eitaa logo
بی پرده خوان | محمد خادم
447 دنبال‌کننده
111 عکس
52 ویدیو
1 فایل
اشعار و نوشته های محمد خادم
مشاهده در ایتا
دانلود
بوی مشهد گرفته این خانه چمدان با دلِ پر ، آماده است دهن باز کوچه منتظر است انتظاری که تا تهِ جاده است . دم در کاسه و کتاب به دست مادری ایستاده با لبخند تا سر کوچه می رسد انگار آیت الکرسی اش بلند بلند . پدرم با غرور می بوسد گونه های ترِ جوانش را می‌گذارد میان حاجاتم رود بی آب اصفهانش را . دل مادر شبیه کاسه ی آب ریخت در ابتدای این جاده از ته جاده هم که می بینی دل مادر هنوز افتاده . عقربکها چه کند می چرخند وقت پرواز ساعت هشت است خوش به حال خودم که در جیبم یک بلیط بدون برگشت است ابرهایی به اصفهان رفتند ابرهایی سیاه و باران زا بر تن ابرها به جا مانده است ردِّ پرواز یک هواپیما.. @khadempoet