eitaa logo
کتاب رسان 📚
21.2هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1هزار ویدیو
96 فایل
توزیع کتاب‌های شاخص تا #۲۰_درصد_تخفیف با ارسال #کم_هزینه کشوری سفارش کتاب @sefaresh_ketab پیشنهادات @javadyarahmadi خرید سریع و مستقیم از: www.ketabresan.net مشهد: نبش شهید صادقی ۱۹ ، مجتمع تابان ، طبقه منهای یک واحد ۹ و ۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
آیدین در مقطعی از دوره نوجوانی‌اش به می‌رود تا بتواند و را به خود و اطرافیانش اثبات کند! پسرکی که اشکش دم مشکش است و به طرفةالعینی زیر می‌زند پس از اعزام به جبهه و به دست عراقی‌ها، زیر شکنجه‌های سنگین مقاومت می‌کند و عملیات نیروهای را افشا نمی‌کند. او در جبهه می‌آموزد و می‌شود. با وجود آن که داستان در رخ می‌دهد اما با احوالات پیوند قوی برقرار می‌کند. 📚 در بخشی از داستان آمده است: " بس که در گفته بودند موقع حرکت به سوی مواضع دشمن، ممکن است نیروهای عراقی خودشان را تو ستون جا کنند و با کارد سرتان را ببرند، دچار وحشتناکی شده بودم. یک جا نشستیم تا خستگی در کنیم. یک موقع دیدم یک نفر آمد و در نزدیکی‌ام نشست و شروع کرد به نفس‌نفس زدن. فهمیدم از همان عراقی‌هایی است که کارش بریدن سر است. با قنداق سلاحم محکم به پهلویش کوبیدم. روز بعد، گروهان‌مان گفت که معلوم نیست دیشب کدام شیر پاک خورده‌ای به پهلوی فرمانده گردان کوبیده که همان اول بسم‌الله دنده‌هایش خرد و روانۀ عقب شده!" در آستانه ، مطالعه این کتاب را به مخاطبان خود پیشنهاد می‌کند. 💠 نویسنده: 💠 ناشر: ........ 🔸 قیمت (با #۱۵_درصد_تخفیف): 🔹۲۰.۰۰۰ 👈 ۱۷.۰۰۰ تومان ........ جهت سفارش کتاب و : @sefaresh_ketab اطلاع از لیست کتاب رسان، هزینه ارسال، نحوه سفارش دادن و... @ketabresan_order .
روایتی است و زیبا؛ ولی دردمندانه از زندگی شهید مدافع حرم، لشکر فاطمیون؛ . کتاب حاضر از زبان همسر شهید و به قلم نویسندۀ توانمند، ، روایت شده است. پیش از این خانم قربان‌زاده با درخشش قلم خود در رمان و کتاب خیلی خواندنی ، انتظارها را بالا برده بود و حالا با انتشار "خاتون و قومان‌دان" توانایی خود را همچون گذشته به اثبات رساند. شهید توسلی در سال پنج سال پیش به شهادت رسید و چاپ کتاب سرگذشت زندگی‌اش با پیچ‌وخم‌هایی بالاخره امسال به سرانجام رسید و جزو آثار قرار گرفته است. در این اثر لقب خانم حسینی و که در فارسی به معنای است، لقب شهید توسلی است. در بخش‌هایی از کتاب، نامه‌های شهید توسلی یا به قول خودش به همسرش به چاپ رسیده که بسیار خواندنی و تکان‌دهنده است. دست‌نویس همسرشان نیز در بخش‌های دیگر چاپ شده است. @ketabresan .
📚 برشی از کتاب عملیات پنجه عقاب 🔸با حضور ده پرنده روی زمین، آن صحنه به یک می‌مانست: گرما، سروصدای کرکننده، شن‌های روان، یک کامیون سوخت مشتعل، تاریکی و نفراتی که سراسیمه می‌خواستند سوختگیری را به پایان رسانده و تجهیزات و نفرات را منتقل کنند در آن آشوبکده، گویا هیچ مقر فرماندهی در صحرای شماره یک وجود نداشت و هیچکس یونیفورم‌ها یا درجات خود را نپوشیده بود. پس اگر هم می‌شد کسی را از میان خاک و غبار وزان در هوا دید، سخت میشد فهمید چه کسی است. چهار فرمانده حاضر در میدان، بی‌آنکه سلسله مراتب درست و درمانی برای آنها معین شده باشد بین نفرات و پرنده‌ها در رفت وآمد بودند. ▫️تصویرسازی گوشه‌ای از عملیات 5 اردیبهشت در طبس
🔸معنی قوماندان در زبان فارسی دری و به لهجه‌ی افغانستانی به معنای است و خاتون عنوانی است که ابو حامد(لقب شهید علیرضا توسلی) همسر خود را با آن خطاب قرار می‌‌دهد. «ام البنین حسینی» همسر شهید، در یادداشتی در ابتدای آورده است: این کتاب، حاصل ساعت ها گفت وگو و نشست و برخاست من با دوست خوبم نویسنده توانمند خانم زاده است و امیدوارم افتخاری برای آیندگان و برگ زرینی از غیرت و شجاعت فاطمیون در تاریخ پرفراز و نشیب شیعیان باشد. 🔸این کتاب با قلم گیرا و دلنشین و همچنین سادگی روایت خاطرات، می‌تواند تغییری اساسی در دیدگاه و نگرش خصوصا ما ایرانی‌ها به که سال‌هاست در کنار ما زندگی می‌کنند و بعضا زندگی سختی هم دارند، ایجاد کند و آن‌ها را به معنای واقعی انسان بودن ببینیم و بشناسیم، نه مردمانی از کشور جنگ زده و … که به کشور ما پناه آورده‌اند و جایی از ما را تنگ کرده‌اند.
🔸میر مصطفی الموسوی میگه می خواستیم رو بزنیم. 🔻 سنگر فرماندهی هم باید سفت و قرص تر از باقی سنگرا باشه. ناسلامتی قراره یه لشکر بره اون تو. میگه تو منطقه گشتیم ببینیم با چی می تونیم یه سنگر سفت و محکم بسازیم. 🔸یه چندتا ریل قطار بیکار و بلااستفاده پیدا کردیم. شیش تا ریل انداختیم بالای سقف سنگر و حسابی قرص و قایمش کردیم. 🔸فرمانده که اومد با ناراحتی گفت:« واسه خاطر چی میکنین. با این شیش تا ریل می تونستین واسه یه دختر بی شوهر یه خونه بسازین. این سنگر با چارتا ریل و تراورس هم ساخته میشد.» 🔻میرمصطفی میگه اخلاقش دستمون بود. مو رو از ماست می کشید بیرون. ناچار اون ریل ها رو آوردیم پایین و با چندتا وسیله سبکتر سنگر فرماندهی رو سرپا کردیم. ✅سنگر فرمانده لشکر 31 عاشورا. شهید مهدی باکری.