#دعای_روز_نهم_ماه_رمضان
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ نَصِيباً مِنْ رَحْمَتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِي فِيهِ لِبَرَاهِينِكَ السَّاطِعَةِ وَ خُذْ بِنَاصِيَتِي إِلَى مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِكَ يَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِينَ
اى #خدا مرا نصيبى از #رحمت واسعه خود عطا فرما و به ادله روشن خود #هدايت فرما و پيشانى مرا بگير و بسوى #رضا و خشنودى كه جامع (هر نعمت) است سوق ده به حق دوستى و محبتت اى آرزوى مشتاقان.
@khademinekoolebar
#دعای_روز_بیست_ویکم_ماه_رمضان
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ دَلِيلاً وَ لاَ تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ عَلَيَّ سَبِيلاً وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِي مَنْزِلاً وَ مَقِيلاً يَا قَاضِيَ حَوَائِجِ الطَّالِبِينَ
#خدایا در اين روز مرا بسوى #رضا و خشنودى خود راهنمايى كن و شيطان را بر من مسلط مگردان و #بهشت را منزل و مقامم قرار ده اى برآرنده حاجات طالبان.
@khademinekoolebar
#دعای_روز_بیست_ودوم_ماه_رمضان
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ فَضْلِكَ وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ فِيهِ بَرَكَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِكَ وَ أَسْكِنِّي فِيهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِكَ يَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ
#خدایا در اين روز به روى من درهاى #فضل و #كرمت بگشا و بر من بركاتت را نازل فرما و بر موجبات #رضا و خوشنوديت موفقم بدار و در وسط #بهشت هايت مرا مسكن ده اى پذيرنده دعاى مضطر پريشان.
@khademinekoolebar
هدایت شده از کمیته خادمین الشهدا خواهران شهرستان دامغان
🍃#خدا میدانست #زمین چه حالی دارد..
چقدر #دلتنگ است..
چقدر #خالی است،
میدانست دلش لک زده برای تکرار #عاشورا..😔
پیام داری خواهری برای برادری!
پیغام رسان #ولایتی!
پشتیبان #امامتی!
#زینبی!
.
🍃و این شد که خدا او را به زمین بخشید.
زینب #ثانی را!
#فاطمهِ_معصومه!
بخشید تا امامت خورشید #هشتم بی قمر نماند!😍
.
🍃کسی باشد که شهر به شهر بگردد و #مظلومیت برادر را فریاد کند.
کسی باشد که جگر گوشه #کاظم(ع)شود و چشم و چراغ #رضا(ع) 😍
باشد تا عالم قم داشته باشد.
#قم ،برکت داشته باشد.
بشود مرکز #تشیع و قطب عالِم پروری!😌
.
🍃حالا که زمین از دلتنگی درآمده..
حالا که پُر شده از #تو!
بانوجان!
میشود زینب صدایت بزنم؟ ❤
.
#میلاد حضرت فاطمه معصومه #مبارک.
.
💐✉️🌺🌼🌺✉️💐
#مادرانه
#انتظار
#مادر_شهید
#علیرضا_بدرخانی
خواهر #شهید از سختی سالهای انتظار و چشم انتظاری #مادر میگوید که تمام این سالها منتظر خبری از #فرزندش بود.
میگوید : این سالهای #چشم انتظاری خیلی سخت گذشت.
تا در میزدند #مادرم در را به امید خبری از #رضا باز میکرد.
#پستچی که در محل ما نامه میآورد دیگر به کوچه ما نیامد ، چون #مادرم هر بار که او میآمد به کوچه رفته و میگفت : « داخل نامهها را ببینید شاید #پسر من نامه فرستاده باشد » #پستچی هم نگاه میکرد و میگفت : « مادر من چیزی ندارم » آخر رفته بود از مأموریت در آن محل #استعفا داده بود و گفته بود من را در کوچه این #مادر_شهید نفرستید، من طاقت ندارم . این #مادر_شهید میآید به امید خبری جلوی موتور من و از حال میرود و من هم حالم بد میشود .
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@khademinekoolebar
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
✉️