامصب! سر جات بشین! "همان جا خشکم زد. تا آن موقع ندیده بودم حاج حسین این مدلی صحبت کند. با فاصله ای هم که داشتم، نمی شد خشاب ها را برایشان پرتاب کنم. وقتی زمین گیر شدم و پشت دیوار نشستم، تازه متوجه شدم سمت چپ و راستم دو نفر نشسته اند و چند نفر دیگر هم در همان راستا بودند که به صورت پراکنده به اطراف تیراندازی می کردند. رو کردم به نفر سمت چپی. داشتم توجیه اش می کردم که:" سرت رو بِدُزد، قناص ها می زنن." یک گلوله حرفم را برید و خورد به سر او. مغزش پاشید روی سنگ های همان دیوار کوتاه و به حالت سجده سرش افتاد روی زمین. 🌱🌹🌱 📌 برشی از کتاب (۳): آنجا سید ابراهیم را دیدم. او هم در همان بیمارستان بستری بود. یک ترکش به ماهیچه ی پشت پا و چند ترکش ریز هم به پشتش خورده بود. با این که خیلی درد داشت اما می توانست راه برود. سید ابراهیم در بیمارستان حُمص به تمام معنا نوکری بچه ها را می کرد. اصلا این نبود که چون فرمانده گردان است، خودش را بگیرد یا منتظر باشد بقیه به او برسند. همیشه می گفت:" هرچی درجه ت بالاتر بره، مسئولیتت هم بیشتر میشه. باید بیشتر نوکری بچه ها رو بکنی." 🌱🌹🌱 📌 برشی از کتاب (۴): یکبار یکی از بچه ها داشت از من و سید فیلم می گرفت. اول از من پرسید: " تو این قدر شهید شهید می کنی، هیچ پیامی نداری؟" سید کنارم بود. رو به دوربین گفتم:" ما با هم یه قرارهایی گذاشتیم. الانم متذکر می شیم که هرکدوم مون زودتر پرید _ البته این سید زودتر می پره _ هرکی زودتر پرید، بره بست در خونه حضرت سیدالشهدا بشینه، شهادت اون یکی رو بگیره، اگر این کارُ نکنه، شهید پَستیه." 🌱🌹🌱 📌 برشی از کتاب (۵): همین که داشتم می آمدم، کمیل فریاد زد:" نرو! نرو!" زیاد توجه نکردم. دوباره داد زد:" میگم نرو! سید ابراهیم رو زدن." چی؟ سیدابراهیم را زدند! آن قدر برایم غیرقابل باور بود که به او گفتم:" چی میگی بابا؟" گفت:" سید ابراهیم رو زدن. نگاه کن، اونجاست." نگاه کردم. سید دراز به دراز خوابیده بود و چفیه هم روی سرش. واویلا! دنیا روی سرم خراب شد. بی اختیار دویدم طرفش. اولین کاری که کردم، چفیه را از صورتش برداشتم. چهره اش غرق خون بود. سیدم رفت؛ برادرم رفت؛ همه کسم رفت؛ ظهر تاسوعا بود یاد چند روز پیش افتادم که سید می زد به سینه اش و می گفت:" ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم." بی اختیار روی بدنش افتادم. ضجه می زدم. سرو صورتش را با ناله و گریه بوسه باران کردم. ➖➖➖➖ 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی:👇 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam 📚✏️📚✏️📚✏️📚 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
📚 در این کتاب به بررسی پدیده روابط دختر و پسر در بین قشر جوان و نوجوان جامعه امروز پرداخته و با تحلیل و بررسی بسیار ریز و دقیق در سه مرحله این موضوع را مورد بررسی قرار داده است: توصیف؛ تحلیل؛ توصیه و تجویز. نویسنده نخست به توصیف و بیان وضعیت این روابط در کشورمان پرداخته ودر ادامه دلایل شکل گیری این پدیده را بیان و در پایان به ارائه راه کارهایی برای مدیریت درست عواطف پرداخته است. 📚✏️📚✏️📚✏️📚 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب در این کتاب به بررسی پدیده روابط دختر و پسر در بین قشر جوان و نوجوان جامعه امروز پردا
📌 شکست عاطفی و عشقی// این مشکل به ویژه در دختران به وجود می آید و به دنبال آن رفتارها و آثار سوء روحی و روانی و اجتماعی در فرد ایجاد می شود، مانند اعتیاد، فرار از خانه، خودکشی، خودزنی ،انتقام گیری، بزه ، ایجاد زمینه های خیانت بعد از ازدواج به دلیل ایجاد ذائقه و عادت های غلط در شخص. یکی از اندیشمندان غربی به نام ویل دورانت می گوید:« فساد بعد از ازدواج، محصول عادت های غلط پیش از ازدواج است. میل در تنوع طلبی از همان آغاز در بشر بوده است؛ اما امروزه به سبب تعدد محرک های جنسی در شهرها و تجاری شدن لذت جنسی، این مشکل ده برابر شده و به نوعی بیماری و عادت ناپسند تبدیل شده است. همچنین, باعث کاهش آرامش روانی، افزایش اضطراب، از بین رفتن کرامت انسانی و تنوع طلبی شده است.» ➖➖➖➖ 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی:👇 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam 📚✏️📚✏️📚✏️📚 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
