eitaa logo
کتاب زندگی
1.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
3.2هزار ویدیو
32 فایل
@Admiin_Kanall ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
╭━━⊰❀▪️▫️▪️❀⊱━━╮ ▫️ ابتلا در نینوا ▫️ ▪️بشنو از نی، چون حكایت می‌كند واردِ در امتحانت می‌كند ▪️نی تو را در كوره‌های ابتلا مِی دهد از جامِ شیرین ولا ▪️خود بیا از نی، دلا عبرت بگیر همچو او خالی شو و وحدت پذیر ▪️نی چو خالی از تعلّق‌ها شود شهدِ شیرین تَعَقُّل می‌دهد ▪️شهد نی از بطن نی، خالی شود بهر جان، نیروی اجلالی شود ▪️شهد نی خود، اسم رزّاق خداست قدرت و نیروی حق، بر جسم‌هاست ▪️نی چو بیگانه ز خود گشت و ز خلق از درونش گشت جاری شهدِ حق ▪️نی به نایِ ناله‌اش از خود رهید بهر این حق، شهد خود در او دمید ▪️تا به جان‌ها قوّت بازو شود جان‌ و دل با عشق سوی او برد ▪️تو بیا ای دل ز خود فانی بشو شهد عشقش نوش و هم باقی بشو ▪️تو بیا با سوز و ناله، درد و آه اندر آ، در بزم مستی إلٰه ▪️بهر این عشّاق خود را ربّ ما برده در دشتی به نام نینوا ▪️همچو نی نایِ الهی سر دهند سوز‌ها از دل به یاری سر دهند ▪️از خود و از خویش خود خالی شوند پر ز گوهرهای اجلالی شوند ▪️هم حسین(ع) و خیل یاران حسین(ع) بهر حق گردند جمله، نور عین ▪️با نوای "كلُّ أرضٍ كربلا" جملگی قربانیش، در نینوا ▪️تا بدانند "كلّ یومٍ عشر" را امتحان مرگ را و حشر را ▪️تا به خود آیند بهر ابتلا نایل آیند جمله بر قُرب خدا ▪️خالی از دنیا شوند و ماسِوی هم رهند از نفس دون و از هوی ▪️ابتلاها در زمین کربلا سنّتی باشد ز حق بهر وِلا ▪️گفته حق بهر امامِ انس و جان "أنتُمُ البابُ البَلا" بر مردمان ▪️ناس، جمله مبتلا بر مهرتان یا جدا از حق شده بر قهرتان ▪️راضی از حقید، حق هم راضی است در غضب‌هاتان، همو خود قاضی است ▪️جمله نیكی‌ها، همه آنِ شماست ظرف اوصاف خدا جان شماست ▪️هر كه دارد آرزوی كربَلا گو شود خالی چو نی از هر نوا ▪️تا كه حق جانش به آسانی خَرَد نزد خود او را به مهمانی بَرَد ▪️او شود در نزد مولا "یَرزُقون" خود شهید و شاهد "مقرّبون" ▪️قُرب حق جانا ثمین و پُر بها می‌دهد در وادی كربُ بلا ▪️امتحان و آزمایش بهر خلق سنّتی ثابت بود از نزد حق سرکار خانم فاطمه میرزایی @ketabezendagi ╰━━⊰❀▪️▫️▪️❀⊱━━╯
╭━━⊰❀▪️▫️▪️❀⊱━━╮ ▪️نوای کنج خرابه▪️ ▪️بشنو از نی چون حكایت می‌كند وز جدائی‌ها شكایت می‌كند ▪️نی بگوید در سیاق عاشقان قصّۀ هجران بابا را عیان ▪️چون حسین(ع) در كربلا مأوا گرفت هم صلای حق همه آنجا گرفت ▪️پرده‌ها یكباره از مستی درید غیر حقّ و عشق او چیزی ندید ▪️خانۀ دل بهر او ویرانه كرد پیر و بُرنا را به عشق، دیوانه كرد ▪️فارغ از آبادی ویرانه شد از خود و از غیر خود بیگانه شد ▪️در عبور از صورت و هر معنی او در مِنای عشق، قربانی او ▪️در یم بحرش غریق وحدتست هم جدا از معنی و هر صورتست ▪️حق به جانش داده بانگ "إرجعی" "فی عبادی" ای تو نفس مُرتَضی(ع) ▪️حق ز تو راضی، تو هم راضی ز حق ای ز خود فانی و هم باقی به حق ▪️هر كه نورانیت تو، او شناخت وجه حق در وادی عشق تو یافت ▪️چون سخن شد از دل دیوانه‌ای یادم آمد، یاد از ویرانه‌ای ▪️دختری شیرین زبان، دردانه‌ای شمع بابا را شده، پروانه‌ای ▪️آمده پیش پدر، آن مهربان تا بگوید از غمی، در دل نهان ▪️گفت بابا! در دلم آشوب شد قصۀ یوسف و هم یعقوب شد ▪️یادم آمد ابتلاهای شدید زآنچه که ایّوب در دنیا بدید ▪️بلكه بابا، یاد مادر كرده‌ام یادی از دیوار و آن در كرده‌ام ▪️یاد پهلوی خمیده كرده‌ام صورتِ از غم تكیده كرده‌ام ▪️یادم آمد هر زمان دیدی مرا هم بخندیدی و گرییدی چرا؟ ▪️خنده‌هایت بود، بهر دیدنم گفته بودی من شبیه مادرم ▪️گاه هم از دیدنم گریان بُدی از غم مامِ جوان، نالان بُدی ▪️حالیا این شور سینه، بهر چیست؟ یاد از عهد مدینه، بهر چیست؟ ▪️گفت مولا، دختر شیرین زبان گوش كن! تا گویمت این را عیان ▪️می‌رود بابای تو اكنون سفر بعد بابایت شوی تو در به ‌در ▪️می‌شوی بر ناقۀ عریان سوار می‌‌شوی آواره تو، در هر دیار ▪️من به روی نیزه دنبال تو‌ام هر زمان آگاه، از حال توام ▪️چون بیفتی بر زمین از ناقه‌ات در بغل گیرد تُرا هم مادرت ▪️سوی شام آنگاه ای گُل، می‌روی همچو جزوی و سوی کل می‌روی ▪️تو مرا در شام گیری در بغل زین بغل طالع شود صبح اَزل ▪️نردبان عشق آغوش سر است سوی بابا می‌برد این قلب مست ▪️آن خراب شام معراجت شود سوز و اشک آنجا، چو منهاجت شود ▪️تا نباشد رنج ویرانه، بلا کی رسی تا اوج؟!... تا اوج لقا ▪️رو یتیمی را كنون آماده باش بهر امرِ باب خود، آزاده باش ▪️دخترم گرچه یتیمی، بی دواست خود بدان حق، خود طبیب دردهاست ▪️پس صبوری در یتیمی پیشه كن ریشۀ بی‌طاقتی را تیشه كن ▪️گر خوری سیلی رقیه، دم نزن عالمی زان دم زدن بر هم نزن ▪️تا كه دستانت ز کین بسته نشد تا سر من بر سر نیزه نشد ▪️كنز مخفی كی شود ظاهر تمام بی اسیری توُ و عمه به شام ▪️من شدم در كربلا تسلیم جان در اسیری شما حق شد عیان سرکار خانم فاطمه میرزایی @ketabezendagi ╰━━⊰❀▪️▫️▪️❀⊱━━╯
╭━━⊰❀▪️▫️▪️❀⊱━━╮ ▪️ عبد عشق▪️ ▪️ در زمین خون است و عشق و امتحان ابتلای عشق بر پیر و جوان ▪️گشته بودند جمله یاران ممتحن مانده باقی کودک ناز حسن(ع) ▪️اصغر(ع) و اکبر(ع) و قاسم(ع) هم عمو کشته گشتند جمله با تیغ عدو ▪️موقع جانبازی عبداللّه است کشته گشتن در منای آن شه است ▪️بود پور مجتبی(ع)، تک ماه عشق جان خود بر کف براه شاه عشق ▪️دید عمّ خویش را بی‌یاور او در زمین افتاده در پیش عدو ▪️رو به سوی عمّ خویش از خیمه‌گاه شد روانه تند او بر قتلگاه ▪️دید شمشیری بدست حرمله قصد دارد قتل ابن فاطمه(س) ▪️گفت بر او ای تو فرزند خبیث قصد داری کشتن ابن حبیب ▪️من جدا هرگز نگردم از عمو کرد دست خود سپر او بر عدو ▪️او اسدزاده است و شیر پهلوان طفل است اما بِه از صدها جوان ▪️دید حسین(ع) او را به روی سینه‌اش یاد آورد خاطر دیرینه‌اش ▪️یاد آورد مجتبی(ع) و مادرش(س) غصه‌های کوچه و میخ دَرش ▪️یاد آورد یاد ظلم بر حسن(ع) تیرباران حسن(ع) اندر کفن ▪️دید عبداللّه را سینه سپر صورت بابایش از او جلوه‌گر ▪️خورد شمشیر عدو بر دست او دست آویزان به سینه گفت عمو ▪️عشق تو صبر و قرارم را ربود کش مرا در سینه‌ی خود زود زود ▪️پر کشید آغوش عبداللّه او گوییا خورشید بود و ماه او ▪️سینه‌اش شد مقتل عبداللّه‌ش گشت معراج بسوی اللّه‌ش ▪️حالیا ای دل بیا عبرت بگیر بگذر از باطل به حق عودت پذیر ▪️تا ز خویش و نفس دونت آگهی بنده‌ی نفسی و نه عبدالّلهی ▪️پای نه خود و عبداللّه شو از خودی بگذر به سوی شاه شو سرکار خانم فاطمه میرزایی @ketabezendagi ╰━━⊰❀▪️▫️▪️❀⊱━━╯
