#معرفی_کتاب
و خداوند را آیه ای است،که نازل شد به آغوش پیامبر:
حاء. سین. نون. ذِکرُ رحمَتِ رَبکَ عَبدَه مُجتَبی...
کتاب در ۱۶ فصل نوشته شده که عناوین هر فصل از آن به ترتیب با حروف عبارت"حسن منی و انا من حسن."شروع می شود.
سید علی شجاعی که پیش از این نیز در نگارش رمان هایی با تم مذهبی با مخاطب خود مواجه شده است، در این رمان به روایتی ویژه و بدیع از زندگی امام حسن مجتبی (ع) در فاصله سال های پس از شهادت حضرت علی (ع) تا شهادت #امام_حسن (ع) توجه نشان داده است و سعی کرده با خلق زاویه دید تازه، به بیان جدیدی از زندگی این امام معصوم دست پیدا کند.
#حاء_سین_نون
#سید_علی_شجاعی
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب و خداوند را آیه ای است،که نازل شد به آغوش پیامبر: حاء. سین. نون. ذِکرُ رحمَتِ رَبکَ عَ
📚 #برشی_از_کتاب (۱)
معاویه دستم را می گیرد و می نشاند:
_ همه لاطائلاتت را حفظم عمرو، اما شام یک صفین داشت و عراق، افزون صفین، جمل و نهروان هم... نیم جانی بیش نمانده از آن.
دستم را رها می کنم:
_ حکما مستی معاویه! کشته های سه جنگ شان به سی هزار هم نرسید و اما کشته های شام، فقط از صفینش، افزون نود هزار شد؛ کدام بیچاره تر است اکنون؟
_ آن زمان علی داشتند و مالک و هاشم و عمار و ذوالشهادتین و...
بر افروخته تر فریاد می زنم:
_ اکنون هم حسن دارند و قیس و عدی و حجر و سعد و... فراموشت نشده که؛ این همان حسن است که پی نافرمانی ابوموسی از فرمان علی برای یاری، راهی کوفه شد و به یک خطبه، ده هزار مرد به لشگر علی افزود... این همان حسن است که، روز جمل که بسیارها به قصد شتر عایشه پیش رفتند و ناتوان بازگشتند، او رفت و در دقایقی شتر پی شد و غائله تمام... این همان حسن است که صفین، میمنه سپاه علی داشت و جنگاوری و رشادتش، عاجزمان کرد در برابری... باز هم بگویمت؟
سرم را نزدیک ترش می برم:
_ این را هم بدان...
صدایم را آرام تر می کنم:
_ آن زمان که جز شکمت اندیشه نداشتی و نفرین محمد را می خریدی که " لا اشبع الله بطنه "؛ همان هنگام، با گوش های خودم شنیدم که محمد در مسجد می گفت " لو کان العقل رجلاً لکان الحسن "، اگر همه عقل به هیبت مردی درمی آمد، آن مرد حسن بود... یعنی که به جنگ با مجانین طخارستان نمی روی، با همه عقل به ستیزی...
📚 برشی از کتاب (۲)
حاء... و لخته خونی در تشت.
_ برادرم! مولایم! تو چرا اشک می ریزی در این لحظات... تو که بیست حج پیاده کردی و سه بار نیمی از دارایی ات در راه خدا انفاق فرمودی... تو که جدمان در آغوشت می گرفت و می گفت، حسن منی و انا من حسن، احبّ الله من احبّه... تو که پیامبرمان بسیارت دعا می کرد که خدایا من حسن را دوست دارم، پس تو هم دوستش بدار و دوست دار هر که محبتش دارد...
چهره کبود پدر، میان درد می شکفد از شنیدن دوباره کلام پیامبر... و باز میان اشک:
_ بر دو چیز گریه می کنم؛ لهول المطّلع و فراق الاحبّه... از بیم قیامت و فراق حبیبان...
سین... و لخته خونی در تشت.
کلام پدر، دیگر سخت و بریده... نفس نفس... ضجه ی هاشمیان به آسمان...
_ حضرت عزرائیل سلامم می کند و بشارتم می دهد که، انَّ الله عنک راض... خدایت از تو راضی است...
نون... و تشتی پر خون...
دست پدر در دستان عمو... گریه عمو و ناله و آهش مدام...
_ برادرم! حسین جانم! مصیبت امروزمان سخت، اما هیچ مصیبتی برابر روز تو نیست...
