[ #صبورانه🥀]
°
•
خصوصیات شھید بہشتے از زبانِ همسرش..🖇❤️🌱
(قسمتِ چهارم)
#همسر_شهید_بهشتی
#شهید_بهشتی
°
•
[یا بࢪگرد...
یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
1_423002068_۱۲۰.mp3
3.8M
[ #کبوترانہ🕊 ]
📝 موضوع: #وظایف_منتظران
📌 قسمت بیستم
برگرفته از کتاب مکیال المکارم
🔵 🔵 تعیین وقت نکردن برای ظهور
#استاد_ابراهیم_افشاری
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #عجݪ_فࢪجہ🌱 ]
⚘﷽⚘
سلام صاحب ما ، مهدے جان
هرچند دیدگان ما از دیدار روے دلرباے زهرایےات ، محروم است اما قلبهاے شکستهےما حضورِ مهربان و امیدآفرینت را احساس میکند .
تو با دعاے خیرت
با نوازش هاے مداومِ پدرانه ات
با نگاه سبز و بارانےات
با توجه گرم و حیات آفرینت
همواره به ما امان میدهے
از ما مراقبت میکنے و جان پناهمان هستے
شکر خدا که در سایه سار توایم ...
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم..
[شݕ تار سحࢪ می گردد🌌
یڪ نفࢪ ماندھ از قوم که بࢪ میگردد✨]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
Fadaeian_komeil_991201_4.mp3
3.66M
[ #نقارھ_خونہ🔉 ]
مثلا تو قبول کردی که کولبارمُ بَستم
#کربلایی_سیدرضا_نریمانی
#پیشنهاد_دانلود👌👌👌
#شهدا
[در این هیاهـو
با گوش دل بشـنو💓]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #رئوفانہ🦋 ]
هیچ جای دنیا (🌏)•
برا من مشهد نمیشه (☀️🕊)•
#استوری
[نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
[ #عشق_نامہ💌 ] #نخل_های_بی_سر #قسمت_شصت_ششم آخه بيرون نرفتن من كه نبايد اينقدر تو رو نگران كن
[ #عشق_نامہ💌 ]
#نخل_های_بی_سر
#قسمت_شصت_هفتم
چند نفر از بچه ها صدا ميزنند: 🗣
ـ بنداز!
ـ بنداز ديگه ... اَ !
اما دختر ثابت مانده و به اتاقك انتظامات زل زده . 👀
يكي از بچه هـا مـي رود و ميخواهد توپ را از او بگيرد كه ناصر تند خودش را به دخترك ميرساند و در اتاق انتظامات، دنبال چيزي ميگردد كه دل دختر را به خود مشغول كرده است . 🤔
مسئول انتظامات را مي بينـد كـه روي صـندلي نشـسته، بچـه اش را روي زانـو نشانده و موهاي او را شانه ميزند. 👀
توپ، با دستي كه دختري به آن مي زند، از بغل دخترك بيرون مـي پـرد و او را به خود مي آورد. دختر چشم از بچه اي كه روي زانوي مرد نشسته مـي كَنـد و به دنبال توپ ميدود. 🤨
دل ناصر فرو مي ريزد. قلبش ميتپد و كنار ديوار زمينگير مي شـود . نگـاهش را دنبال دخترك دور ميدهد؛ اما او رفته و توان ناصر را هم با خود برده است😞
ياد خرمشهر و شهدا، دوباره به ذهن ناصر مـي دود و دلـش را بـراي رفـتن، بيقرار مي كند. ريزش باران بيشتر شده است .🌨
چندتايي از بچه ها، حياط را تـرك كرده اند. باران، بر آنهايي هم كه مانده اند غالب مـي شـود و از حيـاط بيرونـشان ميكند.🏃♂
ناصر زير باراني كه بـر سـر و رويـش باريـدن گرفتـه و هـر آن تنـدتر ميشود، تنها مانده است .😔
از لابه لاي قطرات رشت باران، راه رفـتن مـي جويـد؛ راه رفتن به خرمشهر و جلب رضايت پدر و مادر . 😞
دانـه هـاي بـاران، هـر لحظـه درشت تر مي شود. ناصر تن سنگينش را از زمين مي كَند و مـي خواهـد بـه هتـل برگردد كه مرد نگهبان از اتاقك انتظامات بيرون ميآيد: ☺️
ـ چرا زير بارون نشستي؟ 🤔
ناصر سر برميگرداند و نگهبان را ميبيند.
