eitaa logo
🏡کتاب خانه مادرانه سبزوار🏡
165 دنبال‌کننده
934 عکس
14 ویدیو
10 فایل
این جا محلی برای امانت کتاب های ماست🍃 ادمین ثبت امانات📚 @Ya_ghafar ادمین مشاوره کتاب📚 @m_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب «حوض خون» با تصاویر و نوشتار دلنشینش بخش کمتر دیده شده جنگ را از زبان زنانی می‌نگارد که در رخت‌شور خانه پشت جبهه‌ها با یأس، ترس و اندوه مبارزه کردند و اینک یاد شهیدای شهر اندیمشک را زنده نگاه داشته‌اند. 📚📖 برشی از کتاب: خانم‌های رختشویی با وجود همۀ سختی‌ها و دردهایی که دیده‌اند و از نزدیک تکه‌های بدن شهدا را لمس کرده‌اند، روح زینبی دارند و با بیان تمام تلخی‌ها، از شستن لباس رزمنده‌ها به زیبایی یاد می‌کنند. اگر غیر از این بود، اکنون با وجود ناتوانی، باز پای ثابت فعالیت‌های انقلاب نبودند. @hosna_14 @ketabkhanemadarane
کتاب مربع‌های قرمز، یا خاطرات شفاهی حاج‌حسین یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس، کتابی درباره‌ی زندگی، کارها و فعالیت‌های حسین یکتا است. حسین یکتا در سال ۱۳۴۶ در قم متولد شد. او در جنگ ایران و عراق حضور داشت و یک چشمش را در جریان جنگ از دست داد. یکتا در حال حاضر عضو شورای مرکزی قرارگاه عمار است و سابقه فرماندهی قرارگاه خاتم الاوصیا را هم در کارنامه‌ی خود دارد. اما شهرت حسین یکتا به دلیل برگزاری اردوهای راهیان نور است که برای بازدید دانشجویان و دانش‌آموزان از مناطق جنگی ترتیب داده می‌شود. در کتاب مربع‌های قرمز درباره‌ی فعالیت‌های او، خانواده‌ و اعتقادات خانوادگی که او را به این مسیر کشاند، نگاه حسین یکتا به مساله‌ی روحانیت و توجه به شهدا و الگو گرفتن از آنان می‌خوانیم. @hosna_14 @Zmeraji1 @ketabkhanemadarane
«آبنبات هل‌دار» داستان طنزی است از زبان یک کودک بجنوردی؛ برادر این کودک قرار است به جبهه برود. محسن، راوی داستان، فرزند آخر یک خانوادة پنج‌نفری است. آن‌ها همراه مادربزرگشان در یکی از محله‌های قدیم بجنورد زندگی می‌کنند. فضای داستان سرتاسر ماجراهای خنده‌دار و حیرت‌آور است؛ ماجراهایی که محسن آن‌ها را ایجاد می‌کند. : @hosna_14 @ketabkhanemadarane
خاطرات حضرت آیت‌الله العظمی سیدعلی خامنه ای از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی 📖📚 اکنون رخدادهایی از خاطر من میگذرد که برای کسانی که با زندگی در سلّول تاریک در بسته و بی ارتباط با جهان خارج آشنا نباشند، عادّی و معمولی به نظر میرسد؛ امّا برای کسی که در چنین سلّولی زندانی شده، رخدادهایی مهم است و به خاطر اهمّیّتی که دارد، با روشنی تمام در حافظه باقی می ماند؛ از آن جمله است تابش رشته ای از نور خورشید در داخل سلّول. یک روز، روشنی اندکی که توانسته بود از همه ی تیرگیها و غبارهای بالای روزنه ی سلّول بگذرد و به داخل سلّول نفوذ کند، توجّهم را جلب کرد. از شادی نتوانستم خودم را کنترل کنم. فریاد زدم: آهای... مژده ... آفتاب... آفتاب...! چشمهای ما به این نوری که ما را با گستره ی فضای آزاد و رها پیوند میداد، دوخته شد. به مدّت نیم ساعت یا کمتر، همچنان با خوشحالی به آن نگاه می کردیم تا این که ناپدید شد. روز بعد این شعاع نور بیشتر شد و مدّت بیشتری دوام آورد. چند هفته وضع به همین منوال بود تا آن که خورشید در زاویه ای قرار گرفت که دیگر این عطیّه ی ناچیزش به ما نمیرسید. @hosna_14 @ketabkhanemadarane