╭━━⊰❀▪️▫️▪️❀⊱━━╮ ▪️ یادگار مجتبیٰ(ع) ▪️ ▪️بود اندر کربلا شور و نوا هاتفی از غیب می‌زد این نوا ▪️حق به بانگ البلاءُ لِلولاء عاشقان را سوی خود می‌زد صلا ▪️الصّلا ای باده‌خواران الصّلا می‌برم عشاق خود را تا لقاء ▪️این صدا بر گوش هر عاشق رسید بهر میدان‌داری حق می‌دوید ▪️راه عشق راه فنا پیمودن است در بقای آن غنی بغنودن است ▪️راه حق فانی شدن از غیر اوست رفض کردن هر چه باشد غیر دوست ▪️چون شوی هیچ و فنا در راه عشق مشتری گردد به هیچت شاه عشق ▪️سازدت مَحرم ترا اندر حریم ترزقون گردی به نزد آن کریم ▪️عشق مولا ترک شهر و خانه است پیش شمع او شدن پروانه است ▪️هاتف کرب و بلا می‌زد صلا سابقون السابقون فی‌الابتلا ▪️زین صلا عشاق بی‌سر می‌دوند نی به پا بلکه به بال و پر روند ▪️این صدا گوید به جان منتظر اِرجِعی عِند مَلیک مُقتدر ▪️می‌دمد در جانشان شور و نوا همچو صور اسرفیل اندر لقاء ▪️بُد جوانی چهره‌اش مانند ماه هر دو چشمش محو بودش روی شاه ▪️گفت بر خود پیک حق را حاضرم بر ندای تنصرونی ناصرم ▪️عاشقم در راه حق آزاده‌ام امتحان عشق را آماده‌ام ▪️من قسیم نار و جنت را پسر اذن یاری من گرفتم از پدر ▪️بسته بر بازوی من عهد ولا نایبش گردم به دشت کربلا ▪️آمد او نزد عمو مردانه‌وار کای عمو آماده‌ام برکارزار ▪️من عمو در عشق تو فانی شدم نیستم خود بر تو من باقی شدم ▪️لیک این جسم و تنم را کن نثار بر لقای حضرت پروردگار ▪️گفت قاسم پیک حق را حاضرم در ره عشقت بلا را می‌خرم ▪️عاشقم بر راه حق آزاده‌ام امتحان عشق را آماده‌ام ▪️برکشید او را در آغوشش، حسین(ع) گفت در گوشش عمو ای نور عین ▪️بهر من تو یادگار حسنی(ع) همچو خونم تو به رگهای منی ▪️یادگار حُسن روی مجتبی(ع) بر صلای حق نیک گفتی تو بلی ▪️بوسه زد او دست و هم پای عمو کای عمو دلتنگم از ظلم عدو ▪️ده عمو رخصت کنم یاری دین تا نباشم پیش بابم شرمگین ▪️گفت لبیک بر ندای دلبرش اربا اربا گشت جسم و پیکرش سرکار خانم فاطمه میرزایی @ketabezendagi ╰━━⊰❀▪️▫️▪️❀⊱━━╯
╭━━⊰❀▪️🩸▪️❀⊱━━╮ 🩸معراج از قنداقه 🩸 ▪️طفل شیرخواره‌ای به گهواره چون شنید به گوش جان ناله ▪️ناله هَل مِن مُعین بابا را ناصری هست بهر دین آیا؟ ▪️او که مدهوش و تشنه شیر بود در حقیقت نه طفل بل شیر بود ▪️دید در جان مثال بابا را بی‌کس و یار حسین(ع) تنها را ▪️گوهر ملکوت نبی(ص) و ولی(ع) شمع چراغ خانه علوی ▪️در تکدانه خلافت عصمت گلی از گلستان جنّت عترت ▪️میوه‌ای نو رسیده به درخت بر زمین پرت کرد خود را سخت ▪️گفت لبیک به خمس آل عبا پنجمین نور حق به تحت کساء ▪️نی پدر تشنه لب به آبم من لیک تشنه‌ی وصالم من ▪️تالی تلو عمویم عباسم(ع) تشنه بر دیدن گل یاسم ▪️میل جانم به جانب زهراست(س) نه به شیر بلکه طالب دریاست ▪️به رسم عشاقم چون اکبر(ع) تشنه ی قطره‌ی می حیدر(ع) ▪️طفل در جسمم و به جان عقلم از می ناب عشق حق مستم ▪️با صدای بلند آن معصوم گفت روحی لک الفداء مظلوم ▪️گشت اول شهید عشق اکبر(ع) هم ز نسل بتول و هم حیدر ▪️آخرین کشته ی بنی هاشم اذن ده پدر که من باشم ▪️همچو عیسی درون گهواره پاره کردم بند قنداقه ▪️وارث حیدرم که شد کرّار بند قنداق پاره کرد بسیار ▪️قطعه قطعه کنم پدر هر بند چون به پور علی(ع) شدم فرزند ▪️من چو حیدر به مادرم گویم دست من را مبند که چون گویم ▪️گوی در دست چوگانم میل پرواز به سوی جانانم ▪️ با حسین(ع) کرد به دل چنین آواز تا پدر را کشاند به خیمه باز ▪️اصغرش(ع) را کشید در آغوش دید او را ز عشق حق مدهوش ▪️خواست تا بوسه‌ای زند بر او حرمله پاره کرد حلق آن مه رو ▪️خون اصغر(ع) ز دست بابایش رفت بالا به عرش اعلایش ▪️روی دست پدر کشید چون پر کرد خونش هدیه بر دلبر ▪️خون پاکش به عالم ملکوت می‌درخشید به عالم جبروت ▪️حور و غلمان و ساکنان جنان مات و مبهوت از تلألؤ آن ▪️ روشنی بخش عرش و کرسی شد وصل بر آن جمال قدسی شد سرکار خانم فاطمه میرزایی @ketabezendagi ╰━━⊰❀▪️🩸▪️❀⊱━━╯
