آیدین در مقطعی از دوره نوجوانیاش به #جبهه میرود تا بتواند #استقلال و #مردانگیاش را به خود و اطرافیانش اثبات کند!
پسرکی که اشکش دم مشکش است و به طرفةالعینی زیر #گریه میزند پس از اعزام به جبهه و #اسارت به دست عراقیها، زیر شکنجههای سنگین مقاومت میکند و عملیات نیروهای #ایرانی را افشا نمیکند.
او در جبهه #مردانگی میآموزد و #مرد میشود.
با وجود آن که داستان در #دهه_شصت رخ میدهد اما با احوالات #نوجوان_امروزی پیوند قوی برقرار میکند.
📚
در بخشی از داستان آمده است:
" بس که در #آموزشی گفته بودند موقع حرکت به سوی مواضع دشمن، ممکن است نیروهای عراقی خودشان را تو ستون جا کنند و با کارد سرتان را ببرند، دچار #ترس وحشتناکی شده بودم.
یک جا نشستیم تا خستگی در کنیم. یک موقع دیدم یک نفر آمد و در نزدیکیام نشست و شروع کرد به نفسنفس زدن. فهمیدم از همان عراقیهایی است که کارش بریدن سر است. با قنداق سلاحم محکم به پهلویش کوبیدم.
روز بعد، #فرمانده گروهانمان گفت که معلوم نیست دیشب کدام شیر پاک خوردهای به پهلوی فرمانده گردان کوبیده که همان اول بسمالله دندههایش خرد و روانۀ عقب شده!"
#کتاب_رسان در آستانه #هفته_دفاع_مقدس، مطالعه این کتاب را به مخاطبان خود پیشنهاد میکند.
💠 نویسنده: #داود_امیریان
💠 ناشر: #کتابستان_معرفت
........
🔸 قیمت (با #۱۵_درصد_تخفیف):
🔹۲۰.۰۰۰ 👈 ۱۷.۰۰۰ تومان
........
جهت سفارش کتاب و #مشاوره:
@sefaresh_ketab
اطلاع از لیست #همه_کتاب_ها کتاب رسان، هزینه ارسال، نحوه سفارش دادن و...
@ketabresan_order
.
#خاتون_و_قوماندان روایتی است #عاشقانه و زیبا؛ ولی دردمندانه از زندگی شهید مدافع حرم، #ابوحامد لشکر فاطمیون؛ #علیرضا_توسلی.
کتاب حاضر از زبان همسر شهید و به قلم نویسندۀ توانمند، #مریم_قربانزاده، روایت شده است.
پیش از این خانم قربانزاده با درخشش قلم خود در رمان #شهربانو و کتاب خیلی خواندنی #دریادل، انتظارها را بالا برده بود و حالا با انتشار "خاتون و قوماندان" توانایی خود را همچون گذشته به اثبات رساند.
شهید توسلی در سال پنج سال پیش به شهادت رسید و چاپ کتاب سرگذشت زندگیاش با پیچوخمهایی بالاخره امسال به سرانجام رسید و جزو آثار #نشر_ستاره_ها قرار گرفته است.
#خاتون در این اثر لقب خانم حسینی و #قوماندان که در فارسی به معنای #فرمانده است، لقب شهید توسلی است.
در بخشهایی از کتاب، نامههای شهید توسلی یا به قول خودش #دلداده_بیدل به همسرش به چاپ رسیده که بسیار خواندنی و تکاندهنده است. #خاطرات دستنویس همسرشان نیز در بخشهای دیگر چاپ شده است.
@ketabresan
.
#دقایقی_با_کتاب
📚 برشی از کتاب عملیات پنجه عقاب
🔸با حضور ده پرنده روی زمین، آن صحنه به یک #کابوس میمانست: گرما، سروصدای کرکننده، شنهای روان، یک کامیون سوخت مشتعل، تاریکی و نفراتی که سراسیمه میخواستند سوختگیری را به پایان رسانده و تجهیزات و نفرات را منتقل کنند در آن آشوبکده، گویا هیچ مقر فرماندهی در صحرای شماره یک وجود نداشت و هیچکس یونیفورمها یا درجات خود را نپوشیده بود. پس اگر هم میشد کسی را از میان خاک و غبار وزان در هوا دید، سخت میشد فهمید چه کسی #فرمانده است. چهار فرمانده حاضر در میدان، بیآنکه سلسله مراتب درست و درمانی برای آنها معین شده باشد بین نفرات و پرندهها در رفت وآمد بودند.
▫️تصویرسازی گوشهای از عملیات 5 اردیبهشت در طبس
🔸معنی قوماندان در زبان فارسی دری و به لهجهی افغانستانی به معنای #فرمانده است و خاتون عنوانی است که ابو حامد(لقب شهید علیرضا توسلی) همسر خود را با آن خطاب قرار میدهد. «ام البنین حسینی» همسر شهید، در یادداشتی در ابتدای #کتاب_خاتون_و_قوماندان آورده است: این کتاب، حاصل ساعت ها گفت وگو و نشست و برخاست من با دوست خوبم نویسنده توانمند خانم #مریم_قربان زاده است و امیدوارم افتخاری برای آیندگان و برگ زرینی از غیرت و شجاعت فاطمیون در تاریخ پرفراز و نشیب شیعیان باشد.
🔸این کتاب با قلم گیرا و دلنشین و همچنین سادگی روایت خاطرات، میتواند تغییری اساسی در دیدگاه و نگرش خصوصا ما ایرانیها به #برادران_و_خواهران_افغانی که سالهاست در کنار ما زندگی میکنند و بعضا زندگی سختی هم دارند، ایجاد کند و آنها را به معنای واقعی انسان بودن ببینیم و بشناسیم، نه مردمانی از کشور جنگ زده و … که به کشور ما پناه آوردهاند و جایی از ما را تنگ کردهاند.
#کتاب_خاتون_و_قوماندان
🔸میر مصطفی الموسوی میگه می خواستیم #سنگر_فرماندهی رو بزنیم.
🔻 سنگر فرماندهی هم باید سفت و قرص تر از باقی سنگرا باشه. ناسلامتی قراره #فرمانده یه لشکر بره اون تو. میگه تو منطقه گشتیم ببینیم با چی می تونیم یه سنگر سفت و محکم بسازیم.
🔸یه چندتا ریل قطار بیکار و بلااستفاده پیدا کردیم. شیش تا ریل انداختیم بالای سقف سنگر و حسابی قرص و قایمش کردیم.
🔸فرمانده که اومد با ناراحتی گفت:« واسه خاطر چی #اسراف میکنین. با این شیش تا ریل می تونستین واسه یه دختر بی شوهر یه خونه بسازین. این سنگر با چارتا ریل و تراورس هم ساخته میشد.»
🔻میرمصطفی میگه اخلاقش دستمون بود. مو رو از ماست می کشید بیرون. ناچار اون ریل ها رو آوردیم پایین و با چندتا وسیله سبکتر سنگر فرماندهی رو سرپا کردیم.
✅سنگر فرمانده لشکر 31 عاشورا. شهید مهدی باکری.