eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا
17.2هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
86 فایل
ادمین جهت ارتباط و هرگونه سوال در مورد خادمی،کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110 ادمین محتوا: @KhademResane_Markazi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 همه او را یک فرد شلوغ، خشن، سخت و اهل بگو و بخند می‌شناختند، اما اعتقادش چیز دیگری بود. بعد از مرحله اول عملیات والفجر چهار، برگشته بودیم عقب. یک روز در جمع بچه‌های گردان حدیثی خواندم و چند دقیقه‌ای صحبت کردم. توی آن جمع حضور نداشت. یکی دو ساعتی بعد از عشاء دیدم که دارد دنبالم می‌گردد؛ رفتم و دیدمش..... گفت که برای بچه‌ها صحبت کرده‌ای و حدیثی خوانده‌ای، برای من هم بخوان را بازگو کردم که گریه‌اش گرفت. پرسیدم: چرا ناراحت شدی، می‌ترسی از عملیات!؟ این حرف را به شوخی زدم. می‌دانستم نمی‌ترسد. گفت: نه پرسیدم: پس چی؟ گفت: حاجی، این آسمون بوی خون می‌ده. گفتم: باز شروع کردی از این دری وریها می‌گی!؟ گفت: دوباره می‌خواد عملیات بشه گفتم: والله این قدر را من هم می‌فهمم که می‌خواد بشه گفت: نه، لشکر سه روز دیگه عملیات می‌کنه. به شوخی گفتم: بارک‌الله، بابا تو هم علم غیب داری..... گفت: نه، سه روز دیگه عملیات می‌شه. بالاتر از این، من می‌روم توی عملیات و می‌شم....... گفتم: مهدی این حرف‌ها چیه می‌زنی. از کجا می‌دونی عملیات می‌شه، از کجا می‌دونی می‌شی، نگو این حرفهارو...... آمد تو حرفم و گفت: 72 ساعت دیگر تیر می‌خوره تو قلب من و شهید می‌شم..... این حرف را زد و رد شد....... این حرف را زد و رد شد. از دوستان ساعت را پرسیدم. گفتند: یازده و ربع. دیروقت بود. برگشتم طرف چادرها. ...... @khademinekoolebar