eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
17.5هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
86 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و هرگونه سوال در مورد خادمی،کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
s.m m: قال الامام علىّ بن موسى الرّضا (علیه السلام) : كان ابى اذا دخل شهر المحرم لا يرى ضاحكا و كانت الكابة تغلب عليه حتى يمضى منه عشرة ايام، فاذا كان اليوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته و حزنه و بكائه... حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمودند: هر گاه فرا مىرسيد، پدرم ( حضرت موسى بن جعفر"علیه السلام") ديگر خندان ديده نمىشد و غم و افسردگى بر او غلبه مىيافت تا آن كه ده روز از محرم مىگذشت، روز كه مىشد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود. امالى صدوق، ص ۱۱۱ @khademinekoolebar
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ روزی که در زمین متولد شدی فرشتگان نوید آسمانی شدنت را در گوشت زمزمه کردند . . . #سالروز_ولادت ارسالی کاربران @khademinekoolebar
قال رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ : اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً. پیامبر مكرم اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند: براى شهادت علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤ منان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود . کتاب جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ و شهدایی... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" هر روز با یک .... روز اول با ما همراه باشید..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
با خدا معامله كرد و حاضر نشد مفت ببازد.... منوچهر بسیار صبور و مهربان بود. با تمام دردی که داشت هیچ وقت اعتراض نمی کرد. "سوره " و " " و " " را خیلی دوست داشت. عاشق آسمان بود و بیشتر وقت ها نمازش را در پشت بام خانه می خواند. همیشه می گفت: " من آنقدر عاشق پروردگار هستم که نمی خواهم به این راحتی شوم" سال 79 سال سخت و بدی بود چرا که منوچهر دیگر نمی توانست درد را تحمل کند و می گفت:" از خدا خواستم سخت شوم ولی دیگر روحم نمی تواند این دنیا را تحمل کند" شب آخر در بیمارستان پزشکان گفتند که دیگر امیدی به زنده ماندن منوچهر نیست . تا صبح کنار منوچهر نشستم و هر دو گریه می کردیم . صبح حالش بد شد و خونريزي زيادي داشت. دست کشید روی خون و به صورتش زد گفتم: منوچهر! چرا این کار را می کنی؟ گفت: " است" از من خواست تا برایش لیوان آبی بیاورم وقتی آوردم روی سرش ریخت و گفت: من دادم و شروع کرد به خواندن حال عجیبی داشت. بعد از نماز دستهايم را گرفت و گفت: این دستها زحمت زیادی برای من کشیده اند چند بار تکرار کرد. من هم گریه می کردم و نمی توانستم جوابش را بدهم. منوچهر همیشه می گفت: نمی خواهم روی تخت بیمارستان شهید شوم. وقتی پرستار ملافه های تختش را عوض می کرد من و علی او را از تخت بلند کردیم منوچهر دست من را گرفت و یک نگاه به علی و من کرد و چشمانش را بست... او در آغوش من و پسرم شد...... به روایت از خانم ملکی،همسر شهید سید منوچهر مُدِقْ @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
