eitaa logo
🏡کتاب خانه مادرانه سبزوار🏡
164 دنبال‌کننده
918 عکس
14 ویدیو
9 فایل
این جا محلی برای امانت کتاب های ماست🍃 ادمین ثبت امانات📚 @Ya_ghafar ادمین مشاوره کتاب📚 @m_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
✨هلاک امت یعنی ضعیف شدن و ذلیل شدن آن ناشی از دو چیز است : ۱.حرص و بخل شدید ۲.امل یعنی دنبال تخیلات و توهمات رفتن ✨
هر گاه خواص جامعه، نخبگان، مسئولان، نظامیان و عوام جامعه، گرفتار شح و امل شوند، هلاک جامعه قطعی ست. دیر و زود داره، سوخت و سوز نداره این قسمت به نحوی، چکیده جزوه خواص و عوام بود.
🌱دو علت اصلی پیشرفت در اوایل انقلاب : ۱_زهد: بی رغبتی بدنیا ؛چشمشان دنبال منافع شخصی نباشد. ۲_یقین: ایمان به آن کاری که انجام میدهند ؛به راه و هدفشان.
✨با تردید و تزلزل کار پیش نمی‌رود علاج همیشگی یقین و ایمان است✨
کتاب ستاره‌ها چیدنی نیستند که تلفیقی از داستان و واقعیت است، از زندگی دختری آمریکایی الهام گرفته شده است. دختر آمریکایی داستان که سارا نام دارد برای دفاع از حقوق زنان در موسسه‌ای در آمریکا مشغول به کار است. در یکی از فعالیت‌های این موسسه که زیر نظر وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا است فعالان این موسسه به بهانه‌ی نجات زنان مسلمان به تخریب چهره‌ی حجاب می‌پردازند و این جریان باعث ایجاد سوالات و تضادهایی در ذهن سارا می‌شود. سارا در پی یافتن پاسخ سوالات ذهنی خود، به همراه دوستش ماشا به مرکز مطالعات اسلامی نیویورک مراجعه می‌کنند و در این بین با سلسله‌ی جلسات «برای همه‌ی خانم‌های دنیا» آشنا می‌شوند. در این جلسات سخنران به بررسی مقوله‌ی حجاب از زوایای مختلف می‌پردازد و مساله‌ی حجاب را در ادیان و جوامع مختلف بررسی می‌کند. @aseman138825 @ketabkhanemadarane
سلام عزیزم کتاب آرام جان رو خوندم خیلی قشنگ بود😢واقعا با وجود این کتاب میشه به این حقیقت پی برد که از دامان زن مرد به معراج میره واقعا مادر شهید خیلی خانوم والایی بودن که هم همسر شهید شدن و هم مادر شهید. برای تربیت شهید هم که سنگ تموم گذاشتن و آثار و برکاتش رو دیدن @ketabkhanemadarane
این کتاب روایت یک پرونده امنیتی واقعی با موضوع پوشش جعلی برای سوءاستفاده از زنان و دختران توسط یک گروه بهایی است. این گروه بهایی مرتبط با یکی از شبکه‌های خارج از کشور بوده است. یکی از فریب‌خوردگان این جریان در این کتاب روایت خود را از فریبی که خورده تعریف می‌کند و در کنار آن، نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام در سرنوشت این دختر در قالب داستان تشریح می‌شود. @Zmeraji1 @ketabkhanemadarane