تشت برابر پدر، لبریز لخته های خون...
_ که در کربلایت، آنان که مدعی اند بر دین جدمان، برابرت علم ستیز بر می دارند...
چشمان پدر می افتد و سکوتی و باز نفس نفس...
_ تو و یارانت شهید... و خاندانت اسیر... و اموالت به غارت...
اشک پدر کنار خون لب ها... تشت لبریز...
_ زمین و آسمان برایت خون گریه می کند...
دستان پدر در دستان عمو... پدر بی جان... انگار که آخرین کلام...
_ برای اندوه من گریه نکن برادرم... برای مصیبت من زاری نکن حسین جانم... که لا یوم کیومک یا اباعبدالله...
➖➖➖➖
#حاء_سین_نون
•┈┈••✾•💔🏴💔•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
گرچه از لطف پدروارِ علي(ع)سرشاریم؛
هرچه داریم ز غلامي محمد(ص)داریم!
#شهادت_پیامبر_اکرم ص
#تسلیت 🖤
خدا کند که اگر مردی از نفس افتاد
به داد بی کسی اش لااقل زنش برسد..
#شهادت_امام_حسن_مجتبی ع
#تسلیت 🏴
#معرفی_کتاب
کتاب «مجموعه رمان خانه عنکبوت ۲؛ سکوی پنهان» داستانِ یکی از پیچیدهترین مأموریتهای سازمان اطلاعات و امنیت مصر است که یکی از مهمترین عملیاتهای سرّی در جهانِ پنهان (جنگ اطلاعات) نیز بود و پیروزی ای را رقم زد که در دنیا به عملیات «سکّوی حفّاری» معروف شد.
#سکوی_پنهان
#صالح_مرسی
#سید_مهدی_نورانی
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب کتاب «مجموعه رمان خانه عنکبوت ۲؛ سکوی پنهان» داستانِ یکی از پیچیدهترین مأموریتهای سا
📌 #برشی_از_کتاب (۱)
تمام تحلیلها بدون استثنا حکایت از آن داشتند که تلاشهای دیپلماتیک با وجود فشردگی و سنگینی، هیچ نتیجهای در بر نخواهند داشت و اسرائیل مصمّم به اجارهی سکّوی حفّاری است. برخی اخبار نیز حاکی از آن بود که اجارهی سکّوی حفّاری صورت گرفته است. چند هفته گذشت و هیچکس از مکان سکّوی حفّاری اطلاعی در دست نداشت. مصریها در تحرک گسترده و سنگین خود، گسترهی وسیعی از دریاها و بندرهای دنیا را پوشش دادند و اطلاعاتی را به دست آوردند. همهی این اطلاعات یک مطلب را تأیید میکردند: "سکّوی حفّاری اکنون وجود خارجی دارد و اسرائیل آن را اجاره کرده است."
اما اکنون این سکّو کجا است؟
رویدادها با شتاب فراوان پشت سر هم روی میداد و دیگر هیچ نیرویی روی زمین یافت نمیشد که بتواند مانع آن شود.
📌 برشی از کتاب (۲)
شکی نبود اوضاع به سرعت به نقطه بحرانی نزدیک میشد و ضرب آهنگ حادثهها هر لحظه تندتر.
هر اقدامی - هر چند هم کوچک - اثر و معنای خاص خود را خواهد گذاشت.
"نديم هاشم" هم به خوبی میدانست اکنون در چه شرایطی به سر میبرد.
در آن لحظههای بسیار شگفت، آن وقتی که کلمات معانی خود را از دست میدهند و قهرمانی و شجاعت و پایداری و دلیری، حالتی میشود که انسان در آن از خودش جدا میشود تا با واقعیت جدیدی پیوند بخورد که حوادث بر او تحمیل کرده است، در آن لحظهها یک راه بیشتر فرا روی انسان نمیماند و آن اینکه با ثبات و استوار با حادثه روبه رو شود.
سخنان افسر امنیت در فرودگاه اورلی بسیار محترمانه بود، اما همانند گلوله سرکش از میان لبانش خارج شد. وقتی او از ندیم خواست چمدانها را باز کند، مطمئن شد که حصار امنیتی ایجاد شده برای او در فرودگاه دچار اشتباه شده و او اکنون شناسایی شده است.