... صبح قبل از عمل دستم را گرفت و گذاشت به سینه اش، گفت: زیبایی های زندگی را برای بنده های خویش خلق کرده تو هم باید از آن ها استفاده کنی؛ شاد باشی..... لب هایش می لرزید.... گفتم: من که لحظه های شاد زیاد داشتم، از برگشتن هایت، زنده بودنت، نفس هایت، همه ی شادی زندگی من است. همین که می بینمت شادم. .... گفت: خواب دیدم است و سفره پهن است. همه دور سفره نشسته بودند. به آن ها حسرت می خوردم. شهید حاج عبادیان زد به شانه ام و گفت: بابا کجایی؟ ببین چقدر مهمان را منتظر گذاشته ای!؟ بعد گفت: با فرشته وداع کن. بگو دل بکند. آن وقت می آیی پیش ما. ولی به زور نه..... گفتم: قرار ما این نبود. گفت: فرشته جان! تو را به خدا، تو را به جان عزیز زهرا، دل بکن.... من خود خواه شده بودم. را برای خودم می خواستم. حاضر شده بودم بدترین دردها را بکشد، ولی بماند.... دستم را بالا آوردم و گفتم: خدایا، راضیم به رضایت. دلم نمی خواهد منوچهر من، بیشتر از این عذاب بکشد.... منوچهر لبخند زد و شکر کرد. جلوی در اتاق عمل، برگشت صورت بچه ها را بوسید، دست من را دو، سه بار بوسید. گفت: این دست‌ها خیلی زحمت کشیده اند. بعد از این بیشتر زحمت می کشند.... نفس هایش کوتاه شده بود؛ گریه کردم؛ منوچهرم را دیدم که آرام آرام خوابیده است...... تا منوچهر بود، ته غم را ندیده بودم. حالا شادی را نمی فهمم..... به روایت از خانم ملکی،همسر شهید سید منوچهر مُدِقْ @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
بعد از جنگ غیر از ترکش هایی که با جراحی از تن منوچهر خارج شده بود بیشتر از 80 تا ترکش تو بدنش بود، از فرق سر تا نوک پا ... بدترینش چند تا بود که دور قلبش فرو رفته بود و با کمی حرکت می تونست بکشتش.... از طرفی هم وقتی تو زدن منوچهر با اینکه شکمش پر ترکش بوده و خونریزی داشته، ماسکش رو در میاره و می گذاره رو صورت یه بسیجی مجروح و اون رو تا دم ماشین کول می کنه و بعد خودش بیهوش می افته، همونجا بود که شیمیایی شد و به خاطر جراحت شکمش بعداً دچار 3 تا سرطان شد..... سرطان ریه،سرطان دستگاه گوارش و سرطان خون! این ها هر کدومش به تنهایی می تونه یکی رو از پا در بیاره چه برسه به اینکه 3 تاش با هم باشه.... گفت: فرشته من یه معامله ای با کردم، حالا اون معامله کامل شده، فقط تو مانع منی،از من دل بکن..... تو راضی بشی من دیگه می شم.... گفتم:این حرف ها چیه منوچهر؟ ما همه سختی ها رو با هم گذروندیم این یکی رو هم می گذرونیم. گفت:نه فرشته!دیگه خسته شدم، فرشته خسته ام، اگر تو راضی بشی من می رم.... گفتم:آخه چطور؟ چطور از تو دل بکنم؟؟ تو همه زندگی منی، من فقط یاد گرفتم به تو دل ببندم، دل کندن رو یادم ندادی منوچهر.... ولی به خودم گفتم: این خود خواهیه. تو که ادعای عاشقی می کنی، حاضری منوچهر باشه ولی درد بکشه؟ به خدا گفتم: خدایا؛ من می خوام منوچهر راحت باشه.اما خودم رو گول می زدم، چون می دونستم راحتی منوچهر تو این دنیا امکان نداره. راضی شدم به رفتنش، اما هنوز هم نمی فهمم چطور؟؟؟ آخه نمی تونستم دوریش رو تحمل کنم، هنوز هم بعد از این همه سال نمی تونم........ این همه چیز توی این دنیا اختراع شده اما هیچ اکسیری برای دل تنگی نیست . . به روایت از خانم ملکی،همسر شهید سید منوچهر مُدِقْ @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 متن وصیت نامه شهید بزرگوار را در ادامه می‌خوانیم: برادران عزیزم! در انجام همه کارها اول خود پیش قدم باشید و بعد افراد خود و را پشت سر خود بخواهید. در استفاده از امکانات اول دیگران را مقدم بدانید و بعد خود استفاده کنید. را به صورت کتاب حفظ کنید و بخوانید تا ببینید، بچه ها در زمان جنگ چه کردند. مسئول بودن و مسئولیت داشتن یعنی پایبندی به وظایف تا مرز . از ریا دوری کنید و از ته قلب و با عشق کار کنید. به ماموریت وابسته نباشید. به استخوان خردکرده ها، این کسانی که یاران و رفقایشان جلوی چشمانشان تکه تکه و شهید شدند و آرزویشان آن بود که کاشکی آن موقع ما هم رفته بودیم، احترام بگذارید و حرمت آنها را نگه دارید. سفارش (ره) را فراموش نکیند که فرمودند: «نگذارید در پیچ و خم زندگی مادی به فراموشی سپرده شوند». از خانواده های شهدا، جانبازان دیدن کنید، نگذارید گرد فراموشی بر چهره آنها بنشیند. همیشه هدف اولیه مان را از پیوستن به سپاه در نظر داشته باشیم. هدف ما عشق بود، دوست دارم بچه‌هایی که وارد می شوند با همان عشق بچه قدیمی ها بیایند، خاطرات آنان را بخوانند به ظواهر بها ندهند و همیشه حاضر به جانفشانی عاشقانه در راه و باشند. والعاقبه للمتقین ـ منوچهر مدق 79/4/18 @khademinekoolebar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیشنهاد دانلود.... 🍂🍁🍂 #تعویض_پرچم #گنبد #سیدالشهدا التماس دعا.... @khademinekoolebar
بچه بودم جوان شدم ارزو داشتم عاقبت به انهم رسیدم.... شادی روح #شهید_علیرضا_افتخاری_پور صلوات @khademinekoolebar
قالَ الإمام موسى بن جعفر الكاظم علیه السلام : و لا تأخذوا من تربتى شیئا لتبرکوا به فأن کل تربة لنا محرمة الا تربة جدى الحسین بن على علیهما السلام فأن الله عزوجل جعلها شفاء لشیعتنا و أولیائنا . حضرت امام موسی كاظم (علیه السلام) فرمودند: چیزى از خاک قبر من برندارید تا به آن تبرک جویید چراکه خودرن هر خاکى جز (علیه السلام) بر ما حرام است ، خداى متعال تنها را براى شیعیان و دوستان ما قرار داده است . کتاب جامع الاحادیث الشیعه ، ج 12، ص533 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ : تکلیف ما را حضرت سیدالشهدا(ع) معلوم کرده است، در میدان جنگ از قلّت عدد نترسید ، از نترسید . . . عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در دومین روز همراه و همنوا با @khademinekoolebar
آقاجمال و فرار از گناه استاد مومن.mp3
2.23M
🎙بشنوید.... 🍂🍁🍂 آقا جلال و فرار از گناه..... ✨🍂✨🍂استاد @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
معروف به (شیخ " " قم) در سال 1310 در خانواده ای مذهبی و متدین، در محله ی مسگرآباد تهران، متولد شد. پدرش ملامحمود اوسطی، روحانی معروف و عالیقدری بودند که مقام والایشان را کمتر کسی از یاد می برد. با توجه به استعدادی سرشار که در فراگیری معارف دینی داشت،دوران کودکی را با راهنمایی پدر و مادرش به تعلیم علوم دینی پرداخت. بیش از پنج سال نداشت که پدرش را از دست داد؛ ازاین رو برای تأمین مخارج خانواده از سنین نوجوانی در معادن استخراج سنگ مسگرآباد مشغول به کار شد. وی درکنار کار، به تهذیب نفس و فراگیری علوم دینی در مساجد حاج ابوالفتح و حاج شیخ جعفر مجتهدی می پرداخت. سال 1342 نقطه یعطفی در مسیر زندگی ایشان بود، زیرا نقش روحانیون را در مبارزه با رژیم درک کرده بود. همزمان با قیام 15خرداد و شروع مبارزات امام، برای کسب معارف بیشتر به حوزه یعلمیه یقم