╭━━⊰❀▪️▫️▪️❀⊱━━╮ ▪️ ذبح عظیم ▪️ ▪️باز ساز نی ز نای نینوا می‌نوازد خوش به دشت کربلا ▪️ساز تسبیح خدا تحمید او حمد ذات حق و هم تمجید او ▪️نی زند از کربلا تکبیر را ساز حج و حلق و هم تقصیر را ▪️هم نوای طوف و هم سعی صفا هم بر آهنگ ذبیحان در منیٰ ▪️در منای کربلا پور حسین(ع) بهر قربانیّ حق آن نور عین ▪️جلوۀ هم خُلق و خَلق مصطفی(ص) در شجاعت او بَدیل مرتضی(ع) ▪️عزم میدان بلا را چون که کرد با ادب بر پای بابا بوسه زد ▪️ای پدر تو اذن میدانم بده اذن قربانی به جانانم بده ▪️تا که گردم من ذبیح روی عشق تا که نوشم جام می در کوی عشق ▪️گفت بشتاب ای ذبیح بی‌بدیل فدیه ذبح عظیمی بر خلیل ▪️آن ذبیح نی قوچ بود نی اسمعیل ذبح عظمیٰ وعده‌ای بود از جلیل ▪️حالیا وقت است که آن ذبح عظیم فدیه‌ای گردد از آن ربّ کریم ▪️اکبرا خواهد خدا خون تو را إرباً إرباً جسم گلگون تو را سرکار خانم فاطمه میرزایی @ketabezendagi ╰━━⊰❀▪️▫️▪️❀⊱━━╯
╭━━⊰❀▪️🚩▪️❀⊱━━╮ ▪️ اشک مشک ▪️ 🚩 پند ساقی بلا را گوش گیر مشک بی‌آبی بیا بر دوش گیر 🚩 هست ساقی بلا خود بحر جود چشمۀ جاری ز بحر لایموت 🚩 بحرها از بحر جودش یک نم است آب هستی قطره‌ای از آن یم است 🚩 تو نپندار او برفت از بهر آب تشنه بود بر عشق پور بوتراب 🚩رفت با ایثار هستی و ادب بهر تو آموزد آداب طلب 🚩 تشنگی‌ها خود ندای یاری است بحر هستی از وجودش جاری است 🚩 او بیاموزد به میدان بلا هر دو دستت را بده بهر قضا 🚩 دادن دست‌ها نشان فقر توست بی‌ یَد و قدرت گدایی فخر توست 🚩 بعد دستانت سپر کن سینه‌ات تا بیابی عالم دیرینه‌ات 🚩 یاد آری تا که اصل خلقتت او که پوشانده چه زیبا خلعتت 🚩 چونکه سینه چاک شد از بهر او جان تو سیراب شد از نهر او 🚩 دیده را مست سبوی یار کن جان و دل مست همان دلدار کن 🚩 چون شدی از عطر او سر مست مست فرق سر را بهر او باید شکست 🚩 انشقاق فرق انشق القمر تا رسد توحید جانت بر ثمر سرکار خانم فاطمه میرزایی @ketabezendagi ╰━━⊰❀▪️🚩▪️❀⊱━━╯
╭━━⊰❀🏴▪️🏴❀⊱━━╮ ▪️راوی اسرار حق ▪️ ▪️نی به نايش زد به جان من شَرر چون كه داد از قتلگه بر من خبر ▪️چونكه غوغای جنون عاشقی يافت پايان در غروب صادقی ▪️روح‌ها از جسم‌ها عريان شدند خود روان بر كوی آن جانان شدند ▪️جا گرفتند عند ربّ يرزقون حیّ و حاضر در سرای يعرفون ▪️حق گرفته جانشان در وحدتش مست گشتند از سبوی احمدش ▪️جمله ياران حسين بن علی(ع) دور شمع‌اش همچو انوار جلی ▪️می‌درخشيدند بر كرّوبيان روشن از انوارشان هفت آسمان ▪️حق به آنها نازد و آنها به حق او پسندد ذاتشان در ما سَبق ▪️انبياء و اولياء بر گِردشان جملگی سائل به عشق و مِهرشان ▪️قهقهه مستانه در وادیِّ نور سر بدادند جمله اصحاب سرور ▪️چون كه در وادی عشق كربلا خوش نمودند عهد مولا را وفا ▪️با وفای عهد بر پيمان خود بار می‌یابند بر جانان خود ▪️لیک مانده جان ما اندر قفا در قفای عشق و ايثار و وفا ▪️نی شناسای حسين(ع) كربلا نی به اسرار امامش آشنا ▪️در محرّم بهر او سوز و عزا در مصائب سوی او دست دعا ▪️ليك از انوار عرفانش تهی بی‌خبر از سرّ آن سرو سهی ▪️او كه دائم در دلم دارد ندا خود سروش كل ارض كربلا ▪️در ميادين بلا و ابتلا ياد آرم كل يوم عشر را ▪️تا كه روحم روح انسانی شود در تجليات او فانی شود ▪️بشنوم از گوش جانم هر زمان ينصرونی را من از صاحب زمان(عج) ▪️تا كه لبيك گوی ميدانش شوم هم چو گو در دست چوگانش شوم ▪️همچو ياران حسين(ع) در كربلا بهر او سازم دل و جانم فدا ▪️صحبت از ميدان قربانگاه بود از فراق و دوری جانكاه بود ▪️بود از