eitaa logo
کتاب متاب🌿📖
1.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
218 ویدیو
6 فایل
رقیه هستم🧕اینجا کلی کتاب خوب و پرمحتوا براتون معرفی میکنم☺️🌱 کپی؟ با ذکر صلوات برای تعجیل در ظهور آقا 🍃🍓راه ارتباطی👇: @ketabkhon78 📞09330976675 کانال رضایت👇 https://eitaa.com/kafehdenge667 ارسال به سراسر کشور🛵🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
من ادواردو نیستم 8.mp3
12.98M
◉━━━━━━───────     ↻ㅤ  ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ 🕊💚 🌼 @ketabmetabb
‌‌ نااُمید نباید بود؛ شاید این بھار، درختِ آرزوهایمان جوانھ زد 🌱❤️! ‌‌شبتون قشنگ🌙✨🌚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای دو چشمت سبب و علت پیدایش صبح دیده بگشا که جهان منتظر آغاز است🌻🍃 _کبیر قزوينى🕊 [@ketabmetabb | کتاب متاب❤️]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشم روشنی✨🌸 (روایت داستان همسر شهید از زندگی جانباز شهید سیدجواد کمال) این کتاب شامل نوزده فصل از کودکی همسر ، ، مراسم ، آغاز در خرمشهر، شرح بیماری و مشکلات همسر، تولد فرزندان، ساخت مسجد در شهرک، خاطرات سفر به حج عمره تا شهادت سیدجواد است. هر فصل در صفحاتی کوتاه تنظیم شده و نویسنده شرح زیبایی‌های شیرین زندگی جانبازان را با تمام فراز و نشیب‌هایش با هنرمندی به تصویر کشیده است. در لابه‌لای این سطور شوخ‌طبعی و اخلاق حسنۀ شهید سیدجواد نیز مخاطب را به وجد می‌آورد. در انتهای کتاب عکس‌هایی از سیدجواد و خانوادۀ ایشان گنجانده شده است...🕊🌾 ✍🏻نویسنده:کوثر لک ▫️ناشر:شهید کاظمی ▫️قالب کتاب:زندگینامه 📖تعداد صفحات:۱۷۰ صفحه 💳 قیمت ۵۵ ت با تخفیف۵۰ ت❤️ ثبت سفارش🌱👇 @ketabkhon78
. بریده ای از کتاب 🕊🌸 تازه داشتیم طعم شیرین زندگی را مزه‌مزه می‌کردیم، که سردردهای شبانۀ سیدجواد شروع شد.. شب‌ها شبیه آدم‌های مسموم، سرش را بین دستانش می‌گرفت و با صورت مچاله، از درد به خودش می‌پیچید و ناله می‌کرد..😓 دل‌درد و حالت تهوع هم داشت.. یک شب آن‌قدر دردش شدید شد که فرصت نداد بروم پدرم را خبر کنم؛🥲بااینکه باهم یک کوچه بیشتر فاصله نداشتیم.. مدام تکرار می‌کرد: «همین همسایه روبه‌رویی! همین همسایه روبه‌رویی!» ما تازه رفته بودیم توی آن کوچه، آن‌هم نصفه‌شب، اصلاً دلم نمی‌خواست زنگ همسایۀ روبه‌رویی را بزنم..داشتم دست‌دست می‌کردم که توی آن اوضاع چه کنم.. لیوان آب را دادم دستش؛ «حالا یه دونه قرص بخور شاید خوب شی..» خیلی عصبانی سرم داد زد: «می‌گم بروووو.» چند بار دکمۀ زنگ را فشار دادم تا بالاخره در را باز کردند.. «همسایۀ روبه‌رویی هستم. آقای ما خیلی حالش بده؛ می‌رسونیدش بیمارستان؟!»🥺 آن شب با آمپول مُسکن آرام گرفت.. ولی توی همان هفته سه بار این درد سراغش آمد..🌱🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه دقیقه در قیامت🕊✨ (تجربه نزدیک به مرگ)🍃 کتاب 🌸 کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی روایتی است از خاطرات یکی از مدافعین حرم که زیر عمل جراحی برای لحظه‌هایی از دنیای خاکی می‌رود و تجربه‌ای نزدیک به مرگ دارد. او در این زمان کوتاه چیزهایی می‌بیند که درک آنها برای مردم عادی سخت است...🌱🌱 در این کتاب که بسیار مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته و نقدها و تفسیرهایی هم بر آن شده است، حقایقی درباره ، ، حال انسان در برزخ و بسیاری مطالب دیگر درباره حیات پس از مرگ خواهید خواند...🌻 ✍🏻نویسنده:گ فرهنگی شهید ابراهیم هادی ▫️ناشر:ابراهیم هادی ▫️قالب کتاب:خاطرات 📖تعداد صفحات:۹۶ صفحه 💳 قیمت ۴۰ ت با تخفیف۳۸ ت❤️ ثبت سفارش🌱👇 @ketabkhon78