عزیمت کرد، تا در کسوت روحانیت، به تأسی از امام در صف مبارزه با رژیم شاه قرار گیرد. در رأی گیری برای روی کار آمدن حزب رستاخیز، برای آگاه ساختن مردم از باطل بودن اهداف شوم این حزب گفت: اگرکسی دراین رأی گیری شرکت کند، باید جوابگوی خون از صدر اسلام تاکنون باشد. از دیگر فعالیت های ایشان می توان به تکثیر و توزیع اعلامیه های امام پس از تبعید ایشان، بعد از ماجرای کاپیتولاسیون، حضور مؤثر در اولین تظاهرات مردم قم در سال 1356 پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی (ره) و... اشاره کرد. شیخ علی معروف به شیخ فلاخن انداز، با تعلیم گروهی از یارانش، هر از چندگاه به مأموران شاه حمله می کرد و آنها را از پای در می آورد. یکی از دوستانش نقل می کند که روزی به وسیله ی قلاب سنگ، سنگی را به طرف دست یکی از مأموران شاه پرتاب کرد که اسلحه اش چند متر آن طرفتر پرتاب شد.فرزندش می گوید: شب قبل از شهادتش، مزدوران رژیم به سمت وی شلیک می کنند که دو تیر به عمامه اش اصابت می کند ولی به او آسیبی نمی رسد. سیدمحمدحسین رحمتی عکاس انقلاب در قم درباره نحوه شهادت شیخ علی اوسطی می گوید:تنها خاطره تلخی که دارم مربوط به روز شیخ علی اوسطی است. سال 1357 روز عید فطر که مردم با شادی و نشاط برای خواندن نماز عید فطر گردهم‌ می‌آمدند دوباره سر خیابان چهارمردان درگیری‌ شروع شد. یک روحانی به نام شیخ علی اوسطی بود که چون بچه روستا هم بود سنگ را با قلاب به خوبی پرتاب می‌کرد. جیب‌هایش را پر از سنگ ‌کرده بود، صورتش را هم ‌پوشانده بود با این قلاب‌ها به کماندوها سنگ می‌زد و چند نفر را هم زخمی کرده بود. آنها ساعت یک بعدازظهر روز عید فطر سال 57 وی را جلوی خانه آیت‌الله گلپایگانی با گلوله# شهیدش کردند. سربازان شاه به طرف او شلیک می کنند که سه گلوله به ناحیه سر و سینه اش اصابت می کند و به شهادت می رسد. چراکه داشت خیلی معروف می‌شد و جلوه جالبی پیدا می‌کرد. خبر شهادت شیخ علی در شهر پیچید و مأموران ساواک از ترس این که تشییع جنازه وی به قیامی مردمی بر ضد رژیم پهلوی تبدیل شود پیکرش را ربودند. پس از چند روز تحصن و پیگیری مردم، رژیم مجبور شد پیکر شیخ علی را تحویل دهد. حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، به محض اطلاع، در جلو صفوف تشییع کنندگان حضور یافتند. مردم در حالی که شعارهای ضد رژیم سر می دادند، برای طواف پیکر شهید وارد حرم حضرت معصومه (س) شدند. سپس حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی سخنرانی کوبنده و افشاگرانه ای برضد سردمداران پهلوی ایراد فرمودند و بعد از این که بر جنازه ی شهید نماز خواندند،اعلام کردند: بدانید علمدار دسته از بین ما رفت؛ و در قبرستان وادی سلام قم به خاک سپرده شد. و بدین گونه مبارز خستگی ناپذیر محله چهار مردان قم به شهادت رسید. روحش شاد و یادش گرامی باد.... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 قسمتی از وصیت نامه شهید بزرگوار را در ادامه می‌خوانیم: « ! در چه لذتی است که تو به دنبال آن هستند. خدایا! تو جانم دادی و جانم خواهی گرفت، مرا در آن صراطی‌ گذار که هیچ‌گاه از لحظه‌ جان دادن غفلت نکنم. خدایا! می‌دانم آنچه را بخواهی انجام می‌دهی، پس مرا بر آن راهی بگذار که مصلحت توست». @khademinekoolebar