روزی كه در دشت بلا روح ما از جسم‌هامان شد جدا ▪️روح‌ها در وادی افلاك بود جسم‌ها را جای اندر خاك بود ▪️بود در وادیّ ارض كربلا جسم‌های چاك چاك از نيزه‌ها ▪️روی خاك از هر طرف افتاده‌اند جملگی لب تشنه جان‌ها داده‌اند ▪️در غروب پر ز سوز و درد و آه جمله طفلان و زنان بی‌پناه ▪️دست بسته بر غُل و زنجيرِ كين بانوان و يادگاران حسين(ع) ▪️از ميان كشته‌گان كربلا رهسپار بر اسيریّ خدا ▪️زان ميان بانوی شير بيشه‌ها می‌كند اسرار حق را بر ملا ▪️او كند سوی مدينه روی را با رسول و حق كند او اين ندا ▪️اين حسين(ع) توست روی نيزه‌ها هم بدن بر روی خاك كربلا ▪️جمله ی اعضاء او مقطّعاً جسم پاكش هم مرمّل بالدّماء ▪️هم بريده رأس پاكش از قفا نی به سر عمّامه نی بر تن ردا ▪️ای خدا قربانی آل رسول از من و طفلان او بنما قبول سرکار خانم فاطمه میرزایی @ketabezendagi ╰━━⊰❀🏴▪️🏴❀⊱━━╯
◼️🕯◼️🕯◼️🕯◼️ ▪️ تپش عشق ▪️ ▪️جلوه های عشق را در کربلا زینبش تک تک نموده بر ملا 🕯هم به قاسم هم به اکبر هم به عون او نشان داد عاشقی بر هر دو کون ▪️او دو گل بر عاشقی پرورده بود بر منای کربلا آورده بود 🕯تا نمایاند نشان عاشقی دادش آن گلها برای قاتلی ▪️قاتلی نی بهر خصم و بر عدو کشته گشتند آن دو گل از بهر هو 🕯جلوه‌ای دیگر به نزد زینبش بایدش می‌‌داد در راه ربش ▪️عشق عباسش بود آن نور دو عین خوش یل قد قامت ام‌البنین 🕯کرد عباسش نشان عاشقی ره سپارش کرد جان قابلی ▪️ره‌سپارش کرد سوی علقمه تا دهد او سر به پای فاطمه 🕯آخرین جلوه به بزم عاشقی مانده باقی او به عشق صادقی ▪️بود او روح و روان زینبی عاشقی عاشق حسین‌بن علی 🕯حالیا وقت فنای آخرین جلوه‌های عاشقی آن شاه دین ▪️پا نهاده در رکاب عاشقی می‌رود میدان بهر قاتلی 🕯قاتل نی غیر بل قتل حسین او که باشد زینبش را نورعین ▪️می‌کند زینب به سوی او نگاه می‌کشد از بهر او از سینه آه 🕯گویدش پور علی بر گوش او این چه آهی است زینبا پیش عدو؟ ▪️گویدش ای عشق جانم حالیا جلوه‌ات را من کنم بر او فدا 🕯عهد خود سازم حسینم من وفا جلوه عشقت کنم بر او فنا ▪️تا بیابی در فنای خود بقا تا شود هر سرزمینی کربلا 🕯کربلا شد وادی عشق و جنون ذره ذره خاک او قطرات خون ▪️سرخ و رنگین است خاک کربلا وه چه سنگین است خاک کربلا 🕯گر نداری پای دل آنجا نرو تو به پای گل به آن وادی نشو ▪️آب او قطرات اشک زینب است ذکر نخلهای حرم یا رب رب است 🕯جای جای کربلا فریاد هوست هر نفس در کربلا بغض گلوست ▪️هم تپش‌های دل هر زائرش یا حسین و زینب است ذکر لبش 🕯ذکر دل باشد ابوفاضل مدد دل بود ذاکر به اللّه الصمد ▪️من به قربان حسین و زینبش اکبر و هم اصغر و عبدالّلهش 🕯لیتنی کنت مع اصحاب او ربنا دورم نکن از باب او خانم فاطمه میرزایی @ketabezendagi ◼️🕯◼️🕯◼️🕯◼️
╭━━⊰❀🏴▫️🏴❀⊱━━╮ ▫️امام جعفر صادق عليه السلام: ▪️مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ ع وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَيْنِ وَ بُغْضَ زیارته ▪️هر کس که خدا خیر خواه او باشد، محبت امام حسین علیه السلام و شوق زیارتش را در دل او می اندازد، و هر کس که خدا بدخواه او باشد، کینه و بغض زیارت امام حسین علیه السلام را در دل او می نهد. 📚وسائل الشيعه، ج14 . کامل الزیارات @ketabezendagi ╰━━⊰❀🏴▫️🏴❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️این غمِ جانسوز که فوقِ غم است شعله‌ی ناری به دلِ عالَم است @ketabezendagi •┈••✾◆✦▪️✦◆✾••┈•
