eitaa logo
🏡کتاب خانه مادرانه سبزوار🏡
171 دنبال‌کننده
920 عکس
14 ویدیو
10 فایل
این جا محلی برای امانت کتاب های ماست🍃 ادمین ثبت امانات📚 @Ya_ghafar ادمین مشاوره کتاب📚 @m_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋درآن روزگاری که اسب و الاغ وگاری🐎 زیادبود.بدشانس تر و سیاه روز تر از (سربه زیر) الاغی ندیده بودم. او به یک خانواده شلوغ خدمت میکرد.. .این خانواده ده تابچه ی قدونیم و تخس داشتند، که هرکدام تا از بابای بداخلاقشان پس گردنی و تیپا میخوردند.دق دلشان را سر الاغ بی زبان خالی میکردند🤦🏻‍♀️ تا اینکه...؟؟؟؟!!!🤔 @ketabkhanemadarane
چیزی نگذشته بود که دو سرباز زره‌پوش با کلاهخودهای نقابدار و نیزه‌های بلند در دست، سر رسیدند. سربازان، که مثل مرد با زانو راه می‌رفتند، در زدند و داخل شدند و بی‌یک کلمه حرف، دستهای آن دو را بستند و آن‌ها را با خود بردند. از آن لحظه به بعد، جهانگرد هم مجبور شد با زانوهایش راه برود. بین راه، او توانست شهر را بهتر ببیند؛ درختهایی که سرِ آن‌ها را زده بودند تا قدهایشان زیاد بلند نشود، و تنها از عرض رشد کرده بودند. مردان و زنانی که روی زانوهای خود در رفت و آمد یا خرید بودند. مغازه‌دارهایی که به زانو، پشت بساطشان ایستاده بودند و مشغولِ راه انداختنِ مشتریانشان بودند... عجیب این بود که سرعت مردم در کارها و رفت و آمدشان نشان می‌داد که تقریباً به این وضعِ دشوار عادت کرده بودند. کمی که پیش‌تر رفتند، به میدانی بزرگ رسیدند. آنجا، جلو ساختمانی که انگار سربازخانه بود، عده‌ای سرباز، با زانو، در یک ستون منظم در حرکت بودند و فرماندهشان هم، با همان حالت، آنان را رهبری می‌کرد. قصر جادوگر، بر بالاترین نقطۀ تپه‌ای بلند، در شمالِ شهر ساخته شده بود. خیابان تمیز و پهنی از پای تپه شروع می‌شد و به کاخ او می‌رسید. جهانگرد و مرد، همراه نگهبانهایشان، شروع به بالا رفتن از تپه کردند. در دو طرف خیابان، به فاصلۀ هر ‌چند قدم، سربازی مسلح، به زانو ایستاده بود.. @ketabkhanemadarane
صعود چهل‌ساله 📣 مروری بر دستاوردهای چهل‌ساله‌ی انقلاب اسلامی بر اساس آمارهای بین‌المللی پروژه تحقیقاتی صعود چهل ساله که توسط حدود ۷۰ نفر از نخبگان حوزوی و دانشگاهی با صرف بیش از ۲۵۰۰۰ ساعت، به بررسی ۱۹۰۰۰ آمار بین المللی پرداخته است، ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان از پیش از انقلاب تاکنون را نشان می دهد. وهمچنين، نشان می‌دهد جمهوری اسلامی ایران در این چهل سال به کدامیک از آرمان‌های عدالت، استقلال، آزادی، معنویت، کرامت زن، مردم‌سالاری دینی، گسترش رفاه عمومی و دیگر آرمان‌های انقلاب دست پیدا کرده است. ✅یکی از شاخصه‌های اصلی کتاب صعود چهل ساله ارجاع به منابع معتبر بین‌المللی مانند سازمان ملل متحد، بانک جهانی، سازمان جهانی غذا و کشاورزی، دفتر برنامه توسعه ملل متحد و دیگر مراجع معتبر است.👌 @ketabkhanemadarane
داستانی کودکانه و جذاب از مبارزات قبل از انقلاب همراه با تصاویر زیبا و چاشنی طنز و خنده😊😍 داستان این کتاب در مورد پسر نوجوانی است که به صورت اتفاقی وارد مبارزات انقلابی می‌شود. او بعد از اولین ماموریتش که آن را با موفقیت به پایان می‌رساند، تبدیل به یک عضو فعال و شجاع انقلابی می‌شود.🤩 مرد شدن به در آوردن ریش و سبیل نیست.🧔 راه و رسم مردانگی است که آدم‌ها رو مرد می‌کند، آدم‌هایی مثل ناصر که هنوز پشت لبشان سبز نشده ولی با شجاعت و مردانگی ماموریتشان را انجام می‌دهند و تبدیل به یک مرد بزرگ می‌شوند. داستان مرد شدن ناصر و ماموریت خطرناکش را می‌توانید در رمان بدون ریش و سبیل مرد شدم بخوانید.👌🤩 @ketabkhanemadarane
