eitaa logo
خادم الشهدا(عباس دانشگر۳۰)
390 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
53 فایل
امام خامنه‌ای:گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، ازخود شهادت کمتر نیست. ثبت نام #خادمین_شهدا جلسات هفتگی دوشنبه شب ها اعزام به مناطق عملیاتی جنوب و غرب شما هم خادم الشهدا شوید ارتباط با ما 👇 @khademoshahid
مشاهده در ایتا
دانلود
دومین یادواره کشوری شهید دانشگر و یادواره شهدای لشکر عملیاتی ۱۹ فجر به میزبانی لشکر عملیاتی ۱۹ فجر فارس ،مستقر در شیراز... اطلاعات تکمیلی به زودی منتشر خواهد شد❤️ منتظر اطلاع رسانی های آینده باشید ...
🔘۱۳ تیر در تقویم ایرانی است. 🔹دماوند کوهی در شمال ایران است که آن را بلندترین قله ایران، خاورمیانه و بلندترین کوه آتشفشانی آسیا می‌دانند. در داستان‌های ایرانی نام این کوه بسیار آمده و از اهمیت زیست محیطی و فرهنگی برخوردار است. @Kanoon_shahiddaneshgar
مجید‌بقایی دِینی‌ برای‌ شناساندنش گردنِ مادارد؛بایدحق‌آنرا بجا‌بیاوریم گمنامی به اسم نیست به رسم است ؛ شهیدی که رسم‌َ‌ش این بود که کاری را بر عهده بگیرد که‌بتواند یاری مردم مستضعف باشد .. فرمانده‌ای‌گمنام ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بیست و هشتمین برنامه از سلسله جلسات "با ستاره‌ها" 🔶موضوع: کنسرت های جبهه 💠پای خاطرات شیرین جهرمی در جنگ 💠باحضور مداحان جبهه آن روز و امروز 📆 چهارشنبه، ۱۴ تیرماه ۱۴۰۲ 🕗 ساعت ۲۰:۳۰ 📍چهارراه دفاع مقدس، میدان فرهنگ، تالار علامه امینی 🚗 پارکینگ اختصاصی: دبیرستان خواجه نصیر ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 「 @khademoshohadajahrom
🌸🌸🌸🌸🌸 طبخ و توزیع بیش از ده هزار ساندویچ فلافل پنج شنبه 15تیر ماه از بعد از نماز مغرب و عشا میدان شهدا شهرستان جهرم ❤️ایستگاه صلواتی بسیجیان مسجد بازار و خادم الشهدا شهرستان جهرم❤️ ➿➿➿➿➿➿➿➿➿ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 「 @khademoshohadajahrom
حب علی.mp3
4.06M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 حب علی مثل آب زلاله از سر لقمه پاک و حلاله ذکر علی عباده یعنی همه ذکرها بی تو قیل و قاله 🎤 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ 🔸 پیشنهاد دانلود ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خادم الشهدا(عباس دانشگر۳۰)
قسمت بیست و دوم: برایت ندبه می خوانم دیگه جون مبارزه کردن و درگیر شدن نداشتم. رفتیم توی حرم; یه
قسمت بیست و سوم و ادامه داستان زیبای پسر وهابی از این به بعد خیلی قشنگ میشه دنبال کنید با ما همراه باشید
قسمت بیست و سوم: نبرد عظیم چشم‌هام رو باز کردم ... زمان زیادی گذشته بود ... هنوز سرم گیج و سنگین بود ... دکتر و پرستار بالای سرم حرف می‌زدند اما صداشون رو یک خط در میون می‌شنیدم. یه کم اون طرف تر بچه‌ها ایستاده بودند ... نگرانی توی صورت شون موج می‌زد ... اما من آرام بودم . از بیمارستان برگشتیم خوابگاه ... روی تخت دراز کشیدم ... می‌تونستم همه حقایق رو جدای از دروغ‌ها و تناقض‌ها ببینم ... هیچ چیز گنگ یا گیج کنند‌‌ای برام نبود. گذشته‌ام رو می‌دیدم که غرق در اشتباه زندگی کرده بودم ... تا مرز سقوط و هلاکت پیش رفته بودم ... با یه نیت خدایی، توی لشگر شیطان ایستاده بودم و... باید انتخاب می‌کردم ... این بار نه بدون فکر و کورکورانه ... باید بین زندگی گذشته‌ام، خانواده، کشورم ... و خدا ... یکی رو انتخاب می‌کردم. حس می‌کردم شیاطین به سمتم هجوم آوردن ... درونم جنگ عظیمی اتفاق افتاده بود ... جنگی که لحظه لحظه شعله‌های آتشش سنگین‌تر می‌شد. کلیک کنید https://eitaa.com/khademoshohadajahrom