eitaa logo
خادم مجازی
155 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
330 ویدیو
7 فایل
بہ‌نامِ‌اللہ..🌱 دورهم‌جمع‌شدیم‌تابه‌حول‌وقوه‌الهے کمی‌ازشهادت‌وشهدابگیم‌و "رنگ‌بگیریم" •🕊 زیرمجموعہ‌کانالِ'عاشقانہ‌های‌حلال °• @Asheghaneh_halal •° •🕊 خادم‌کانال‌جهت‌انتقادیاپیشنهاد °• @nokar_mahdizahra •°
مشاهده در ایتا
دانلود
[ 😍 ] یا امام رضــا بـه کوی تو هر جا که پـا می گذارم همــان جا دل خویش جـا میگذارم💛 مبادا بـرانی که با صد امید✨ قدم در حریم شما مےگذارم..... [و دݪ بہ آستان پر مہرت بستم♥] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 💖 ] شهید جانش را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضای الهی را گرفته است که بالاترین دستاوردهاست. به شهادت در راه خدا، از این منظر نگاه کنیم. شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمی گذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود. . .(:🤞🏿 [شࢪط شهید شدن شہید بودن استـ😉] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🌱 ] بشکفت به شوق و شعف و زمزمه امشب گل از گل لبخـند بنی فاطمه امشب مرغان بهشتـی شده آواره مهدی گـردند به دور و بــرِ گهـواره مهدی [شݕ تار سحࢪ می گردد🌌 یڪ نفࢪ ماندھ از قوم که بࢪ میگردد✨] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ ❣] ♦️ هواے آلودھ ے شہࢪ دل ها ࢪا بہ نفس انداختہ طبیب دلت ڪه شہدا باشند هواے دلت هم آسمانۍ مۍشود دلمان آسمـ🕊ـان مۍ خواهد... [شهدا گاهے نگاهے به زیࢪ پایتان بیاندارید🍃] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🦋 ] گوشہ چشمے بہ منتــ هستــ هنوز؟؟☺️ هرچه دل من💔 برای کبوتران تنگ است هنوز😢 [نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐] Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
[ #عشق_نامہ💌 ] #نخل_های_بی_سر #قسمت_سوم ـ ننه جون چي شده؟! مردم چي ميگن؟! 😱😱 اين بار به حرف مي
[ 💌 ] ننه، شهناز؟! يا اباالفضل بي دست، بچهم چي شده؟! 😭😱 زن خودش را سراسيمه بـه او مـي رسـاند . پـايش بـه آسـتانه در مـي گيـرد؛ سكندري مي خورد و بر زمين مي افتد؛ اما تند از جا مـي جهـد و خـودش را بـه شهناز ميرساند. شهناز چادرش را از سر برمـي دارد؛ آن را مچالـه مـي كنـد و گوشـه راهـرو مي اندازد. لب هايش را به زور باز ميكند و تلخ لبخند ميزند و ميگويد: 😏 ـ من كه چيزيم نيس ننه؛ ايناها ميبيني كه. زن با ناخن بر گونه هايش چنگ مي كشد و سر تا پـاي دختـرش را و رانـداز ميكند: ـ مادر، تو كه تمام بدنت خونه. چه بلايي سرت اومده ننه مرده؟! 😰 شهناز آرام تـر شـده اسـت و حـا لا فـضا را بـراي دادن خبرهـايي كـه دارد مناسب تر مي بيند. زير بغل مادر را مي گيرد و او را به اتاق مي برد؛ بقيـه هـم بـه دنبال او كشيده ميشوند. چشمهاي پدر و هاجر از حدقه بيرون زدهاند. 👀 مادر خودش را روي متكاهايي كه با بيرون رفتنش كف اتاق پخش شده رها ميكند و بريده بريده ميگويد: ـ يا امام حسين ... نفسم بند اومد... بيرون چه خبره ننه؟!... ايـن همـه خـون از كجاست؟!... قلبم از كار افتاد ها. 