سلام مارا ازآستان مقدس امامزاده سیداحمد(ع)مرند پذیرا باشید.
تاشما یه سلامی محضر آقا داشته باشید مانماز رابخوانیم وموکب رو برگزار کنیم
سلامی دوباره خدمت شما کتابنوشانیها🌺
این هفته باپیشنهاد دوستم تصمیم گرفتیم درچهاردهمین موکب، کتابنوشانی سیار درسطح شهر بشیم و برای بهتردیده شدن کتابنوشان وکتابهاش تلاش کنیم.
قرارشد برای نمازمغرب امامزاده سید احمد(ع) بریم و توفیقی بشه دعای توسل بخونیم و افراد حاضر درامامزاده رو کتابنوشانی کنیم. دم اذان هماهنگ شدیم و بابخشی از کتابهای بزرگسال، کودک ونوجوان راهی امامزاده شدیم چون اولش قصد داشتیم باخادمین امامزاده هماهنگ کنیم ومحض احتیاط کتابهایی همراه خودمون بردیم تا اگر مجوز کار برامون دادند شروع به کارکنیم.
بالاخره دوستم باخادمین صحبت کردن ومجوز رو گرفتند چون پرچم وبنرهمراهمون نبرده بودیم اونجا هم میز دردسترس نداشت دوستم یه کمدکوچیک مهروسجاده پیداکرد دوروبرش روخالی کرد کتابارو چیدیم اعضای امامزاده اولش فکرمیکردند کتابها فروشیه و اصلا سمتش نمیومدن بعداً که توضیح دادیم امانت هستند خوشحال شدند و یه دفعه عین سیل سمت کتابها هجوم آوردندواستقبال خیلی عالی بود طوری شد که چندین نفراز بچهها همونجا کتاب روخوندن و کتاب دیگه رو به امانت خونشون بردند.
ناگفته نماند خادمین بیشتر استقبال کردند وشام برای آش نذری مهمونمون کردند در سرمای سوزناک شهر بسی آش میچسبید دست رد ندادیم وجاتون سبز، نوش جان کردیم و راهی منزل شدیم.
قول دادند برای هفته آینده میز برامون آماده کنند وماهم بابنروپرچم رسمی تر پیش بریم.
✅ سه شنبههای مهدوی فرصتی است تا بتوانیم ذرهای برای ظهور زمینه سازی کنیم.
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
#موکب_کتابنوشان_مرند۱۴
#کتاب_خوب_بخوانیم
✅@ketabnooshanmarand
42.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای دیدن عکس های بیشتر موکب دیروز میتونید این کلیپ رو مشاهده کنید.
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
#موکب_کتابنوشان_مرند۱۴
#کتاب_خوب_بخوانیم
✅@ketabnooshanmarand
هدایت شده از کتابنوشان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کنده شدن از لحافتشک گرم و نرم در روزهای سرد زمستون که خونه ها با بخاری نفتی گرم میشد خیلی سخت بود.
شاید اگر وجوب نماز صبح نبود خیلی ها مون قید سحری رو هم میزدیم!
ولی همین که بیدار میشدیم، آبی به دست و صورت میزدیم و بوی غذایی که مادر تو آشپزخونه گرم میکرد زیر دماغمون میزد دیگه کل خوابمون میپرید.
خصوصا اگر تلویزیون یا رادیو روشن بود و سخنران محترم، در حال تشریح احکام ویژه بودند!
انگار که برق سه فاز گرفته باشه سریع شبکه رو عوض میکردیم و مشغول خوردن سحری با جمع خواهر برادرها میشدیم.
هرچقدر به اذان صبح نزدیکتر میشد ضرباهنگ خوردن جمع هم بالاتر میرفت.
خواهر بزرگترم که پتوپیچ سر سفره مینشست یادآوری میکرد که بجای حرف زدن، سوره انا انزلناه بخونیم که ثواب شهید داشته باشیم!
برادرام هم معمولا یه دور میخوندن و تعریف خاطرات خنده دارشون رو ادامه میدادند.
بدترین اتفاق تو این مواقع تمام شدن نفت بخاری بود که برای آوردنش از حیاط کسی پیشقدم نمیشد!
به قسمت های انتهایی دعا که میرسید همه منتظر شنیدن صدای دنگ دونگ قبل از اذان میشدند و دست از خوردن میکشیدن و برای مسواک زدن جلوی روشویی صف میکشیدیم.
بعد از نماز، من و مادرم و خواهرام یک جز قرآن میخوندیم.
اگر شیفت مدرسه صبح بود، تا یک جز رو بخونیم نیم ساعتی برای رفتن به مدرسه وقت داشتیم.
ولی خوابیدن در این نیم ساعت همان و دچار خواب اصحاب کهف شدن همان!
این کلیپ چند ثانیهای، سالها خاطره برام زنده کرد.
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتابنوشان
✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32