کتاب متاب🌿📖
سه دقیقه در قیامت🕊✨ (تجربه نزدیک به مرگ)🍃 کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت🌸 کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم
بخشی از کتاب📘 🌸🕊 امّا یکباره داد زدم: من که امروز توبه کردم.. من واقعاً نیت کردم که کارهای گذشته را تکرار نکنم..🥺 یکی از دو مأموری که در کنارم بود گفت: بله، از شما قبول می‌کنیم، شما واقعاً توبه کردی و خدا است. تمام کارهای زشت شما پاک شده، امّا را چه می‌کنی؟ گفتم: من با تمام بدی‌ها خیلی مراقب بودم که حق کسی را در زندگی‌ام وارد نکنم.. حتّی در محلّ کار، بیشتر می‌ماندم تا مشکلی نباشد. تمام بیماران از من راضی هستند و...⚡️🍃 آن فرشته گفت: بله، درست می‌گویی، امّا هزار و صد نفر از مردان هستند که به آن‌ها در زمینه‌ی حقّ النّاس بدهکار هستی! وقتی تعجّب مرا دید، ادامه داد: خداوند به شما قد و قامت و چهره‌ای زیبا عطا کرد، امّا در مدّت زندگی، شما چه کردی؟! با لباس‌های تنگ و نامناسب و آرایش و موهای رنگ شده و بدون حجاب صحیح از خانه بیرون می‌آمدی، این تعداد از مردان با دیدن شما، دچار مشکلات مختلف شدند.. و...🤕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﹝📔⚰﹞ . جورج برنز يه کتاب نوشته به نام چگونه 120 سال عمر کنیم ، بعد خودش تو 57 سالگی مرده ↬😂😍
پسرک فلافل فروش🥖🍃 (مدافع حرم طلبه شهید محمد هادی ذوالفقاری)🌸 ، نام کتابی است که و خاطرات یک ی بسیجیِ مدافع حرم را از ابتدای تولد بازگو می کند... 👈 حکایت این کتاب به جوانی اختصاص دارد که علاقه ی عجیبی به شهید داشت...❤️ همیشه سعی می کرد مانند ابراهیم باشد، تصویری از شهید هادی را جلوی موتورش و در اتاق خودش زده بود که بسیار بزرگ بود...🌿 با اینکه بعد از جنگ به دنیا آمده بود و چیزی از آن دوران را ندیده بود، ولی شهدا را خوب می شناخت...🕊🫀 ✍🏻نویسنده:گروه فرهنگی شهید هادی ▫️ناشر:شهید هادی ▫️قالب کتاب:زندگینامه 💳قیمت ۳۵ ت 🌼 ثبت سفارش🌱👇 @ketabkhon78
کتاب متاب🌿📖
پسرک فلافل فروش🥖🍃 (مدافع حرم طلبه شهید محمد هادی ذوالفقاری)🌸 #پسرک_فلافل_فروش، نام کتابی است که #زن
. 📗کتاب سلام بر ابراهیم را بارها خوانده بود و مانند بسیاری از جوانان این سرزمین، می خواست ابراهیم را خود قرار دهد...✨🌻 نوع لباس پوشیدن و برخورد و گفتار و رفتار او همه ی دوستان را به یاد شهید ابراهیم می انداخت.. او ابراهیم هادی از نسل سوم بود..🕊🌼 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب متاب🌿📖
"کوری"🌿 برترین اثر نویسنده‌ای که جایزه نوبل ادبی🏆 را برده است کتاب مقابل است، «کوری» شاهکار قلم ژوز
. با خودمان می‌گوییم عادت می‌کنیم و با صراحت زیادی این جمله را تکرار می‌کنیم. آن چیزی که هیچ‌کس نمی‌پرسد، این است که: به چه قیمتی عادت می‌کنیم؟🕊🍃 📙 ژوزه‌ساراماگو_کوری🌸