╭▫️◾️◾️ ▫️ ◾️ ▫️جدال مِهر و بی وفایی▫️ کوفیان، مسلمان بودند، فرزند امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را می‌شناختند و می‌دانستند حاکمیت امام، پایان همۀ مشکلاتشان است. از ایشان خواستند که بیاید و زمام امورشان را بر عهده بگیرد، اما امام را یاری‌ نکردند! به راستی، دلیل جدال مهر و بی‌وفایی تاریخ حیات شیعه، چیست و تا کی تکرار می‌شود؟ امام حسین(علیه‌السلام) در گفت‌وگو با امام سجاد(علیه‌السلام) در روز عاشورا، ریشۀ این بی‌وفايی را حاکم‌شدن شیطان بر مردم بيان فرمودند: "اسْتَحْوَذَ عَلَیهِمُ الشَّیطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّیطانِ... " ( سوره مجادله، آيه ١٩) شیطان بر آنان چیره شد، پس خدا را از یادشان برد؛ آنان حزب شیطان‌اند! در حاکمیت شیطان، چشم دل کور می‌شود، بصیرت در تشخیص حق و باطل، کنار می‌رود، و فرد تابع تمايلات و نفسانيات خويش می‌شود؛ تاجایی‌که خدا را از ياد می‌برد و کاملاً ‌باطل را حق می‌بیند. برگرفته از بیانات استاد فاطمه میرزایی @ketabezendagi ◾️ ╰─────◾️▫️◾️
══❈═₪❅🥀▪️🥀❅₪═❈══ 🥀 نیّره‌ی کربلا 🚩 در صف عشاق ارض کربلا   بود نوری نیّره، خیرالنساء 🚩 گردنش آزاد از هر بند بود   خوش زبان و خوش سخن، چون قند بود 🚩 او رها از غیر و در بند حسین(ع)   بود طفل ناز شاه عالمین 🚩 او سه سال از عمر خود طی کرده بود   هر سه عالم در سه سال طی کرده بود 🚩 عالم عقل و نفس را هم بدن جمله را پیموده با سیر حسن(ع) 🚩 در نگاهش غیر بابایش نبود   گوییا او در زمین جایش نبود 🚩 میل آغوش پدر همواره داشت   قد و بالایش, زهرا(س) سایه داشت 🚩 سایۀ کامل به بنت مصطفی(ص)   سایه‌اش همواره دنبال بابا 🚩 شبه زهرا (س) گشته و قابل شده   گوییا زهرا(س) زمین نازل شده 🚩 چون حسین(ع) قلبش به مادر می‌تپید   در بغل آن شبه کوثر می‌کشید 🚩 بوسه می‌زد سینه و بازوی او   هم نوازش می‌نمود پهلوی او 🚩 در نظاره در قد  آن قامتش   گوییا می‌دید زهرا(س) مادرش 🚩 ارتباط جسم بود و روح و جان   هم سخن عاجز ز گفتن هم بیان 🚩 در حروف و شرح ناید آن   معنی و مفهوم هم ندهد نشان 🚩 آن تجّلی‌های نور کوثری   بر حسین(ع) فاطمه(س) از دختری 🚩 کوچک اندر جسم, در معنا کبیر   در کمند عشق بابایش اسیر 🚩 کوچکی در سیر، اندر لامکان   کِی توان دادش نشان، اندر بیان؟ 🚩 خارج از ادراکِ وهم و عقل او   عشق بود و عشق دور از نقل او 🚩 عشق را کِی باشدش شرح بیان؟   عشق باشد سیر دل در لامکان 🚩 دل سرای ذات پاک سرمد است   عالم قالوا بَلیٰ ایزدی است 🚩 الغرض آن قلب کوچک در درون   داشت گنجی پر بها از کاف و نون 🚩کاف و نون علت به ایجاد و وجود   باذن رب بسم‌اللّه راه صعود 🚩 کاف و نون در دست بی‌دل در حریم   خود دهد آثار رحمان و رحیم 🚩 بهر این دردانۀ ناز حسین(س)   در فنای عشق شاه عالمین 🚩 کرد او با کاف و نون اعجازها   با سرش در نیزه کرد آوازها 🚩 عاقبت سر را به دامانش کشید خط سرخی او به هجرانش کشید 🚩 متحد شد جان او با جان  ابا   پر کشید روحش به معراج لقا 🚩 روح او در عالم توحید حق   پر کشید تا پرده درّید از طبق سرکار خانم فاطمه میرزایی @ketabezendagi ══❈═₪❅🥀▪️🥀❅₪═❈══
