eitaa logo
🏡کتاب خانه مادرانه سبزوار🏡
165 دنبال‌کننده
934 عکس
14 ویدیو
10 فایل
این جا محلی برای امانت کتاب های ماست🍃 ادمین ثبت امانات📚 @Ya_ghafar ادمین مشاوره کتاب📚 @m_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
☘☘☘☘ تصویر تازه‌ای از زندگی امام علی (ع) رمانی تاریخی و جذاب با استناد به منابع قابل اطمینان🌾 در این کتاب، با روایتی جذاب و به هم پیچیده از ۹ سال زندگی امام علی (ع) با حضرت صدیقه طاهره فاطمه سلام الله علی‌ها مواجهیم. ❤️ روایتی که راوی‌اش حیدر (ع) است.❤️ از زبان اما علی(ع) داستان را می‌خوانیم که از سال دوم تا یازدهم هجری چه گذشته است. از روز‌های نزدیک به ازدواج حضرت امیر (ع) تا روز‌های بعد از شهادت حضرت «زهرا (س)». هر آنچه از زندگی مشترک، نبرد‌ها و روزگار به‌طرزی پراکنده در منابع شیعه و سنی ثبت شده است، از دید نویسنده دور نمانده و در تلاشی هوشمندانه با اتکا و ارجاع بر بیش از ۱۲۰ منبع متقن، تصویری روشن و یک‌پارچه از زندگی مولی‌الموحدین در رمان حیدر گردآوری کرده است. @ketabkhanemadarane
آسمان چهارم 📣معرفی مجدد داستانی بلند، تخیلی و جذاب درباره غدیر  «الیاس» با اسب سرخش، که اسبی معمولی نبود، به دستور پیامبر (ص) برای مسلمان کردن مردم قبیلة ربیع، که عمویش حارث رئیس قبیله بود، به راه می‌افتد. خواهرزاده‌اش، تیهان یازده‌ساله، نیمه‌های شب به او می‌پیوندد.بعد از تحمل مشقاتی به قبیلة ربیع می‌رسند. الیاس در نیمه‌های شب مورد اصابت تیر دو راهزن قرار می‌گیرد و به تیهان و فیروز، که پسربچه‌ای مهربان و برده بود و مخفیانه برای آنها غذا آورده بود، می‌گوید که سوار اسب سرخ شوند و به سوی مکه بگریزند. آن دو سوار بر اسب می‌شوند و راهزنان به تعقیب آنها می‌پردازند تا اینکه به برکه‌ای می‌رسند و اسب ناگهان به زبان آمده و می‌گوید که دو تار مو از یال من بکنید و در آب بیندازید. فیروز و تیهان، این کار را انجام می‌دهند و در مقابل چشمان بهت‌زدة آنان، دو تار مو تبدیل به دو مار قوی‌هیکل می‌شوند که راهزنان با دیدن آنها پا به فرار می‌گذارند. تیهان از هوش می‌رود و وقتی به هوش می‌آید می‌بیند که اسب با فیروز در حال صحبت کردن است. اسب می‌گوید که من از آسمان چهارم آمده‌ام و فرشته هستم که یک لحظه در عبادت خداوند سستی کردم و به اینجا فرستاده شدم و تنها زمانی می‌توانم به آسمان برگردم که فرشته‌ای زمینی را با خود به آسمان ببرم. در قالب این داستان به زیبایی جریان غدیرخم و ماجرای ولایت حضرت علی علیه السلام بیان شده است. @ketabkhanemadarane
بچه اي كه نمي خواست آدم باشد 📣معرفی مجدد با محوریت زندگی امام علی علیه السلام داستانی آموزنده و طنز گونه😁👌 با محوریت ماجرای غدیر با تصاویر جذاب و طنز🤣🙃 كتاب، داستان بچه شتري 🐪🐫خوشمزه و شيرين بيان😊 را از زبان خودش مي گويد؛ بچه شتر قصۀ ما عاشق ماجراجويي و سفر است. آدي پسر كوچولوي قصه، صاحب شتر است. هم شتر و هم آدي هر دو بازي گوش و سر به هوا هستند. بچه يعني شتر كوچولوي اين قصه داستان زندگي خودش را با خاطرۀ جا ماندن دُمش لاي در شروع مي كند. او در اين خاطره همۀ افراد كتاب را معرفي مي كند، يعني آي دي ، پدر و مادر آي دي، پدر و مادر خودش و خودش را كه يك بچه شتر خاطره جمع كن است. اين كتاب كه درون مايه ديني دارد به بازخواني واقعه غدير مي پردازد و آدي و بچه شتر را در يك سفر زيبا و خاطره انگيز به غدير مي كشاند و بچه شتر، مرد مهربان را آن جا دست در دست پيامبر(ص) مي بيند. @ketabkhanemadarane