eitaa logo
بی پرده خوان | محمد خادم
447 دنبال‌کننده
111 عکس
52 ویدیو
1 فایل
اشعار و نوشته های محمد خادم
مشاهده در ایتا
دانلود
📎کانال تعدادی از شاعران انقلابی کشور در پیام‌رسان ایتا: 📍علیمحمد مودب @alimohammadmoaddab 📍میلاد عرفان پور @erfanpoor 📍سیدمحمدمهدی و سیدعلیرضا شفیعی @shafiepoems 📍مهدی جهاندار @mehdi_jahandar 📍داود رحیمی: @davud_rahimi 📍رضا ابوذری: @rezaaboozari 📍رضا یزدانی @rezayazdaanii 📍محمد خادم @khadempoet 📍محسن ناصحی @nasehi_mohsen 📍مبین اردستانی: @Mobin_Ardestani 📍حسن زرنقی: @h_zarnaghi
دست هایم به زخم عادت داشت و به دست پدر شباهت داشت دست بابا اگرچه خالی بود قدر یک آسمان سخاوت داشت. دشت بود و چقدر آرامش کوه بود و چقدر هیبت داشت پدرم روضه خوان نبود ولی در دلش روضه بی نهایت داشت تا صدایی نگفته بود حسین بغض او نای استقامت داشت خانه از چشم او‌حسینیه بود خانه با اشک او طراوت داشت مشقِ نام حسین بود و حسین هر چه پیشانی پدر خط داشت (ع) @khadempoet
مرگ هم اتفاق خاصی نیست مثل یک ورشکستگی شاید مثل یک شیرجه توی استخر بعد یک عمر خستگی شاید مرگ شاید همان که رقصیده ساعتی در شب عروسی ما یا می آید به دست بستن ما یا می آید به پای بوسی ما می نشیند کنار زندگی ات گرم و خونسرد تخمه می شکند این تماشاگر سمج شاید هر کجا از رول ِ تو دل بکند من دعا کرده ام برای خودم از دلم ، مرگ نا امید شود کاش بعد از شکفتن یک مین ، مادرِِ شهید شود
سلام تازه داغ حاج قاسم دیده بودیم و هر قلم به دستی، پا به پای قلمش در این سوگ می گریست. می گریست و برای این داغ می‌نوشت اما زمان انتشار نوشته ها که رسید داغ دیگری دلمان را سوزاند و آن ترور کردن حتی نام حاج قاسم بود. مجبور شدیم به روش‌های دیگری هشتگ های مرتبط با این داغ را ترند کنیم و یکی از آن روش‌ها جدا نوشتن نام شهیدمان بود :   یا نام او را هم اربا اربا می خواستند و همین اتفاق، شد  ایده ی پیشنهادی دوستان گروه رهوا برای نوشتن چهار پاره ای و در نهایت تولید نماهنگی با همین نام. قاف حرف است حرفِ آخر عشق قاف حرف است، حرف اوّل توست قاف کوهیست زیر هر قدمت قهرمان قدسِ ما معطل توست الفِ قاسم تو را دیدم ایستا بود و استوار و متین میله ی پرچمی رها در باد یا که شاید عمود خیمه ی دین سینِ قاسم خودش به تنهایی می تواند که هفت سین باشد می تواند سلام بر ارباب در نفسهای واپسین باشد مادرم رحمت خدا بر او گفت:مولای ِ ما حسینِ علی است زندگی را شهید کن مادر که مذاق شهیدها عسلی است که از آن بوی سیب می شنوم این چه سِرّی است ، از سکوتش هم صوت فتحٌ قریب می شنوم لام اگر لامِ در مسلمانی است لام "لبیک" و "یا لثارات" است لامِ در "لا اله" می گوید: سر سپردن به ظلم هیهات است یوسف فاطمه اگر تنهاست یار و سردار چون تو کم دارد با بصیرت به جنگ خواهد رفت او که از علمِ خود عَلَم دارد میم دوم منم که می‌ دانم حق و باطل کجای میدان است میم دوم تویی که فهماندی جنگ هم قسمتی از