   〰❁🍃❁🥀❁🍃〰 🥀نوشی از زیارت اربعین: "وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَةِ." من نیامدم که تنها برای روز عاشورا و زمین کربلا باشم؛ آمدم تا با جاری کردن خون خود،  کلّ ایام را عاشورا و کلّ زمین را کربلا کنم. نیامدم تا فقط دستگیر عاشوراییان باشم؛ آمدم که تا ابد، دست تمام بندگان را بگیرم. آمدم با ریختن خون سرخم، گرمابخش قلب‌های یخ‌زدۀ تمام دوران باشم؛ تا خونم نشانی باشد برای طالبان کوی دوست. برای آن‌ها که نه مرا دیدند، نه فرزندانم را؛ اما همچنان ما را دوست دارند و طالب پیمودن راه حقّ‌اند. خون من ریخته شد تا دیگر انسان‌ها اسیر اشک‌های احساسی و در بند مشکلات و تضادهای دنیا نباشند؛ تا در همیشۀ تاریخ، در ایام محرّم، هزاران انسان، راه حق را بیابند و حسینی شوند. خون من آشکار شد تا دین حق، پنهان نماند. برگرفته از مباحث شیطان شناسی @ketabezendagi   〰❁🍃❁🥀❁🍃〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 ‏ حســـــین (عَلیهِ السَّلام) مرا به خودم می‌رساند... @ketabezendagi ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
  〰❁🍃❁▪️❁🍃❁〰 ❁(قسمت اول) ادعیه و زیارات، مَرکب عروج هستند و انسان را در مسیری که قرآن نشان می‌دهد، همراهی می‌کنند. از مهم‌ترین زیارت‌ها، زیارت اربعین امام حسین(علیه‌السلام) است که در منابع معتبر شیعه، از امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده و خواندن آن در روز اربعین، از نشانه‌های مؤمن معرفی شده است. در این زیارت می‌خوانیم: «السَّلَامُ عَلَى أسِيرِ الكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ العَبَرَاتِ»؛ سلام بر اسیر بلاها و کشتۀ اشک‌ها. اما برای امام معصوم، اسارت در بلا و سختی، چه معنایی دارد؟ او در بلندای هستی سیر می‌کند و فشارهای ناسوتی هرگز نمی‌تواند او را اسیر کند؛ پس منظور از اسارت در بلا چیست؟ هم‌چنین کدام اشک‌ها قاتل امام(علیه‌السلام) هستند؟ آن هم نه اشک‌های معمولی؛ بلکه «عبرات»؛ یعنی اشک‌هایی که از شدت سوز درونی، بی‌صدا و بی‌اختیار مانند سیل جاری می‌شوند. برای پاسخ باید ده‌ها هزار نامه‌ای را به یاد آوریم که از کوفه برای امام فرستاده شد. دعوت‌نامه‌هایی پر از الفاظ زیبا که از محبت وصف‌ناپذیر کوفیان به امام زمانشان حکایت می‌کرد. اما تنها گذاشتن امام در کربلا نشان داد که محبت آن‌ها اصلاً اصولی نبود. عواطفشان در هنگام نیاز، آن‌ها را در همراهی امامشان یاری نکرد. اما چرا؟ کوفیان، مردمی احساساتی بودند و امام را به عنوان تنها مسیر عروج و کمال نمی‌شناختند. فقط می‌دانستند امام نوۀ پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و انسان خوبی است که هیچ‌کس به قدر او لایق خلافت بر مسلمانان نیست؛ پس می‌خواستند به امیال دنیوی و هواهای نفسانی‌شان نیز توجه کند و از دست ظلم یزید راحتشان نماید. برگرفته از @ketabezendagi   〰❁🍃❁▪️❁🍃❁〰
  〰❁🍃❁▪️❁🍃❁〰 ❁ (قسمت دوم) برخی می‌گویند امام که می‌دانست کوفیان احساساتی و بی‌وفا هستند؛ چرا دعوت‌ِ نامه‌ها را پذیرفت و راهی کربلا شد؟ هر انسانی وظیفۀ خود می‌داند که پناه‌جویِ مظلوم را یاری دهد؛ دیگر چه رسد به امام معصوم که در اوصاف الهی، از همه برتر است. از سوی دیگر وقتی کسی به مقام ولایت پناه ببرد، برای امام و ولیّ، مسئولیت می‌آورد و او نمی‌تواند از پناه‌دادن شانه خالی کند؛ اگرچه به علم لدنّی خود بداند پناهنده، صادق و ثابت‌قدم نیست و به عهد خود وفا نخواهد کرد. به این ترتیب امام حسین(علیه‌السلام) خود را موظف می‌دانست که دعوت‌‌ هزاران نامه را بپذیرد و راهی کوفه شود. اینجا بود که اسیر کربات شد؛ یعنی اسیر مشکلات و غصه‌های محدود مردمی که کمال خود را نمی‌خواستند؛ بلکه غرق هواهای نفسانی بودند. در عین حال که عمل‌کردن به صورت شریعت برایشان مهم بود، تأمین‌شدن زندگی دنیایی‌شان را طلب داشتند. از این‌ها گذشته نامه‌ها