eitaa logo
بی پرده خوان | محمد خادم
453 دنبال‌کننده
106 عکس
49 ویدیو
1 فایل
اشعار و نوشته های محمد خادم
مشاهده در ایتا
دانلود
بوی مشهد گرفته این خانه چمدان با دلِ پر ، آماده است دهن باز کوچه منتظر است انتظاری که تا تهِ جاده است . دم در کاسه و کتاب به دست مادری ایستاده با لبخند تا سر کوچه می رسد انگار آیت الکرسی اش بلند بلند . پدرم با غرور می بوسد گونه های ترِ جوانش را می‌گذارد میان حاجاتم رود بی آب اصفهانش را . دل مادر شبیه کاسه ی آب ریخت در ابتدای این جاده از ته جاده هم که می بینی دل مادر هنوز افتاده . عقربکها چه کند می چرخند وقت پرواز ساعت هشت است خوش به حال خودم که در جیبم یک بلیط بدون برگشت است ابرهایی به اصفهان رفتند ابرهایی سیاه و باران زا بر تن ابرها به جا مانده است ردِّ پرواز یک هواپیما.. @khadempoet
غزل رضوی گفتم رضا و آب دهانم شراب شد مستی ردیف و...قافیه اش انتخاب شد مستی هوای من دم باب الجواد بود وقتی دعای پر زدنم مستجاب شد وقتی جواد نام گرفت این درِ حرم اذن دخول خواندن از این باب ،باب شد گفتم سلام و پرچمی از رقص ایستاد آیا چه کرد او که سلامش جواب شد سقای خانه روبرویم بود مستِ مست دستش پیاله بود ، دلم آب آب شد فهمید تشنه ام دو سه تا کاسه آب ریخت خوردم ،حسین گفتم و صحن انقلاب شد حالا در این رواق دوتا چشم خیس من در صد هزار تکه ی آیینه قاب شد برگشتم از بهشت به تبیعیدگاه خویش حالا دوباره زندگی من عذاب شد. @khadempoet
غزل رضوی گفتم رضا و آب دهانم شراب شد مستی ردیف و...قافیه اش انتخاب شد مستی هوای من دم باب الجواد بود وقتی دعای پر زدنم مستجاب شد وقتی جواد نام گرفت این درِ حرم اذن دخول خواندن از این باب ،باب شد گفتم سلام و پرچمی از رقص ایستاد آیا چه کرد او که سلامش جواب شد سقای خانه روبرویم بود مستِ مست دستش پیاله بود ، دلم آب آب شد فهمید تشنه ام دو سه تا کاسه آب ریخت خوردم ،حسین گفتم و صحن انقلاب شد حالا در این رواق دوتا چشم خیس من در صد هزار تکه ی آیینه قاب شد برگشتم از بهشت به تبیعیدگاه خویش حالا دوباره زندگی من عذاب شد. @khadempoet