🎥 کلیپ دیدنی از دیدار دیروز رهبر معظم انقلاب با خانواده سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
🔹در بخشی از کلیپ، دختر شهید سلیمانی در این دیدار نامهای از آن شهید والامقام که چند ماه پیش از شهادت ایشان نوشته شده را قرائت میکند که بسیار جالب است.
🌺🌺🌺🌺
🌺🍀🍀
🌺🍀
🌺
🍀 ادامه ی خطبه تُطُنجیه 🍀
🍀🌺.....أيّها الناس، أنيبوا إلى شيعتي، و التزموا بيعتي، و واظبوا على الدين بحسن اليقين،
و تمسّكوا بوصي نبيّكم الذي به نجاتكم،
و بحبّه يوم الحشر منجاتكم، فأنا الأمل و المأمول.
أنا الواقف على التُطنجين، أنا الناظر إلى المغربين و المشرقين،
رأيت رحمة اللّه و الفردوس رأي العين، و هو في البحر السابع يجري في الفلك في زخاخيره النجوم و الحبك،
و رأيت الأرض ملتفة كالتفاف الثوب القصور، و هي في خزف من التطنج الأيمن ممّا يلي المشرق و التطنجان، خليجان من ماء كأنهما أيسار تطنجين، و أنا المتولي دائرتها، و ما الفردوس؟
و ما هم فيه إلّا كالخاتم في الإصبع، و لقد رأيت الشمس عند غروبها و هي كالطاير المنصرف إلى و كره،....
🌺🍀....ای مردم !
بسوی شیعیان من رجوع کنید ، به بیعت با من پایبند باشید ،
با یقین نیکو در دین خود مواظبت نمایید ،
به وصیّ پیامبرتان تمسک جویید که نجات شما بدست اوست .
در روز محشر با محبت او نجات می یابید ، پس من امید و آرزو هستم.
من بر روی دو تُطُنج (خلیج ) ایستادم ، به دو مغرب و دو مشرق نگاه کردم ، با همین چشم رحمت خداوند و فردوس را دیدم ،
در حالی که آن در دریای هفتم و در فلک جاری بود ، و در امواج خروشان آن ستارگان قرار دارند .
دیدم زمین در هم پیچیده است مانند در هم پیچیدن لباس کوتاه .
زمین در شکاف تُطنج راست قرار داشت که در امتداد مشرق و دو تُطُنج دو خلیج آب قرار داشت که گویا سمت چپ دو تُطُنج قرار دارند . من در امتداد دایره آن بودم ، و فردوس چیست ؟
اینها در برابر فردوس مانند انگشتر در انگشت بودند . من خورشید را به هنگام غروب دیدم که مانند پرنده ای بود که به لانه باز می گشت،......
ادامه دارد......
#خطبه_تطنجیه
#ادامه_خطبه_تطنجیه3
@ketabezendagi
🌺
🌺🍀
🌺🍀🍀
🌺🌺🌺🌺
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🌾🍁🌾🍁
🍁🌾
🍁نقشه حمله به خانه حضرت در امتداد حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص)🍁
وقتى على عليه السّلام خوار كردن مردم و ترك يارى او را، و متحد شدنشان با ابو بكر و اطاعت و تعظيمشان نسبت به او را ديد، خانه نشينى اختيار كرد.
عمر به ابو بكر گفت: چه مانعى دارى كه سراغ على بفرستى تا بيعت كند، چرا كه كسى جز او و اين چهار نفر باقى نمانده مگر آنكه بيعت كرده اند.
ابو بكر در ميان آن دو نرمخوتر و سازشكارتر و زرنگتر و دورانديشتر بود، و ديگرى (عمر) تندخوتر و غليظتر و خشنتر بود. ابو بكر گفت: چه كسى را سراغ او بفرستيم؟
عمر گفت: قنفذ را می فرستيم. او مردى تندخو و غليظ و خشن و از آزادشدگان است و نيز از طايفه بنى عدى بن كعب است.
ابو بكر، قنفذ را نزد امير المؤمنين (ع) فرستاد و عده اى كمك نيز به همراهش قرار داد.
او آمد تا در خانه حضرت و اجازه ورود خواست، ولى حضرت به آنان اجازه نداد.
اصحاب قنفذ به نزد ابو بكر و عمر برگشتند در حالى كه آنان در مسجد نشسته بودند و مردم اطراف آن دو بودند و گفتند: به ما اجازه داده نشد.
عمر گفت: برويد، اگر به شما اجازه داد وارد شويد و گرنه بدون اجازه وارد شويد.
آنها آمدند و اجازه خواستند.