ایمان است الفِ انتقام، شمشیری است که به آن ذوالفقار می گویند او می آید به هر که در پی اوست دلِ چشم انتظار می گویند نون در قاسمِ سلیمانی نون ِ نه بود، نه به اهریمن نه به ذلت برابر دشمن نه به تحقیرِ ملت و میهن عهد بستی و یا علی گفتی عهد تو تا همیشه پا برجاست یار و سردار چون تو کم دارد یوسف فاطمه اگر تنهاست دشمنت کشته و نمی‌داند تازه این یک شروع طوفانی است همه ی بچه های این کوچه نامشان قاسم سلیمانی است می توانید نماهنگ را اینجا ببینید. حتی آن را در بالای صفحه سنجاق کرده ام که دسترسی به آن راحت تر باشد. یا علی
می‌دانم ، این آهی است در اعماق چاهی گاهی اگر سر می روند آتش فشان ها
به نام خلاق ترین به شهدای دانشجو بیشتر مهندس‌های مکانیک و معماری این چهارپاره را دوست خواهند داشت که مقاومت درسی تخصصی در این رشته هاست. 1 و 2 کلماتی که علامت( ' ) کنارشان است از اصطلاحات کاربردی این است. مقاومت یکی از درسهای اصلی بود دو تا سه واحدی و جزوه ی قطوری داشت اگر چه روشنی چشم هر مهندس بود ولی مسائل سرسخت و سوت و کوری داشت تنش' ، فشار'، خمش' ، کرنش' و تعادل' و تیر' اگر چه تازه و جذاب، خستگی' هم داشت شبیه به ادبیات پایداری بود دوام' و استحکام' و شکستگی' هم داشت شکست' حاصل بی همتی* در این درس است شکست عاقبت خستگی: در این راه است اجرش حتما  بهشت خواهد بود اگر مقاومتت قربتا الی الله است مقاومت یک تن در مقابل دنیاست مقاومت گاهی خنده ی جهان آراست مقاومت گاهی اشک گرم قجه ای است مقاومت گاهی سرد و ساکت و تنهاست به قول تجربه ها این مقاومت ما را به آنچه فکر نکردیم نیز قادر ساخت به مغزهای فراری بگو شریف** کسی است که ماند و جای مهاجر شدن مهاجر*** ساخت که ماند و بی که بترسد به دوستانش گفت: میان این همه مشکل که در برابر ماست گره ببند به سربند و کد گشایی کن ببین که رمز**** شهادت هنوز یا زهراست خبر شهادت چندین جوان دانشجوست بعید نیست خودِ این خبر شهید شود ندیده ایم کسی غیر بُرد دانشگاه کنار عکس صد و ده نفر شهید شود* این شعر تقدیم شده به شهدای دانشگاه صنعتی اصفهان *شهید همت نام دانشگاهی است در تهران😎 *مهاجر نام پدر پهباد های ایران است، پهبادی که در دانشگاه صنعتی اصفهان ساخته شد. ****اولین رمزگشایی های جنگی در تحمیلی در دانشگاه صنعتی اصفهان اتفاق افتاد *تعداد شهدای دانشگاه صنعتی اصفهان به قولی @khadempoet
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون این که بگوید خبر به خیمه رسید حسین بود ،شکسته کمر به خیمه رسید حسین بود و دو دستش به سمت پهلو رفت خبر صریح تر از میخِ در به خیمه رسید عمو شهید شد و آب را به خیمه رساند به جای مشک دو تا چشم تر به خیمه رسید عمو شهید شد و ما همه شکسته شدیم و این شکسته شدن بیشتر به خیمه رسید کنار دست علمدار یک نفر خندید گذشت و دست همان یک نفر به خیمه رسید (ع) @khadempoet
بر ما بلایی چون رضاخان می فرستد راضی به قتل شیخ فضل اللّه بودن