➖➖➖➖
#سکوی_پنهان
#خانه_عنکبوت
•┈┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
#معرفی_کتاب
این اثر در راستای رمزگشایی از این سؤالات است که آیا به هرکس که ادعای عاشقی کرد باید اعتماد کرد؟!!
تفاوت عشّاق واقعی و مدعیان عشق چیست؟!!
از کجا بفهمیم کسی که ادعای عشق می کند، صادق است یا بازیگر؟!! و ...
#من_عشق_مخاطب_خاص
#محمد_داستان_پور
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب این اثر در راستای رمزگشایی از این سؤالات است که آیا به هرکس که ادعای عاشقی کرد باید اع
📌 #برشی_از_کتاب (۱)
اگر از کسی شنیدید که گفت:
"میخواهم عشقم را به تو اثبات کنم."
بدانید عاشق نیست...
زیرا صدق عشق نیاز به اثبات ندارد؛ بلکه سلامت عشق را باید ثابت کرد.
📌 برشی از کتاب (۲)
عاشق دروغین، با گفتن جمله هایی مانند: دیدی خانواده ات را به من ترجیح دادی، دیدی حرف فلانی را به حرف من ترجیح می دهی، دیدی همه چیز از من برایت مهم تر است و...
خواسته هایش را به طرف مقابل تحمیل می کند و او را مجبور می سازد برای اینکه ثابت کند که کسی یا چیزی را به او ترجیح نداده است، در برابر خواسته هایش تسلیم شود.
📌 برشی از کتاب (۳)
اگر تنها دلیل ماندنت در یک دلدادگی، ترس از عدم تحمل در خماری جدایی است، بدان که این عشق محکوم به شکست است؛ به زودی...
قهراً... جبراً...
➖➖➖➖
#من_عشق_مخاطب_خاص
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
برای اسمِ "حسن" حق نوشته غربـت را
چه عسکری بشــود یا کـه مجتبی باشد
شهادت #امام_حسن_عسکری ع 🏴
#آجرکاللهیاصاحبالزمان
#معرفی_کتاب
"پنجره های در به در"، داستانی است عاشقانه و پرهیجان درباره دختر دانشمندی به نام آرسینه. او بی خبر از همه جا، دارد به یک اندیشمند صهیونیست کمک می کند تا پروژه جهانی سازی اندیشه های خطرناک صهیونیسم را پی بگیرد. اما در همین حال و هوا، سروکله روزنامه نگاری به نام بنیامین پیدا می شود که مسیر زندگی آرسینه را تغییر می دهد؛ این تغییر خطرهایی برای او به وجود می آورد تا آن جا که…
این #رمان، با تحلیل اندیشه ها و آرمان های #صهیونیسم، به وجه مشترک ادیان الهی می رسد که هر یک از پنجره اعتقاد خویش، موعود جهان را می طلبند. اما صهیونیسم، با انحراف از فرمان الهی، در پی ساخت #موعود دست ساز خویش است…
#پنجره_های_در_به_در
#محبوبه_زارع
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب "پنجره های در به در"، داستانی است عاشقانه و پرهیجان درباره دختر دانشمندی به نام آرس
📌 #برشی_از_کتاب (۱)
او چگونه حرف دلش را بگوید؟ یعنی امشب هم این فرصت فراهم نخواهد شد تا پیشنهاد دور از ذهن آرسینه را به زبان بیاورد؟!
پیرمرد مکثی کرد و در میان سکوت مرموز خود، برای لحظه ای چهره ی زیبای آرسینه را بعد از شنیدن پیشنهاد غیر منتظره ی خود تصور کرد. بی شک کلافه می شد. دچار شوکی ناگهانی! یا شاید هم اشک در چشمانش حلقه می زد و با بغض می گفت: باور نمی کنم در همه ی این سال ها چنین فکری در ذهن داشته اید!
📌 برشی از کتاب (۲)
به چشم های متفکر باغبان خیره شد. با مکثی کوتاه به او لبخند زد: ادوارد! اگر از تو بخواهم کاری برای من انجام دهی، کمکم می کنی؟! البته نمی خواهم موقعیت تو را در این خانه به خطر بیندازم. اما کاری که از تو می خواهم، باید کاملا محرمانه انجام شود. حتی بدون اطلاع پروفسور!
➖➖➖➖
#پنجره_های_در_به_در
•┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046