از اشک و سوز کوفیان حکایت داشت؛ آن‌ها آمدن امام را می‌خواستند و در این آرزو، اشک‌هایشان جاری بود. اما همین که ابن‌زیاد در لباس امام حسین(علیه‌السلام) آمد و با مثلّث زر و زور و تزویر آن‌ها را فریب داد، اشکشان خشک شد و تن به ذلّت دادند! پس درواقع با گریه‌های خویش امامشان را کشتند و امام را زیر بار احساسات نازل و اشک‌های بی‌تعقّلشان فدا کردند. اینگونه بود که امام شد «أسِيرِ الكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ العَبَرَاتِ». برگرفته از @ketabezendagi     〰❁🍃❁▪️❁🍃❁〰
  〰❁🍃❁▪️❁🍃❁〰 ❁﷽❁ ❁ مصباح الهدی حسین(علیه‌السلام) آمده به ما، درست زندگی کردن را یاد دهد و فرهنگ و محبت او، باید در همه چیزمان ظهور کند. ما جایی جز زمین، و فرصتی جز عمر محدود دنیا، برای هدایت شدن نداریم. در همین ناسوت، باید مصباح هدایت را بیابیم و بر کشتی نجات حسینی، سوار شویم؛ تا إن‌شاءالله به صدق، در زیارت اربعین، شهادت دهیم که: "وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أمْرِی لِأمْرِکُمْ مُتّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدّةٌ." قلبم تسلیم قلب شما، امرم مطیع امر شما، و یاری‌ام آماده برای شماست.   برگرفته از @ketabezendagi   〰❁🍃❁▪️❁🍃❁〰
  〰❁🍃❁ 🏴 ❁🍃❁〰 ❁﷽❁ ❁ هم‌نشینِ نور کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا و کُلُّ اَرْضٍ کَرْبَلا" به این معناست که پیوسته باید در حضور امام باشیم، نه در محضر. وقتی در محضر عاشورا یا اربعین هستیم، در همان جلسۀ نورانی نور امام را داریم و وقتی جلسه تمام می‌شود، گویی نور هم تمام می‌شود. اما کسی که در حضور است در همۀ حالات و در هر مکان‌ و زمانی، نور حسینی را نشان می‌دهد.   برگرفته از @ketabezendagi   〰❁🍃❁ 🏴 ❁🍃❁〰
  〰❁🍃❁ 🏴 ❁🍃❁〰 ❁﷽❁ ❁ نشانه مومن یکی از نشانه‌های مؤمن، زیارت اربعین است. حضور امام حسین(علیه‌السلام)، به حضور گوشت و پوست و جسد مادی او نیست، بلکه امام حضور ولایی و نوری در جان ما دارد. پس باید با سلام دادن به ایشان او را در سراسر وجود خود درک کنیم. زیارت اربعین را با سلام بر امام حسین(علیه‌السلام) آغاز می‌کنیم، سپس با شهادت به چند ویژگیِ آن حضرت ادامه می‌دهیم.   برگرفته از @ketabezendagi   〰❁🍃❁ 🏴 ❁🍃❁〰
  〰❁🍃❁ 🏴 ❁🍃❁〰 ❁﷽❁ ❁ سراسر پاکی یکی از ویژگی‌هایی امام حسین که در زیارت اربعین وارد شده، پاکیِ امام است: "اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ... وَ اجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلاَدَةِ" پروردگارا من گواهى مى‌دهم که... آن حضرت را به پاکى نسل برگزیدى. هرچه انسان خود را به امام نزدیک کند، به پاکی نزدیک‌تر می‌شود؛ اندیشه‌ای که به اندیشۀ امام نزدیک است، از خرافات پاک است، خیالی که به امام مشغول است، از آلودگی شهوت و غضب پاک است، هرچه قلب انسان، دلبستۀ امام باشد، آرامش بیشتری دارد و از مصیبت و درگیری‌ تضاد و تزاحم‌های دنیا در امان است و هرچه فعل و عمل انسان برطبق سیرۀ امام باشد، از آلودگی گناه پاک است. "وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ" و او را امام بزرگى از بزرگان عالم و پیشوایى از پیشوایان الهى جهان قرار دادى و مدافع اسلام مقرر داشتى و میراث تمام پیامبران را به او عطا کردى.   برگرفته از @ketabezendagi   〰❁🍃❁ 🏴 ❁🍃❁〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صَلّّی‌‌الله‌ُعَلَیک‌َیَااَبَاعَبدِالله‌الحُسَین‌ @ketabezendagi ✦✧✾═✾🕌✾═✾✧✦