#قسمت_ششم
این قسمت : واسطه🤭
قرار شد پس واسطه گری اهل بیت رو فراموش نکنیم
واسطه؟🤔
بله
واسطه ...
میدونستی که اونا هم در درگاه الهی فقیر فقیرن
ولی خب از خدا میگیرن و به ما میبخشن
اما واسطه هستن هااااا
این مهمه ها
نباید واسطه هارو فراموش کنیم ها
《غذاشو که تموم کرد گفت : الحمدالله و لرسوله
شکر خدا و پیامبرش
بهش گفتن: یعنی چی؟ چرا رسول؟
مشرک شدی؟
فرمود: او هم واسطه بود در این غذا که بمن رسید》
بله !
ما اهل بیت کوچیک شمردیم
که برمیگرده میگه :
چه نیازی به محبت اولیاخدا؟
چرا اینا؟
مگه چکار کردن برامون؟
فلان دانشمند که تاثیرش توی زندگی ما بیشتر بوده!
عزیزدلم
اون دانشمند هم سر سفره ی اولیا خدا نشسته
بدونه یا ندونه
بخواد یا نخواد
خادمان وصال🇵🇸
#قسمت_پنجم با شنیدن اسمم نفس کشیدن برای لحظهای یادم رفت مات و مبهوت چشمام رو باز کردم حس و حال ا
#قسمت_ششم
محرم اون سالهم گذشت و تموم شد
ولی حس و حال خوب اون محرم
هنوزم که هنوزه با منه :)
تفاوت "منِ" قبل اون محرم با "منِ"
بعد اون محرم تفاوت زمین و آسمونه..
بگذریم...!
دیگه خبری از هیئتهای هر روزه نبود و
فقط قرار بود هر پنجشنبه بچههای خادمان رو ببینیم
اگه بگم تموم روزهای هفته منتظر اون روز بودم دروغ نگفتم
وقتی توی جمعشون بودم گذر زمان رو حس نمیکردم
[ البته هنوزم هم همینطوره :") ]
دورهمیهایی که نه تنها برای من
بلکه برای کل دخترای جمعمون پر بود از
لحظات شیرین و البته پر بار
توی هر دورهمی چیزای مختلفی یاد میگرفتم هم با کلام هم با رفتار دخترای خادمان
بعضیاز رفتارها و حرفایی که اونجا زده میشد قابلیت اینرو داشت که فکر منو کل اون هفته مشغول خودش کنه تا درکش کنم