با پررویی وارد خانه شد. کلت سعید را گذاشته بودم لای متکای بچه. همین که وارد خانه شد متکا را از پنجره اتاق انداختم توی حیاط پدرشوهرم و او متوجه نشد. تمام اثاثیه منزل را بهم ریخت و آلبوم عکس شوهرم را ورق زد. عکس سعید و بچه‌ها‌ی سپاه را درآورد و خواست با خودش ببرد که جلویش را گرفتم و نگذاشتم. گفتم: «‌اگه تو نظامی‌ هستی چطور بدون مجوز وارد منزل من شدی؟ لعنت به اون دولت و نظامی ‌که مأمورانش بدون مجوز وارد خونه مردم بشن. الان زنگ می‌زنم سپاه تا ببینم با چه مجوزی وارد خونه یه زن نامحرم شدی.» کلی به نظام و سپاه و ارتش و مملکت بد و بیراه گفتم. باورش شد طرفدار نظام نیستم. خنده‌اش گرفت و گفت: «‌بابا شما که از خودمانین. ضد انقلابین!» @hosna_14 @ketabkhanemadarane
🌱 کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ، حاصل برگزاری بیست‌و‌هشت جلسه متوالی در بیست‌و‌هشت روز ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۳، توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این جلسات سعی داشتند تا مبانیِ اندیشۀ اسلامی را با رویکردی اجتماعی، منسجم و هماهنگ و با محور قرار دادن قرآن کریم تبیین کنند. کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن مشتمل بر چهار فصل ایمان، توحید، نبوت و ولایت است. ایشان ایمانِ واقعی را ایمانی می‌دانند که آگاهانه و مسئولیت‌پذیر باشد. با این مقدمه، توحید را معرفی کرده و می‌گویند نمود آن در زندگیِ فرد موحد این است که زیر بار سلطۀ خدایان دروغین ـ اعم از ابلیس و طواغیت و هواهای نفسانی و … ـ نرود. آن‌گاه برخی از ویژگی‌های یک جامعۀ موحد را بیان می‌کنند. با همان تعریف از ایمان، پس از تعریف اصل نبوت و معرفی دشمنان آن، به تعهداتی که متوجه مسلمانانِ معتقد به اصل نبوت است، اشاره می‌کنند. در آخر هم با توجه به تاریخ انبیا و آیات قرآن، روشن می‌کنند که فرجامِ کار انبیا و پیروان انبیا چیزی جز پیروزی نیست. و اما در مبحث ولایت، ابتدا به شرح مفهوم ولایت و ابعاد آن ـ پیوند درونیِ جامعۀ اسلامی، نحوۀ ارتباط با جوامع غیر مسلمان و پیوند بین امام و امت ـ اشاره دارند و در ادامه بعضی از زوایای آن را تبیین می‌کنند. @ya_ghafar @ketabkhanemadarane
کتاب عاشقانه ها (دفتر دوم شهدای مدافع حرم)، عاشقانه هایی ست از شهدای مدافع حرم به همسران و فرزندان 📖📚 در بخشی از متن این کتاب می خوانیم: همیشه به یاد من باش شهید رضا دامرودی استان خراسان رضوی، سبزوار همسر عزیزم، سلام. امید وارم زمانی که این نامه را می خوانی ازدست من راضی باشی و به خاطر تمام سختی ها و اذیت هایی که در این چند سال برایت رقم زدم بنده ی حقیر را بخشیده باشی.نمی دانم با چه زبانی از تو ،خوبی هایت ، صبر و تحملت در کنار من ، تشکر کنم.توصیه می کنم که همیشه یاد من باشی و مرا فراموش نکنی؛ از دختر خوبمان مواظبت کنی وزیر چادر خودت پرورش دهی تا راه خودت را ادامه دهد.همیشه با نماز و قرآن و متوسل به ائمه اطهار(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت زینب(ع) باشید.برای سلامتی خودت،دخترمان و بنده حقیر دعا کن که می دانم دعای تو همیشه مستجاب می شود. 13مهر ماه 1394 @Zahra_nrs_78 @ketabkhanemadarane
رمان «شبیه مریم»درباره زندگی و زمانه حضرت فضه از زمان زندگی در نوبه (شهری در آفریقا) تا زیست وی در فضای مدینه النبی می باشد. 📚 بلال مقابل فضه ایستاد. فضه با دیدن آسمان که رو به تاریک شدن بود خجالت‌زده گفت: «من به سفارش ایشان عمل می‌کنم. یک روز ایشان کارهای خانه را انجام می‌دهند و روز دیگر من.» بلال با همان لبخند به فضه نگاه کرد. متفکرانه گفت: «برای فریضه نماز به مسجد می‌رفتم که صدای گریه کودکشان را شنیدم. ایشان مشغول آسیاب کردن گندم بودند و زینب گریه می‌کرد. عرض کردم: ای دختر رسول خدا، یکی از کارهایت را به من واگذار. ایشان فرمود: بچه‌داری از من بهتر برمی‌آید. اگر می‌خواهی در آسیاب کردن کمک کن.» فضه شرم زده گفت: «خدا از تو راضی باشد.» بلال سری تکان داد و گفت: - رسول خدا که دیدند به‌خاطر کمک به خانم دیرتر به مسجد رسیده‌ام، فرمود: «به فاطمه رحم کردی، خدا به تو رحم کند.» دعای رسول الله برای من کفایت می‌کند. @ya_ghafar @ketabkhanemadarane