🔹مجموعه مصور ایلیا، داستان نوجوانی به نام امیرعلی است که با همراهی گروهی از دوستان خود با ویژگی‌های مختلف، پا در مسیری می‌گذارد که حوادث مختلفی در انتظار آن‌هاست. هرکدام دارای ویژگی‌های متفاوت و استعدادهای متمایزی هستند که نتیجه آن ماجراهای متفاوتی در طول داستان است. در طی داستان با توجه به استعدادها و تلاش‌هایشان از منبع ماوراءالطبیعه قدرت‌هایی دریافت می‌کنند تا در مقابل نیروهای تاریکی که برای نابودی بشر باهم متحد شده‌اند، بایستند. جلد اول و دوم در یک مجلد: ۶۵۰۰۰ تومان خرید با ۱۵ درصد تخفیف: ble.ir/hdarvishi خرید در باسلام: b2n.ir/bkbk @ketabkhanemadarane
☘☘☘☘ تصویر تازه‌ای از زندگی امام علی (ع) رمانی تاریخی و جذاب با استناد به منابع قابل اطمینان🌾 در این کتاب، با روایتی جذاب و به هم پیچیده از ۹ سال زندگی امام علی (ع) با حضرت صدیقه طاهره فاطمه سلام الله علی‌ها مواجهیم. ❤️ روایتی که راوی‌اش حیدر (ع) است.❤️ از زبان اما علی(ع) داستان را می‌خوانیم که از سال دوم تا یازدهم هجری چه گذشته است. از روز‌های نزدیک به ازدواج حضرت امیر (ع) تا روز‌های بعد از شهادت حضرت «زهرا (س)». هر آنچه از زندگی مشترک، نبرد‌ها و روزگار به‌طرزی پراکنده در منابع شیعه و سنی ثبت شده است، از دید نویسنده دور نمانده و در تلاشی هوشمندانه با اتکا و ارجاع بر بیش از ۱۲۰ منبع متقن، تصویری روشن و یک‌پارچه از زندگی مولی‌الموحدین در رمان حیدر گردآوری کرده است. @ketabkhanemadarane
آسمان چهارم 📣معرفی مجدد داستانی بلند، تخیلی و جذاب درباره غدیر  «الیاس» با اسب سرخش، که اسبی معمولی نبود، به دستور پیامبر (ص) برای مسلمان کردن مردم قبیلة ربیع، که عمویش حارث رئیس قبیله بود، به راه می‌افتد. خواهرزاده‌اش، تیهان یازده‌ساله، نیمه‌های شب به او می‌پیوندد.بعد از تحمل مشقاتی به قبیلة ربیع می‌رسند. الیاس در نیمه‌های شب مورد اصابت تیر دو راهزن قرار می‌گیرد و به تیهان و فیروز، که پسربچه‌ای مهربان و برده بود و مخفیانه برای آنها غذا آورده بود، می‌گوید که سوار اسب سرخ شوند و به سوی مکه بگریزند. آن دو سوار بر اسب می‌شوند و راهزنان به تعقیب آنها می‌پردازند تا اینکه به برکه‌ای می‌رسند و اسب ناگهان به زبان آمده و می‌گوید که دو تار مو از یال من بکنید و در آب بیندازید. فیروز و تیهان، این کار را انجام می‌دهند و در مقابل چشمان بهت‌زدة آنان، دو تار مو تبدیل به دو مار قوی‌هیکل می‌شوند که راهزنان با دیدن آنها پا به فرار می‌گذارند. تیهان از هوش می‌رود و وقتی به هوش می‌آید می‌بیند که اسب با فیروز در حال صحبت کردن است. اسب می‌گوید که من از آسمان چهارم آمده‌ام و فرشته هستم که یک لحظه در عبادت خداوند سستی کردم و به اینجا فرستاده شدم و تنها زمانی می‌توانم به آسمان برگردم که فرشته‌ای زمینی را با خود به آسمان ببرم. در قالب این داستان به زیبایی جریان غدیرخم و ماجرای ولایت حضرت علی علیه السلام بیان شده است. @ketabkhanemadarane
بچه اي كه نمي خواست آدم باشد 📣معرفی مجدد با محوریت زندگی امام علی علیه السلام داستانی آموزنده و طنز گونه😁👌 با محوریت ماجرای غدیر با تصاویر جذاب و طنز🤣🙃 كتاب، داستان بچه شتري 🐪🐫خوشمزه و شيرين بيان😊 را از زبان خودش مي گويد؛ بچه شتر قصۀ ما عاشق ماجراجويي و سفر است. آدي پسر كوچولوي قصه، صاحب شتر است. هم شتر و هم آدي هر دو بازي گوش و سر به هوا هستند. بچه يعني شتر كوچولوي اين قصه داستان زندگي خودش را با خاطرۀ جا ماندن دُمش لاي در شروع مي كند. او در اين خاطره همۀ افراد كتاب را معرفي مي كند، يعني آي دي ، پدر و مادر آي دي، پدر و مادر خودش و خودش را كه يك بچه شتر خاطره جمع كن است. اين كتاب كه درون مايه ديني دارد به بازخواني واقعه غدير مي پردازد و آدي و بچه شتر را در يك سفر زيبا و خاطره انگيز به غدير مي كشاند و بچه شتر، مرد مهربان را آن جا دست در دست پيامبر(ص) مي بيند. @ketabkhanemadarane