رویای نیمه شب🕊❤️ داستان این رمان بسیار زیبا از دلبستگی پسری از اهل سنت به دختری شروع میشه اتفاقاتی که این بین برای پسر می‌افته تا میرسه به توصیف زیبای داستان واقعی مشرف شدن ابوراجح، پدر دختر شیعه خدمت (عج) و شفای ایشان که هسته‌ی اصلی این رمان هست...🌸✨ آن هم با قلم زیبای که اگر کمی از کتاب رو بخونین دیگه کنار گذاشتنش محاله ...😌💙 ✍🏻نویسنده:مظفر سالاری ▫️ناشر:کتابستان ▫️رده سنی/مخاطب:عمومی ▫️قالب کتاب:رمان 💳قیمت ۱۶۵ت با تخفیف ۱۴۵ت❤️ سفارش کتاب🌱👇 @ketabkhon78
کتاب متاب🌿📖
رویای نیمه شب🕊❤️ داستان این رمان بسیار زیبا از دلبستگی پسری از اهل سنت به دختری #شیعه شروع میشه اتف
این‌طوری است... چشم آدم را از دیدن عیب‌های ، کور می‌کند و خوبی‌هایش را هزار برابر جلوه می‌دهد...🙂❤️ 🕊🌼
کتاب متاب🌿📖
رویای نیمه شب🕊❤️ داستان این رمان بسیار زیبا از دلبستگی پسری از اهل سنت به دختری #شیعه شروع میشه اتف
. یه قاچ از کتاب😋🍉 چرا شما، شیعیانی را که در سیاه‌چال مرجان‌صغیر گرفتارند، نجات نمی‌دهد؟ انگار جواب را از پیش آماده داشت.. بی‌درنگ گفت:🙂 «قرار نیست ایشان در هر کاری، دخالت مستقیم داشته باشند.. ارادۀ خداوند این است که مردم شرایط خود را تغییر دهند و برای بهبود اوضاع زندگی‌شان بکوشند.. اگر غیر از این باشد، همه دست روی دست می‌گذارند و در انتظار کمک‌های مستقیم آن ‌ می‌نشینند..🌱🌱 🌸🌙
. باور کنید که ، گاهی ناخواسته به خانۀ دل پا می‌گذارد...دو نگاه به هم گره می‌خورد و آنچه نباید بشود، می‌شود..🫀🕊 🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجید بربری🌱🌸 کتاب حاضر، جذاب و خواندنی از جوان دهه هفتادی، شهید مدافع حرم است...✨💡 بخش اول زندگی او، بخش تاریک و خاکستری آن است.. او در یافت آباد تهران قهوه خانه دار بوده☕️، و زندگی او سرشار از مواردی است که این جور آدم ها با آن درگیر هستند. از درگیری و دعواهای هر روزه تا به رخ کشیدن آمار قلیانهای قهوه خانه اش...🌱🌱 اما بخش دوم زندگی او، عنایتی است که به او می شود و مسیر زندگی اش عوض می شود و مهر حر مدافعان حرم بر پیشانی او نقش می بندد و او گر چه تک پسر خانواده است و قرار نیست که آنها به اعزام شوند، ولی عنایت بی بی او را به سوریه می کشاند و می شود مدافع حرم...🕊🌻 ✍🏻نویسنده: گ فرهنگی شهید هادی ▫️ناشر:ابراهیم هادی ▫️رده سنی/مخاطب:عمومی ▫️قالب کتاب:زندگینامه 📖تعداد صفحات: ۱۵۲ صفحه 💳قیمت ۶۰ ت با تخفیف ۵۵ ت❤️ ثبت سفارش🌼👇 @ketabkhon78
کتاب متاب🌿📖
مجید بربری🌱🌸 کتاب حاضر، #روایتی جذاب و خواندنی از جوان دهه هفتادی، شهید مدافع حرم #مجید_قربانخانی ا
. مجید قصه ما گرچه ناراحت خالکوبی های بر بازوهای خویش است، اما سرنوشتش این طور می شود تا در خانطومان از بدنش هیچی برنگردد تا نه نشانی از خودش باشد نه خالکوبی هایش... قصه ، قصه ای از جنس شاهرخ ضرغام حر انقلاب است...💙🍃
📙بریده ای از کتاب ✨🌻 وقتی اسم حر میاد وسط, ما از اول زندگیش تا چند روز به عاشورا هیچ اطلاعی نداریم, فقط می دونیم که چند روز به واقعه یه خطایی کرد و بعد هم سربر پای امام حسین گذاشت و به رسید, مجید هم اشتباهات ریز و درشتی داشت که از یه جایی به بعد توی زندگیش خودش از این نوع زندگی کردن خسته شد و تصمیم گرفت که راهش را عوض کنه و واقعا هم عوض کرد...✨🌸 ☁️⭐️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا