eitaa logo
یک کتاب خوان معمولی
140 دنبال‌کننده
208 عکس
21 ویدیو
5 فایل
اینجا درمورد کتابهایی که خوانده‌ام مینویسم، نظراتِ یک کتاب خوان معمولی اینجا هستم @raziyehtaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
این مجموعه که سال ۸۴ برنده‌ی جایزه‌ی بهترین مجموعه داستان از بنیاد گلشیری شده شامل هشت داستان کوتاه است از حسین سناپور، داستانها معمولا فضای رئال ندارند و به نظرم میرسد که نشانه های پست مدرنی در داستانها بسیار است. نویسنده در تمام داستانهای این مجموعه از عناصر کلیشه ای و حتی سوژه های تکراری استفاده های نویی کرده و این خواندن داستانها را برایمان دلنشین میکند. اگر اهل داستان کوتاه های مدرن و پست مدرن نیستید به سراغ این کتاب نروید!
هفت داستان کوتاه از موراکامی که بهترینش از نگاه من دیدن دختر صددرصد دلخواه و مرد یخی‌ست. داستانها سرگردان میانِ فضای رئال و سورئال هستند و همین باعث میشود که آدم احساس کند نویسنده ما را سر کار گذاشته😁 هر چقدر کتاب قبلی موراکامی(کجا ممکن است پیدایش کنم) برایم جذاب بود این کتاب را دوست نداشتم 🥴 در مقدمه‌ی کتاب آمده که موراکامی بسیار اهل بازنویسی بوده تا آخرین لحظه و من به فکر فرو رفتم که نسخه‌ی اولیه‌ی این داستانها چقدر طولانی تر بوده‌اند😑 یک جمله از کتاب: کاری که یه نویسنده می کنه اینه که مرتب مشاهده می‌کنه و سعی می کنه قضاوتش رو تا آخرین لحظه ممکن به تاخیر بندازه. . . . نشانگر کتاب از اینجا https://eitaa.com/dalibook
یک کتاب خوب برای بچه های کنجکاو! اگر پسر یا دختر دبستانی اطراف شما هست که علاقمند به ساختار بدن و مسائل علمی‌ست و البته کنجکاو هم هست😉 این کتاب گزینه‌ی خوبی برای هدیه دادن به اوست. این کتابِ پر نقش و رنگ به شکلی ساده و قابل فهم برای بچه ها ساختار بدن، سلول، دی ان ای و ... را توضیح می دهد در قالب یک قصه‌ی پدر دختری👌
جمعه ان‌شاالله اینجا هستم در کنار اساتیدم و چشم به راه همه‌ی کسانی که اهل فرهنگ و هنر هستند🌿😇
ما معمولی ها به شکوهِ زندگی و شهادتِ شما مردانِ شجاع غبطه می‌خوریم، ما نه زندگی پر ماجرایی داریم و نه مرگی در میدان که تاثیرگذار،تکان دهنده و زیبا باشد! ما ذره ذره از غمِ از دست دادن شما می‌میریم، هر بار قلبهایمان ترک بر می‌دارد و رنج وجودمان را مچاله می‌کند و میبینیم که دیگر نمی‌توانیم نهالِ کم جان و بی رمقِ امید را در دلهایمان زنده نگه‌داریم اما... ما قصه‌‌ی پُرغصه‌ی شما مردانِ شجاع را برای فرزندانمان تعریف می‌کنیم شاید آنها مثل ما معمولی باقی نمانند، مثل شما شوند یا شاید منتقمِ خونهای پاکِ شما...
به جایی رسیده‌ایم که باید بگویم الحمدلله بابت قلب محزونم، الحمدلله بابت غمِ مقدسی که در تمام وجودم دارم، و الحمدلله بابت خشمی که در وجودم شعله می‌کشد برای نابودی اسرائیلی که دیگر تمام جنایتهای ممکن را انجام داده و جای هیچ شک و شبهه‌ای باقی نگذاشته. الحمدلله برای اشک‌هایی که برایت ریختم، برای تویی که عاشق سید الشهدا بودی و به آرزویت رسیدی. . . .
از جنگ بنویسیم
هدایت شده از مجلهٔ مدام
فراخوان شمارهٔ سوم مدام: جنگ جنگ، یکی از موضوعات برنامۀ سال آیندۀ تحریریه بود. قرار بود که در سال بعد سراغ شمارۀ جنگ برویم. تقریبا هشتاددرصد مطالب شمارۀ خواب نهایی شده است و طبق برنامه شمارۀ سوم، «خوابِ مدام» بود و شمارۀ چهارم هم «جشنِ مدام». اما تصمیم تحریریۀ مدام بر این شد که موضوع جنگ را زودتر آغاز کنیم. این روزها، جنگ برایمان نه «خواب» گذاشته و نه «جشن». از این رو، موضوع شمارۀ سوم مدام، «جنگ» شد. برای مدام از جنگ بنویسید. جنگ برای صلح، برای زندگی، برای انسانیت، برای شرف، برای حقیقت. مدام، دوماهنامه است و شمارۀ سوم در دو ماه آبان و آذر رونمایی خواهد شد. پس فرصت زیادی نخواهیم داشت. اگر تمایل به نوشتن برای این شمارۀ مدام دارید، تا شانزدهم مهرماه، آثار خود را برای ما ارسال کنید. مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
هدایت شده از مجلهٔ مدام
هدایت شده از مجلهٔ مدام
*افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد* *یا خیر الفاتحین* *ربنا فتَح بیننا و بین قومنا بالحق و انت خیرالفاتحین* 🤲
این رمان سخت را بالاخره تمام کردم، خواندنش در زمانی که سایه‌ی جنگ بالای سرمان است مثل جان کندن بود برایم. خالد خلیفه در این رمان از جنگ سوریه نگفته، ازنگاه من او ریشه‌ی جنگ در سوریه را به ما نشان داده، نماد پردازی کرده و خیلی آرام و بی عجله برایمان شرح داده که مردم چطور گرفتار شده اند و چرا ! در این رمان چهره‌ی واقعی و بی رحم جنگ را میبینیم سیاه، کریه، سراسر خشم و نفرت و کینه. جمله‌ای از کتاب: مرگ از نزدیکترین مسیر به تو عبور میکند، ولی نمیتوانی آن را لمس کنی. در هنگام جنگ و آشوب، مرگ کور است و قربانیانش را نمی بیندو درباره‌ی آن‌ها تامل نمی‌کند. .
هفته‌‌ی پیش همین ساعت‌ها اینجا بودم شهر کتاب اردیبهشت(جهاددانشگاهی) علی خدایی مهمان بود و سیاوش گلشیری میزبان، داشتند در مورد کتاب تازه‌ی علی خدایی(شب بگردیم) صحبت می‌کردند. ما مخاطبهای سراپاگوش بودیم که حرف رسید به جُنگ اصفهان و حضور علی خدایی، گلشیری پرسید: از آمدنتان به جُنگ بگویید شما جوان‌ترین عضو جنگ بودید، هستید! علی خدایی یکی از همان خنده های بامزه‌اش را تحویل‌مان داد و گفت: من دو سال پشتِ در بودم تا منو راه دادن به جُنگ بعد که منو راه دادن هر داستانی می‌نوشتم بهم می‌گفتن برو بریزش دور من اما از رو نمیرفتم بقیه نو نویسنده ها دلخور می‌شدند، قهر می‌کردند من اما باز می‌نوشتم باز می‌نوشتم تا همین حالا تا همین امروز... من؟ من دیگر توی جلسه نبودم کنار علی خدایی نشسته بودم در جنگ اصفهان، هوشنگ گلشیری می‌گفت: علی اینا قصه نیست و من کف دستهام عرق می‌کرد، حقیقی می‌گفت داستان بنویس پسر اینا چیه؟ و من قلبم توی دهنم میزد و نگاهی به چهره‌ی علی خدایی می انداختم و لابد بخاطر خنده‌ی احتمالی او صفتِ علی بی غم را به او می‌دادم و از جا بلند می‌شدم انجا را ترک و عطای جنگ را به لقایش می بخشیدم! بله من حتی در تصوراتم هم همین آدم نازک نارنجی و ترسویی هستم که در واقعیت هستم😑 علی خدایی لحظه‌‌ی آخر خطاب به ما، به همه‌ی ما عاشقانِ داستان، قصه، و روایت گفت: برای خودتان بنویسید هرجور که دوست دارید بنویسید بالاخره شما را می‌خوانند.🌿
برای شرکت در این دوره‌ی آنلاین بهم پیام بدین🙏
مباحثی که در این دوره☝️ به آن پرداخته می‌شود.👇 ۱. سه قطره خون، بوف کور. ۲. انواع رمان. ۳. گروتسک. ۴. گوتیک. ۶. مینیمالیسم. ۷. مباحث مربوط به پست مدرن. ۸. تحلیل رمان هم نوایی ارکستر شبانه چوبها
امیر حسن چهل تن از آن دسته نویسنده هاست که کمتر اسمش به گوشمان خورده در حالیکه تا به حال جوایز ادبی زیادی را درو کرده، چهل تن در زمانه داستان مدرن و حتی پست مدرن نوشته که بقیه‌ی نویسنده ها همچنان به تقلید از جلال و جمالزاده و ... مشغول نوشتن داستانهای کلاسیک هستند! در این مجموعه که شامل ۹ داستان است به نظر می‌رسد چهل تن قصد داشته به دنیای درونی زنان بپردازد، قصه‌ی زن‌های تنها مانده، زن هایی با عشق های از دست رفته، زن های جاهل و .... اگر به دنبال نگاه نو هستید داستانهای چهل تن را توصیه میکنم. پینوشت: ممنونم از سایه و کابینت های پر از کتابش😅 @sayeh_sayeh 😅
مردان زیادی در این سرزمین بودند که هرگز آسوده ننشستند، تمام عمرشان را مبارزه کردند بدونِ ذره ای تردید در مسیرشان
اگر شما هم مثل من مغزتان دارد از خواندنِ کتاب و قصه هایی در مورد جنگ متلاشی میشود پیشنهاد می‌کنم پناه ببرید به یک کتاب‌ و یا حتی یک داستان‌ از سداریس. مطمئن باشید این نویسنده‌ی آمریکایی میتواند شما را از فضای تلخ دور کند و ببرد به دنیایی مفرح، لحن طنز آمیز سداریس شما را جذب میکند. حتی ممکن است بعد از خواندن چند داستان از او ترغیب شوید کمی هم طنازانه بنویسید. اگر طنز نویسی را دوست دارید برایتان آرزو میکنم مثل سداریس طنز ظریف و هنرمندانه را در نوشته هایتان اجرا کنید😉
یک کتاب خوان معمولی
برای شرکت در این دوره‌ی آنلاین بهم پیام بدین🙏
فردا آخرین روز ثبت نام این کارگاهه، پس فردا نیاین بگین وای خانم طاهری من پیامتونو ندیدم کاش بهم خبر میدادین، کاش فلانی می‌دونست، کاش زودتر میگفتین کاش... از من گفتن بود😎
آرزومه معلم های با سواد و با تدبیر بالاسر همه‌ی بچه های ایران باشند🤲 منصوره خیلی خوب گفته حتما بخونید، مخصوصا معلمها
هدایت شده از روزهای مادرانه
امروز به بچه‌های کلاس چی بگیم؟ راهنمای معلم‌ها اگر معلمی می‌شناسید، براش بفرستید
هدایت شده از روزهای مادرانه
هدایت شده از روزهای مادرانه
هدایت شده از روزهای مادرانه
هدایت شده از روزهای مادرانه