eitaa logo
کتابخانه کانون گوهرشاد💕
114 دنبال‌کننده
773 عکس
249 ویدیو
36 فایل
رهبر معظم انقلاب::بهترین کتابها، کتابی است که انسان را به سمت خداوند و ارزشهای والا و انقلابی هدایت کند📚📚📚 #معرفی_کتاب #فروش_کتاب #تهیه_کتاب_مورد_نیاز اینجا هوای تورو داریم😍💕💕 آیدی ادمین @lina_tlmaa آیدی کانال @ketabgoharshad
مشاهده در ایتا
دانلود
امام برای من نه یک اسم است نه یک حس... امام برای من اصالت زندگی ست. 🌸اول و آخر و اصل و فرع و بود و نبودِ همه ی زندگیم است🌸 |کتاب امامِ من به قلمِ نرجس شکوریان فرد ~ @ketabgoharshad
به خدا که وصل شوی آرامشی وجودت را فرا می گیرد که نه به ‌راحتی می‌رنجی، و نه به ‌آسانی می‌‌رنجانی آرامش ،سهم دل‌هایی ست که نگاهشان به سمت خداست✨🍃 @ketabgoharshad
هدف شهید چمران از درس خوندن ! |کتاب نیایش ها🌱 @ketabgoharshad
امیرالمومنـیـن میفرمایند: سخن، تا وقتی که آن را نگفته باشی در بند توست. وقتی گفتی، تو در بند سخن هستی، پس زبانت را نگهدار چنانکه طلا و نقره خود را نگه می‌داری! |حکمت ۳۸۱ نهج البلاغه @ketabgoharshad
یکسره مشغول مطالعه بودند...📚🌱 @ketabgoharshad
هدایت شده از بغض قلم
صدام گفت: من اشتباه یزید را نمی‌کنم! شهیده بنت‌الهدی صدر، بانوی تاریخ‌ساز شیعه ◼️ ۱۹ فروردین، چهل و سومین سالگرد شهادت سید محمدباقر صدر و شهیده بنت‌الهدی صدر است زنی که پیشگام نهضت اسلامی زنان در عراق بود. او در مسیر حرکت اسلامی برادرش محمدباقر صدر حرکت می‌کرد. مدتی پس از انتفاضه شعبانیه، شهید صدر به دلیل فعالیت‌های سیاسی توسط دولت عراق دستگیر شد. 🔹 با دستگیری او بنت‌الهدی به حرم حضرت علی(عليه‌السلام) رفت و به سخنرانی پرداخته و مردم را از دستگیر شدن مرجع دینی‌شان آگاه کرد. نتیجه این سخنرانی تظاهرات مردم نجف و آزادی شهید صدر بود. با رسیدن خبر به دیگر شهرها و کشورها، تظاهرات‌هایی در  بغداد، کاظمین، فهود، نعمانیه، سماوه، لبنان، بحرین و ایران صورت گرفت. صدام، شهید صدر و خواهرش بنت‌الهدی را به زندان انداخته و اعدام کرد. گفته شده است که کسی از نزدیکان صدام حسین از وی خواست که محمدباقر صدر را اعدام کند اما از خواهرش بنت الهدی بگذرد. صدام در پاسخ گفت می‌خواهید اشتباهی را که یزید با قتل حسین و زنده نگه‌داشتن خواهرش زینب مرکتب شد، من نیز مرتکب شوم؟ 🆔 @bibliophil
اسم نویسنده روی جلد جلب توجه میکرد🧐 بنت الهدی صدر! کتاب را باز کردم،به نظر یک داستان بلند می‌آمد🙄 در فرصت استراحت شروع به مطالعه کردم داستان با محوریت تقابل دو مدل زن بود: سعاد و نقاء🤔 سعاد نماینده زن غرب‌‌زده و دومی زن مسلمان اهل مطالعه و البته با شاخص مهم حجب و حیا😎 بنت الهدی تلاش کرده بود در قالب داستان با زبانی شیوا به بیان دیدگاه های اسلامی راجع به زن بپردازد و به شبهات رایج پاسخ دهد😍 عجیب بود علی‌رغم آنکه نگارش کتاب به حدود ۷۰ سال قبل آن هم در فضای اجتماعی و فرهنگی عراق برمی‌گشت اما همچنان برای مخاطب امروز ایرانی هم تازگی داشت😌 @ketabgoharshad