یک لحظ بعدِ لحظه ی روییدنیم ما یک عمر قبلِ ثانیه ی چیدنیم ما دنبال راز هستی خود دست و پا زدیم فهمیده ایم، غرق نفهمیدنیم ما مرگ آمد و گرسنه، دهانش به خنده رفت خوشحال شد که در خور بلعیدنیم ما آغوش باز کرد که ما را بغل کند غافل، که در حصارِ نگنجیدنیم ما ما با سلاح شعر به مقصود می رسیم چون بعدِ مرگ نیز به جنگیدیم ما @khadempoet
سلیمان داشت،موسی داشت، عیسی داشت، آدم داشت ولی با نقطه ی "با" اصل قرآن شد چه قرآنی (ع)
هم نشسته آخر هر شاهراهی کربلا هم گدایی می کند هر پادشاهی کربلا من در این دلمردگی ها زندگی هم می کنم (می روم گاهی خراسان گاهگاهی کربلا) عشق هم راه است و هم همراه ، من هم پا به پاش کاش باشد آخر هر سر به راهی کربلا آب دادم دست بابا دست بالا برد و گفت قسمت هر روزت ای فرزند، الهی کربلا من چه می دانم چه طعمی دارد اما گفته اند : آی می چسبد نسیمی، صبحگاهی کربلا حال من را خوب می فهمند اهل خانه ام بسکه عمری گفته ام بعد از هر آهی کربلا هفت دریا هشت وادی نه فلک ده کهکشان کل یومن کل ارضن.... تا بخواهی کربلا.. @khadempoet
یک سینه پر از سلام بر گنبد بود در حسرتِ یک رفتنِ بی آمد بود یک عمر مسیر دوست را با سر رفت او یک اتوبوس اصفهان مشهد بود @khadempoet
📣فراخوان نخستین رویداد ادبی عقیق، ویژه شاعران استان اصفهان 🔍اطلاعات بیشتر در: @maheisfahan @ketabmah
هم دلبر و دلاور و دلدار مرتضی هم سرور و سر آمد و سردار مرتضی جان ِ گرو گذاشته در لیلت المبیت دلواپسیِ امنیت ِ غار مرتضی در سجده هاش گفته: انا عبدک الذّلیل در جنگهاش صفدر و قهّار مرتضی هر جا که ایستاده چه سجاده و چه جنگ دارد به بندگی تو اصرار مرتضی انگار کار کرده ترازو ترازتر وقتی گذشته از سرِ بازار مرتضی هر جا گره به کار می افتاد ، جبرییل می‌گفت یا محمد ، بگذار مرتضی... دیوار ِدینِ حق و در ِ شهر ِ علم بود اما چه دید از در و دیوار مرتضی؟ در کربلا به هر طرفی میکنم نگاه تکرار توست حیدر کرار ، مرتضی (ع) (ع) (ع) @khadempoet
برای دست هایم به زخم عادت داشت و به دست پدر شباهت داشت دست بابا اگرچه خالی بود قدر یک آسمان سخاوت داشت. دشت بود و چقدر آرامش کوه بود و چقدر هیبت داشت پدرم روضه خوان نبود ولی در دلش روضه بی نهایت داشت تا صدایی نگفته بود حسین بغض او نای استقامت داشت خانه از چشم او‌حسینیه بود خانه با اشک او طراوت داشت مشقِ نام حسین بود و حسین هر چه پیشانی پدر خط داشت @eitaa.com/khadempoet
میلاد حضرت علی(ع) هیئت حسین جان @eitaa.com/khadempoet
رد پای برف با بهمن به جنگل باز گشت کور خواند آنکس که گفت این داستان پایان گرفت
سلام علیکم هر چند با تاخیر ولی صمیمانه عرض تبریک دارم برگزیده شدن کتاب "مرتد" از "آقای مهدی جهاندار" را در هفدهمین جشنواره شعر فجر . عزیزانی که کلمات این شاعر نفیس رو در کتاب هایش نخوانده اند یقینا گوشه ای معتبر از شاعرانگی های معاصر رو از دست داده اند. "عشق سوزان است" و "مرتد" دو کتاب شعر منتشر شده از مهدی جهاندار است.