eitaa logo
کتاب رسان 📚
21.7هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
968 ویدیو
85 فایل
توزیع کتاب‌های شاخص تا #۲۰_درصد_تخفیف با ارسال #کم_هزینه کشوری سفارش کتاب @sefaresh_ketab پیشنهادات @javadyarahmadi خرید سریع و مستقیم از: www.ketabresan.net مشهد: نبش شهید صادقی ۱۹ ، مجتمع تابان ، طبقه منهای یک واحد ۹ و ۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 🔸 خیال می‌کنم انسان اگر هر یک از مشاهد مشرفه🕌 را طواف کند، همهٔ مشاهد را در همه‌جا زیارت کرده است و برای او مفید است. 🔸 آن‌ها أَحْیاءٌ عِندَ رَبِهِمْ یُرْزَقُونَ (زنده‌اند و نزد خدا روزی داده می‌شوند) هستند و با دیگران قابل قیاس نیستند. هرجا هستیم، می‌توانیم به هرکدام از آن‌ها متوسل شویم. 🔸 در زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) بر همهٔ ائمه، بلکه انبیا (ع) سلام شده است: آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین. 🔸اگر کسی بخواهد و دیدار آن‌ها را در وجود خود تخفیف دهد، زیارت مشاهد مشرفه به‌منزلهٔ ملاقات آن‌ها و دیدار (عج) است. آن‌ها در هرجا حاضر و ناظرند. 🔸هرگاه انسان به یکی از آن‌ها متوجه شود، مانند آن است که به همه متوجه شده و همه را زیارت و دیدار کرده است. 🔸گذشته از اینکه [امام عصر (عج) در برخی تشرفات] فرموده‌اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می‌آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید. برشی از کتاب ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan
📚 🥀 ما برای این میکنیم که باز از گوشه و کنارهای زندگی این بزرگواران، بیشتری به دست بیاوریم. البته فاجعه آمیز است، دلسوز است، نشان دهنده ی جنایت ها و ددمنشی های بشری از سویی، و فضیلت ها و درخشش های انسانی از سوی دیگر است. بنابراین ای بسا که کسانی را منقلب کند، متأثر کند، بر چهره ی آنها جاری بشود؛ اما من خیلی اصراری بر این معنا ندارم که شما حتماً با ذکر مصیبت گریه کنید. 💡 ما لازم است بدانیم که علی ها چگونه کشته می شوند و به دست که ها کشته می شوند. امروز زمانی است که ما این را باید بیشتر و بهتر از همیشه بدانیم. 🔖 برشی از کتابِ ، حلقه سوم، ص ۳۳۹ ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan
📚 فردای آن روز، یاران نیرومند امام یکی یکی به میدان جنگ می‌رفتند و مبارزه می‌کردند و شهید می‌شدند اما هنوز نتوانسته بود امام حسین(ع) را راضی کند که به او هم اجازه‌ی جنگیدن بدهند. قاسم می‌دانست کوچک و کم توان است و شاید نتواند بجنگد ولی دلش می‌خواست از امامش دفاع کند، درست مثل پدرش قاسم از هر راهی که بلد بود خواسته‌اش را به امام گفت ولی امام نمی‌پذیرفتند قاسم درمانده شده بود. 🔖 برشی از کتابِ ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 اسلم قصه‌های زیادی بلد بود؛ در کودکی در ایران قصه‌های زیادی شنیده بود و حالا هم قصه‌های زیادی از قرآن می‌دانست. او بچه‌های خانواده را دور خودش جمع می‌کرد و برایشان قصه می‌گفت. گاهی هم با آن‌ها تمرین می‌کرد به خاطر اینکه چند زبان بلد بود امام حسین(ع) نوشتن نامه‌ها را هم به او می‌سپرد. مردی که ابتدا کارگر خانه‌ی امام بود با نزدیکی به امام حسین(ع) و تلاش زیاد حسابی پیشرفت کرد. او در کربلا هم از همراهان امام حسین(ع) بود. 🔖 برشی از کتابِ ⛔️ حتما ببینید ⛔️ ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan
بسم الله ⏰ 📚 ♨️ اگرچه (ع) نبود، واقعه ی کربلا هم‌ نبود _ اگر واقعه ی نبود، تمام انقلاب هایی که ما امروز سراغ داریم، به حسب ظاهرِ موازین تاریخی، وقوع پیدا نمی کرد و خدا می داند دنیا به چه شکلی بود. 🔖 برشی از کتابِ ، حلقه سوم، ص ۳۷۹ ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan
📚 🔸ما هشت نفر بودیم که یکی دو نفرمان مجروح بودند و بقیه به خاطر ضرب و شتم عراقی ها، حال و روزشان بهتر از مجروحان نبود. عراقی ها ماشین آیفایی آوردند. با عجله چشم هایمان را بستند و ما را سوار ماشین کردند. 🔹حدود نیم ساعت در راه بودیم. چند به عنوان نگهبان در عقب ماشین نشسته بودند و با هم حرف می زدند. هوا گرم بود و گرسنگی و تشنگی امانمان را بریده بود. به جایی رسیدیم که بعد فهمیدیم است. 🔸ماشین پس از گذشتن از چند پست ایست و بازرسی متوقف شد. در آن را باز کردند. صدای عراقی هایی که می گفتند: «اُخرُج...» یادمان آورد که باید پیاده شویم. 🔹آیفا سطح بلندی داشت و پیاده شدن از آن با بسیار مشکل بود، اما عراقی ها اصلاً به این موضوع اهمیت نمی دادند. 🔖 برشی از کتابِ ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔 @ketabresan
📚 🔸درست است عشق به امام حسین علیه‌السلام از طریق خانواده به بچه‌ها منتقل می‌شود؛ ولی چیزی که وجود دارد این است که هنر می‌تواند این ارتباط را زیبا کند؛ یعنی آن‌قدر جلوه‌اش بدهد که آن آدم تا پایان عمر لحظات شیرینی را که با امام حسین علیه‌السلام سپری کرده، فراموش نکند. 🔖 برشی از کتابِ ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan
📚 🔸«سیدی مجید؟ 🔹با هول و ولا جواب دادم: «بله... خودم هستم... انا سیدی مجید» 🔸 از روی اسب خم شد و دستش را بیشتر دراز کرد و به لهجه‌ای غلیظ، اما فارسی گفت: «پشت سر من سوار شو» 🔹 چی؟! پشت سر شما روی این ؟ 🔸به اطراف چشم چرخاندم. کسی آنجا نبود. آن پلیس هم انگار غیبش زده بود. حسابی جاخورده بودم. فرودگاه و اسب؟! آخر آن اسب و آن سوار را با آن شکل و شمایل عجیب، چه ّ جوری به آن محوطه راه داده بودند؟! 🔹 - عجله کن، تعجیل سیدی! مرد اسب‌سوار، مغناطیس گیرایی داشت که خیلی زود من را بی‌اختیار به سمت خود کشاند. جلو رفتم و خیره‌خیره نگاهش کردم. مهربان می‌خندید؛ اما خسته به نظر می‌آمد. به‌خاطر گرمای بیابان هوا خیس عرق بودم. بی‌حال گفتم:«به گمانم شما فارسی متوجه می‌شوید! من مهمان آقایی به اسم هستم. بچۀ محلۀ هندیه نجف است. با هم قرار داشتیم که ...» 🔸- دستت را به من بده و پشت سرم سوار شو. دوستانم به کرار خبر می‌دهند» 🔖 برشی از کتابِ ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan
📚 🔸 اگر حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از کنار کسی عبور کنند چه اتفاقی برای شخص می افتد؟ 🔖 برشی از کتابِ ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan
📚 نقش من هم این بود که مواد فکری و فرهنگی لازم درباره‌ی طرح صهیونیسم و اسرائیل را تدوین کنم ، کاری که تا همین امروز همچنان مشغول آن هستم. اولین نوشته‌ام در این زمینه... پیوسته بی‌قرار ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan
🔸 مهلا که کوچک بود با همان موتور توی زمستان هیئت می‌رفتیم. توی راه، حسین طوری رانندگی می‌کرد که پشت اتوبوس ها باشیم، این طور هم باد کمتری می‌خوردیم و هم گرمای اندکی از دود اگزوز نصیبمان می‌شد. اتوبوس سر هر ایستگاه که می‌ایستاد ما هم توقف می‌کردیم تا باز اتوبوس راه بیفتد. بعد از هیئت و کمی موتورسواری، آخر شب که خانه می‌رسیدیم خسته و هلاک بودیم. ما اغلب تا نزدیک ظهر خواب بودیم ولی حسین صبح زود راهی کار می‌شد. 📚 برشی از کتاب ✅ خاطرات شفاهی مرضیه بلدیه همسر شهید مدافع حرم حسین محرابی ♨️کتاب رسانی شو 💔🥀 🆔@ketabresan 🇵🇸