گردان قاطرچی ها با حال و هوای جنگ و جبهه😊 این کتاب رمانی ویژه نوجوانان است که با زبان بسیار طنز جریان های جنگ و جبهه را روایت میکند‌. در این رمان ماجرای چند رزمنده روایت میشود که سن اکثرآنها کم است و سرپرستی یک گردان قاطر را به دست میگیرند که آذوقه و مهمات مورد نیاز عملیات رزمندگان را از این طریق به بالای کوه ها منتقل کنند. این کتاب رو به علاقه مندان رمان های طنز معرفی میکنم مطمئنم از این رمان لذت کافی رو می برید و با خوندن هر بخش از اون لبخند به لباتون میاد. پس از دستش ندید.. @ketabkhanemadarane
✅کتاب جیبی و کوتاه من ادواردو نیستم. (جوانی با پدر پولداری که ثروتش سه برابر در امد نفتی ایران در اون سالها تک پسر بود و زاده نیویورک؛ پدرش سناتور جوآنی آنیلی معروف و ثروتمندترین مرد ایتالیا بود، او مالک کارخانه‌های اتومبیل‌سازی فیات، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو و آیوکو، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکت‌های طراحی مد و لباس، روزنامه‌های پرتیراژ "لاستامپا" و "کوریره دلاسرا"، باشگاه اتومبیل‌رانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. علاوه بر این‌ها سهام دار اصلی چندین شرکت ساختمان‌سازی، راه‌سازی، تولید لوازم پزشکی و هلیکوپترسازی هم بود.) ✅کتاب تولد در لس آنجلس هم عالی(یک سفر خیالی به امریکا میکنید) و براساس زندگی محمدعرب و همسرش راحله. ✅کتاب "دنیای دیدنی" ساده شده توحید مفضل (بعضی عناوین کتاب توحید مفضل مناسب بچه‌ها نیست.) ✅کتابهای اکبر کاراته، نشر موسسه روایت سیره شهدا ✅چغک، نشر موسسه ایمان جهادی ✅پتوی پرنده، نشر مهرستان ✅قلعه محافظان، نشر کتابستان ✅خیال صورتی، نشر سوره مهر ✅دو رکاب و چهار پا، نشر سوره مهر ✅پاستیل های بنفش، نشر پرتقال ✅سری کتابهای قصه های خوب برای بچه های خوب، نشر امیرکبیر @ketabkhanemadarane
معرفی شهید محمدحسین_یوسف_الهی و رابطه ویژه سردار حاج قاسم سلیمانی با وی واژه "حسین پسرغلام حسین" برگرفته از سخن سردار حاج در مواقع حساس نبرد به این شهید بزرگوار بوده است. بخشی از متن کتاب به روایت س دار شهید قاسم سلیمانی "یک روز با محمد حسین به سمت آبادان می رفتیم.عملیات بزرگی در پیش داشتیم،چندتا از عملیات های قبلی با موفقیت انجام نشده بود ومن خیلی ناراحت بودم. به محمد حسین گفتم:چندتا عملیات انجام دادیم،اما هیچ کدام آن طور که باید موفقیت آمیز نبود، بنظرم این یکی هم مثل بقیه نتیجه ندهد. گفت:برای چی؟ گفتم :چون این عملیات خیلی سخت است،بعید می دانم موفق شویم. گفت:اتفاقا ما در این عملیات موفق و پیروز می شویم. گفتم:محمد حسین دیوانه شدی؟!عملیات هایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم، نتوانستيم کاری از پیش ببریم،آنوقت در این که از همه سخت تراست، موفق می شویم؟ خنده ای کرد و با همان تکیه کلام همیشگی اش گفت:حسین پسر غلامحسین به تو می گوید که ما در این عملیات پیروزمی شویم. خوب می دانستم که او بی حساب حرف نمی زند.حتما از طریقی به چیزی که می گوید ایمان و اطمینان دارد..... @ketabkhanemadarane