کمتر کتابی را می‌توان یافت که با یک سیر داستانی جذاب و گیرا، زندگی یکی از بزرگان مذهب شیعه را به تصویر بکشد. بسیاری از افراد تصور می‌کنند بزرگان دین عزلت نشین و گوشه گیر بوده اند اما با مطالعه کتاب کهکشان نیستی درمی‌یابید که بسیاری از آنها زندگی بسیار پویایی داشته‌اند و قدم‌های بزرگ و مهمی در این عرصه برداشته‌اند. این کتاب شما را با زندگی 81 ساله‌ی مردی بزرگ و عالم آشنا خواهد ساخت. این کتاب بر اساس زندگی آیت الله سید علی قاضی طباطبائی نوشته شده و روایتی است که زندگی او را به زیبایی تشریح می‌کند. نویسنده داستان را از جوانی مرحوم قاضی و در سن 27 سالگی او آغاز کرده است. همه چیز از سفر آیت الله قاضی به سفر نجف شروع می‌شود و تا پایان عمر پربرکت او را در بر می‌گیرد. : @Zmeraji1 @ketabkhanemadarane
به نام خدا یک کتاب نوجوان دیگر هم معرفی کنم، از شخصیتی بسیار ارزشمند شهید رئیسعلی دلواری که سالگرد شهادتشان ۱۲ شهریور هست و روز مبارزه با استعمار انگلیس نامگذاری شده. الان دیدم که کتاب را دیروز روی میز گذاشتم که شب معرفی کنم، یادم رفت😔. کتاب: دلاور دلوار نوشته علی باباخانی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مناسب برای سن ۱۲+ سال ( البته برای بچه های علاقمند به کتابخوانی و متن های طولانی +۸ سال هم کاملا قابل فهم هست) تقدیم به روح مطهر شهید رئیسعلی دلواری، قرائت فاتحه و ذکر صلوات: ✨الّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨ ✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
کتاب در عین داشتن نثر روان و داستانی، اطلاعات بسیار خوبی از حمله انگلیسی ها به ایران و شرایط آن وقت کشور و مقاومت رئیسعلی دلواری و همراهانش را به ما می دهد. چون اکثر جامعه حتی بزرگسالان هیچ گونه اطلاعاتی در این زمینه ندارند. شاید خیلی از ما فقط اسم شهید رئیسعلی دلواری را شنیده باشیم، اما چیزی که نیاز داریم شناخت راه و رسم این شهید هست، که در چه شرایطی و چگونه، کاملا مردمی و خودجوش، بدون دستور و یا حتی حمایت حکومت وقت به وظیفه شرعی خودش که مبارزه با ظلم بود عمل کرد. و این چیزی است که نوجوان و جوان ما درک به آن احتیاج دارد. ✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
تو این روزها همراه شدم با جوونا و نوجوونای دهه شصت تو جبهه گاهی میرم قاطی شیطنت هاشون میشم و سر به سر بقیه میزارم و گاهی باهاشون میرم مسجد گردان و نماز شب میخونم. گاهی همراهشون تو سرمای استخوان سوز زمستون غواصی میکنم و گاهی از گرمای هوا و پشه ها کلافه میشم گاهی با شجاعت میزنم به دل دشمن و میخوام نابودش کنم و گاهی با ترسشون میترسم گاهی باهاشون پاتک میزنم به تدارکات گردان و چیزی کش میرم و گاهی فداکاری میکنم گاهی میرم پشت خاکریز و رزمنده ها رو میبینم که با دشمن می‌جنگند و یکی یکی می افتن گاهی میرم تو چادر رزمنده ها و باهاشون همسفره میشم گاهی باهاشون میخندم و گاهی باهاشون غمگین میشم گاهی باهاشون میرم تفریح و گردش و گاهی داغدار رفقای شهیدم میشم. گاهی از دست نورالدین کتاب حرصم میگیره و گاهی روحیه ی قوی اونو تحسین میکنم. گاهی... حسرت... در آخر هم روحم مجروح میشه از اینکه سالها با این نسل پخته فاصله دارم حضرت آقا یادداشت نوشتن برای این کتاب از دستش ندین وقف در گردشه. خوندم، باز میدم به هرکی خواست @ketabkhanemadarane