مرور منظومه فکری امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی و کسی که محوریت این نظام سیاسی براساس اندیشه‌های او بنا شده است برای هر جوانی که می‌خواهد مدافع این انقلاب و اندیشه‌های آن باشد الزامی است. اگر چارچوب‌های فکری ایشان دانسته نشود خطر این وجود دارد که حتی برای کسانی که پایبند ارزش‌های این نظام هستند آرمان‌ها و تفکرات ایشان دچار تحریف و خدشه می‌شود. کتاب «خط امام» مروری بر اندیشه‌های مکتوب امام خمینی (ره) است. در این کتاب پیام‌هایی که امام در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مناسبت‌های مختلف صادر کرده‌اند مورد بازنگری و تحلیل قرار گرفته است. همچون پیام‌هایی که امام پس از حج خونین سال 66 صادر کردند و در مورد کشورهای مرتجع عربی نظریات تازه‌ای صادر کردند یا با بررسی منشور روحانیت امام خمینی این موضوع را بیان می‌کند که چه آسیب‌هایی حوزه‌های علیمه و روحانیت را تهدید می‌کند و آینده این جامعه را به خوبی تبیین می‌نماید. بخش نهایی کتاب نیز مروری بر وصیت نامه الهی سیاسی ایشان است که حاوی اندیشه‌های ناب و روشنگری برای جامعه ایرانی و ریل گذاری آینده انقلاب اسلامی برای اندیشه ورزان و استراتژیست‌های نظام است. @Z_zareii @ketabkhanemadarane
کتاب «خاتون و قوماندان» روایت عاشقانه و صادقانه همسر علیرضا توسلی ،ام‌البنین حسینی، از پانزده سال زندگی و دلدادگی است. 📚📖 بخشی از کتاب خاتون و قوماندان: مردادماه سال ۷۹ بود. من وارد نوزده‌سالگی شده بودم. یک روز مامانِ عالیه، یکی از همسایه‌ها با عکسی سه‌درچهار به خانه ما آمد. گفت: «برادرم سیدامیر دوستی دارد که این عکسش است. در سپاه حضرت رسول کار می‌کند. آدم خوبی است. خیلی مؤمن است، اما پولی ندارد. به فکر پول درآوردن هم نیست. چون آدم خوب و باایمانی است، دوستانش دارند برایش آستین بالا می‌زنند». قرار شد که مادرم با پدرم صحبت کند. سه روز بعد دوباره آمد و گفت: «برای دوست برادرم کار عاجل پیش آمد و رفت مأموریت؛ اما سپردیم زودتر بیاید. الان ایران نیست. رفته است افغانستان. قرار است وقتی بیاید در اولین فرصت خودش را هم بیاوریم». عکس، دست ما ماند. آن زمان جنگ طالبان هم بود. همان زمان بابو هم یک خواستگار روحانی از اقوام خانم کوچکش آورده بود. بابو دو تا زن داشت. خانم بزرگ که بی‌بی بود و خانم کوچک که ما خاله‌بی‌بی صدایش می‌کردیم. پدرم گفت: نه. دخترعموی مادرم هم یک خواستگار فرستاده بود که امتیازات ویژه‌ای داشت. تک پسر بود و وضع مالی‌اش هم بهتر از بقیه بود. پدرم باز گفت: نه! @Z_zareii @ketabkhanemadarane
"آواز، بچه، آتش" به قلم اکبر صحرایی، رمانی درباره زندگی‌ شهید دستغیب است. شخصیت اصلی داستان نادر اتابکی نام دارد. صحرایی در این کتاب با هنر داستان نویسی و داستان پردازی جلوه‌های زیبایی از زندگی، منش و سیره شهید دستغیب را به تصویر کشیده است. بیان لحظه‌های ناب انقلاب همراه با تلاش مذبوحانه ساواک و عوامل رژیم برای ساکت کردن آیت الله یا به انزوا کشیدن وی از دیگر بخش‌های این رمان جذاب است. نفوذ یکی از عوامل ساواک که خود زمانی پای درس حاج آقا در مسجد جامع می‌نشسته، تردیدهای اتابکی عامل نفوذی رژیم درباره صحت و سقم حرف‌های دستغیب و دیگر وقایع زندگی این شهید والامقام در این رمان جذاب به نگارش درآمده است. @Z_zareii @ketabkhanemadarane