ـ بيا تو؛ بيا اينجا پيش من.
ـ نه بايد برم.
ـ ميري، دير نميشه.
ـ چرا اتفاقاً دير ميشه.
كلاه اوركت خاكي رنگش را به سر مي كشد و با عجله مي رود. امـا نگهبـان
شگفت زده او را نگاه ميكند و منظور ناصر را از دير شدن نميفهمد.🤔
ـ حتماً ميدوني كه امشبه؟
ـ يقين دارم؛ حتي تاريخشو هم يادداشت كردم؛ همين امشبه.
ـ پس چرا جهان آرا خودش هنوز نيومده؟
ـ خيلي هم دير نكرده؛ هنوز هوا روشنه؛ برنامة ما با تاريكي شروع ميشه.☺️
بچه ها منتظر نشسته اند، يا به ساعت نگاه مي كنند، يا به آفتـاب - كـه رنـگ باخته و در سر اشيب مغرب، خودش را پايين مـي كـشد تـا روي سـر بعثـي هـا غروب كند .- كوچك ترين صدايي كه از بيرون سنگر شنيده مي شود، بچـه هـا را
به هواي جهان آرا بيرون مي كشد. 🥺
سنگرشان همان ساختمان سه طبقه اي است كه
پيشتر هم در آن بودند . بالايش ديده باني مي دهند و چند جاي طبقـة ميـان ياش
را سنگر ساخته اند و در پايين هم مهمات و وسايل زنـدگي شـان را ريختـه انـد .😞
بهروز، بالا ديده باني مي دهد و ناصر و فرهاد و صالح هـم پـشت كمين گـاه هـاي
طبقة مياني پناه گرفته اند و منتظر جهانآرا و برنامه امشب اند.
شليك هاي شبانة دشمن شروع شده و صداي گرومب گرومب آن به گـوش ميرسد.👂🏻
روزها آتششان خاموش است، اما شب شليك را شروع مي كننـد .😱
حـالا هم خورشيد نفس هاي آخرش را مي كشد و در تـدارك رفـتن اسـت😢
[در دنیاے مدࢪن📱
به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنهاے(حفظهالله):
🔹حادثهی یومالله تشییع جنازهی شهید و
حادثهی یومالله در هم کوبیدن پایگاه آمریکایی
از ذهن این مردم نخواهد رفت و روزبهروز
انشاءالله زندهتر خواهد شد.[98/10/27]
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
••🍃🕊•• #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بہ نیت: •• شهید سجاد طاهر نیا •• ـــــــــــــــــــــــ
••🍃🕊••
#خادمانه | #چفیه
#ختم_صلوات امروز بہ نیت:
•• شهید عبدالله اسکندری ••
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃
#شهید مدافع حرم
[🌷]ارسال صلوات ها
[🌷] @Deltang_Karbala99
جمع صلـوات گذشتہ:
• ۶۰۰ •
ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇
@Khadem_Majazi
••🍃🕊••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ #رئوفانہ🦋 ]
[•آرزوشدهمشهدهم:)💔•]
[•لکزدهدلاموناما:)💛•]
#ستارهـهشتم🌟
#استوری
[نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنهاے(حفظهالله):
🔹امپراتوری خبری صهیونیسم در همهی
دنیا سعی کردند سردار بزرگوار عزیز ما را
متّهم کنند به تروریست؛ خدای متعال صفحه
را درست بعکس آنچه که آنها میخواستند
ترتیب داد. [98/10/27]
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌷| Eitaa.com/Khadem_Majazi