eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
17.7هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
86 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ معروف به خود را اینگونه معرفی می کند: اسمم و سال 1355 در متولد شدم. ما 6 تا خواهر و برادر هستیم، سه تا خواهر و سه تا برادر و من هم فرزند دوم خانواده هستم. مادرم خیلی از شرارتهای دوران کودکی‌ام در خانه تعریف میکند اما در مدرسه یک مقدار خجالتی بودم و فعالیت خاصی نداشتم. پدرم کارمند راه‌آهن بود و در قسمت تعمیرات واگن کار می‌کرد و بعدازظهرها هم برای تامین مخارج خانواده در مغازه‌ای که اجاره کرده بود به کار تعمیر تاسیسات ساختمان مشغول بود و الان 10، 15 سالی است که بازنشست شده است. من هم از همان دوران کودکی در کنار تحصیل پیش او می‌رفتم تا کم کم در این حرفه خبره شدم. آن موقع خانه ما در پنج راه (نواب صفوی) و نزدیک بود و خانه پدربزگم هم در نواب 11. روبروی خانه پدربزرگم به اسم بود. حسینیه‌ای 60، 70 ساله که کم کم پاتوق همیشگی من شد. از بچگی وقتی به خانه پدربزرگم می‌رفتم پایم به آن حسینیه و مراسم‌های آن باز شد و جذب صفای باطن حاج قاسم متولی آن هیئت شدم و ارادت خاصی به او پیدا کردم. آن سنتی نسبت به هیئت های دیگر برایم متمایز بود. خاکی بودن و را که در آن هیئت و متولی آن میدیدم خیلی برایم جالب بود. به قول که میگفت:برخی می آیند و در هیئت ها میگویند ....... در بعضی هیئتها هم برخی افراد برای چشم و هم چشمی کارهایی می‌کردند یا اینکه بعضیها با شیوه های جدید، مداحی می‌کردند و من اصلاً با آن صفا نمیکنم. برای همین هر دوشنبه به می‌رفتم. تا دیپلم درس خواندم و بعد از آن به خدمت سربازی رفتم. خدمت من در ارتش افتاده بود و سه ماه آموزشی‌ام را در بیرجند و 21 ماه دیگر خدمت را هم در تهران بودم. بعد از اینکه از خدمت برگشتم در مغازه پدرم مشغول کار شدم و رسماً شدم تعمیرکار تاسیسات ساختمان و کارهای تعمیر تاسیسات ساختمان، آبگرمکن، کولر، لولهکشی، پکیج و شوفاژ و این طور برنامهها شد کار اصلی من و تا قبل از اینکه ازدواج کنم در مغازه پدر کار میکردم. در سال هفتاد و هشت ازدواج کردم و بعد از آن یک مغازه مستقل برای خودم اجاره کردم و بعدها هم عضو اتحادیه تاسیسات ساختمان شدم. الحمدالله و به لطف اهل بیت کار و بار خوبی داشتم...... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ ✨✨همسر معروف به : اخرين مرتبه‌اي كه راهي شد 17 مرداد سال 1395بود. آخرين بار قبل از رفتن، خواب خاصي ديدم. به گفتم مي‌خواهي بروي منطقه؟ گفت: نه كي گفته؟ گفتم من خواب ديدم نگرانم اسير شوي. نگرانم در شناسايي‌ها كه تنها هستي تشنج كني و بي‌هوش شوي و بعد هم اسير شوي.... نگران اسارتش بودم. خيلي تشنج مي‌كرد به خاطر حضور در و موج‌هاي انفجار كه گرفته بود.... خوب ياد دارم آخرين مرتبه‌اي كه برگشت اسفند 1394بود. آن هفته سه بار تشنج كرد. يعني هر هفته سه بار اين حالت به ايشان دست مي‌داد. مرتضي سردرد مي‌شد و اگر قرص‌هايش را نمي‌خورد بي‌هوش مي‌شد..... آخرين باري كه راهي شد 17 مرداد 1395بود. روز آخر كه مي‌خواست برود به رويش نياوردم كه مي‌دانم قصد رفتن دارد. اين بار آخر، اولين مرتبه‌اي بود كه از بچه‌ها كرد، از پدر و مادر من هم خداحافظي كرد. روز آخر مي‌دانستم كه ديگر او را نمي‌بينم.... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ ✨✨همسر معروف به : نخستین صحبت‌هایی که با هم داشتیم حول محور فعالیت‌های و بود و فعالیت‌های فرهنگی گسترده‌ای داشت و سعی می‌کردم را همیشه همراهی کنم و چون در خانواده خودمان، همه با فرهنگ و مأنوس بودند، درک فعالیت‌های مرتضی برایم سخت نبود. فقط کار فرهنگی انجام نمی‌داد بلکه کارهای خیر هم انجام می‌داد و من سعی می‌کردم همیشه همانند یک هم‌سنگر در کنار وی باشم؛ بیش از 20 بار به رفت..... تمام فامیل با ما یک‌بار آمده‌اند و نیز یک کاروان از مردان فامیل جمع می‌کرد و به می‌رفتند؛ حتی اگر کسی هزینه سفر نداشت، خودش پرداخت می‌کرد...... نزدیک اربعین گذرنامه‌ها را جمع می‌کرد و کلی هزینه و تلاش می‌کرد تا همه بتوانند به برسند و کارهای فرهنگی تنها مختص نبود و این فعالیت‌ها به داخل خانواده نیز اشاعه پیدا کرده بود...... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar