eitaa logo
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
458 ویدیو
4 فایل
❚ کتابنوش☕️ : "کامی که تلخی چای رو با شیرینی قند میپسنده:)" • معرفی‌‌وفروش‌کتاب‌، برش‌از‌کتاب، استوری‌مود، روزمرگی • ❚ کتابخونه هیأت دختران یُمنا◡◡🌸 @yomna313_98 👈🏻 یُمناتوایتاواینستا @ketabnooshh 👈🏻 کتابنوش‌تواینستا • گوشِ‌جان☁💕 : @ketabchyy
مشاهده در ایتا
دانلود
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
⚠️این داستان بر اساس یک پرونده‌ واقعی نوشته شده است‼️ (اما اسامی شخصیت‌ها و مکان‌ها به دلایل امنیتی
°| 🌊📘 |° گفتن هفده هزار نفر رو توی کوچه و بازار همین منافقا کشتن، پوست سر و صورت جوون مردم رو با چاقو کندن، سرشون رو با تیری موزائیک گوش تا گوش بریدن، زن و بچه و مثل گوسفند تکه تکه کردن، سلبریتی ها گفتن نه مافقا خوبن؛ قاضی و دادستان تو چشم مردم شد قاتل! 🥤 👤 ☕️@ketabnoosh01
هدایت شده از نمکتاب
( ♥️ ° 📕 ) 📚| ✍| 📖| رنگ خدا را که بگیری، حل است؛ نور است و دیگر هیچ. حتی اگر غذا نان و ماست هم باشد قوت می‌بخشد، مثل آن رمضانی که بیشتر افطارها نبود، پول هم نداشت تا برای بانویش گوشتی تهیه کند؛ اما وقتی حال بانو را نزار دید، رفت و با یک وعده گوشت آمد. بانو را فرستاد تا بخوابد، خودش بچه‌ها را نگه داشت، غذا را پخت، سفره را چید و سر سفرۀ افطار هم گفت: این چند روز که تو فقط نان و پنیر خوردی، من هم هرجا جلسه بود و غذا دادند، فقط همین را خوردم؛ چون به تو فکر می‌کردم! پس با این‌ همه کار و این جسم ضعیف چگونه توان دارد عبدالمهدی! امیرالمومنین می‌فرماید: مؤمن با نیتش است که توان کار دارد... ممنون از عبدالمهدی و بانو که این فصل را این‌گونه رقم زدند. • صدای زنگ خانه که بلند می‌شود، اول ساعت را رصد می‌کنم بعد هم مادر را که از بالای عینکش نگاهم می‌کند. نشسته است کنار رختخواب و دارد سوره ملک و واقعۀ هر شبش را می‌خواند. من هم نشسته‌ام این کنار و داشتم میان تمام معادلات زندگیم رصدش می‌کردم و یک فکر جدید مثل خوره ذهن و روحم را می‌جوید؛ مادر من که اهل خدا و دعا بود، من چرا بیراهه رفتم؟ ⏳ادامه دارد... 💯‼️کپی‌ اکیدا ممنوع‼️💯
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
( ♥️ ° 📕 ) 📚|#عشق_و_دیگر_هیچ ✍|#نرجس_شکوریان_فرد 📖|#قسمت_صد_و_چهل_سوم رنگ خدا را که بگیری، حل است؛
روایت شیرین و قشنگ یک زندگی یک عشق و دیگر هیچ! . . حال و هوایی که این رمان کم‌نظیر دارد... تو کانال ساحل رمان دنبال کنید که دیگه آخراشه😱 بعد تموم شدن هم از کانال پاک میشه! 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1299841067Cf9aa36c49c 👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
چهار دیواری ای که تا سالها نقطه امن من بود و خونه ای که از در و پنجره رنگیش گرفته تا دیوارها و حوضش و کرسی نرم و گرمش، هیچ وقت از یادم نمیره..🏡 همون جایی که حالا خالیه! خالیه از اونایی که باید باشن.. اونروز مامان بزرگم از پیشم رفت👵🏼⚰و من هنوز نمیخوام باور کنم و اون توی ذهن من کنار کرسی نشسته و داره بافتنی میبافه(:🧣و شد روزی که من به خونمون برگشتم و اتاقم شد دیوار به دیوار دوتا داداش دوقلوم و علی؛ کسایی که هر چند وقت یکبار میدیدمشون، حالا کنارشون زندگی میکردم؛🙂 فقط میموند بابا! که مثل همیشه نبودش حس میشد.. من توی دنیای خودم درگیر بودم که یکی از دوستای بابا برای خواستگاری اومد و داستان جدیدی توی دل من شروع شد.⚡️برام مثل تاکسی گرفتن ساده نبود که با هر کس بود برم و ب مقصدم برسم؛ 🚶🏻‍♀قرار بود من حذف بشه و بشم ما!👫ولی اون ما ارزششو داشت؟ من چجوری میتونستم؟👀 انگار توی جاده ای گیر کردم که جوری مهش غلیظه که حتی نمیتونم جلوی پامو ببینم!🌫پدری که، بعد از داستان خواستگاری خیلی بیشتر از قبل ارزش وجودشو دونستم؛ کسی که انقدر دوسم داره که برای امنیتم صبح تا شب جون می‌کنه!🧔🏻💛 من لیلا ام!🧕🏻 یه نوه،یه دختر،یه خواهر،یه همسر...و این پیچ و تاپ زندگی منه..⛓دوست داری بدونی جزئیات این اتفاقات مختلف چی بوده؟🙂 میخوای از ماجرای پر حاشیه زندگیم بیشتر بدونی؟🤝 📖 💕 🌈 ☕️@ketabnoosh01
سلیمانی عزیز ۱۶.mp3
3.8M
❮'قسمت شانزدهم❄️'❯ ‌◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ 📣 🍁 ☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
توی این دوروز زندگی دنیا هرکسی خودشو به یه کاری سرگرم میکنه؛ عده ای برای اینکه فقط بگذره...⚰ و عده ا
{🥦📗} من مرده این مدل استدلال ها هستم! همه ادعا دارند که زندگی خودشان است؛ اما به مشکل که می‌خورند کل اجتماع و مسئولین را به نقد می‌کشند. انفرادی می‌خورند، اجتماعی توقع می‌کنند...! 🥤 💶 ☕️@ketabnoosh01