eitaa logo
یک کتاب خوان معمولی
133 دنبال‌کننده
182 عکس
21 ویدیو
5 فایل
اینجا درمورد کتابهایی که خوانده‌ام مینویسم، نظراتِ یک کتاب خوان معمولی اینجا هستم @raziyehtaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
وای از شدت چرت بودن این کتاب🤦‍♀️ یعنی میتونم بگم نویسنده حتی یکبار هم داستانها رو بازنویسی نکرده، اصلا بزرگوار اصول داستان نویسی رو نه تنها رعایت نکرده که گویا نمیدونسته اصول و قاعده‌و چهار چوب نوشتن چی هست. حیف از اون ۲۰ تومنی که بالای این کتاب دادم، حیف از وقتی که گذاشتم تا ببینم سرانجام این پنج زنِ داخل کتاب چی میشه حیف حیف🙄🤐🤦‍♀️ اینم اگر نگم دق میکنم میمیرم، نویسنده فکر کرده هر چقدر اسامی عجیب و غریب روی شخصیتها بذاره ما میگم واو چه خفن واو چه ژدااب😒 در حالی که من به شخصه میگم چقدر دور، چقدر غیر واقعی، چقدر چرت، آبان و نجات(واسه جنس مونث) و صحرا و بارزان و ...اینا هم شد اسم شخصیت؟😖
فیودور داستایفسکی گفت: «ما همه از شنل گوگول درآمده‌ایم.» یک داستان کوتاه که همه‌ی عناصر داستان نویسی را دارد همین!
امروز در جمعی بودم که از چالشِ چند از چند گفته شد نقد شد و حتی کوبیده شد! بعد از آن جلسه توی وقت استراحتِ کوتاهی که داشتم یک ورِ مغزم گفت: راضیه چرا میخوای صدتا کتاب بخونی؟ که چی بشه؟ که همه بگن وای چه کتابخون؟ یا اینکه خودت به خودت ببالی و مغرور بشی؟ ورِ دیگرم خوب گوش داد و تحلیل کرد تمام آن لحظاتی که عذاب وجدانِ کتابهای نخوانده آزارم میداد را جلوی چشمم آورد و گفت: تو برای خودت می‌خونی، برای رشد، برای بهتر زندگی کردن، مهم نیست حتی اگر به صد نرسی مهم تلاشی‌ست که برای رشد داشتی مهم زمان‌هایی‌ست که به بطالت طی نشد، مهم وقت‌های کم و کوتاهی‌ست که با کتاب پر شد. ارزشش را دارد!
عالیه عطایی نویسنده‌ی ایرانی افغانستانی‌ست که کافور پوش اولین رمانِ اوست. یک مونولوگ ِ طولانی و گاهی هم حتی خسته کننده! عالیه عطایی جسارت کرده رمان را از زبانِ یک مرد نوشته، برای رهایی از نقد منتقدان یا پیش بردِ داستانش(نمیدانم) ویژگی‌های زنانه به شخصیتش بخشیده و این است که ما هر بار می‌خواهیم ایرادی از لحنِ زنانه‌‌ی راوی بگیریم با خودمان می‌گوییم راستی این مردِ مرد نیست! البته که داستانی با شخصیتی متفاوت خلق کرده، حرف‌های نویی از هویت و اصالت و... زده اما آنچه ممکن است سیمِ اتصالِ شما را با این رمان قطع کند، پراکنده گویی های راوی است که البته در ساخت شخصیت کمک کرده ولی میتواند حوصله سر بر و خسته کننده باشد.
مرثیه ای بر یک رهایی کتابی‌ست عمیق و پر محتوا که در فرم ضعیف است! بی غیر از دو سه مورد از روایت‌ها که درست و اصولی هستند مابقی بیشتر گزارش‌اند تا روایت‌. اما این نقطه‌ی ضعف دلیل بر آن نشد که کتاب را کنار بگذارم و ادامه ندهم، خواندنِ ماجراهای کتاب بیشتر از آنکه مرا به فکرِ جدایی و طلاقِ آدمها فرو ببرد، برد به دنیای وسیع‌ِ تربیت! جایی که ما پدر مادرها حضور داریم و خدا می‌داند چه نقش پر رنگ و اساسی در زندگیِ آینده و خوشبختی بچه هایمان داریم.