«تو برخی کتاب های روانشناسی میخونیم که:برای شکل گیری عادتی باید ۲۱ روز صبر کنیم.برخی نظریه های دینی و عرفانی هم میگن:تا چهل روز صبر کنید.اما اگه توجه کرده باشید؛تعداد روزهای ماه مبارک ، یک وجهه ی روانی داره.برای ما ثابت شد که بعد از ۳۰ روز مداومت بر چیزی ، تبدیل به عادت میشه.اگه این سی شب رو سحر بیدار میشدی ، از امشب به بعد هم میتونی بیدار شی ، اگه هر روز یک جزء قرآن میخوندی، از فردا به بعد هم میتونی بخونی ، اگه نمازت رو اول وقت میخوندی ، اگه به احترام قرآن آهنگ گوش نمی کردی ، اگه غیبت نمی کردی ، اگه به خاطر حرمت روزه داری به نامحرم نگاه نمی کردی ، به همین ها ادامه بده..» ~~~ @ketabgoharshad
خداجون... |مناجات عاشقانه ❤🌙 @ketabgoharshad
‌‌‌‌‌‌‌ طرف ‏۳۰۰ صفحه کتاب نوشته "چگونه بر تنبلی غلبه کنیم " آجی من اگه حال داشتم اون ۳۰۰ صفحه رو بخونم که بهم نمیگفتن تنبل !!😂😅🥴 @ketabgoharshad
پاۍ آقا سید جواد که به مشهد رسید،چرخی که در کوچه پس کوچه های تنگ دور و بر حرم زد، چشمش که خیره ماند به تلألو گنبد، پاگیر شد، شاید حتی پاشکسته. با خودش گفت: زندگی اینجاست .. |زندگی اینجاست.. توصیف زندگیِ آیت الله سید جواد خامنه ای(ره)، پدر حضرت آقا🌱🌙 @ketabgoharshad
یا زیاد بخوانید یا اصلا نخوانید ! کسانی که چند کتاب محدود خوانده‌اند، به متوهم ترین و خطرناک ترین انسان ها تبدیل میشوند ، زیرا تعصب شدیدی روی دانش اندکشان پیدا می‌کنند . @ketabgoharshad
‌ خاطرات اگر تکرار نشوند از یادمان می‌روند . این حقیقت برای خاطرات تلخ ، شیرین و برای خاطرات شیرین ، تلخ است . ما آدم‌ها مگر چند سال از عمرمان را واقعاً زندگی می‌کنیم که بخواهیم همان دقایقی که زندگی کرده‌ایم را هم از خاطر ببریم ؟ مگر چند بار حوالی نیمه‌شب در شارع‌القبله قدم زده‌ایم و به گنبدش نگاه کرده‌ایم ؟ مگر چندبار پابرهنه از حرم سقا تا حرم ارباب آرام آرام راه رفته‌ایم و زیر لب مداحی مورد علاقه‌مان را زمزمه کرده‌ایم ؟ این خاطرات و این لحظه‌ها ، ضربانِ قلب ماست . اصلا دلیلِ تپیدنِ این ماهیچۀ محصور در سینه‌ی ما همین دل‌خوشی‌های کوچک است . ما امیدمان به همین بهانه‌هایِ کوچک است . ما همیشه به دنبال بهانه‌ایم تا دل‌مان را روانۀ حرمت کنیم ؛ این بهانه‌های کوچک را از ما نگیر آقای امام حسین . [ که ما با همین بهانه‌ها زنده‌ایم ؛ همین . ] درد و دلی با شاه لب تشنه | @ketabgoharshad
🔔 ماجرا خیلی ساده بود دختر ۱۶ ساله‌ای عاشق که به حرم امام رضا علیه‌السلام میره، برمیگرده، و در شهرش بر اثر انفجار در حسینیه کانون فرهنگی مجروح و بعد از ۱۸ روز دردِ ناشی از جراحت به شهادت می‌رسه. 🔔 اما چی میشه یه دختر نوجوون به اینجا می‌رسه؟ @ketabgoharshad
🌹   دختری ورزشکار و حافظ قرآن بود 🩸 که در ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ به رسید. 📖 کتاب نوشته روایت زندگی دختریه که تلاش میکنه در تمام مراحل زندگی اول بشه.