😨 ناصر دلدارياش ميدهد: ـ آخه بي خودي ننه؛ حسين داره بهت ميگـه چيـزيش نيـست، تـو يـه دفعـه ميپري بيرون و برا خودت عزا ميگيري. بغض، گلوي شهناز را فشرده . تاكنون چند بار حرفش را به لب آورده است 😢 و دوباره فرو داده. عاقبت دل به دريا ميزند و به حرف ميآيد ـ جنگ... جنگ شروع شده ننه . امروز بيست نفر را كشتن ؛ بيست نفـر !😭 حـالا ديگه مجبورين از اينجا برين . ناصر راس ميگفت؛ بهتـره بـرين اون طـرف شط، خونه دايي اينا. صدايش لرزه دارد . پدر ته سيگارش را چنان در جاسيگاري فـشار مـي دهـد 🚬 كه انگار مي خواهد دق دلش را سـر آن خـالي كنـد . بعـد زيرسـيگاري را كنـار ميسراند و لب به شكايت باز ميكند: ـ آخه مگه ميشه؟ 🤔 دوباره در خود فرو مي رود. دستهـاي كـشيده و بـزرگش را روي زانوهـا ميگذارد و سكوت ميكند. ناصر راه را بر او ميبندد: ـ هيچ راه ديگه اي نيس. حسين - انگار كه چيزي را ناگفته گذاشته - خودش را از كنار ديـوار اتـاق جلو ميكشد و ميگويد: ـ پس بذارين همه چيز ر و بگم . راستش سنگرهايي رو هـم كـه كنـدن ديـدم .😔 باهاتون اتمام حجت مي كنم، اونا قصد جنـگ دارن، تـصميم شـونو گـرفتن، هيچ راهي جز اينكه فردا اول صبح از اينجا برين، ندارين . 😤 حتي اگه مـي شـد ميگفتم فردا ديره، همين امشب برين. شهناز، وضع را براي تركاندن بغض گلوگيري كه آرامش نمي گذارد، مناسب ميبيند: «اگه كشته ها و زخمي ها را ديده بودين ! يكي رو تو ملاجش زده بودن، يكي قلبش شكافته شده بود، يكي حنجره ش، يكي ...»😭 و جاي خون هايي را كـه روي لباسهايش خشك شده است، نشان ميدهد: «ببين، اينا مال همون بيست نفره . همونايي كه بي خبر از همه جا شهيد شدن. 😭 بذار چادرمو بيارم خوب نگاه كنين. انگار باورتون نميشه!». 😞 شهناز از جايش كنده ميشود و براي آوردن چادر به راهرو ميرود. [در دنیاے مدࢪن📱 به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ ✌️🏻 ] ❇️ (ره): 🔹«شهادت یک هدیه ای است از جانب خدای تبارک و تعالی برای آن کسانی که لایق هستند و دنبال هر شهادتی باید تصمیمها قویتر بشود.» [حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍] 🌸| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #سپیدانھ🌅‌ ] هࢪ روز زندھ مۍ شوم از لبخند دوست🌱 لبخند دوست ،بہترین گفتگوست...🌻 [و صبح بے تو مانند شب تاریڪ است🍀] Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
••🍃🕊•• #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بہ نیت: •• شهید محمودرضا بیضایی •• ـــــــــــــــــــــ
••🍃🕊•• | امروز بہ نیت: •• شهید ابراهیم هادی •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃 [🌷]ارسال صلوات ها [🌷] @Deltang_Karbala99 جمع صلـوات گذشتہ: • ۶۰۰ • ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇 @Khadem_Majazi ••🍃🕊••
[ 😍 ] تو فرماندار امام خویش باشی ومن غاقل از امام حاضر حی خود باشم؟ یاری ام کن [و دݪ بہ آستان پر مہرت بستم♥] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 💖 ] کاش‌.. جمله‌ۍ"دروغگو‌دشمن‌خداست‌" ورد‌زبونمون‌نمیشد! لااقل‌‌وقتی‌که‌واسه‌اولین‌بار‌میشنیدیم که‌بادروغ‌گفتن‌دشمن‌خدامیشیم یه‌تکونی‌به‌خودمون‌میدادیم ویك‌تصمیم‌هایی‌ راجع‌به‌خودمون‌وحرفامون‌و...میگرفتیم\: [شࢪط شهید شدن شہید بودن استـ😉] Eitaa.com/Khadem_Majazi