eitaa logo
خادمان وصال🇵🇸
314 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
44 فایل
گـروه جـَهـاد فـَرهـَنـگـي ~•~ خـٰادِمـان وِصـٰال ~•~ با شعار 🌸خـِدمَت گـُذاریـم تـٰا وِصـالِ یـٰار 🌸 با همراهیتان ما را حمایت کنید 😉 کپی با ذکر صلوات مجاز 💕 شنوای حرفاتون🌱👇 https://daigo.ir/secret/617235440
مشاهده در ایتا
دانلود
تایم > زمان اوکی > باشه پرفکت > کامل پیج > صفحه فارسی، زبان و هویت شماست!
خادمان وصال🇵🇸
#قسمت_دوم محرم سال ۱۴۰۲ بود که به پیشنهاد یکی‌ از دوستام قرار شد محرم‌هارو با هیئت‌های خادمان‌وصال
حرف از قرعه‌کشی مشهد همیشه توی هیئت به راه بود ولی من تمام فکر و ذهنم اربعین بود و کربلا...! از ته دل کربلا میخواستم و هر موقع حرف از مشهد میشد توی دلم میگفتم امام رضا من از همه شنیدم شما امام مهربونیایی هیچکس از پیش شما دست خالی برنگشته من تمام فکر و ذکرم کربلاست میشه کربلای منو جور کنی؟! این درد و دل های من با امام رضا ادامه داشت تا روز قرعه‌کشی...! امان از روز قرعه کشی :) قبل قرعه کشی خیلی حرفا زده شد ولی یه مصرع از یه شعر همش توی سرم می‌پیچید پنجره فولاد رضا براتِ کربلا میده :)
امام رضا (ع) همه جا هست. از دور هم می‌شود محضر آقا سلام داد . آقا زائر زیاد دارد ، نوکر کم دارد . من میروم نوکری حضرت را کنم :) کتابِ گوهر شب چراغ🌵🕊
خادمان وصال🇵🇸
#قسمت_سوم حرف از قرعه‌کشی مشهد همیشه توی هیئت به راه بود ولی من تمام فکر و ذهنم اربعین بود و کربلا
چشمامو بستم و شروع کردم توی دلم حرف زدن با امام رضا چی گفتم؟! بماند...! فقط همینو بگم که اون لحظه تموم آرزوم شد دیدن پنجره فولاد امام رضا دلم میخواست برم روبروی پنجره فولاد وایسم و کربلا بخوام گفتم این برای من نشونه اس اگه حواستون به دل منه به من یه نشونه بدین...! کف دستام از استرس عرق کرده بود طاقت اینکه اون نشونه رو نگیرم نداشتم میخواستم بدونم واقعا حواسشون به من هست یا نه ! توی دلم میگفتم حتی شده اشتباهی اسم منو بگن یادمه توی طول هیئت همیشه بهمون میگفتن امام حسین کشتی نجاته ها تا نرفته سوار کشتی بشین این نشونه رو میخواستم تا مطمعن بشم منم سوار اون کشتی شدم و جا نموندم
صوت هارو حتما گوش بدین ها درسته ادمین ها امتحان دارن نیستن ولی حواسمون هست هاا🤨
مگه نمیخوای توی رجب یه هدیه از خدا بگیری؟ خب یه هدیه ام از خادمان وصالی ها میگیری دیگه چی میخوای؟🤗
راستی یه اپلیکیشن هم پیدا کردم مخصوص کتابخونا 🤝 اونجا بیشتر میتونیم در ارتباط باشیم فعلا مسابقه رو خوب بدید تا بعد بهتون معرفی کنم😌
خادمان وصال🇵🇸
#قسمت_چهارم چشمامو بستم و شروع کردم توی دلم حرف زدن با امام رضا چی گفتم؟! بماند...! فقط همینو بگم
با شنیدن اسمم نفس کشیدن برای لحظه‌ای یادم رفت مات و مبهوت چشمام رو باز کردم حس و حال اون لحظه‌ی من قابل توصیف نیست تا حالا معجزه رو با چشمای خودتون دیدین و با تموم وجود حس کردین؟! ضربان قلبم روی هزار بود و اشک چشمام برای لحظه‌ای بند نیومد فهمیده بودم چرا همه میگن امام رضا امام مهربونیاست بهم ثابت شده بود هیچکس از پیش امام رضا دست خالی بر نمیگرده من از امام رضا خواستم یه نشونه بهم بده تا بفهمم حواسشون به منم هست و امام رضا چه قشنگ "دخترم" صدام زد...! الان یک سال و خورده‌ای از اون روز گذشته ولی هنوزم که هنوزه هر جا کم میارم و نا امید میشم اون روز رو برای خودم یادآوری میکنم یادآوری این خاطره انگار دوباره امیدو به زندگیم بر میگردونه بهم میفهمونه من هیچوقت تنها نیستم و کسایی هوامو دارن که نزدیک‌ترینن به خالق من :) به قول بچه‌های خادمان وصال من اون سال سوار کشتی نجات امام حسین شدم...