✍️ نویسنده کتاب ، برای هر فصل راوی جداگونه انتخاب کرده؛ 👌 راویانی از بین اعضای خانواده دوستان و معلمان راضیه. هر بخش از کتاب به شرح افکار و حس‌وحال راوی می‌گذره 📌 در حالی که با یادآوری گذشته، خاطرات اونا از راضیه بیان میشه. و البته بیشتر فصل‌های کتاب، از زبان مادر راضیه‌ست. @ketabgoharshad
👌 با خوندن کتاب متوجه این نکته می‌شیم که بذر در خیلی از ماها وجود داره فقط کافیه کاری کنیم تا جوونه بزنه. 🤲 به امید اون روز. @ketabgoharshad
حالا خبر خوب اینکه این کتاب تو کتابخونه هیئت خودمون موجود هست و میتونید از خوندنش لذت ببرید..😍✨ @ketabgoharshad
اگر کوه ها فرو ریختند تو فرو نریز...🌻✨ . @ketabgoharshad
هدایت شده از بغض قلم
🌧باران درهای آسمان بسته بود، آسمان بخیل و تهیدست‌تر از زمین، چشم در چشم مردمی داشت که خشکسالی، تاب و توانشان را ربوده بود. کوفه بود و عطش، کوفه و زمین‌هایی ترک بسته و کام‌ها و نگاه‌های منتظر باران. مردم رمق رفته و نومید و پریشان به دیدار علی(عليه‌السلام) آمدند که ای خلیفه، کاری بکن که قحط آبی و تشنه‌کامی زمین، مرگ را همسایه و همنفس زندگی‌مان ساخته است. امام فرزندش حسین را طلبید. عزیزم حسین، دعا کن تا عبوسی آسمان بشکند، تا باران ببارد، تا زمین و زمان سیراب شود. حسین برخاست. سر برهنه کرد و پای نیز. دست برداشت. پیش و بیش آسمان اشک ریخت و زمزمه کرد: خدایا! ای بخشنده خیرات و نازل کننده برکات! آسمان را بر ما سرشار بباران و ما را از بارانی بسیار، فراگیر، انبوه، پردامنه، پیوسته ریزان، شکافنده و روان سیراب فرما، بارانی که با آن بندگان ناتوان را بنوازی و خاک مرده را میهمان زندگی سازی. آمین یا رب‌العالمین آذرخش چشم آسمان را خیره کرد. ابرها متراکم و انبوه باریدند. عرب‌های بادیه‌نشین به کوفه که می‌آمدند می‌گفتند: دره‌ها و تپه‌ها را دیدیم که آب چونان مار در آن‌ها پیچ و تاب می‌خورد. حرث این خاطره را با خویش داشت و اینک در کربلا می‌دید که کوفیان سیراب دیروز و امروز، آب بر حسین و خانواده‌اش بسته‌اند. شب هشتم محرم، حرث مردد در سپاه عمرسعد مانده بود.کسی در او می‌خواند مگر نیایش حسین را فراموش‌کرده‌ای؟! به اشاره او آسمان بارید. شب نهم فرارسید. حرث پس از عبادت شبانه که رسم دیرینه‌ی زندگیش بود، چشم بر هم نهاد، او بود و دوزخ و شراره‌ها که از چشم‌ها می‌بارید و پیامبر که به عتابش می‌گفت: سر یاری فرزندم نداری؟ صبح عاشورا حرث به دریای حسین پیوستد. تیرباران آغاز شد. می‌جنگید و رجز می‌خواند. دمی بعد امام به بالینش رسید. چند قطره باران از آسمان نگاه حسین حرث را تا بهشت بدرقه کرد. 📒کتاب آینه‌داران افتاب/ جلد اول/ شهیدان تیرباران صبح/ حرث‌بن‌امرو‌القیس‌کندی 🆔 @bibliophil
جوونی، بهترین زمان برای رسیدن به چیزهاییه که شاید از خیلی قبل‌تر، با خودمون می‌گفتیم: "بزرگ شدم این کار رو انجام میدم" شاید الان ندونیم؛ ولی خواستم بگم الان توی همون بزرگ شدنه داریم زندگی می‌کنیم.. سَرت سلامت جَوون؛ در پناه جوون امام حسین باشی💚 @ketabgoharshad