همزمان با آغازماه و در طلیعه تشییع و بدرقه ابدان پاک ومطهر ۱۳۵ دوران دفاع مقدس پنجشنبه ۹۷/۶/۲۲؛ ازساعت ۹صبح ازمقابل دانشگاه تهران تا @khademinekoolebar
قالَ الإمامُ جَعْفَرُ بنُ محمّد الصّادقُ علیه السلام : من اراد الله به الخیر قذف فى قلبه حب الحسین ( علیه السلام ) و زیارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسین ( علیه السلام ) و بغض زیارته . حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس که خدا خیر خواه او باشد (علیه السلام) و را در دل او مى اندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد کینه و خشم حسین(علیه السلام) و خشم زیارتش را در دل او مى اندازد . کتاب وسائل الشیعه ، ج 10 ص 388 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ ✨ : من کارهای بزرگی را به‌عهده ایشان " " محول کردم، کارهایی که به همه نمی‌دادم و اطمینان نمی‌کردم، ایشان با بهترین وجه آن‌ها را به انجام می‌رساند. روزی که من یکی از این مأموریت‌ها را به ایشان محول کردم، بعضی‌ها بودند در سپاه باور نمی‌کردند ایشان بتواند این کار را انجام بدهد اما ایشان رفت و به بهترین وجه آن را انجام داد. ایشان بود.... 🍂🍁🍂🍁🍂 عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در سومین روز همراه و همنوا با @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
سردار سرلشكر پاسدار در سن ۱۸ سالگي ، پس از تحصيلات دوره دبيرستان در صف مبارزين و جبهه‌هاي جنوب لبنان حضور پيدا كرد و مبارزه با استكبار و اشغالگران را آغاز نمود. وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي جزو اولين كساني بود كه به سپاه پاسداران پيوسته و از فرماندهان شجاع ، پر انرژي ، مدير و خلاق بود و به همين دليل حكم مسووليت‌هاي زيادي را از دست مبارك مقام معظم رهبري دريافت كرد. شهيد كاظمي ، با شروع جنگ تحميلي ، با يك گروه ۵۰ نفره در جبهه‌هاي آبادان حضور يافت و مبارزه را با دشمن متجاوز آغاز كرد. وي، از همان اول فرماندهي يكي از جبهه‌هاي آبادان را برعهده گرفت و در عمليات _آبادان و در يكي از محورهاي عمليات مسووليت مهمي برعهده داشت وي در پايان جنگ تحميلي همان گروه ۵۰ نفره روز اول جنگ را تبديل به يكي از لشكرهاي قوي و مهم سپاه كرد و لشكر را با سلاح‌هاي به غنيمت گرفته شده از عراقي‌ها به يك لشكر زرهي با صدها تانك و نفربر و توپخانه و ماشين آلات ، تحويل نظام داد. وي در راه‌اندازي و شكل‌گيري به عنوان معاون عملياتي نيروي زميني سپاه خدمات شاياني داشت . سردار كاظمي همچنين در سال ۱۳۷۲ با حضور در منطقه شمال غرب كشور به عنوان فرمانده منطقه شمال غرب حكم فرماندهي را از دست مقام معظم رهبري دريافت كرد در سال ۱۳۷۹ حكم فرماندهي _سپاه را از رهبر معظم انقلاب دريافت كرد و نيروي هوايي را از نظر سازمان ، ساختار و سازماندهي و سازمان موشكي ارتقا داده تا جايي كه دشمنان جمهوري اسلامي ايران از توانمندي موشكي كشور حيرت زده بودند . وي پس از ۵ سال خدمت ارزنده در نيروي هوايي سپاه ، در سال ۱۳۸۴ حكم فرماندهي را از مقام معظم كل قوا دريافت كرد و طي سه ماه فعاليت شبانه‌روزي، بيش از ۱۰۰ سفر به تمامي يگان‌هاي نيروي زميني داشت و وضعيت يگان‌هاي نيروي زميني را از نزديك بررسي مي‌كرد. سردار شهيد كاظمي محور عمده فعاليت‌هاي نيروي زميني را تقويت و ارتقاي يگان‌هاي صفي نيروي زميني سپاه اعلام كرد و در اين زمينه ،خدمات ارزنده‌اي را ارايه داد @khademinekoolebar