🔥مژده مژده یه فرصت استثنایی😍 حالا که قرنطینه باعث شده تو خونه هامون بمونیم، چقدر خوبه که اینو یه فرصت طلایی بدونیم برای مطالعه و لذت بردن از کتاب های خوب...🤓 در همین راستا، پاتوق کتاب نطنز با در نظر گیری تدابیر بهداشتی، «یک روز در هفته»، پذیرای مقدم شما عزیزان است. 🦋هر هفته سه‌شنبه ها؛ ساعت ۱۱ تا ۱۲:۴۵ با ماسک منتظرتونیم😁❤ @ketabekhoobam
📚 گرچه کتاب های ارزشمند و فراوانی در باب مهدویت و انتظار نگاشته شده است، اما تجزیه و تحلیل سازنده ترین مفهوم در زمینه مهدویت، که همان انتظار فرج است کمتر مورد گفتگوی عالمانه قرار گرفته است. نویسنده در این کتاب با توجه توأمان به مفهوم انتظار در شبکه ی معارف دینی و مباحث انسان شناسانه، مباحثی استدلالی و کاربردی بر پایه ی معارف اهل بیت (ع) ارائه داده است. در عصری که توجه به مفهوم کلیدی انتظار بیش از هر زمانی فراگیر شده و علاقه مندی قشر دانشجو برای گفتگوی عالمانه از معارف مهدوی مشهود است، کتاب حاضر که بخش مهمی از معارف و مفاهیم عمیق انتظار را به زبانی شیوا و در عین حال تحلیلی بیان کرده است، می تواند به عنوان یک متن درسی برای دانشگاه ها مورد استفاده قرار گیرد. 📚✏️📚✏️📚✏️📚 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب گرچه کتاب های ارزشمند و فراوانی در باب مهدویت و انتظار نگاشته شده است، اما تجزیه و تح
📌 (۱): بعد از 25 سال دوران غربت... چرا امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مقابل این همه اصرار برای خلافت امتناع می کردند؟... علت اصلی امتناع حضرت این بود که هر چند مردم از ظلم خسته شده بودند، اما خواهان عدالت هم نبودند. آنها اساساً نه عدالت و لوازم آن را درست می فهمیدند و نه می توانستند آن را تحمل کنند. اگر مردم اهل تحمل عدالت بودند، آن گونه حضرت را در دوران حکومتش شکنجه نمی کردند! الان مردم عالم از ظلم اسرائیل و آمریکا خسته شده اند، اما آیا این کافی است؟... 🌈⛅️🌈 📌 برشی از کتاب (۲): حضرت آیت الله بهجت(رحمت الله علیه) نیز در مورد تأثیر قطعی دعا برای فرج می فرمایند: ... به طور یقین دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت مؤثّر است، اما نه لقلقه زبان و (عجّل فرجه) خشک و خالی و ورد همیشگی که در آخر منبر برای این که مردم از جا بلند شوند گفته می شود. ... دعای با حال و حزن و اندوه و تأثّر قلبی از مردم واقع نمی شود، اگر می شد قطعاً وضع این طور نبود. 🌈⛅️🌈 📌 برشی از کتاب (۳): کسانی که مایلند همه انسان ها، حتی مفسدین، آنها را تحویل بگیرند و یا لااقل سر جنگ با مفسدین را ندارند، نمی توانند جزء منتظران قرار گیرند. اساساً تمایل به صلح با ظالمان و مفسدان، گرایش پلیدی است که اگر در روح یک انسان مؤمن رسوخ کند، ایمان او را به تباهی خواهد کشید. این گرایش پلید می تواند کار مؤمنین را به آنجا بکشاند که حاضر شوند برای دل خوشی دشمنان بشریت و یا به دلیلی عافیت طلبی، سر از بدن فرزندان پیامبر خدا(صلوات الله علیه و آله) جدا کنند. 🌈⛅️🌈 📌 برشی از کتاب (۴): دیگران با زبان بی زبانی از شما می پرسند: شما که امام زمان را می شناسی و به او علاقه داری، ... این علاقه و ولایتی که از آن دم می زنی... زندگی تو را با دیگران چقدر متفاوت کرده است؟ چقدر بانشاط تر، با انرژی تر و با آرامش بیشتری زندگی می کنی؟ اگر ما که مدعی انتظار هستیم، به این پرسش ها پاسخ در خوری ندهیم، نه تنها مبلّغ خوبی برای حضرت نخواهیم بود بلکه وجود ما و ادعای ما ضد تبلیغ برای وجود نازنین او خواهد بود. ➖➖➖➖ 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی:👇 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam 📚✏️📚✏️📚✏️📚 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
اول امام زاده ی دنیا خوش آمدی. ‌ ولادتــــــــــ امام حسن مجتبی ع مبارکـــــ🌸ــــ‌باد. 🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
📚 کتاب "عارفانه" دربردارنده زندگینامه و خاطرات عارف شهید "احمدعلی نیری" است. در این کتاب مادر، دوستان، استادان و شاگردان این شهید بزرگوار به خاطره گویی از وی پرداخته و از خصوصیات نیک شهید نیری سخن گفته اند. شهید احمدعلی نیری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزرگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است! مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: "در این تهران بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟" 📚✏️📚✏️📚✏️📚 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب کتاب "عارفانه" دربردارنده زندگینامه و خاطرات عارف شهید "احمدعلی نیری" است. در این کتا
📌 آیت الله حق شناس، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی داشتند بین دو نماز، سخنرانیشان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده و با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند: "این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم. از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است. از شب اول قبر و سوال و… اما من را بی حساب و کتاب بردند. رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!" سپس در همان شب ایشان به همراه چند نفر از دوستان به سمت منزل احمدآقا که در ضلع شمالی مسجد امین الدوله در چهار راه مولوی بود، رهسپار شدند. در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش اظهار داشتند: "من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است. اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت تا زنده ام به کسی حرفی نزنید...." ➖➖➖➖ 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی:👇 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam 📚✏️📚✏️📚✏️📚 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
رمانی جذاب درباره یک دانشجو و نخبه ایرانی که دانشگاه‌های اروپایی او را دعوت به همکاری می کنند.. این داستان، به مشکلات تحصیل در کشور و انگیزه های مهاجرات دانشجویان از ایران پرداخته است. نویسنده تلاش کرده است با به تصویر کشیدن توانمندی های جامعه ایرانی برای کار و پیشرفت و نیز جاذبه های غرب برای تحصیل و کار، علت ماندن یا رفتن دانشجویان را توجیه کند.. ~°~•~°~•~°~•~°~•~° ♔♡j๑ïท🌱↷ 『 @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب رمانی جذاب درباره یک دانشجو و نخبه ایرانی که دانشگاه‌های اروپایی او را دعوت به همکاری
📚 (۱) ته دل گاهی یک چند قلپی خون است که فقط با انگیزه جابه جا میشود اگر همه ی خون با پمپاژ پر و خالی می شود این چند قلپ فقط گیر چند کلمه یک نگاه یا یک خوش آمد است. جوابش را دادم که «خوبم» همین. هر چند قلپ های خون را ظاهرا کنترل کردم اما بابش باز شده بود دیگر. مخصوصا از وقتی که وحید آدرس پیجم را به همه داد پایین پست هایی که چند شب یک بار می گذاشتم حتما سوسن کامنت می گذاشت و گاهی هم در دایرکت بعضی از نظراتش را… 📚 برشی از کتاب (۲) دسته را می دهد دستم و مشغول میشود. تا خود صبح شبم را می سوزانم. روز گاهی شاید بسوزد. شب گاهی شاید بسوزد اما وقتی توالی شب و روزت سوخت می شود و روشنایی پشتش نیست تمام زندگیت از آبادی به ویرانی می رود. 📚 برشی از کتاب (۳) هواپیمایم که در فرودگاه وین نشست، یک لحظه حس کردم فرصت‌هایم جمع شدند دورم و همه‌جا شد پنجره‌ای که در یک دنیای متفاوت برایم باز شده است. پنجره‌ای که تمام زوایای شهر وین را نشان می‌داد. اولینش هم نظم زمان بود. برای امثال من که دوست داریم از هر ثانیه، یک برداشت داشته باشیم این منظم بودنِ همه‌چیز، یک دریچه بود به سمت پیشرفتی که آرزویمان بود. زیبایی خیابان‌ ها و ساختمان‌ ها و هستۀ سکوت‌ مدارانۀ شهری که در وین جریان داشت چشم پر کن بود… ➖➖➖➖ سفارش کتاب از طریق آی دی:👇 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam •┈┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046