حضرت زهرا عليها السّلام فرمود:
«به شما اجازه نمی دهم بدون اجازه وارد خانه من شويد».
همراهان او برگشتند ولى خود قنفذ ملعون آنجا ماند.
آنان (به ابو بكر و عمر) گفتند: فاطمه چنين گفت، و ما از اينكه بدون اجازه وارد خانه اش شويم خوددارى كرديم.
عمر عصبانى شد و گفت:
ما را با زنان چه كار است !!
سپس به مردمى كه اطرافش بودند دستور داد تا هيزم بياورند. آنان هيزم برداشتند و خود عمر نيز همراه آنان هيزم برداشت و آنها را اطراف خانه على و فاطمه و فرزندانشان( ع )قرار دادند.
سپس عمر ندا كرد بطورى كه على و فاطمه عليهما السّلام بشنوند و گفت:
«بخدا قسم اى على بايد خارج شوى و با خليفه پيامبر بيعت كنى و گر نه خانه را با خودتان به آتش می كشم» !
حضرت زهرا عليها السّلام فرمود: اى عمر، ما را با تو چه كار است؟
جواب داد: در را باز كن و گر نه خانه تان را به آتش می كشيم !
فرمود: «اى عمر، از خدا نمی ترسى كه به خانه من وارد می شوى» ؟!
ولى عمر اِبا كرد از اينكه برگردد ....
ادامه دارد....
🍁🌾
🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
کتاب زندگی
*إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاء.*
*ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم که اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشه کن مینمودند.*
(امام مهدی عج ؛ بحارالانوار ، ج۵۳، ص ۱۷۵)
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
💚☘💚☘💚☘💚
☘💚☘💚
💚☘
☘ ادامه خطبه تُطُنجیه ☘
💚☘....و لو لا اصطكاك رأس الفردوس، و صرير الفلك،
يسمع من في السّماوات و الأرض رميم حميم دخولها في الماء الأسود،
و هي العين الحمئة، و لقد علمت من عجائب خلق اللّه ما لا يعلمه إلّا اللّه، و عرفت ما كان و ما يكون و ما كان في الذر الأوّل مع من تقدّم من آدم الأول، و لقد كشف لي فعرفت، و علمني ربي فتعلّمت،
ألا فعوا و لا تضجوا و لا ترتجوا فلولا خوفي عليكم أن تقولوا جن أو ارتد لأخبرتكم بما كانوا و ما أنتم فيه و ما تلقونه إلى يوم القيامة، علم أو عز إلي فعلمت،
و لقد ستر علمه عن جميع النبيين إلّا صاحب شريعتكم هذه صلوات اللّه عليه و آله، فعلّمني علمه، و علمته علمي
💚☘....و اگر نبود اصطکاك سر فردوس و مخلوط شدن دو تُطنج و صدای فلک ،
همه کسانی که در آسمانها و زمین هستند صدای خاکستر شدن آتش ناشی از ورود خورشید به آب سیاه را می شنیدند .
این آب سیاه ، چشمه حمئه است.
من چیزهایی از عجایب مخلوقات خداوند دانستم که کسی جز خداوند نمی داند .
شناختم آنچه تا کنون اتفاق افتاده است و آنچه اتفاق خواهد افتاد و آنچه در عالم ذر اول برای آدم اول که مقدم بوده ، اتفاق افتاده است ،
و اینها براي من مکاشفه گردید و من معرفت پیدا کردم .
پروردگارم به من تعلیم داد و من آموختم .
پس اینها را درك کنید و ضجه نزنید و مضطرب نشوید .
اگر من نمی ترسیدم که بگویید او جنّی شده و یا اینکه او مرتد شده است به شما خبر می دادم که آنها چه وضعیتی داشتند.
و شما امروز چه وضعیتی دارید و تا روز قیامت چه مسایلی خواهید داشت.
اینها علمی است که به من داده شده است و من آن را آموختم و این علم از همه پیامبران پنهان نگه داشته شده است مگر صاحب شریعت شما ،
پس این پیامبر علمش را به من آموخت و من نیز علم خود را به او آموختم.......
ادامه دارد.....
#خطبه_تطنجیه
#ادامه_خطبه_تطنجیه4
@ketabezendagi
💚☘
☘💚☘💚
💚☘💚☘💚☘💚☘
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
*دلِمان آرام میشود به یادتان مولاجان...*
*همین که حواسِتان به ما هست...*
*همین که سرپرستی ما را به عهده گرفتهاید...*
*همین که فراموشِمان نمیکنید...*
*دلِمان به همه اینها گرم است...*❤️
# *اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر*💖🙏🏻