. شاید جزء تنها کتابایی که همیشه تو مرحله در حال خواندن، بمونه، همین صحیفه امام روح الله باشه. حوالی چهارده سالگی شایدم یه کم این ور اون ور تر طی یک اتفاق بهش برخوردم. یادمه چه قد منت مسئول کتابخونه رو کشیدم که بذار ببرم خونمون. ولی می‌گفت مرجعه و نمیشه. هر روز می رفتم کتابخونه و می‌نشستم پای کلام امام. نه اونقد امام رو می فهمیدم نه درست معنای واژه‌ها و نه حس وابستگی عمیقی که به کلمات پیدا کرده بودم. از اون روز تا امروز این کتاب همش بوده و هیچ وقت نقطه پایان نشده براش بذارم. جنس کلمات، از اون جنس‌هاست که در گذر زمان هی لایه‌هاش برات می‌ره کنار و توش به کشف‌های جدید بنا به حال خودت و اقتضا زمان می‌رسی. امروز دوباره نشستم پای پیام قیام لله. نخ تسبیح حرکت امام تو مسیری که شروع کرد. این پیام عین روح تو تمام جلدهای دیگه هم حضور داره. انگار امام همش داشته از همون سال های اول مبارزه به این یه دونه آیه قرآن قیام لله فک می کرده و تو تمام سال‌های مبارزه و حتی بعدش به نحو مختلف ساز و کار اجرایی شدن این آیه رو دنبال می‌کرده. انسی که منجر به حرکت و عمل شده. @ketabkhanemadarane
حظ این روزهای من در ایام تعطیلات سیر مطالعاتی که داشتم نمیتونستم بیکار باشم و از کتاب دور بمونم بخاطر همین دو تا کتاب امانت گرفتم و مطالعه کردم هر دو جذاب و آموزنده بودن توصیه میکنم شما هم بخونید به نظر من تو هیاهوی زندگی اون چیزی که به روح آدم انرژی میده خوندن سرگذشت انسانهای عادی مثل خودمون و در عین حال موفق و عاقبت بخیر هست @ketabkhanemadarane
کتابخوانی راجع به فلسطین دید بهتری پیدا کردم نسبت به آوارگی از وطن و اشغالگری😞 «وقتی تعداد کسانی که امید دارند از تعداد کسانی که از ناامیدی پر شده‌اند بیشتر بشود، عدالت خواهد آمد. امید نیرویی است که نمی‌شود آن را نادیده گرفت یا از جایگاهش کم کرد حیات!» (برشی از کتاب) . «جایی که خیابان‌ها نام داشت» داستان دختری فلسطینی به نام حیات است که با خانواده‌اش در کرانه‌ی باختری زندگی می‌کند. آنها از شهر خودشان رانده شده‌اند و خانه‌شان توسط رژیم اشغال گر صهیونیستی تخریب شده است😔 سال‌ها قبل‌تر همین اتفاق برای مادربزرگ حیات که ساکن روستایی نزدیک قدس بوده افتاده و حالا او هم با آنها زندگی می‌کند. حالا حیات برای اینکه آرزوی مادربزرگش را برای دوباره بوییدن خاک سرزمینش قبل از مرگ، برآورده کند خطر می‌کند و به سمت قدس می‌رود تا ذره‌ای از خاک روستای بی‌بی زینب را برای او بیاورد... @ketabkhanemadarane
این هفته کتاب های رشد از استاد صفایی حائری و رمان تاوان عاشقی رو خوندم. هر دو دلچسب، بخصوص اولی @ketabkhanemadarane
سلام گلای تو خونه🌱 این دوتا کتاب کی داره؟ کتاب خاطرات مرضیه حدیدچی و کتاب روزی حلال @abedi66
سلام سلام🌷 کیمیای وصل (سیری در معارف زیارت عاشورا) @abedi66
سلام به روی ماهتون🌜 کتاب رشد آقای حائری شیرازی @reaihanatonnabi
سلام کتاب پرواز تا بی نهایت( شهید عباس بابایی) @Labikayahosen
مرضیه، روایتی از زندگی بی‌بی مرضیه میررضایی، مادر شهید مدافع حرم حجت‌الاسلام محمود تقی‌پور است. 📚📖 نظر آقاجانم درباره کارکردن من تغییر کرده بود؛ اما حرف‌هایی که روز اول در گوش دامادش خواند و تلنگرهایی که به او زد، آن‌قدر کاری افتاده بود که هنوز اثرش در حرف‌های حسن‌آقا دیده می‌شد. تا صحبت از کار به میان می‌آمد، میخش را همان اول می‌کوبید و می‌گفت: «دوست ندارم خانمم با دو تا بچه کوچیک بره کار کنه. هرچی خودم نون دربیارم با هم می‌خوریم. چه نیازی به درآمد اون داریم؟» آقاجان به هر بهانه‌ای حرف اشتغال من را پیش می‌کشید و تکرار می‌کرد: «من قبل از انقلاب مخالف سرِکاررفتن مرضیه بودم؛ اما الان احساس می‌کنم تکلیفه.» ولی جواب حسن‌آقا همان بود؛ دلش به اشتغال من رضایت نمی‌داد. @Zahra_nrs_78 @hosna_14 @ketabkhanemadarane
🌱📝 یکی از معضلات زندگی در دنیای مدرن فرد گرایی، تنها شدن و بی اعتنا شدن انسان‌ها به یکدیگر است. آدم‌هایی تنها، بی خبر از همسایه و فامیل که خوشی‌ها و ناخوشی‌های زندگیشان هم برای خودشان است و دیگران در زندگی آنان یا نیستند یا اگر هستند ارتباط موثری ندارند. در این میان، نگاه دینی به هستی و زندگی و آدم‌ها و ارتباطاتشان برای درمان این تنهایی‌ها حرفی نو دارد. راهکار اسلامی از جنس دعوت به هویت جمعی بدون پشتوانه پیوندها نیست، بلکه روی آوردن به پیوندهای اصیل انسانی است که از پیوند با خدا نیرو گرفته‌اند. داستان خانم منصوره مقدسیان در کتاب «خانه ای برای همه» داستان خانه‌ای است که پناهگاهی همیشگی برای خانواده، دوستان و حتی غریبه‌هایی بود که نمی‌دانستند سفره مشکلات و غصه‌هایشان را کجا پهن کنند. مادر در این خانه مادری برای همه است؛ مادری فراگیر و دل سوز که اگر پول هم نمی داشت به دیگران بی اعتنا نبود و بالاخره جوری از آنان دستگیری می‌کرد. اصلاً نقش «مادری» الگوی خوبی است برای رهبری اجتماعی در محله یا فامیل یا حتی جامعه بزرگی که نیازمند به یک رهبر دلسوز است. مرور خاطرات زندگی خانم منصوره مقدسیان نشان می‌دهد در ظاهر او کار خیلی خاصی نمی‌کرده؛ اما ظرافت‌های درک او از دیگران باعث شده ظرفیت آدم‌ها را خوب بشناسد و متناسب با هر کدام به نحوی سبب کمک و رشد آنان گردد. @ketabkhanemadarane
📚📖 مادرجان انس و الفت عجیبی با معلولین داشت. سرزدن به آن‌ها همیشه توی برنامه‌هایش بود. . حتماً ماهی یکی دو بار می‌رفت دیدن‌شان قبل از انقلاب، بیمارستان معلولین وضعیت خوبی نداشت یک خانه قدیمی نسبتاً کوچکی بود با چند تا اتاق. مریض‌ها را روی تختگاهی‌های سیمانی می‌خواباندند که خیلی خشک و سفت بود. مادر از در بیمارستان که وارد می‌شد به تک تک مریض‌ها سر می‌زد. کنارشان می‌نشست و حرف‌هایشان را می‌شنید همه‌شان مادر جان را خوب می‌شناختند؛ خصوصاً پیرزن‌ها که تا چشمشان به مادرجان می‌افتاد می‌پرسیدند:«حاج خانوم آب نبات آوردی؟ @Zahra_nrs_78 @ketabkhanemadarane